شال

از ویکی‌زندگی

شال؛ پارچه‌‌ای بلند و کم‌عرض که برای دور کمر، روی سر و یا دور گردن استفاده می‌شود.

شال، نوعی پارچه‌ی پشمی یا کرکی است که همراه لباس‌های زمستانی استفاده می‌شود.[۱] امروزه از ابریشم (حریر) نیز برای بانوان، شال تهیه می‌شود. به شالی که دور سر بسته می‌شود، دَستار می‌گویند.

پیشینه شال

پژوهشگران، «شار» در منابع تاریخی را همان شال دانسته‌اند.[۲] در شاهنامه اشاره شده است که رودابه برای زال، یک شاره سربند گران‌‌ًقیمت فرستاده است.[۳]

در گذشته، مردان به دور کمر خود شال می‌بستند و وسایل شخصی را نیز درون شال کمر خود قرار می‌دادند.[۴] در عصر صفوی، مردم از دو شال استفاده می‌کردند. یکی از جنس ابریشم با نقوش گل و یا زربافت که بسیار لطیف و بلند بود و دیگری، ساده و یک‌رنگ بود و زیبایی شال پیشین را جلوه‌گر می‌کرد.[۵] در آن زمان، شال‌ها در رنگ‌های مختلف از هندوستان وارد ایران می‌شد. روحانیان برای خواندن نماز، شال خود را از کمر باز می‌کردند.[۶] ثروتمندان تا سه شال را روی هم، دور کمر خود می‌پیچیدند.[۷] در تصاویر باقی‌مانده از آن روزگار، افرادی با شال کمر و شال سر دیده می‌شوند.[۸] این رسم در دورۀ افشاریه و زندیه نیز پایدار بود.[۹]

در دورۀ قاجاریه که با انقلاب صنعتی اروپا همزمان بود، صنعت شال‌بافی به اوج شکوفایی رسید. در آن زمان کارخانه‌های بسیاری در کرمان، کاشان و مشهد تأسیس شد و شال ایرانی، هم از منظر اجتماعی و هم به‌عنوان کالای مهم در تجارت و اقتصاد، مورد توجه قرار گرفت[۱۰] و رقیب سرسختی برای شال کشمیری شد.[۱۱]

انواع شال

انواع شال در دورۀ قاجار عبارت بود از: لاکی، لاجوردی، بوته‌ای،‌ شاهی گوزن، اهرامی، ترمه و زنگاری. بیشتر این شال‌ها دارای نقش بود و در دو سر آن تصویر گلدانی بود که با مفتول‌های سیم و زر تزیین شده بود. حاشیه‌های شال نیز زردوزی می‌شد.[۱۲]

مراکز شال‌بافی

در زمان قاجار، بهترین نوع شال، در کرمان بافته می‌شد. این شال در مقایسه با شال کشمیری، ظرافت کمتری داشت؛ اما ارزان‌تر بود و نقوش متنوع‌تری در آن به‌‌کار می‌رفت[۱۳] و محصول صادراتی محسوب می‌شد.[۱۴] شال‌های کرمانی به «شال امیری» شهرت داشتند.[۱۵]

شهر مشهد در کنار کرمان از مراکز اصلی شال‌بافی بود.[۱۶] با تلاش‌های امیرکبیر، کاشان نیز از مراکز بزرگ صنعتی و تولید شال در ایران شد.[۱۷] مهم‌ترین ویژگی شال کاشان، استفاده از ابریشم در بافت آن‌ها بود.[۱۸] شال‌های کاشان، مشهور به «شال‌های حسین‌قلی خانی» بود.[۱۹] پس از امیرکبیر، صنعت شال‌بافی رو به زوال رفت.[۲۰]

کاربرد شال در دوره‌ی قاجار

مهم‌ترین کاربرد شال در زمان قاجار، استفاده در اجزای لباس بود. شال به‌کار رفته در لباس ایرانیان، شأن و جایگاه اجتماعی آنان را نشان می‌داد. زنان نیز روی سر خود و یا برای زینت لباس خود، از شال استفاده می‌کردند. روحانیان نیز، عمامۀ خود را با شال می‌بستند.[۲۱]

در آن زمان شاهان و مقامات، از شال به‌عنوان هدیه و پیشکش استفاده می‌کردند.[۲۲] همچنین، برخی شال را به‌عنوان مالیات، می‌پرداختند. در معاملات نیز از شال استفاده می‌شد. از شال برای تزیین شتر در عید قربان، استقبال از مقام دولتی در روستا، جشن‌ها و سوگواری‌ها نیز استفاده می‌شد.[۲۳]

شال در لباس‌های محلی

کماکان، استفاده از شال کمر و شال سر، در برخی اقوام و خرده‌فرهنگ‌ها رایج است. کرد‌ها، شالی با طول نه تا بیست متر و عرض سی سانتی‌متر دور کمر می‌پیچند. زنان کرد، شال های رنگارنگ و گل‌دار، با طول دو متر و عرض یک متر، دور کمر خود می‌بندند.[۲۴] همچنین عشایر لر، بختیاری و قشقایی از شال کمر استفاده می‌کنند.[۲۵]

پانویس

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه شال.
  2. رضازاده، فرهنگ شاه‌نامه، ۱۳۲۰ش، ص۱۷۹؛ باستانی پاریزی،‌ شعر گلنار،‌ شاهنامه فردوسی و شکوه پهلوانی، ۱۳۵۷ش، ص۱۶.
  3. فردوسی، شاهنامه، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۱۲.
  4. مظاهری، زندگی مسلمانان در قرون وسطی، ۱۳۴۸ش، ص۸۷-۸۸.
  5. فلسفی، زندگانی شاه عباس اول، ۱۳۳۴ش، ج۲، ص۱۴.
  6. الئاریوس، سفرنامه (اصفهان خونین شاه صفی)، ۱۳۷۹ش، ص۶۴۲.
  7. Tavernier, les six voyages, 1981, p268.
  8. جوانی، بنیان‌های مکتب نقاشی اصفهان، ۱۳۸۵ش، ص۲۱۵و۲۲۷.
  9. غیبی، هشت‌هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، ۱۳۸۵ش، ص۵۱۸.
  10. شعبانی‌مقدم، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، ۱۳۹۵ش، ص۸۳.
  11. شعبانی‌مقدم، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، ۱۳۹۵ش، ص۸۴-۸۵.
  12. شعبانی‌مقدم، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، ۱۳۹۵ش، ص۸۵.
  13. شعبانی‌مقدم، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، ۱۳۹۵ش، ص۸۶.
  14. شعبانی‌مقدم، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، ۱۳۹۵ش، ص۹۷.
  15. شعبانی‌مقدم، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، ۱۳۹۵ش، ص۸۷.
  16. شعبانی‌مقدم، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، ۱۳۹۵ش، ص۸۸.
  17. شعبانی‌مقدم، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، ۱۳۹۵ش، ص۹۰.
  18. شعبانی‌مقدم، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، ۱۳۹۵ش، ص۹۱.
  19. شعبانی‌مقدم، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، ۱۳۹۵ش، ص۹۰.
  20. شعبانی‌مقدم، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۳.
  21. شعبانی‌مقدم، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، ۱۳۹۵ش، ص۹۲.
  22. شعبانی‌مقدم، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، ۱۳۹۵ش، ص۹۳.
  23. شعبانی‌مقدم، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، ۱۳۹۵ش، ص۹۵.
  24. ضیاءپور، پوشاک ایل‌ها، چادرنشینان و روستاییان ایران، ۱۳۴۶ش، ص۴۷و۷۸.
  25. ضیاءپور، پوشاک ایل‌ها، چادرنشینان و روستاییان ایران، ۱۳۴۶ش، ص۱۱۵و۱۲۸و۱۵۵.

منابع

  • الئاریوس، آدام، سفرنامه (اصفهان خونین شاه صفی)، به‌ترجمه حسین کردبچه، تهران، کتاب برای همه، ۱۳۷۹ش.
  • باستانی پاریزی، محمدابراهیم، شعر گلنار، شاهنامه فردوسی و شکوه پهلوانی، به‌تحقیق مهدی مداینی، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۵۷ش.
  • جوانی، اصغر، بنیان‌های مکتب نقاشی اصفهان، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چ۱، ۱۳۸۵ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه یاب، تاریخ بازدید: ۱ اردیبهشت ‍۱۴۰۱ش.
  • رضازاده، صادق، فرهنگ شاه‌نامه، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۲۰ش.
  • شعبانی‌مقدم، عادل و دهقان‌نژاد، مرتضی، «شال‌بافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار»، تاریخ‌نامه ایران بعد از اسلام، س۷، شماره ۱۳، پاییز و زمستان ۱۳۹۵ش.
  • ضیاءپور، جلیل، پوشاک ایل‌ها، چادرنشینان و روستاییان ایران، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۴۶ش.
  • غیبی، مهرآسا، هشت‌هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۵ش.
  • فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، به‌تحقیق جلال خالقی‌مطلق و محمود امیدسالار، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۶ش.
  • فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه عباس اول، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۴ش.
  • مظاهری، علی، زندگی مسلمانان در قرون وسطی، به‌ترجمه مرتضی راوندی، تهران، سپهر، ۱۳۴۸ش.
  • Tavernier, jean-baptiste, les six voyages, paris, 1981.