شام غریبان
شام غریبان؛ مراسمی که در شبهای ۱۱ تا ۱۳ محرم به یاد غربت اسیران کربلا برگزار میشود.
شام غریبان در لغت بهمعنی شبی است که فردی از یار و دیار خود دور مانده باشد. همچنین شامِ مسافری است که وحشتزده باشد.[۱] ایرانیان در غروب روز عاشورا به یاد اسرای کربلا به سوگواری پرداخته و به این شب، شام غریبان میگویند.[۲]
تاریخچه
عزاداری شام غریبان از زمان مظفرالدین شاه (۱۲۷۵-۱۲۸۵ش) در ایران رواج یافت و چون نوحة شام غریبان به زبان ترکی است، این احتمال وجود دارد که این آیین همراه مردمان ترک با مظفرالدین شاه به تهران رسیده باشد.[۳] در کتب زیارات نیز برای عصر روز عاشورا ادعیهای برای عرض تسلیت به پیامبر، امام علی، حضرت فاطمه و امام حسن وجود دارد.[۴]
وقایع شام عاشورا
لشکر کوفیان در غروب روز عاشورای سال 61 هجری پس از شهادت امام حسین، زنان و کودکان را از خیمهگاه بیرون رانده و خیمهها را آتش زدند.[۵] زنان با دیدن شهیدان کربلا به سر و صورت خود میزدند.[۶] عمر بن سعد در غروب روز عاشورا، سر امام حسین و سایر شهدا را نزد ابنزیاد فرستاد.[۷] عمر سعد با جمعی از یارانش روز بعد از عاشورا، کشتههای سپاه خود را دفن کرده و بازماندگان شهدای کربلا را مانند اسیران به سوی کوفه برد.[۸] نقل شده است که حضرت زینب در این شب نماز خود را از ضعف، نشسته خواند.[۹] وظیفة نگهداری از کودکان و پرستاری از امام سجاد که در آن زمان بیمار بود با حضرت زینب بود. او با سپر قرار دادن خویش مانع از برخورد تازیانهها به کودکان میشد.[۱۰] پس از آتش گرفتن خیمهها، حضرت زینب زنان و کودکان را در خیمهای نیمسوخته جمع کرد اما دو کودک در زیر بوتة خاری درگذشته بودند.[۱۱]
آیین شام غریبان
در شام غریبان، مردم به مساجد و تکیهها رفته و با خواندن نوحههایی غمگین به یاد اسرای کربلا میگریند. آنها در این شب، شمع روشن میکنند.[۱۲] مردم به یاد بازماندگان حادثة کربلا که در صحرا بهدنبال اجساد شهدا بودند، بهصورت گروهی در خیابانها و معابر حرکت میکنند. یک نفر در میان مردم اشعار و نوحههای سوزناک خوانده و سایر افراد با او همنوایی میکنند.[۱۳] در برخی نقاط ایران نیز مردم برای درگذشتگان خود شام غریبان برگزار میکنند.[۱۴]
شام غریبان در شهرهای مختلف
در اغلب نقاط ایران، مردم با پیراهنهای سیاه[۱۵] در شام غریبان شهدای کربلا، با علم و پرچم و طبل در حال نوحهخوانی، در معابر عبور میکنند.[۱۶] کودکان در جلوی دسته و بزرگترها شمع در دست در پشت سر آنها اشعار سوزناک خوانده و سینه میزنند. مردم بندر ماهشهر (استان خوزستان) در شام غریبان، چراغهای خانه را خاموش میکردند.[۱۷] در بروجرد (استان لرستان) فردی کیسهای کاه در دست گرفته و روی سر عزادارن میریزد.[۱۸] در ابیانه (استان اصفهان)، شرکتکنندگان در شام غریبان پس از عزاداری به زیارتگاهها میروند.[۱۹] در خور (از توابع بیرجند) یک روز زودتر، شام غریبان برگزار میکنند. آنها در شام روز تاسوعا به حسینیهها رفته و مشعل روشن میکنند.[۲۰] اهالی روستای محمودآباد بیرجند در غروب روز تاسوعا و روز عاشورا شام غریبان برگزار میکنند. آنها از هر خانه ۴ سینی پر از شمع بیرون آورده و روی سر نگه میدارند و اشعاری مانند شام غم است امشب / صبح عزا است فردا / افغانِ روز محشر / در کربلا است فردا، را تکرار میکنند. سپس به سمت استخری که از روز قبل خالی کردهاند رفته و شمعها را داخل استخر میچرخانند و نوحهخوانی میکنند. مردم اجازه میدهند تا شمعها تا انتها بسوزند. آنها مقداری از شمعهای ریخته را برای تبرک میان مردم تقسیم میکنند.[۲۱] کودکان در حین نگهداری از شمع میخوانند: یتیمی درد بیدرمان یتیمی/ یتیمی خواری دوران یتیمی. مردم بیرجند در شام غریبان در بشکهای چراغی به نشانة تنور خولی روشن میکنند. آنها این اشعار را نیز میخوانند: تنور خولی و دیر نصارا / تو منزل کردهای، منزل مبارک / مظلوم حسینم / محروم حسینم.[۲۲] کودکان روستای پیشبر قائنات خراسان در شام غریبان دست در گردن یکدیگر آویخته و بهطور ناگهانی در چند دسته وارد مسجد میشوند. آنها میخوانند: ما آب نداریم، ما تاب نداریم / طفل صغیریم، بابا نداریم. دستۀ دیگر میگویند: شام غریبان حسین امشب است / نالۀ طفلان حسین امشب است / مظلوم حسینم / امشب کجایی؟ دستۀ بعدی در جواب میخوانند: طفل صغیری ز حسین گم شده / قامت زینب ز الم خم شده / مظلوم حسینم / امشب کجایی؟.[۲۳] در شاهرود (استان سمنان)، تابوتی به نشانة تابوت امام حسین و اسب سیاهپوشی به نشانة ذوالجناح پیشاپیش دستة شام غریبان حرکت میدهند. آنها دو کبوتر را که بالهایشان را به رنگ خون درآوردهاند روی اسب میگذارند.[۲۴] مردم برخی از روستاهای بیجار (استان کردستان) به دو دسته تقسیم میشوند. آنها فانوسی در دست گرفته و برق را قطع میکنند. گروه اول روی زمین چمباتمه زده و دست روی سر میگذارند و با لحنی سوزناک میخوانند: امشب جناب فاطمه / با اضطراب و واهمه / آید به دشت کربلا / گردد به دور کشتهها / گوید حسین من چه شد / نور دو عین من چه شد / غریب، حسین / شهید، حسین. گروه دوم نیز در جواب میخوانند: امشب تمام اولیا / با مصطفى با مرتضى / آیند به دشت کربلا / گردند به دور کشتهها / گویند حسین من چه شد / نور دو عین من چه شد / غریب، حسین / شهید، حسین.[۲۵]
مردم بوشهر از واژة «تیبُرد» بهجای شام غریبان استفاده میکنند. آنها در این شب پابرهنه و در حالی که عقال و لباس عربی بر تن دارند به دو گروه تقسیم میشوند. مردان در جلو و زنان در پشت سر آنها در فاصله ۳۰ تا ۴۰ متر قرار میگیرند. آنها در حالیکه از کوچهها عبور میکنند در فواصل مختلف شمع روشن میکنند.[۲۶] یکی از نذرهای شام غریبان، انداختن سفرة حضرت رقیه است. مردم بهجای سفره از حصیر استفاده کرده و تا حد امکان از ظرف درون سفره استفاده نمیکنند. آنها چند شمع روی خشت گِلی روشن کرده و در سفره قرار میدهند. درون سفره مقداری خرما روی نان، گلاب و مقداری خوراکی که کودکان بپسندند مانند شکلات قرار داده میشود. مردم در تاریکی به دور سفره نشسته و عزاداری میکنند.[۲۷]
شام غریبان در ادبیات فارسی
اصطلاح «شام غریبان» در اشعار فارسی نیز بازتاب یافته است. حافظ از تعبیر شام غریبان در اشعار خود استفاده کرده است که نشان دهندة رواج این رسم برای درگذشتگان در آن دوره بود.[۲۸]
بیا به شام غریبان و آب دیدة من بین | به سان باده صافی در آبگینه شامی |
صائب تبریزی در بیتی بیان کرده است:[۲۹]
دل در آن زلف ندارد غم تنهایی ما | فیض صبح وطن این شام غریبان دارد |
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه شام غریبان.
- ↑ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۶ش، ص۲۴۱؛ پژوهشی در مقتلهای فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۳.
- ↑ مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ۱۳۸۴ش، ص۴۶۰-۴۶۳.
- ↑ مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ۱۳۸۴ش، ص۴۶۰-۴۶۱.
- ↑ الوان ساز خویی، وقایع الایام فی تتمة محرم الحرام، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۱۳۵و۱۵۱.
- ↑ رسولی، زینب عقیله بنیهاشم، ج۱، ص۵۵.
- ↑ قمی، در کربلا چه گذشت (ترجمه نفس المهموم)، ۱۳۷۲ش، ص۴۸۶.
- ↑ رسولی، زینب عقیله بنی هاشم، ج۱، ص۶۱-۶۲.
- ↑ محسن زاده، سر نینوا زینب کبری، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۸.
- ↑ قزوینی، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ۱۳۸۴ش، ص۲۵۱.
- ↑ مازندرانی حائری، معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسین، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۲.
- ↑ موسوی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۸۴ش، ص۵۷۴؛ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۴ش، ص۲۴۰.
- ↑ فخرالحسینی، دیوان گلچین، ۱۳۹۳ش، ص۱۱۲-۱۱۳؛ سعیدی، فرهنگ مردم میناب، ۱۳۸۶ش، ص۳۷۶.
- ↑ شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۲۱۵-۲۱۶.
- ↑ سالور، روزنامۀ خاطرات، ۱۳۷۴-۱۳۷۸ش، ج۸، ص۶۵۰۶.
- ↑ میرشکرایی، «محرم و نشانههای نمادین»، ۱۳۸۳ش، ص۵۴-۵۵؛ میرشکرایی، «مردمشناسی فرهنگ عامه»، ۱۳۷۴ش، ص۴۵۱.
- ↑ قیصری، فرهنگ عامیانۀ ماهشهر، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۶.
- ↑ کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، ۱۳۸۸ش، ص۲۸۱.
- ↑ نظری داشلیبرون، مردمشناسی روستای ابیانه، ۱۳۸۴ش، ص۵۸۷.
- ↑ برآبادی، مردمنگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ۱۳۸۰ش، ص۲۰.
- ↑ برآبادی، مردمنگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ۱۳۸۰ش ص۲۶.
- ↑ برآبادی، مردمنگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ۱۳۸۰ش ص۲۵-۲۶و۱۲۰.
- ↑ آذری، «محرم در روستای پیشبر قائنات خراسان جنوبی»، ۱۳۸۸ش، ص۹۴.
- ↑ شریعتزاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ص۲۸۲.
- ↑ نصیری، مجن بهشت پنهان، ۱۳۸۹ش، ص۱۳۰.
- ↑ پهلوان، فرهنگ گفتاری در موسیقی ایران استانهای بوشهر و هرمزگان، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۲۲۴-۲۲۵.
- ↑ مؤیدمحسنی، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۲۸۰.
- ↑ حافظ، غزلیات، غزل شماره ۴۶۹، بیت ۳، سایت گنجور.
- ↑ صائب تبریزی، دیوان اشعار، غزلیات، غزل شماره ۳۳۱۰، بیت ۳، سایت گنجور.
منابع
- آذری، محمد، «محرم در روستای پیشبر قائنات خراسان جنوبی»، فصلنامۀ نجوای فرهنگ، تهران، س۴، شماره ۱۳، ۱۳۸۸ش.
- الوانساز خویی، محمد، وقایع الأیام فی تتمة محرم الحرام، بهتحقیق علی تبریزی خیابانی، قم، غرفه الإسلام، ۱۳۸۶ش.
- برآبادی، احمد و دیگران، مردمنگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، تهران، قلم آشنا، چ۱، ۱۳۸۰ش.
- پهلوان، کیوان، فرهنگ گفتاری در موسیقی ایران استانهای بوشهر و هرمزگان، تهران، آرون، ۱۳۹۳ش.
- جمعی از نویسندگان، پژوهشی در مقتلهای فارسی، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش.
- حافظ، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۶ تیر ۱۴۰۱ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۶ تیر ۱۴۰۱ش.
- رسولی، هاشم، زینب عقیله بنیهاشم، تهران، نشر مشعر، [بی تا].
- سالور، قهرمانمیرزا (عینالسلطنه)، روزنامۀ خاطرات، بهتحقیق مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، ۱۳۷۴-۱۳۷۸ش.
- سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، ائلشن، ۱۳۸۶ش.
- شریعتزاده، علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، مولف، ۱۳۷۱ش.
- شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش.
- صائب تبریزی، دیوان اشعار، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۶ تیر ۱۴۰۱ش.
- فخرالحسینی، عبدالحسین، دیوان گلچین، تهران، گواهان، ۱۳۹۳ش.
- قزوینی، محمدکاظم، زینب الکبری من المهد الی اللحد، قم، لسانالصدق، ۱۳۸۴ش.
- قمی، عباس، در کربلا چه گذشت؟ (ترجمه نفس المهموم)، بهترجمه شیخ محمدباقر کمرهای، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چ۳، ۱۳۷۲ش.
- قیصری، عیسى، فرهنگ عامیانۀ ماهشهر، تهران، سمیر، ۱۳۹۱ش.
- کرزبر یاراحمدی، غلامحسین، فرهنگ مردم بروجرد، بهتحقیق علی آنیزاده، تهران، طرح آینده، ۱۳۸۸ش.
- محسنزاده، محمدعلی، سر نینوا زینب کبری علیها السلام، تهران، مشعر، ۱۳۸۸ش.
- محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، معروف، ۱۳۷۴ش.
- مازندرانی حائری، محمدمهدی، معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسین، قم، صبح صادق، ۱۳۸۳ش.
- مستوفی، عبدالله، شرح زندگی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران، زوار، ۱۳۸۴ش.
- مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، مرکز کرمانشناسی، ۱۳۸۱ش.
- میرشکرایی، محمد، «محرم و نشانههای نمادین»، کتاب ماه هنر، تهران، شماره ۷۵-۷۶، ۱۳۸۳ش.
- میرشکرایی، محمد، «مردمشناسی فرهنگ عامه»، کتاب گیلان، بهتحقیق ابراهیم اصلاح عربانی، تهران، ۱۳۷۴ش.
- نصیری، معصومه و اسمعیلی، مریم، مجن بهشت پنهان، تهران، پردازشگران، ۱۳۸۹ش.
- نظری داشلیبرون، زلیخا و دیگران، مردمشناسی روستای ابیانه، تهران، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، ۱۳۸۴ش.
- موسوی گرمارودی، محمدصادق و دیگران، فرهنگ عاشورا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۴ش.