شال‌اندازی

از ویکی‌زندگی

شال‌اندازی؛ نوعی از آیین‌های شب چهارشنبه‌سوری.

شال‌اَندازی یا شال‌افکنی، آیینی مربوط به شب چهارشنبه‌سوری (آخرین شب چهارشنبه سال شمسي) است که در آن کودکان، پارچه‌ یا طنابی را از خانة همسایه می‌آویزند تا همسایه مقداری خوراکی در آن نهاده و به آن‌ها هدیه دهد.[۱] برخی معتقدند که این رسم باقیمانده از جشن «فروردگان» زردشتیان است[۲] که به مدت ۵ روز بر بام خانه، مقداری غذا برای درگذشتگان خود قرار می‌دادند.[۳]

سنت شال‌اندازی در نقاط مختلف کشور

سنت شال‌اندازی بیش‌تر در مناطق غربی و شمال‌غربی ایران رایج بوده و در مناطق مختلف با کمی تفاوت از یکدیگر اجرا می‌شود. در آذربایجان غربی، کودکان دستمالی را به نخی بسته و آن را از روزنه‌ای به درون اتاق خانة همسایه می‌فرستند. صاحب‌خانه مقداری بادام، تخم‌مرغ رنگی یا مقداری پول داخل دستمال قرار داده و می‌گوید: بکش خدا مرادت را دهد. در سلماس (استان آذربایجان غربی) پس از برگزاری آیین‌های چهارشنبه‌سوری، جوانان طنابی را به خانة اقوام و همسایگان خود فرستاده تا در آن آجیل و میوه قرار دهند.[۴] یکی از اصول این آیین، ناشناس بودن شال‌انداز است و اگر صاحب‌خانه کنجکاو باشد تا او را بشناسد‌، باید هدیه‌ای ارزشمند درون شال قرار دهد.[۵] مردم نواحی کوهستانی گیلان نیز این آیین را اجرا می‌کنند. در این منطقه، کودکان در شب چهارشنبه‌سوری، لنگه جوراب پشمی را به طنابی محکم و بلند بسته و آن را از بالای دریچة بام به خانة همسایه می‌فرستند تا تخم‌مرغ، نخود، کشمش و مقداری آجیل در آن قرار دهند. کودکان در انتها هدایا را میان خود تقسیم می‌کنند.[۶] نوجوانان همدانی پس از انداختن طناب به خانة همسایه می‌گفتند: تُخ تُخ و همسایه تعدادی تخم‌مرغ به آنها هدیه می‌داد.[۷] جوانان مرودشت فارس در شب چهارشنبه‌سوری، مقداری پارچه برداشته و بدون این‌که شناسایی شوند وارد خانة همسایه می‌شوند. آن‌ها پارچه را داخل اتاق انداخته تا صاحب‌خانه شیرینی، میوه یا پول داخل پارچه قرار دهد.[۸] مردم کردستان در شب عید نوروز و پایان مراسم آتش‌بازی، آیین شال‌اندازی را اجرا می‌کنند. نوجوانان این منطقه شال کمر را درون خانة همسایه انداخته و می‌گویند: (شال) آویخته و آویزان (است)/ پسرتان داماد باد/ چیزی برای ما در تابه بیندازید. کردها به این شال «پشتوین» و به هدایا «ناوشالانه» می‌گویند.[۹] در بیجار (استان کردستان)، صاحب‌خانه علاوه بر خوراکی، جوراب پشمی نیز به شال می‌بندد و می‌گوید: بالا بکش خدا مرادت دهد. برخی یک زنبیل یا سطل را به چند رشته طناب می‌بندند. آن‌ها فانوسی را در وسط ظرف قرار داده و برای حفظ تعادل فانوس، مقداری گندم در اطراف آن می‌ریزند. سپس سرمه‌دان، شانه، آینه و مقداری سبزی نیز در کنار فانوس قرار می‌دهند. آن‌ها این‌گونه به صاحب‌خانه مي‌فهمانند که شال‌اندازان جوان هستند نه کودک و باید هدایای بهتری در سطل قرار دهد. صاحب‌خانه در صورت تمایل در مقابل آینه موهای خود را با شانه درون سطل شانه می‌کند و از سرمه نیز استفاده می‌کند. گاهی به‌جای یک سطل، طناب را به دو سطل (مانند ترازو) وصل می‌کنند. آن‌ها در یک کفة ترازو سرمه‌دان، شانه، آینه و مقداری سبزی و در کفة دیگر سبزی، سنجد، نان و نمک قرار می‌دهند. صاحب‌خانه از نان و نمک خورده و پس از نگاه کردن به آینه، محتویات دو سطل را در یک سطل قرار داده و در سطل دیگر هدایای خود را می‌گذارد. اگر صاحب‌خانه خواب باشد، شال اندازان در بالای پشت بام به رقص چوبی و پای‌کوبی می‌پردازند تا او بیدار شود. برخی صاحب‌خانه‌ها برای تفریح، شال را آتش زده یا مقداری خار و خاشاک یا گربه درون سطل قرار می‌دهند.[۱۰] آن‌ها باید با دادن هدیه‌ای کار خود را جبران کنند. برخی جوانان در هنگام انداختن شال می‌خوانند: امشب شب شادمانی و همکاری است! چیزی توی این کیسه بگذارید.[۱۱] مردم برخی نواحی به این رسم «کلاوروچن» می‌گویند.[۱۲] مردم شهرستان الیگودرز (استان لرستان) به این آیین «شال‌نازونی» می‌گویند. آن‌ها شب قبل از عید نوروز، شالی را داخل خانة همسایه انداخته و می‌گویند: تو...تو. (جهت درخواست هدیه). آن‌ها با تخم‌مرغ‌های هدیه، بازی «سرتاته» انجام می‌دهند.[۱۳] در بروجرد به این رسم «شال‌دورکی» می‌گویند. آن‌ها هنگام انداختن شال به خانه‌ای می‌خوانند: امشب اول بهار است، خیر در خانه‌ات ببارد، زنت دو پسر بزاید، نون و پنیر و شیره، بزرگ خانه‌ات نمیرد. صاحب‌خانه ضمن قرار دادن هدایایی می‌گوید: یاعلی بکش بالا. اگر صاحب‌خانه به شوخی پوست میوه درون شال بگذارد باید از کودکان دلجویی کند. در غیر این صورت برای او می‌خوانند: امشب اول قاهاره (بزرگ‌ترین شب سال)، خیر و برکت در خانه‌ات نبارد، نان و پنیر و حلوا در خانه‌ات باشد (حلوای مرگ)، بزرگ خانه‌ات بمیرد.[۱۴] در فیروزکوه (استان تهران)، رسم شال‌اندازی در شب یلدا انجام می‌شود. این رسم میان نامزدها پرطرف‌دار است زیرا می‌توانند هدایای پنهانی از یکدیگر بگیرند.[۱۵] در لرستان کودکان هنگام انداختن شال به خانه‌ای می‌خوانند: امشب سردترین شب است، خیر و برکت در خانه‌ات ببارد، نان و پنیر و شیره، پدر و رئیس خانه‌ات نمیره، چیزی بدهید به علی کوچیکه بیاره.[۱۶]

در برخی مناطق رسم شال‌اندازی مقدمه‌ای برای خواستگاری است. در آذربایجان اگر صاحب شال، خواستگار دختر صاحب‌خانه باشد به شال گره‌ای می‌زند. اگر پدر و مادر دختر راضی به این ازدواج باشند، گره را باز کرده و دور مچ دختر خود می‌بندند. اما اگر ناراضی باشند تنها هدایایی داخل شال قرار می‌دهند.[۱۷] در تالش (استان گیلان) اگر پسری خواهان دختری باشد، خیلی زود شال را به خانة آن‌ها می‌اندازد؛ زیرا گاهی صاحب‌خانه دختر خود را با اولین شال‌انداز نامزد می‌کند.[۱۸] در گیلان پسر خاطرخواه، مقداری پارچة رنگی از فردی تازه عروس می‌گیرد و به خانة دختر مورد علاقة خود به‌گونه‌ای که شناخته نشود، می‌اندازد.[۱۹] در کردستان اگر پسر به خانة نامزد خود شالی بیاویزد و شناخته شود، خانوادة نامزد پیراهن یا عرق‌چین در شال او قرار می‌دهند.[۲۰] در طالقان (استان البرز) اگر پسری دل در گرو دختری داشته باشد، در شب یلدا جوراب، چادر، گوشواره، النگو و روسری را به شال پشمی بسته و داخل خانة دختر مورد علاقه خود می‌آویزد. اهالی خانه، دختر را تنها می‌گذارند تا با پسر صحبت کند. دختر هدایا را باز کرده و در جای آن‌ها یک کیسه توتون درون شال می‌گذارد. اگر خانوادة دختر، پسر را نپسندند یک گیوة کهنه درون شال می‌گذارند. در این صورت میان دو خانواده کدورت ایجاد می‌شود.[۲۱] برخی با هدایای داخل شال فال می‌گیرند؛ به طور مثال اگر هدیه نان باشد نشانة برکت، اگر شیرینی باشد نشانة شیرین‌کامی، اگر انار باشد نشانة تعداد زیاد فرزند در آینده، بادام و فندق نشانة استقامت و بردباری در برابر سختی‌ها، کشمش نشانة پرآبی در سال نو، سکه نشانة سفیدبختی و گردو نشانة طول عمر بلند است.[۲۲]

پانویس

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه شال افکنی.
  2. فره‌وشی، گنجینه‌ای از فرهنگ ایران‌زمین، ۱۳۸۶ش، ص۱۰-۱۱.
  3. بیرونی، التفهیم، ۱۳۵۲ش، ص۲۵۶.
  4. شعبانی، آداب‌و‌رسوم نوروز، ۱۳۷۹ش، ص۳۵.
  5. رجبی همپا، «زمستان و نوروز در چراغ‌تپۀ سفلى تکاب آذربایجان غربی»، ۱۳۸۷ش، ص۵۶.
  6. بشرا، جشن‌ها و آیین‌های مردم گیلان (آیین‌های نوروزی)، ۱۳۸۵ش، ص۸۳-۸۴.
  7. قبادی، «نوروز همدانی»، ۱۳۸۶ش، ص۲۹.
  8. فقیری، گوشه‌هایی از فرهنگ مردم فارس، ۱۳۵۷ش، ص۱۲۷.
  9. کیوان، نوروز در کردستان، ۱۳۴۹ش، ص۱۱۱-۱۱۲.
  10. کیوان، نوروز در کردستان، ۱۳۴۹ش، ص۱۱۴-۱۱۷.
  11. پرنیان، فرهنگ عامۀ کرد، ۱۳۸۰ش، ص۲۳۱-۲۳۲.
  12. شمس، فولکلور و تاریخ کرد، ۱۳۹۳ش، ص۱۲۰.
  13. عکسری‌عالم، فرهنگ عامۀ لرستان، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۴۰۱.
  14. کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، ۱۳۸۸ش، ص۲۶۶-۲۶۷.
  15. انجوی، جشن‌ها و آداب و معتقدات زمستان، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۸.
  16. شادابی، فرهنگ مردم لرستان، ۱۳۷۷ش، ص۱۴۶-۱۴۷.
  17. اشراقی، آذربایجان آغیز ادبیاتی، ۱۳۸۸ش، ص۱۴.
  18. میرشکرایی، «مردم‌شناسی و فرهنگ عامه»، ۱۳۷۴ش، ص۴۵۷.
  19. عباسی، آیین‌های سنتی نوروز در گیلان، ۱۳۹۲ش، ص۵۰-۵۱.
  20. کیوان، نوروز در کردستان، ۱۳۴۹ش، ص۱۱۶.
  21. انجوی، جشن‌ها و آداب و معتقدات زمستان، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۶-۴۷.
  22. «آیین چهارشنبه سوری و مراسم شال‌اندازی در زنجان»، باشگاه خبرنگاران جوان.

منابع

  • «آیین چهارشنبه سوری و مراسم شال‌اندازی در زنجان»، باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۲۱ اسفند ۱۳۹۱ش.
  • اشراقی، محمد، آذربایجان آغیز ادبیاتی، تبریز، مولف، ۱۳۸۸ش.
  • انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشن‌ها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۹ش.
  • بشرا، محمد و طاهری، طاهر، جشن‌ها و آیین‌های مردم گیلان (آیین‌های نوروزی)، رشت، فرهنگ ایلیا، چ۱، ۱۳۸۵ش.
  • بیرونی، ابوریحان، التفهیم، به‌تحقیق جلال‌الدین همایی، تهران، هما، ۱۳۵۲ش.
  • پرنیان، موسى، فرهنگ عامۀ کرد، کرمانشاه، چشمه، چ۱، ۱۳۸۰ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۲۷ تیر ۱۴۰۱ش.
  • رجبی همپا، عزیز، «زمستان و نوروز در چراغ‌تپۀ سفلى تکاب آذربایجان غربی»، فصل‌نامۀ نجوای فرهنگ، تهران، س۳، شماره ۱۰، ۱۳۸۷ش.
  • شادابی، سعید، فرهنگ مردم لرستان، خرم‌آباد، افلاک، ۱۳۷۷ش.
  • شعبانی، رضا، آداب‌و‌رسوم نوروز، تهران، الهدی، ۱۳۷۹ش.
  • شمس، اسماعیل، فولکلور و تاریخ کرد، قم، موسسه تاریخ علم و فرهنگ، ۱۳۹۳ش.
  • عباسی، هوشنگ، آیین‌های سنتی نوروز در گیلان، رشت، بلور، چ۱، ۱۳۹۲ش.
  • عسکری‌عالم، علی‌مردان، فرهنگ عامۀ لرستان، خرم‌آباد، افلاک، ۱۳۸۸ش.
  • فره‌وشی، بهرام، گنجینه‌ای از فرهنگ ایران‌زمین، به‌تحقیق هما گرامی، تهران، جهانگیر، ۱۳۸۶ش.
  • فقیری، ابوالقاسم، گوشه‌هایی از فرهنگ مردم فارس، شیراز، [بی‌نا]، ۱۳۵۷ش.
  • قبادی، علیرضا، «نوروز همدانی»، فصل‌نامۀ فرهنگ مردم ایران، تهران، شماره ۱۱، ۱۳۸۶ش.
  • کرزبر یاراحمدی، غلام‌حسین، فرهنگ مردم بروجرد، به‌تحقیق علی آنی‌زاده، تهران، طرح آینده، ۱۳۸۸ش.
  • کیوان، مصطفى، نوروز در کردستان، تبریز، سازمان چاپ تبریز، ۱۳۴۹ش.
  • میرشکرایی، محمد، «مردم‌شناسی و فرهنگ عامه»، کتاب گیلان، به‌تحقیق ابراهیم اصلاح عربانی، تهران، ج۳، ۱۳۷۴ش.