شتر
شتر؛ حیوان باربر و اهلی دارای کوهان.
شتر، پستانداری نشخوارکننده و دارای سُم است که شاخ نداشته و در پاهای خود دو انگشت دارد.[۱] این حیوان، گردن و پاهای بلند داشته و یک یا دو کوهان در پشت خود دارد.[۲] شتر از حیواناتی است که نام آن در قرآن آمده[۳] و از معدود حیواناتی است که در شرایط سخت کویری زیست میکند.[۴] نوشیدن ۱۵ دقیقه آب برای سیراب ماندن او به مدت ۲۰ الی ۳۰ روز کافی است. این حیوان از خار، علف و سرشاخههای درختان تغذیه میکند.[۵] نوعی غذای محبوب شتر «نواله» نام دارد. نواله مخلوطی از آرد جو، آب و کمی پنبهدانه است که تکههای به، سیب و انار را با آن ترکیب میکنند. این غذا بهصورت تکههای ۷۵۰ گرمی به شتر داده میشود.[۶] شتر اگر احساس خوبی داشته باشد صدها فرسنگ راه میرود اما اگر احساس خطر کند حتی اگر در زنجیر باشد نیز آن را پاره میکند.[۷] در برخی دورهها از شتر برای خرید و فروش کالا استفاده میشد و شتر سپیدمو و سیاهچشم ارزش بیشتری داشت.[۸] این حیوان درد را کمتر حس میکند، اما آزار و اذیت را فراموش نکرده و انتقام میگیرد. تعبیر رایج «کینة شتری» در زبان فارسی به این ویژگی او اشاره دارد. اسب و شتر از یکدیگر بیزار بوده و اگر در کنار یکدیگر قرار گیرند، دعوا میکنند.[۹] در زبان فارسی به کسی که نگهداری از شتر را بر عهد دارد «ساربان» میگویند.[۱۰] در ایران باستان داشتن شتر، موجب مباهات افراد بود.[۱۱] اسم زردشت بهمعنی دارندة شتر زرد یا شتر خشمگین است.[۱۲]
مراکز پرورش شتر
ایرانیان در حاشیة کویرها مانند جندق (استان اصفهان)، خور (استان اصفهان)، یزد، کرمان، سیستان و بلوچستان و خراسان به پرورش شتر میپردازند. آنها یا شترها را فروخته و یا برای بارکشی استفاده میکنند.[۱۳]
شتر در باور مردم
ایرانیان ساکن در جنوب غربی کشور معتقد بودند که ابتدا حیوانی با نام شتر وجود نداشت. آنها بر این باورند که شتر حاصل غضب الهی بر کسانی بوده است که به خداوند ایمان نداشتند.[۱۴] در داستانهای اساطیری ایران نوشته شده است که اولین بار تهمورث از پادشاهان پیشدادی بار بر روی شتر نهاد و این کار را به مردم آموخت.[۱۵] طب مردمی بر این باور است که گوشت بریانشدة دل شتر زمانی که با باقالی خشک ترکیب شود، باعث درمان سرفه میشود.[۱۶] همچنین آنها معتقدند خوردن دل شتر باعث دلیر شدن فرد میگردد.[۱۷]
شتر در احکام اسلامی
به شتر طبق شرایطی، زکات واجب میشود.[۱۸] بهترین قربانی در حج شتر مادهای است[۱۹] که سن آن بالای ۵ سال باشد.[۲۰] گوشت شتر حلال است.[۲۱] شتر با ذبح و سر بریدن حلال نمیشود. تنها راه تذکیة آن با نحر (فرو بردن چاقو یا هر ابزارتیز و بُرنده در گودی پایین گردن شتر) است.[۲۲] یکی از انواع دیههای قتل، صد نفر شتر است.[۲۳]
شتر در ادبیات فارسی
ردپای شتر در اشعار فارسی نیز دیده میشود. فرخی سیستانی در بیتی اشاره کرده است:[۲۴]
هم شتر یابی ازین و هم شتر یابی ازان | گر ترا قصد شتر باشد و تدبیر شتر |
ناصرخسرو در بیتی بیان کرده است:[۲۵]
چندین در معصیت مدو به چپ و راست | چون شتر بیمهار و اسپ بیافسار |
از واژة شتر در مَثلهای فارسی نیز استفاده شده است. «اسبها را نعل میکردند شتر پایش را بلند کرد که نعلم کن»، «به شتر گفتند چرا گردنت کج است گفت کجایم راست است»، «شتر ارزان است اگر قلاده بر گردن نمیداشت»، «شتر، زنبورک خانه است».[۲۶]
نامهای شتر
ساربانان با توجه به جنسیت و مراحل مختلف سنی شتر آن را با نامهای متفاوتی میخوانند. به نوزاد شتر از بدو تولد تا پایان شیرخوارگی به مدت ۶ الی ۷ ماه «دِیلاغ» گفته میشود. به بچه شتر میان ۱ الی ۳ ساله «جله بُر» گفته میشود. به شتر مادة ۳ الی ۵ ساله «مَجی» میگویند. شتر مادة ۵ سال به بالا با نام «اروانه» خوانده میشود. شتر نر ۳ ساله «لوکچه» نام دارد. شتر نر ۴ تا ۵ ساله «جُنگ» نامیده میشود. به شتر نر از ۶ سال به بالا «لوک» گفته میشود.[۲۷] در برخی مناطق به شتر نر و ماده از بدو تولد تا ۱ سالگی «هاشی» میگویند. آنها به شتر از ۲ یا ۳ سالگی «حق» میگویند، زیرا ساربان حق بار زدن بر آن را دارد. برخی به دلیل تابداربودن موی شتر از ۳ تا ۴ سالگی «جهد» میگویند. جهد همان جعد است. از ۴ تا ۵ سالگی به شتر کل میگویند. از ۵ الی ۶ سالگی به آن دودندان میگویند، زیرا در این دورة زمانی در فک پایین شتر، دو دندان در میآید. از ۶ تا ۷ سالگی به شتر چه ماده و چه نر، چاردندان میگویند. از ۷ تا ۸ سالگی به دلیل بیرون آمدن دندان نیش به شتر گرددندان گفته میشود. در سال نهم از زندگی شتر به شتر ماده «اروانه» و به شتر نر «لوک» گفته میشود.[۲۸]
شتر در فرهنگ مردم
در میان مردم ترکمن، شیربها ۱۰ شتر است. افزون بر این به مادر دختر هم ۱ شتر میدهند. اگر داماد بیوه و عروس دختر باشد، شیربها ۲۰ شتر و اگر داماد متأهل و عروس دختر باشد، شیربها ۳۰ شتر است.[۲۹] در این منطقه زنان شیر شتر را گرفته و به آن نمک اضافه میکنند. به این خوراکی «چال» گفته میشود که در فصل بهار و تابستان آن را بهعنوان غذایی کامل با نان میخورند.[۳۰] مردم ترکمنصحرا برای طلب باران نام ۴۰ کچل را بر روی جمجمة شتر نوشته و آن را در آب قرار میدهند.[۳۱] مردم در اشعار خود نیز از شتر یاد میکنند: سر کوه بلند، نی میزنم من / شتر گم کردهام، پی میزنم من / شتر گم کردهام با جفت آشی / گلی گم کردهام شاید تو باشی.[۳۲] یا میخوانند: شتر از بار میناله، مو از دل / بنالیم هر دومون، منزل به منزل / شتر ناله که من بارم گرونه / منم نالم که دور افتادم از وِل[۳۳]
سازگاریهای بدنی شتر
شتر میتواند در مناطق گرم، خشک و بیآب و علف به راحتی زندگی کند. از دلایل مقاومت بالای شتر در برابر بیآبی و گرما میتوان به این موارد اشاره کرد: وجود کوهان؛ چربیهای بدن شتر در کوهان او جمع میشود. اگر چربی در سرتاسر بدن او جمع میشد، کنترل حرارت و تبدیل آن به مواد غذایی مشکل میشد. فرم گلبولهای قرمز؛ گلبولهای قرمز شتر بهجای شکل دایرهای، بیضی هستند. قطر کم گلبولهای قرمز باعث جذب بیشتر آب در آنها میشود. پشم شتر؛ پشم شتر خاصیت عایقکنندگی داشته و باعث میشود حرارت بدن او خیلی بالا نرود. در نتیجه بدن او آب کمتری مصرف کرده و ذخیرة آب در بدن او بیشتر میشود. حرارت بدن؛ شتر میتواند تا دمای ۴۵ درجه سانتیگراد عرق نکند. دمای بدن شتر تا ۶ درجه میتواند تغییر کند. دمای بدن شتر در شب میتواند تا ۳۴ درجه و در روز تا ۴۴ درجه سانتیگراد برسد.[۳۴]
پانویس
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه شتر.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه شتر.
- ↑ «آنگاه که شتر از سوراخ سوزن رد شود، شتر در آیات قرآن کریم»، خبرگزاری تسنیم.
- ↑ کرامتلو، «مکانیسمهای مقاومت به گرما در شتر»، ۱۳۹۳ش، ص۱۵۲.
- ↑ مراغی، منافع حیوان، ۱۳۸۸ش، ص۶۹.
- ↑ شهری، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۶، حاشیه ۳.
- ↑ شهری، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۱، حاشیه ۱.
- ↑ صابی، رسوم دار الخلافة، ۱۳۸۳ق، ص۶۹-۷۰.
- ↑ مراغی، منافع حیوان، ۱۳۸۸ش، ص۶۹.
- ↑ شهری، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۶، حاشیه ۳.
- ↑ گشتاسب، «تاریخچه کاربردهای شتر در ایران»، سایت یتا اهو.
- ↑ پورداود، «زرتشت»، ۱۳۰۵ش، ص۲۳.
- ↑ مقدسی، احسن التقاسیم، ۱۹۰۶م، ص۳۵۶.
- ↑ Wilson, Persia, 1941, P214.
- ↑ بلعمی، تاریخ بلعمی، ۱۳۹۶ش، ج۱، ص۱۲۹.
- ↑ تحفه الغرایب، ۱۳۷۱ش، ص۹۴و۱۹۷.
- ↑ جمالی یزدی، فرخنامه، ۱۳۴۶ش، ص۵۲-۵۴.
- ↑ نجفی جواهری، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۵، ص۴۵۶.
- ↑ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۳۷۲؛ حلی، السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۵۹۶-۵۹۷؛ نجفی جواهری، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۹، ص۱۵۴.
- ↑ نجفی جواهری، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۹، ص۱۳۶.
- ↑ حلی، ارشاد الاذهان الی احکام الایمان، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۱۰.
- ↑ نجفی جواهری، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۱۱۶.
- ↑ نجفی جواهری، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۳، ص۴.
- ↑ فرخی سیستانی، دیوان اشعار، قصاید، قصیده شماره ۶۴، بیت ۳۰، سایت گنجور.
- ↑ ناصر خسرو، دیوان اشعار، قصاید، قصیده شماره ۱۰۱، بیت ۲۹، سایت گنجور.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه شتر.
- ↑ آزاده، «شرح حال شتر»، ۱۳۸۵ش، ص۵۷-۵۸.
- ↑ کریمی، سفرنامۀ دشت کویر، ۱۳۸۹ش، ص۷۳.
- ↑ کمالی، ایرانیان ترکمن، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۴.
- ↑ کمالی، ایرانیان ترکمن، ۱۳۷۴ش، ص۱۷۱.
- ↑ باشگوز، «مراسم تمنای باران و بارانسازی در ایران (۱)»، ۱۳۵۸ش، ص۱۱۶.
- ↑ لاریمر، فرهنگ مردم کرمان، ۱۳۵۳ش، ص۸۴-۸۵.
- ↑ فقیری، سیری در ترانههای محلی با تکیه به گوشههایی از ترانههای محلی فارس، ۱۳۸۵ش، ص۷۲؛ ژوکوفسکی، اشعار عامیانۀ ایران (در عصر قاجاری)، ۱۳۸۲ش، ص۳۷و۹۶و۱۰۶و۱۲۶و۱۴۸.
- ↑ کرامتلو، «مکانیسمهای مقاومت به گرما در شتر»، ۱۳۹۳ش، ص۱۵۱.
منابع
- آزاده، حسین، «شرح حال شتر»، فصلنامۀ فرهنگ مردم، تهران، س۵، شماره ۱۷، ۱۳۸۵ش.
- «آنگاه که شتر از سوراخ سوزن رد شود، شتر در آیات قرآن کریم»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۱۹ تیر ۱۳۹۶ش.
- باشگوز، ایهان، «مراسم تمنای باران و بارانسازی در ایران (۱)»، هفتهنامه کتاب جمعه، بهترجمۀ باجلان فرخی، تهران، س۱، شماره ۱۸، ۱۳۵۸ش.
- گشتاسب، فرزاد، «تاریخچه کاربردهای شتر در ایران»، سایت یتااهو، تاریخ درج مطلب: ۴ نوامبر ۲۰۱۰م.
- بلعمی، ابوعلی محمد بن محمد، تاریخ بلعمی، تهران، هرمس، ۱۳۹۶ش.
- پورداود، ابراهیم، «زرتشت»، گاتها، بهترجمۀ همو، بمبئی، ۱۳۰۵ش.
- تحفه الغرایب، منسوب به محمد بن ایوب حاسب، بهتحقیق جلال متینی، تهـران، کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۳۷۱ش.
- جمالی یزدی، مطهر، فرخنامه، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۶ش.
- حلی، ابنادریس، السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- حلی، حسن بن یوسف، ارشاد الاذهان الی احکام الایمان، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۵ تیر ۱۴۰۱ش.
- ژوکوفسکی، و.، اشعار عامیانۀ ایران (در عصر قاجاری)، بهتحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، اساطیر، چ۱، ۱۳۸۲
- شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، رسا، ۱۳۷۸ش.
- صابی، هلال، رسوم دار الخلافه، بهتحقیق میخائیل عواد، بغداد، مطبعه العانی، ۱۳۸۳ق.
- طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، تهران، المكتبه المرتضويه لإحياء الآثار الجعفريه، ۱۳۸۷ق.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۵ تیر ۱۴۰۱ش.
- فرخی سیستانی، دیوان اشعار، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۵ تیر ۱۴۰۱ش.
- فقیری، ابوالقاسم، سیری در ترانههای محلی با تکیه به گوشههایی از ترانههای محلی فارس، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۵ش.
- کرامتلو، مرضیه و قرهباش، آشورمحمد، «مکانیسمهای مقاومت به گرما در شتر»، همایش ملی توسعه پرورش شتر ایران، گنبد کاووس، ۱۳۹۳ش.
- کریمی، اصغر، سفرنامۀ دشت کویر، سمنان، ایرانشناسی، چ۱، ۱۳۸۹ش.
- کمالی، محمدشریف و عسگری خانقاه، اصغر، ایرانیان ترکمن، تهران، اساطیر، ۱۳۷۴ش.
- لاریمر، د. ل. ر.، فرهنگ مردم کرمان، بهتحقیق فریدون وهمن، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
- مراغی، عبدالهادی، منافع حیوان، بهتحقیق محمد روشن، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۸۸ش.
- مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، بهتحقیق دخویه، لیدن، [بینا]، ۱۹۰۶م.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۵ تیر ۱۴۰۱ش.
- ناصرخسرو، دیوان اشعار، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۵ تیر ۱۴۰۱ش.
- نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش.
- .Wilson, A. S. W., Persia, London etc., 1941