سبزی

از ویکی‌زندگی

سبزی؛ گیاهی که خام یا پختۀ آن خورده می‌شود.

سبزی، به‌معنای حالت و چگونگی سبز بودن، رنگ سبز داشتن،[۱] خرمی و طراوت، علف، سبزه، گیاه رستنی و سبزی خوردن است.[۲] سبزی، گیاهی است که به‌صورت خام و پخته خورده می‌شود. از جمله سبزی‌های خوردنی متداول در ایران می‌توان به نعنا، ریحان و تره اشاره کرد.[۳] در بسیاری از فرهنگ‌های کهن فارسی، از سبزی‌ها با عنوان کلی «تره» یاد شده است. برای مثال، در بندهش، تره را هر آن چیزی معرفی کرده‌اند که با نان و خوراک خورده می‌شود، مانند اسفناج، کرفس و گشنیز.[۴] این نوع از گیاهان خوردنی، علاوه‌ بر کاربرد مصرفی و خوراکی، کاربردهای درمانی متعددی نیز دارند.[۵]

برخی منابع کهن، از تره به‌عنوان سبزی خوردن و برخی دیگر، آن را هر نوع سبزی دانسته‌اند که به‌صورت خودرو روییده یا کِشت می‌شوند.[۶] اصطلاحاتی دیگر همچون «سبزی خوردن» در اشاره به انواع سبزی که به‌صورت خام و در کنار غذا خورده می‌شود و «تره‌بار» یا «سبزیجات» نیز در اشاره به انواع سبزی‌های روییدنی مانند هویج، بادمجان و پیاز به‌کار می‌رود.[۷]

پیشینه

از سبزی، در بسیاری از منابع کهن، به‌عنوان خوراکی برای مستمندان، سخن گفته‌اند. سبزی، یا نان و سبزی، همواره نمادی از ساده‌زیستی و فقر بوده است.[۸] کریستن‌سن، سفرۀ ایرانیان در روزهای جنگی، در دوران ساسانیان، را سفره‌ای ساده توصیف کرده که به‌جز نان، نمک و سبزی، چیزی بر روی آن دیده نمی‌شده است.[۹]

برخی از مورخان دوره اسلامی نیز به سبزی خوردن ایرانیان اشاره داشته و به تشریح خواص آن پرداخته‌اند. برای مثال، مقدسی، در سدۀ 4ق، خوش‌چشمی و تیزبینی مردم طبرستان را متأثر از سبزی خوردن آنها عنوان کرده است.[۱۰] بسحاق اطعمه نیز در کتاب معروف خود به گذاشتن سبزی و نان، در کنار غذاهایی همچون بریانی و کباب، توسط مردم ایران اشاره کرده است:[۱۱]

وصف بریان محلا چه بگویم با تودر زمانی که بود سبزی و نانش به کنار


آشپزباشی معروف دورۀ قاجار نیز به محتوای سبزی خوردن اشاره کرده و آن را شامل تره، تربچه، پیازچه، ریحان، نعنا، پودینه، ترخان، جعفری و شاهی دانسته است.[۱۲] او همچنین به تشریح انواع خوراک‌هایی که با سبزی طبخ می‌شوند، مانند والک‌پلو و سبزی‌پلو، پرداخته است.[۱۳]

استفاده از انواع سبزی، توسط مردم ایران، از دید جهانگردان اروپایی نیز پنهان نمانده و آنها نیز به شرح و وصف انواع سبزی و کاربرد آنها در خوراک ایرانیان پرداخته‌اند. برای مثال، شاردن، سبزی‌هایی مانند ریحان، مرزه و ترخون را از جمله محرک‌های اشتها، در سفره ایرانیان معرفی کرده است.[۱۴] جملی کارری نیز به کاشت انواع سبزی در ایران اشاره کرده و از سبزی‌هایی مانند کاهو ،کلم، اسفناج و ریحان، به‌عنوان سبزی‌های پُرمصرف، توسط ایرانیان یاد کرده است.[۱۵]

سبزی کوهی

انواع مختلفی از سبزی‌های خودرو در مناطق کوهستانی و صحرایی، توسط مردم، به‌ویژه زنان، شناسایی و جمع‌آوری می‌شوند. از جملۀ این سبزی‌ها می‌توان به شبدر، پونه، شنگ، گزرک، گنه‌گنه، هنگ (آنغوزه) و غازایاغی اشاره کرد که دارای مصارف خوراکی و درمانی هستند.[۱۶] برخی از این سبزی‌ها، در مناطق مختلفی از ایران روییده یا مصرف می‌شوند، مانند شبدر و شنگ تازه در تهران،[۱۷] شیرین‌بیان، یونجه، چوبک و آویشن در فارس؛[۱۸] برگ موسیر، بن‌سرخ، غلفه (خرفه)، گزگزه (گزنه)، پونۀ کوهی و پنیرک در کازرون؛[۱۹] گیلاخه، کنگر، شاهی آبی و سوره‌بنه در سقز.[۲۰] برخی از مردم، در نقاط مختلف ایران، به طبخ خوراک‌هایی متناسب با نوع سبزی آن فصل می‌پردازند. برای مثال، در میناب، گلبار، خوراکی است که در فصل بهار و همزمان با رویش این گیاه طبخ می‌شود.[۲۱] «علف سرخ‌کرده» و «علف ماس» توسط بختیاری‌ها تهیه می‌شود که خوراکی از سبزی صحرایی سرخ‌شده به‌همراه ماست است.[۲۲]

سبزی خشک

مردم، در ایران، سبزی‌های مختلفی را در فصل رویش آنها جمع‌آوری کرده و خشک می‌کنند. برای مثال، در جاسب، سبزی‌هایی همچون سلمه و غازیاغی برای طبخ خوراکی به‌نام «آش شب اسفند» خشک می‌شود.[۲۳] پیش از ماه رمضان نیز بسیاری از خانواده‌ها، به خشک کردن سبزی، به‌منظور استفاده از آنها در طول ماه مبارک، می‌پرداختند.[۲۴] بسیاری از سبزی‌های خشک شده، در طبخ انواع دم‌پخت و آش استفاده می‌شوند. از آن جمله می‌توان به پیازک، سیر چمنی، بابونه، شنبلیله و شوید اشاره کرد.[۲۵] استفاده از سبزی خشک، در پخت غذاهایی همچون انواع کوفته (شوید، ترخون)[۲۶] و تزئین و چاشنی خوراک‌های مختلف مانند آش (نعنا) متداول است.[۲۷] برخی از زنان، در هنگام پخت نان نیز از سبزی خشک، به‌منظور افزایش طعم و عطر نان، استفاده می‌کنند.[۲۸]

خواص سبزی

سبزی، به‌عنوان یک ماده غذایی با ارزش غذایی بالا، در جهان، شناخته شده است. سبزی خوردن، برای سلامت بدن، به‌ویژه دستگاه گوارش بسیار مفید است. تمامی سبزیجات معطر، مانند ریحان و نعنا، دارای خواص ضدنفخ، ضد درد، ضد اسپاسم (گرفتگی عضلات) و ضد میکروب هستند. بسیاری از آنها، از جمله آنتی‌اکسیدان‌های گیاهی به‌شمار رفته و در درمان یبوست، التهاب روده، درمان سرفه، خستگی و افسردگی، اضطراب و بی‌خوابی نیز مؤثر هستند. پاکسازی پوست، تنظیم فشار خون، پیشگیری از برخی از انواع سرطان‌ها، لاغری، افزایش حافظه و درمان بیماری‌های قلبی، از دیگر خواص درمانی سبزیجات هستند.[۲۹]

سبزی در ادبیات فارسی

سبزی، در ادبیات شفاهی، به‌خصوص در امثال و حکم ایرانیان حضور دارد. برخی از این مثل‌ها، به ارزش غذایی سبزی و برخی دیگر نیز در کنایه از استفادۀ آنها توسط مستمندان به‌کار رفته‌اند؛ مانند: «صنار داری سبزی می‌خوای، مهمان داری خیلی می‌خوای؟»؛ «سبزی ارزان و سفرۀ قلمکار»؛[۳۰] «آش کشک اصفهان، سبزی می‌خواست و والسلام»؛[۳۱] «سبزی شیراز، از ریشه و برگش پیداست»؛ «سبزی کاشتم که قاطی نانم شود، اجل جانم شد»؛[۳۲] «صد من شعر و غزل را سبزی فروش دو تا پر سبزی نمی‌دهد»؛[۳۳] «سبزی پاک کن کسی بودن» (کنایه از فرد متملق و چاپلوس).[۳۴]

پانویس

  1. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سبزی، سایت واژه‌یاب.
  2. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه سبزی، سایت واژه‌یاب.
  3. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سبزی، سایت واژه‌یاب.
  4. بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، ۱۳۶۹ش، ص7-8.
  5. افتخاری، «سبزی»، دایره‌المعارف بزرگ اسلامی.
  6. برهان قاطع، محمد حسین بن خلف، 1361ش، ذیل واژه تره.
  7. دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ۱۳۸۴ش، ج1، ص320.
  8. افتخاری، «سبزی»، دایره‌المعارف بزرگ اسلامی.
  9. کریستن‌سن، ایران در زمان ساسانیان، ۱۳۶۸ش، ص542.
  10. مقدسی، احسن التقاسیم، ۱۳۶۱ش، ج2، ص550.
  11. بسحاق اطعمه، کلیات، ۱۳۹۲ش، ص19.
  12. زباشی، سفرۀ اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۵-۶.
  13. آشپزباشی، سفرۀ اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص19-20.
  14. Chardin, Voyages en Perse, 1711, V.II, P56.
  15. جملی کارری، سفرنامه، ۱۳۴۸ش، ص154.
  16. جعفرزادۀ دستجردی، «گلگشت‌های فصلی و موسمی مخصوص زنان و دختران کهک قم»، ۱۳۸۸ش، ص۸۵-۹۰.
  17. کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۷۸ش، ص۳۲.
  18. خیراندیش، بل بر بلندای فارس، ۱۳۸۹ش، ص۹۶.
  19. ثواقب، جهانبخش، دریاچۀ پریشان و فرهنگ منطقۀ فامور، ۱۳۸۶ش، ص۲۶۴-۲۶۵.
  20. فاروقی، فصلنامۀ فرهنگ مردم سقز، بی‌تا، ص۳۲.
  21. سعیدی، فرهنگ مردم میناب، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۱.
  22. سرلک، آداب و رسوم و فرهنگ عامۀ ایل بختیاری چهارلنگ، ۱۳۸۵ش، ص۱۹۵.
  23. انجوی شیرازی، جشن‌ها و آداب و معتقدات زمستان، ۱۳۵۲ش، ج1، ص44.
  24. آژنگ، «رمضان در همدان»، ۱۳۸۷ش، ص۲۷۳.
  25. رحمانی‌نژاد، سفرۀ ایل قشقایی، ۱۳۸۸ش، ص۲۷ و ۳۸ و ۱۲۶.
  26. جانب‌اللهی، چهل گفتار در مردم‌شناسی میبد، ۱۳۸۵ش، ص۵۹.
  27. بلوکباشی، آشپز و آشپزخانه، ۱۳۹۲ش، ص93.
  28. دانش، «انواع نان در یزد»، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۸.
  29. «معجزه خواص سبزیجات را بشناسید»، خبرگزاری ایمنا.
  30. مظفری، اصطلاحات و ضرب‌المثل‌ها، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۵-۱۴۶.
  31. افشار، واژه‌نامۀ یزدی، ۱۳۸۲ش، ص۳۳۸.
  32. قنبری عدیوی، امثال و حکم بختیاری، ۱۳۸۷ش، ص452.
  33. شهری، قند و نمک، ۱۳۷۰ش، ص475؛ ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، ۱۳۸۸ش، ج1، ص221 و 1159 و 1290.
  34. «مرآت البلهاء»، ۱۳۴۹ش، ص84 و 88.

منابع

  • آژنگ، نصرالله، «رمضان در همدان»، فرهنگ مردم، تهران، س 7، شماره 26، ۱۳۸۷ش.
  • آشپزباشی، علی‌‌اکبر، سفرۀ اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران زمین، ۱۳۵۳ش.
  • افتخاری، نیره، «سبزی»، دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 14 تیر 1401ش.
  • افشار، ایرج، واژه‌نامۀ یزدی، به‌تحقیق محمدرضا محمدی، تهران، ثریا، ۱۳۸۲ش.
  • انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشن‌ها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۲ش.
  • برهان قاطع، محمد حسین بن خلف، به‌تحقیق محمد معین، تهران، ابن‌سینا، 1361ش.
  • بسحاق اطعمه، احمد، کلیات، به‌تحقیق منصور رستگار فسایی، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۹۲ش.
  • بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، توس، ۱۳۶۹ش.
  • بلوکباشی، علی، آشپز و آشپزخانه، تهران، فرهنگ جاوید، ۱۳۹۲ش.
  • ثواقب، جهانبخش، دریاچۀ پریشان و فرهنگ منطقۀ فامور، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۶ش.
  • جانب‌اللهی، محمدسعید، چهل گفتار در مردم‌شناسی میبد، تهران، دفتر دوم و سوم، گنجینه هنر، ۱۳۸۵ش.
  • جعفرزادۀ دستجردی، مصطفى، «گلگشت‌های فصلی و موسمی مخصوص زنان و دختران کهک قم»، فصلنامۀ فرهنگ مردم، تهران، س 8، ۱۳۸۸ش.
  • جملی کارری، ج. ف، سفرنامه، ترجمۀ عباس نخجوانی و عبدالعلی کارنگ، تبریز، اداره کل فرهنگ و هنر آذربایجان شرقی، ۱۳۴۸ش.
  • خیراندیش، مهدی، بل بر بلندای فارس، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۹ش.
  • دانش، فاطمه، «انواع نان در یزد»، فصلنامۀ فرهنگ مردم، تهران، س 8، ۱۳۸۸ش.
  • دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، کارنامه، ۱۳۸۴ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 15 تیر 1401ش.
  • ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش.
  • رحمانی‌نژاد، زیور، سفرۀ ایل قشقایی، تهران، نقش بیان، ۱۳۸۸ش.
  • سرلک، رضا، آداب و رسوم و فرهنگ عامۀ ایل بختیاری چهارلنگ، تهران، طهوری، ۱۳۸۵ش.
  • سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، ائلشن، ۱۳۸۶ش.
  • شهری، جعفر، قند و نمک، تهران، معین، ۱۳۷۰ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 15 تیر 1401ش.
  • کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، ثالث، ۱۳۷۸ش.
  • کریستن‌سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمۀ غلامرضا رشیدیاسمی، تهران، نگاه، ۱۳۶۸ش.
  • فاروقی، عمر، فصلنامۀ فرهنگ مردم سقز، سقز، ادارۀ فرهنگ و هنر، بی‌تا.
  • قنبری عدیوی، عباس، امثال و حکم بختیاری، شهرکرد، مرید، ۱۳۸۷ش.
  • «مرآت البلهاء»، منسوب به شریعتمدار تبریزی، عقائد...، به‌تحقیق محمود کتیرایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
  • مظفری، محمدولی، اصطلاحات و ضرب‌المثل‌ها، رشت، اندیشه سازان هدایت، ۱۳۹۳ش.
  • «معجزه خواص سبزیجات را بشناسید»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ بارگذاری: 27 تیر 1400ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 15 تیر 1401ش.
  • مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ترجمۀ علینقی منزوی، تهران، شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ۱۳۶۱ش.
  • Chardin, J., Voyages en Perse, Amsterdam, 1711.