سرو
سرو؛ درختی همیشه سبز و زیبا با کاربردهای متعدد.
سرو، درختی با ظاهر مخروطیشکل است که بیشتر در نواحی کوهستانی میروید.[۱] از ویژگیهای بارز این گیاه، سبز بودن همیشگی آن است[۲] که در نظم و نثر فارسیزبانان نیز به آن، بسیار اشاره شده است. چوب این درخت محکم و شاخههای کوتاه آن، مملو از برگهای ریز است. ارتفاع درخت سرو، گاهی به 20 متر نیز میرسد.[۳]
انواع
سرو، درختی از خانوادۀ مخروطیان است که برگهای سوزنی و همیشه سبز دارد. این درخت را با نامهای دیگری همچون سرو آزاد، سرو سهی، سرو ناز و زادسرو نیز میخوانند.[۴]
سرو ناز، نوعی درخت سرو است که بیشتر برای زینت باغها و خانهها بهکار میرود. این درخت نیز همچون سرو، مخروطیشکل است.[۵]
سرو آزاد، سروی است که شاخههای آن، راست بوده و هیچ کجی و ناراستی در آن دیده نمیشود. در این نوع از درختان سرو، شاخهها، فارغ از یکدیگر رشد کرده و در هم نمیپیچند. دلیل دیگر نامگذاری این درخت به سرو آزاد را بیثمر بودن آن میدانند.[۶]
سرو سهی نیز سروی است که دو شاخۀ اصلی دارد، اما هرکدام بهصورت راسته روییدهاند. نام دیگر این سرو را سرو راست رسته است. حافظ در شعر خود به این نوع از درختان سرو اشاره کرده است:[۷]
تا بو که یابم آگهی از سایۀ سرو سهی | گلبانگ عشق از هر طرف بر خوشخرامی میزنم |
سرو کوهی، با نامهای اُرس یا وُرس نیز شناخته میشود. این نوع از درختان سرو، در بردارندۀ 50 گونۀ متنوع است که در سراسر جهان دیده شدهاند. در ایران، 5 گونۀ مختلف سرو کوهی وجود دارد. ارس، از جمله درختان پایدار و سازگار با هر نوع شرایط آب و هوایی است و برگهای سوزنیشکل دارد. در برخی از مناطق جهان، ارسهایی با بیش از دو هزار سال قدمت وجود دارند.[۸]
سرو در هنر ایرانی
از جمله ویژگیهای درختان سرو میتوان به نامیرایی و جاودانگی آنها اشاره کرد. همین موضوع را میتوان در نگارههای ایرانیان پیش از اسلام و در اشکال مختلف هنرهای تجسمی (ترمه) در دوران پس از اسلام، بهوضوح مشاهده کرد.[۹]
کاربرد
درخت سرو، از دیرباز دارای کاربردهایی متعدد بوده است. از آن جمله میتوان به استفاده از چوب بسیار سخت، استوار و سفیدرنگ سرو اشاره کرد. چوب سرو، در برابر موریانهها نیز مقاومت بالایی دارد. بههمین دلیل است که از آن در خانهسازی بهره میبرند. در گذشته، از چوب سرو، در میان طاقههای پارچههای گوناگونی استفاده میکردند تا مورد هجوم حشرات موذی قرار نگیرند. از دیگر کاربردهای درخت سرو، استفاده از آن در صنعت عطرسازی است که هنوز هم رایج است،[۱۰] زیرا چوب و میوۀ درخت سرو، از بوی مطبوعی برخوردار است.[۱۱]
سرو در طب کهن
ایرانیان، از دیرباز، از اجزاء مختلف درخت سرو، یعنی برگ، پوست و ساقۀ آن برای مصارف درمانی و التیامبخش استفاده کردهاند. طبیبان سنتی، از برگ این گیاه، بهعنوان التیامبخش زخمها،[۱۲] طبیعت برگ و چوب آن را گرم،[۱۳] طبیعت میوۀ آن را گرم و خشک،[۱۴] میوۀ سرو را بندآورندۀ خون (بهصورت ضماد، جوشانده و دمنوش)[۱۵] و برگ آن را نیز قابض و محلل (بهصورت ساییده یا دمنوش)، استفاده میکردهاند.
سرو ایرانی
درخت سرو، در ایران، بهعنوان یک درخت ملی ایرانی، در فهرست درختان ملی دنیا نیز به ثبت رسیده است. این درخت، تاریخچهای هزاران ساله در ایران داشته و از نمونههای کهن آن در ایران میتوان به سرو کاشمر اشاره کرد که برخی کاشت آن را به زرتشت نسبت دادهاند. سرو ابرکوه نیز از دیگر آثار طبیعی ملی ایران است. این درخت، پس از کاج متوشلخ در کالیفرنیا، دومین درخت پیر جهان بهشمار میآید. سرو ابرکوه از قدمتی 4500 ساله برخوردار بوده و بهعنوان پیرترین درخت ایران، خاورمیانه و آسیا محسوب میشود. حمدالله مستوفی، در سال 740ق، دربارۀ این درخت نوشته و آن را درختی معروف معرفی کرده است.[۱۶]
سرو در ادبیات فارسی
واژه سرو، بهدلیل ویژگیهای خاص آن، همواره در ادبیات فارسیزبانان حضور داشته است. برای مثال، نظامی در شعر خود بارها به این واژه اشاره کرده است:[۱۷]
و گر سرو سهی را ساز دادی | سهی سروش به خون خط باز دادی |
سعدی نیز از این واژه در شعر خود بهره گرفته است:[۱۸]
گرت ز دست برآید چو نخل باش کریم | ورت ز دست نیاید چو سرو باش آزاد |
پانویس
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سرو، سایت واژهیاب.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سرو، سایت واژهیاب.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سرو، سایت واژهیاب.
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سرو، سایت واژهیاب.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سرو، سایت واژهیاب.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه سرو، سایت واژهیاب.
- ↑ حافظ، غزلیات، غزل شمارۀ 344، سایت گنجور.
- ↑ میرحیدر، معارف گیاهی، ج5، 1373ش، ص183.
- ↑ میرحیدر، معارف گیاهی، ج5، 1373ش، ص183.
- ↑ میرحیدر، معارف گیاهی، ج5، 1373ش، ص183.
- ↑ بهرامی، فرهنگ روستایی، ۱۳۱۶-۱۳۱۷ش، ص۷۳۹.
- ↑ رازی، الحاوی، ۱۳۸۴ش، ج21، ص13-14.
- ↑ کاسانی، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، ۱۳۵۸ش، ص282.
- ↑ جرجانی، ذخیرۀ خوارزمشاهی، ۱۳۸۲ش، ج3، ص125؛
ابنسینا، قانون، ۱۳۶۴ش، ج2، ص239. - ↑ میرحیدر، معارف گیاهی، ۱۳۷۵ش، ج3، ص40.
- ↑ حمدالله مستوفی، نزهه القلوب (مقاله سوم نزههالقلوب)، 1336ش، ص146.
- ↑ نظامی، خمسه، خسرو و شیرین، بخش 50، سایت گنجور.
- ↑ سعدی، گلستان، بابا هشتم در آداب صحبت، حکمت شمارۀ 107، سایت گنجور.
منابع
- ابنسینا، قانون، ترجمۀ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، قانون، ۱۳۶۴ش.
- بهرامی، تقی، فرهنگ روستایی، تهران، بینا، ۱۳۱۶-۱۳۱۷ش.
- جرجانی، اسماعیل، ذخیرۀ خوارزمشاهی، بهتحقیق محمدرضا محرری، تهران، دانش، ۱۳۸۲ش.
- حافظ، غزلیات، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 18 تیر 1401ش.
- حمدالله مستوفی، حمدالله بن ابیبکر، نزهه القلوب (مقاله سوم نزههالقلوب)، با مقابله و حواشی و تعلیقات و فهارس بهتحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، طهوری، 1336ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 18 تیر 1401ش.
- رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، ترجمۀ سلیمان افشاریپور، تهران، فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۴ش.
- سعدی، گلستان، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 18 تیر 1401ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 18 تیر 1401ش.
- کاسانی، ابوبکر، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، بینا، ۱۳۵۸ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 18 تیر 1401ش.
- میرحیدر، حسین، معارف گیاهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1373ش.
- نظامی، خمسه، خسرو و شیرین، بخش 50، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 18 تیر 1401ش.