سماق
سُماق؛ گیاهی دارای میوة کوچک ترشمزه با مصارف غذایی و دارویی.
سماق، درختی با برگهای مرکب، گلهای سفید خوشهای و میوة کوچک سرخرنگ،[۱] چسبناک و ترشمزه است که ارتفاعش تا پنج متر میرسد.[۲] سماق در دامنة جنوبی کوههای البرز و کوههای زاگرس و ارتفاعات فارس میروید.[۳] سماق جزء ۱۰ آنتیاکسیدان برتر گیاهی است.[۴] از میوة آن در سفره هفتسین نیز استفاده میشود[۵] و نماد پیوند دلها است.[۶] در کردستان به سماق توتِم،[۷] بختیاریها توتو[۸] و آذربایجانیها سُماک میگویند.[۹]
واژهشناسی
برخی سماق را معرب واژه سُماک فارسی میدانند.[۱۰] در فرهنگهای فارسی نامهای متفاوتی برای سماق بیان شده است از جمله تتم، تتری، ترشابه، تمتم و سماقیل.[۱۱]
ترکیبات سماق
میوة سماق، دارای ۹/۶ درصد رطوبت، ۷/۴ درصد روغن، ۲/۶ درصد پروتئین، ۱/۸ درصد خاکستر و ۸/۶۳ درصد عصاره محلول در آب است. در سماق مقدار قابل توجهی تانن، سیتریک اسید، وینیک اسید و مالیک اسید موجود است که طعم ترشی به آن داده است.[۱۲]
خواص سماق
میوة سماق طبع سردی دارد.[۱۳] این میوه قابض بوده و در درمان اسهال مزمن، اسهال خونی، بیماریهای گوارشی و زخمهای رودهای نافع است. سماق صفرابر، مقوی معده و پالایندة آن و برطرفکننده تهوع است.[۱۴] مصرف سماق با گوشت موجب برطرف شدن اثرات منفی گوشت بر دستگاه گوارش میشود.[۱۵]
سماق در طب مردمی
در طب مردمی، بهترین غذا جهت درمان اسهال، کته با ماست یا کته با سماق است.[۱۶] مردم لرستان از سماق در درمان یبوست استفاده میکنند. آنها از سماق، شربتی جهت بهبود گرمازدگی تهیه میکنند.[۱۷] مردم تهران معتقد بودند که ترکیب سماق، تمرهندی و آبلیمو موجب تقویت معده میشود.[۱۸] برخی معتقدند که میوة تازة سماق باعث مسمومیت میشود و باید آن را بهصورت خشک مصرف کرد.[۱۹]
کاربرد سماق در صنعت
از گیاه سماق در صنعت رنگرزی استفاده میشود. از این گیاه جهت تیرهکردن رنگها استفاده میشود.[۲۰] همچنین به دلیل داشتن مقدار زیادی مواد مازوجی، از آن رنگهای خرمایی تا قهوهای تولید میشود.[۲۱] در سیستان و بلوچستان از چوب ساقة سماق، رنگ زرد تهیه میکنند.[۲۲]
استفاده از سماق در غذا
میوة پودر شده سماق به دلیل داشتن طعم ترشمزه در انواع آشها و کبابها استفاده میشود.[۲۳] در دوران صفویه از گوشت گوسفند و بره، خوراکی با نام «زناج» تهیه میشد که با سماق آن را مصرف میکردند.[۲۴] سماقپلو، قلیه سماق و شلهپلو سماق از جمله غذاهایی بودند که در این دوره طبخ میشدند.[۲۵] در منابع آشپزی دوران قاجاریه در کنار انواع کبابها از سماق نام برده شده است.[۲۶] از محبوبترین خوراکهای تهیه شده با سماق آش سماق است که به آن تتماج[۲۷] یا سماقبا نیز میگویند.[۲۸] مادة اصلی این آش، شیرة سماق است. در برخی منابع خواصی برای این آش ذکر شده است.[۲۹] این آش همچنین از غذاهای ویارانه نیز محسوب میشد و خانوادة دختر این آش را که موجب برانگیختن اشتها میشود به خانة داماد میفرستادند.[۳۰] کوفتة سماق، غذای رایج دیگری است که تهرانیها به آن دستبهگردن میگفتند. این کوفته ترکیبی از نخودچی، برنج و ادویه بوده که با سماق و اسفناج پخته میشد.[۳۱] سماق در تهیه انواع ترشی نیز کاربرد دارد.[۳۲]
پانویس
- ↑ مظفریان، درختان و درختچههای ایران، ۱۳۸۳ش، ص۲۳.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سماق.
- ↑ ثابتی، جنگلها درختان و درختچههای ایران، ۱۳۵۵ش، ص۶۲۰.
- ↑ «سماق یکی از ۱۰ آنتیاکسیدان برتر گیاهی»، سایت ایرنا.
- ↑ پاینده لنگرودی، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۱۱۸.
- ↑ رمضانخوانی، فرهنگ زرتشتیان یزد، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۸.
- ↑ آذرلی، فرهنگ واژگان گویشهای ایران، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۷.
- ↑ طاهری، گویش بختیاری کوهرنگ، ۱۳۸۹ش، ص۳۴۳.
- ↑ اولغون، فرهنگ ترکی به پارسی، ۱۳۵۰ش، ص۳۹۸.
- ↑ تبریزی، برهان قاطع، ذیل واژه سماک.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سماق.
- ↑ «عناصر شیمیایی هفتسین باستانی»، سایت راینه.
- ↑ عسکریعالم، ادبیات شفاهی قوم لر، ۱۳۸۸ش، ص۴۸۸.
- ↑ بیرونی، الصیدنة، ۱۳۷۰ش، ص۳۴۷.
- ↑ باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۱۷۶.
- ↑ جزایری، زبان خوراکیها، ۱۳۶۱ش، ج۳، ص۱۱۳.
- ↑ عسکریعالم، ادبیات شفاهی قوم لر، ۱۳۸۸ش، ص۴۸۸.
- ↑ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۴۷۹.
- ↑ زرگری، گیاهان دارویی، ۱۳۴۵ش، ص۳۵۶.
- ↑ نصیری، فرش ایران، ۱۳۸۲ش، ص۲۳.
- ↑ رستمی، دستبافتههای سوادکوه، ۱۳۸۶ش، ص۲۸.
- ↑ مهربان، صنایع دستی گیاهی سیستان و بلوچستان، ۱۳۸۶ش، ص۶۲.
- ↑ Schlimmer, Terminologie médico-pharmaceutique et anthropologique française-persane, 1874, P489.
- ↑ باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۱۷۶.
- ↑ باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۱۳۶.
- ↑ آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۹و۵۰.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه تتماج.
- ↑ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه سماقبا.
- ↑ شریف، زاد المسافرین، ۱۲۶۸ق، ص۱۹.
- ↑ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۱۴۷-۱۴۸.
- ↑ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۳۲۰-۳۲۱.
- ↑ نظری داشلیبرون، مردمشناسی روستای ابیانه، ۱۳۸۴ش، ص۴۰۸.
منابع
- آذرلی، غلامرضا، فرهنگ واژگان گویشهای ایران، تهران، بلخ، ۱۳۸۷ش.
- آشپزباشی، علیاکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
- انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، ۱۳۸۲ش.
- اولغون، ابراهیم و درخشان، جمشید، فرهنگ ترکی به پارسی، تهران، کاوه، ۱۳۵۰ش.
- باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و ماده الحیاه (متن دو رساله در آشپزی از دورۀ صفوی)، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۰ش.
- بیرونی، ابوریحان، الصیدنه، بهتحقیق عباس زریاب، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۰ش.
- پایندۀ لنگرودی، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۵۵ش.
- تبریزی، محمدحسین بن خلف، برهان قاطع، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۵ش.
- ثابتی، حبیبالله، جنگلها درختان و درختچههای ایران، تهران، وزارت کشاورزی سازمان تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی، ۱۳۵۵ش.
- جزایری، غیاثالدین، زبان خوراکیها، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۱ش.
- رستمی، مصطفى، دستبافتههای سوادکوه، تهران، فرهنگستان هنر، ۱۳۸۶ش.
- رمضانخانی، صدیقه، فرهنگ زرتشتیان یزد، تهران، سبحان نور، ۱۳۸۷ش.
- زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۵ش.
- «سماق یکی از ۱۰ آنتیاکسیدان برتر گیاهی»، سایت ایرنا، تاریخ بازدید: ۱ تیر ۱۴۰۱ش.
- شریف، محمدمهدی، زاد المسافرین، تهران، [بینا]، ۱۲۶۸ق.
- شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
- طاهری، اسفندیار، گویش بختیاری کوهرنگ، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۹ش.
- عسکریعالم، علیمردان، ادبیات شفاهی قوم لر، تهران، آرون، ۱۳۸۸ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۱ تیر ۱۴۰۱ش.
- «عناصر شیمیایی هفتسین باستانی»، سایت راینه، تاریخ بازدید: ۱ تیر ۱۴۰۱ش.
- مظفریان، ولیالله، درختان و درختچههای ایران، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۸۳ش.
- مهربان، احمد و تیموری، شهرزاد، صنایع دستی گیاهی سیستان و بلوچستان، زاهدان، تفتان، ۱۳۸۶ش.
- نصیری، محمدجواد، فرش ایران، تهران، پرنگ، ۱۳۸۲ش.
- نظری داشلیبرون، زلیخا و دیگران، مردمشناسی روستای ابیانه، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۴ش.
- Schlimmer, J. L., Terminologie médico-pharmaceutique et anthropologique française-persane, Tehran, 1874..