سفره سبزی (نذری)

از ویکی‌زندگی

سفره سبزی (نذری)؛ از سفره‌های نذری مشترک و رایج بین مسلمانان و زردشتیان.

سفره نذری سبزی، از سفره‌های آیینی و مذهبی ایرانیان است که توسط زنان و به‌منظور حاجت‌روایی گسترانده می‌شود. در گذشته، مردان، از خوردن محتوای این سفره‌ها محروم بوده و حتی پسران و نیز زنانی که فرزند پسر در شکم داشتند، از حضور در این محافل منع می‌شدند.[۱]

زمان

برای انداختن این سفرۀ نذری که به دلایل متعددی برگزار می‌شده، زمان دقیقی وجود نداشته و فرد، خود درباره زمانِ ادای این نذر، تصمیم می‌گرفته است. گاهی نیز افراد، هر ساله، این مراسم را برپا می‌کرده‌اند؛ برای مثال، در رفسنجان، چهل روز پس از نوروز، سفرۀ سبزی می‌انداختند.[۲]

ساختار و شکل

مهمترین اصل و مقدمۀ سفرۀ سبزی، حضور زنان طاهر و پاکی بوده که هیچ‌وقت نماز خود را ترک نکرده‌اند. برای این منظور، بیشتر از پیرزنانی دعوت می‌شده که دیگر قاعدۀ ماهیانۀ آنان قطع شده باشد. پیرزن، پس از مطلع شدن از نیت فرد، برخی مواد خوش‌بو مانند کندر، اشترک و اسپند را ترکیب کرده و در خانۀ فرد یا حمام محله دود می‌کرد. او، در حین این دود کردن، برای حاجت‌روایی فرد موردنظر نیز دعا می‌کرده است. پس از آن، سفرۀ نذری سبزی انداخته می‌شد.[۳] گاهی، پیرزنانی به این کار روی آورده و همان وظیفۀ دعانویسان و رمالان را اجرا می‌کرده‌اند.[۴]

کارکرد

در گذشته، باور به حضور پریان و نگرانی مردم از ترس و قهر آنها، منجر به تشکیل اعتقادات و رفتارهایی در راستای دفع خشم آنها می‌شد. برای مثال، خوابیدن در کنار چشمه‌ها، چاه‌ها و رودهای آب، که به‌عنوان مکان زندگی پریان به‌شمار می‌رفته، منجر به قهر آنها شده و در نتیجه آدمیان برای دوری از این خشم و قهر، سفرۀ سبزی می‌انداختند. اصطلاح «سفرۀ سبزی کردن»، برای همین موضوع به‌کار می‌رفته است.[۵] از دیگر کاربردهای این سفرۀ نذری، بهبود بیماری‌های لاعلاج، نازایی، لکنت زبان در کودکان، در امان ماندن مسافران در راه و نیز ایمن ماندنِ کودکان شرور، بوده است.[۶] این باور نسبت به قدرت آسیب رساندن پریان به آدمیان، در میان زردشتیان نیز وجود داشته است. آنها نیز برای علاج پری‌زدگی که منجر به آشفتگی روحی و روانی فرد می‌شده، مراسم سفرۀ سبزی را اجرایی می‌کردند.[۷]

سفره سبزی در فرهنگ‌های مختلف

انداختن این سفرۀ سبزی، در مناطق مختلفی از ایران با اسامی متفاوتی همچون بوخوش،[۸] سفرۀ سبزِ کرمان[۹] و سفرۀ سبزی برای دختر رایج است. این سفره، گاهی، به‌دلیل شباهت‌هایی که با سفرۀ شاه پریان (رایج در میان زردشتیان) دارد، با آن اشتباه گرفته می‌شود.[۱۰] در سیرجان، پیرزنی که وظیفۀ دعاکردن را بر عهده دارد، با مقداری شیرینی، دو عدد تخم‌مرغ، یک شمع، مقداری اسپند و کندر، مقداری نان و سبزی، سورمه‌دان و آیینه‌ای از صاحب سفره، به دامنۀ کوهی که به تندرستان معروف است، می‌رود. پیرزن، پس از وضو گرفتن، دو رکعت نماز خوانده، سپس، سفره را چیده و شمع را نیز روشن می‌کند. او، پس از دود کردن اسپند و کندر، دختر شاه پریان را به سلیمان نبی و امامان معصوم (در مذهب تشیع) قسم می‌دهد تا حاجت فرد حاجتمند را روا کند. در سیرجان، کسی که بانی سفرۀ سبزی است، به‌صورت کامل از پیرزن اطاعت می‌کند. این رسم در نقاط دیگر ایران نیز با اندکی تفاوت، اجرا می‌شده است.[۱۱]

پانویس

  1. شایسته، «سفره‌ها»، ۱۳۴۵ش، ص۵۱۴.
  2. برجی، «سبزی، سفره»، سایت دایره‌المعارف بزرگ اسلامی.
  3. شایسته، «سفره‌ها»، ۱۳۴۵ش، ص۵۱5؛ Sykes, Ten Thousand Miles in Persia, 1902, P192.
  4. برجی، «سبزی، سفره»، سایت دایره‌المعارف بزرگ اسلامی.
  5. مزداپور، «افسانۀ پری در هزارو‌یک‌شب»، ۱۳۷۱ش، ص290.
  6. شایسته، «سفره‌ها»، ۱۳۴۵ش، ص۵۱۴.
  7. فدایی تهرانی، «پریان در اسطوره‌ها و اعتقادات ایرانیان»، ۱۳۸۴ش، ص۶۲-۶۳.
  8. شایسته، «سفره‌ها»، ۱۳۴۵ش، ص۵۱5؛
    مزداپور، «بررسی تطبیقی سفره‌های آیینی ایرانی»، ۱۳۹۲ش، ص414.
  9. همایون‌سپهر، «زنان میراث‌دار سفره‌های هفت‌سین و نذری»، ۱۳۸۷ش، ص۶.
  10. برجی، «سبزی، سفره»، سایت دایره‌المعارف بزرگ اسلامی.
  11. برجی، «سبزی، سفره»، سایت دایره‌المعارف بزرگ اسلامی.

منابع

  • برجی، سکینه، «سبزی، سفره»، سایت دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 9 مرداد 1401ش.
  • شایسته، «سفره‌ها»، مجلۀ سخن، تهران، شماره 5، ۱۳۴۵ش.
  • فدایی تهرانی، آزاده، «پریان در اسطوره‌ها و اعتقادات ایرانیان»، آناهید، تهران، شماره 9، ۱۳۸۴ش.
  • مزداپور، کتایون، «افسانۀ پری در هزارو‌یک‌شب»، شناخت هویت زن ایرانی، به‌تحقیق شهلا لاهیجی و مهرانگیز کار، تهران، ۱۳۷۱ش.
  • مزداپور، کتایون، «بررسی تطبیقی سفره‌های آیینی ایرانی»، رنج و گنج (ارج‌نامۀ دکتر زهره زرشناس)، تهران، ۱۳۹۲ش.
  • همایون‌سپهر، محمد، «زنان میراث‌دار سفره‌های هفت‌سین و نذری»، فصلنامۀ نجوای فرهنگ، تهران، س 3، شماره 7، ۱۳۸۷ش.
  • Sykes, P. M., Ten Thousand Miles in Persia, New York, 1902.