سبزه نوروزی؛ جوانة سبز شده از برخی غلات در سفرة هفت‌سین نوروزی به نماد رویش و نوزایی طبیعت

به گیاه تازه روییده شده و نورسته سبزه می‌گویند.[۱] مردم با رویاندن سبزه به استقبال فصل بهار می‌روند. در کردستان به سبزة نوروزی «سمنی»[۲] و در گیلان به آن «سبز محمد» می‌گویند.[۳]

پیشینه

رسم سبزکردن سبزة پیش از سال نو به جمشید، نسبت داده شده است. ابوریحان بیرونی، نوروز را روزی می‌داند که چوب‌های خشک‌شده دوباره سبز می‌شوند. به همین دلیل رسم سبز کردن غلات، میان مردم رایج شد.[۴] در آثارالباقیة بیرونی به کاشتن ۷ نوع غلات و در المحاسن و الاضداد به کاشت ۱۲ دانه بر ۱۲ ستون از خشت خام اشاره شده است.[۵] در این منبع بیان شده است که مردم در روز ششم از نوروز با شادی سبزه‌ها را می‌کندند و به اطراف پخش می‌کردند. این سبزه‌ها تا روز ۱۶ فروردین جمع نمی‌شد.[۶] مردم از رویش غلات، خوبی یا بدی زراعت آن سال را پیشگویی می‌کردند. این باور هنوز هم میان ایرانیان وجود دارد.[۷]

رویاندن سبزة نوروزی

رویاندن سبزه، اغلب برعهدة خانم‌ها است. آن‌ها معمولا در نیمة اسفندماه، مقداری غلات و حبوبات مانند گندم، جو، ماش، عدس یا تخم شاهی و خاکشیر را در ظرفی مانند بشقاب یا سینی می‌ریزند. سپس دستمال مرطوبی روی غلات قرار می‌دهند و با آب روی آن‌ها را آب‌پاشی می‌کنند. برخی سبزه را روی کوزة بدون لعاب سبز می‌کنند.[۸] برای دور کوزه معمولا از تخم‌های ترتیزک (شاهی)، خاکشیر یا اسفرزه استفاده می‌شود. آن‌ها ابتدا دانه‌ها را در آب می‌ریزند تا لعاب‌دار شوند. سپس دانه‌ها را روی پارچة نازک یا جورابی که دور کوزه بسته شده است، می‌چسبانند. دانه‌ها رطوبت را از آب درون کوزه گرفته و سبز می‌شوند.[۹] در منطقة خور و بیابانک (در استان اصفهان)، در ۷ طاقچة طاق‌نما جو می‌کارند و معتقدند «باغو» سبز کرده‌اند. در روستای حسن‌‌لنگی (در بندر عباس) به‌جای سبزه در باغچه، هستة خرما می‌کارند. زنان در کردستان، وسط بشقاب سبزه را کمی خالی می‌گذارند تا گلاب‌دان در آن‌جا قرار دهند. آن‌ها در نوروز با گلاب‌دان، گلاب روی دست مهمانان می‌ریزند.[۱۰] مردم در روستاهای گیلان در ۴ ظرف سبزه می‌رویانند. آن‌ها در روز سیزدهم نوروز، هرکدام از سبزه‌ها را برای برکت‌جویی در جایی قرار می‌دهند. یکی از سبزه‌ها را در تلمبار (محل پرورش نوغان) جهت بیش‌تر شدن پیلة ابریشم، یکی را در انبار خوشه‌های درو شدة شالی، یکی را در آب‌گیر روستا و آخری را در حیاط پشتی خانه قرار می‌دهند تا چشم‌شور از خانوادة آن‌ها دور باشد.[۱۱]

سبزة نوروزی در فرهنگ مردم

مردم باور دارند رویاندن سبزة نوروزی باعث برکت و خوش‌یمنی می‌شود. اهالی شیراز پس از پاک‌کردن دانه‌ها آن‌ها را مشت کرده و مشت اول را به نیت سلامتی امام زمان و مشت‌های بعدی را به نیت سلامتی افراد خانواده در آب می‌ریزند.[۱۲]

مردم گیلان دور سبزة خود پارچه‌ای سبزرنگ که از ضریح بقعة آقا سید جلال‌الدین اشرف برمی‌دارند، می‌بندند. افراد خانواده هنگام تحویل سال نو به نیت نیک‌بختی از نوک سبزة نوروزی تکه‌ای می‌چینند. مهمانان دست بر سبزه زده، به صورت خود می‌کشند و صلواتی می‌فرستند. برخی پارچة دور سبزه را نگهداری کرده و به نیت تبرک روی شلتوک روییده قرار می‌دهند، تا به مزرعة آن‌ها برکت داده شود.[۱۳]

مردم در تهران معتقدند که اگر سبزة کسی زود سبز شود او در اصطلاح سبک‌دست و اگر دیر روییده شود سنگین‌دست است. کسی که سنگین‌دست است در کارهایش به مشکل می‌خورد و با ناملایمی‌هایی در زندگی روبه‌رو خواهد شد. همچنین اگر سبزه، یک‌دست رشد کند نشان از خوش‌یمنی فرد است.[۱۴]

مردم، بیش‌تر سبزة نوروزی را در روز سیزدهم فروردین بیرون برده و کنار جوی آب رها می‌کنند. برخی به سبزه چند گره نیز می‌زنند.[۱۵] دختران خراسانی در روز سیزدهم فروردین رو به قبله نشسته، نیت می‌کنند و در حالی که سبزه را گره می‌زنند می‌خوانند: سیزده به در/ چارده به تو/سال دگه خونه شو/هاکوت کوتو / هاکوت کوتو[۱۶] مردم در منطقة خور و بیابانک بر این باورند که دلیل قرار دادن دستمال بر روی سبزة نوروزی این است که چشم ناپاک به آن نیفتاده و برکت از آن دور نشود. همچنین معتقدند اگر چشم شور بر سبزه بیفتد، قهر کرده و رشد نخواهد کرد.[۱۷]

پانویس

  1. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سبزه؛ دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه سبزه؛ محمد پادشاه، آنندراج، ذیل واژه سبزه؛ داعی‌الاسلام، فرهنگ نظام، ذیل واژه سبزه.
  2. کیوان، نوروز در کردستان، ۱۳۴۹ش، ص۷۱-۷۲.
  3. بشرا، جشن‌ها و آیین‌های مردم گیلان (آیین‌های نوروزی)، ۱۳۸۵ش، ص۹۷-۹۸.
  4. بیرونی، آثار الباقیه، ۱۳۲۱ش، ص۲۴۴-۲۴۵.
  5. المحاسن و الاضداد، ۱۹۶۹م، ص۲۱۲؛ بلوکباشی، نوروز: جشن نوزایی آفرینش، ۱۳۸۱ش، ص۵۰.
  6. المحاسن و الاضداد، ۱۹۶۹م، ص۲۱۲.
  7. هنری، آیین‌های نوروزی، ۱۳۵۳ش، ص۵۲؛ بلوکباشی، نوروز: جشن نوزایی آفرینش، ۱۳۸۱ش، ص۴۸.
  8. شکورزاده، عقاید و رسوم عامۀ مردم خراسان، ۱۳۴۶ش، ص۷۹؛ فقیری، آداب و رسوم نوروزی در فارس، ۱۳۸۲ش، ص۲۹-۳۰؛ بشرا، جشن‌ها و آیین‌های مردم گیلان (آیین‌های نوروزی)، ۱۳۸۵ش، ص۹۶؛ هنری، آیین‌های نوروزی، ۱۳۵۳ش، ص۵۹؛ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۵۸-۵۹.
  9. شاردن، سیاحت‌نامه، ۱۳۲۶ش، ج۴، ص۸۷.
  10. هنری، آیین‌های نوروزی، ۱۳۵۳ش، ص۵۲.
  11. بشرا، جشن‌ها و آیین‌های مردم گیلان (آیین‌های نوروزی)، ۱۳۸۵ش، ص۹۷.
  12. فقیری، آداب و رسوم نوروزی در فارس، ۱۳۸۲ش، ص۲۹-۳۰.
  13. بشرا، جشن‌ها و آیین‌های مردم گیلان (آیین‌های نوروزی)، ۱۳۸۵ش، ص۹۷-۹۸.
  14. شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۵۹-۶۰و۲۴۳.
  15. ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۸۰.
  16. شکورزاده، عقاید و رسوم عامۀ مردم خراسان، ۱۳۴۶ش، ص۹۰.
  17. هنری، آیین‌های نوروزی، ۱۳۵۳ش، ص۵۱.

منابع

  • بشرا، محمد و طاهری، طاهر، جشن‌ها و آیین‌های مردم گیلان (آیین‌های نوروزی)، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۵ش.
  • بلوکباشی، علی، نوروز: جشن نوزایی آفرینش، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، ۱۳۸۱ش.
  • بیرونی، ابوریحان، آثار الباقیه، به‌ترجمۀ اکبر داناسرشت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۲۱ش.
  • المحاسن و الاضداد، منسوب به جاحظ، به‌تحقیق فوزی عطوی، بیروت، مکتبة العرفان، ۱۹۶۹م.
  • داعی‌الاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، حیدرآباد دکن، [بی‌نا]، ۱۳۰۵ش.
  • دهخدا، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۱۲ تیر ۱۴۰۱ش.
  • شاردن، ژان، سیاحت‌نامه، به‌ترجمۀ محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۲۶ش.
  • شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم عامۀ مردم خراسان، تهران، سروش، چ۲، ۱۳۴۶ش.
  • شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۱۲ تیر ۱۴۰۱ش.
  • فقیری، ابوالقاسم، آداب و رسوم نوروزی در فارس، شیراز، بنیاد فارس‌شناسی، ۱۳۸۲ش.
  • کیوان، مصطفى، نوروز در کردستان، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۴۹ش.
  • ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، به‌ترجمه مهدی روشن‌ضمیر، تبریز، دانشگاه تبریز، ۱۳۵۵ش.
  • محمد پادشاه، آنندراج، تهران، خیام، ۱۳۳۵ش.
  • هنری، مرتضى، آیین‌های نوروزی، تهران، فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳ش.