شروه
شروه؛ نوعی آوازخوانی موسیقیایی در خردهفرهنگ جنوب ایران.
شَروه نوعی آوازخوانی موسیقیایی است که به آن شهری نیز گفته میشود. این آوازخوانی در استانهای بوشهر، هرمزگان، کرمان و فارس رواج دارد.[۱] برخی، شروه را واژهای فارسی بهمعنی صدای پا، آهنگ و بانگ میدانند.[۲] خاستگاه اصلی آن مناطق دشتی، دشتستان، شبانکاره و تنگستان (استان بوشهر) است. مردم این مناطق به شروه، حاجیانی یا شُنبهای میگویند. [۳] آنها شروه را با نیانبان و گاهی با نیجفتی اجرا میکنند.[۴] اهالی دشتی، بوشهر و خوزستان به شروهخوانی، فایزخوانی میگویند. آنها گاهی اشعار باباطاهر، نادم، باکی و مفتون را با آهنگ شروه خوانده و به فایز نسبت میدهند.[۵] شروه در موسیقی با عنوان آواز دشتی و دشتستانی معروف است. این آواز غمگین در مایة دشتی، زیر دستگاه شور با صدایی اندوهگین و همراه با ساز نی خوانده میشود.[۶] شروه منشأ بسیاری از آوازها مانند مرثیه و لالایی است.[۷] شروه به مضامینی مانند غربت، رنج پیری، سفر، آرزوی جوانی، نافرمانی روزگار، جفای یار و رقیب اشاره دارد.[۸] شروه خوانی در کنار برخی رسوم دیگر، از آیینهای ماه محرم و صفر نیز بهشمار میآید. شروه در سال ۱۳۹۰ش بهعنوان میراث فرهنگی استان بوشهر ثبت شده است.[۹]
شیوة اجرای شروه
شروه در منطقة دشتی با شیوههای گردة دشتی (از آوازهای پنجگانه در موسیقی دستگاهی ایران)، گردة نجاتی و گردة محمدحسین اجرا میشود. این نوع موسیقی در دشتستان و شبانکاره به شیوة غمونهای، شبانکارهای، دشتی و دشتستانی و در بوشهر به شیوة بخشو و شریفی اجرا میشود.[۱۰]
شروهخوانی
به مراسم خواندن شروه، شروهخوانی و به فردی که آن را میخواند، شروهخوان گفته میشود.[۱۱] بیش از ۱۰۰ سال است که شروهخوانی در بوشهر در مجالس شادی و غم رواج دارد.[۱۲] شروهخوان در شروع مجلس، ابیاتی از مثنوی مولوی میخواند که به آن مثنویخوانی گفته میشود.[۱۳] اشعار شروه بهصورت دوبیتی از شعر شاعران جنوب مانند فایز و مفتون انتخاب میشود. برخی از اشعار شروه در زمان اشغال بوشهر و قتل احمدخان تنگستانی سروده شده است.[۱۴] شروهخوانها معمولأ بین ۴ تا ۵ نفر هستند که اشعار را بهصورت «دنبالهخوانی» اجرا میکنند. در دنبالهخوانی، مبادلة محتوایی شبیه به مشاعره میان شروهخوانان انجام میشود که گاهی ساعتها طول میکشد. در این روش، شروهخوانان یکی از گردههای شروه را انتخاب میکنند. آنها در پایان هر دوبیتی مصرعهای اضافی مانند «روزگار ای روزگار جفاگر هرکس کرد خیر نبیند طریق و رسم دلداری نه این است» را میخوانند.[۱۵]
واخون
به آواز پایانی شروه که تحریرهای خاص خود را دارد «واخون» گفته میشود. شروهخوانها پس از اجرای دوبیتی با اجرای واخون، پایان هر قسمت را مشخص میکنند.[۱۶] گاهی یک نفر صدای قُلقُل و ریتیمک قلیان را از خود در میآورد تا شروهخوان بتواند نفسی تازه کرده و محفل از موسیقی طبیعی در کنار شروهخوانی بهرهمند شود.[۱۷]
شروه در میناب
شروه از بوشهر به هرمزگان راه یافته و در این منطقه با تغییراتی، بومی شده است.[۱۸] به شروه در این منطقه شَروِند و به شروهخوان شروندزن میگویند.[۱۹] در این منطقه شروه به شیوة کوهی، مینابی، بشاگردی، دشتی، ذهیری، فراغی و حسینی اجرا میشود.[۲۰]
شروه در بندرعباس
در این منطقه نیر به شروه شَروِند میگویند. شروندزن در این مناطق از اشعار فایز و مفتون استفاده میکند. شروند در مراسم عزا و عروسی دو شکل کاملأ متفاوت دارد.[۲۱]
شروه در کهگیلویه و بویراحمد
در این منطقه به شروه کوگرو، سرکَلی و بیکُتَلی گفته میشود.[۲۲] کوگرو در این منطقه شامل تولچپ (آهنگ شروه)، لیکه (فریاد زنان) و شروه (حالت غم و زاری برای درگذشتگان) میشود.[۲۳] زنان شروهخوان، شروه را با آوایی سنگین و حزنآلود برای درگذشتگان میخوانند. گاهی برای تسلی خاطر بازماندگان، خصایل نیک درگذشته را نیز بیان میکنند.[۲۴] در مجلس شروهخوانی، زن شروهخوان با آوایی حزنآلود شروه را آغاز میکند. دیگر زنان مجلس با او همنوا شده و به هقهق و هوهو[۲۵] و زدن به سر و صورت خود میپردازند.[۲۶] ابیات شروه در این ناحیه بهصورت تکبیتی و دارای وزن سنگین و غیرعروضی است.[۲۷]
شروه در کرمان
شروه در کرمان با نامهای شَرمه،[۲۸] غریبی، غربتی و چهاربیتو شناخته میشود.[۲۹] در این شهر شروهخوانان از دوبیتیهای باباطاهر و فایز دشتستانی استفاده کرده و آن را در مایة شور، دشتی و شوشتری اجرا میکنند.[۳۰]
معروفترین شروهخوانان جنوب کشور
از معروفترین شروهخوانان جنوب کشور میتوان به مصطفى گراشی، پولاد اسماعیلی، محمد فردوسی، شهسوار گنجی، مصطفى عربزاده، باقر بهادرپور، محمدحسین قائدی، حمزه قائدی، علی مهدوینژاد، قاسم میرشکاری و علی بهبهانی اشاره کرد.[۳۱]
نمونهای از شروه دشتی
قسم بر سورۀ والشمس واللیل / به غیر از تو ندارم با کسی میل / کلامالله باشد خصم فایز / اگر نامحرمی با تو کند سیل/ دگر شب شد که مو تنها بگردم / چو ماهی بر لب دریا بگردم / پلنگ در کوه و آهو در بیابان / همه جمعاند و مو تنها بگردم/ مرا گرد نگاری پای در گل / الهی خون شوی ای بوالهوس دل/ یقین دارم دلی از سنگ داری / و یا از صحبت ما ننگ داری / طریق و رسم دلداری نه اینه / که بر عاشق جهان را تنگ داری/ ولم نالون نالون اومد و رفت / ولم تا درب دالون اومد و رفت.[۳۲]
پانویس
- ↑ «خاستگاه آیین محرمی شروه کجاست»، سایت فارس نیوز.
- ↑ حمیدی، آینه شروهسرایی، ۱۳۷۵ش، ص۱۶؛ حمیدی، فرهنگنامه بوشهر، ۱۳۸۰ش، ص۴۱۰.
- ↑ کوکرتز، موسیقی بوشهر، ۱۳۵۶ش، ص۱۶؛ بوستان، هفتاورنگ، ۱۳۷۰ش، ص۶۸.
- ↑ بوستان، «موسیقی مقامی ایران»، ۱۳۷۱ش، ص۱۷۷.
- ↑ زنگویی، شعر دشتی و دشتستان، ۱۳۶۴ش، ص۸.
- ↑ حمیدی، فرهنگنامه بوشهر، ۱۳۸۰ش، ص۴۱۰.
- ↑ درویشی، مقدمهای بر شناخت موسیقی نواحی ایران، ۱۳۷۳ش، ص۷۳.
- ↑ حمیدی، آینه شروهسرایی، ۱۳۷۵ش، ص۳۴.
- ↑ «خاستگاه آیین محرمی شروه کجاست»، سایت فارس نیوز.
- ↑ بوستان، هفتاورنگ، ۱۳۷۰ش، ص۶۸.
- ↑ حمیدی، آینه شروهسرایی، ۱۳۷۵ش، ص۴۱۰-۴۱۱.
- ↑ حمیدی، آینه شروهسرایی، ۱۳۷۵ش، ص۱۵و۲۳.
- ↑ شریفیان، اهل ماتم (آواها و آیین سوگواری در بوشهر)، ۱۳۸۳ش، ص۹۲.
- ↑ نصیریفر، مردان موسیقی سنتی و نوین ایران، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۴۰۸.
- ↑ درویشی، مقدمهای بر شناخت موسیقی نواحی ایران، ۱۳۷۳ش، ص۷۳.
- ↑ شریفیان، اهل ماتم (آواها و آیین سوگواری در بوشهر)، ۱۳۸۳ش، ص۹۲.
- ↑ «شروهخوانی چیست و خاستگاه آن کجاست»، باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران.
- ↑ شریفیان، اهل ماتم (آواها و آیین سوگواری در بوشهر)، ۱۳۸۳ش، ص۶۴.
- ↑ درویشی، مقدمهای بر شناخت موسیقی نواحی ایران، ۱۳۷۳ش، ص۳۶.
- ↑ درویشی، مقدمهای بر شناخت موسیقی نواحی ایران، ۱۳۷۳ش، ص۳۷.
- ↑ درویشی، مقدمهای بر شناخت موسیقی نواحی ایران، ۱۳۷۳ش، ص۳۶-۳۷.
- ↑ جبارنژاد، «جستاری در گونـههای مختلف شعر محلی ایل بزرگ بویراحمد»، ۱۳۸۴ش، ص۴۹.
- ↑ احمدپناهی سمنانی، ترانه و ترانهسرایی در ایران، ۱۳۷۶ش، ص۳۹۶.
- ↑ جبارنژاد، «جستاری در گونـههای مختلف شعر محلی ایل بزرگ بویراحمد»، ۱۳۸۴ش، ص۴۹.
- ↑ جبارنژاد، «جستاری در گونـههای مختلف شعر محلی ایل بزرگ بویراحمد»، ۱۳۸۴ش، ص۵۰.
- ↑ احمدپناهی سمنانی، ترانه و ترانهسرایی در ایران، ۱۳۷۶ش، ص۳۹۵.
- ↑ جبارنژاد، «جستاری در گونـههای مختلف شعر محلی ایل بزرگ بویراحمد»، ۱۳۸۴ش، ص۵۰.
- ↑ مؤیدمحسنی، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۷۳۰.
- ↑ کوکرتز، موسیقی بوشهر، ۱۳۵۶ش، ص۱۶-۱۷، حاشیه ۱.
- ↑ مؤیدمحسنی، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۷۳۱.
- ↑ حمیدی، آینه شروهسرایی، ۱۳۷۵ش، ص۶۵-۶۶؛ حمیدی، فرهنگنامه بوشهر، ۱۳۸۰ش، ص۴۱۰.
- ↑ کوکرتز، موسیقی بوشهر، ۱۳۵۶ش، ص۵۰.
منابع
- احمدپناهی سمنانی، محمد، ترانه و ترانهسرایی در ایران، تهران، سروش، ۱۳۷۶ش.
- بوستان، بهمن و درویشی، محمدرضا، «موسیقی مقامی ایران»، ادبستان فرهنگ و هنر، تهران، شماره ۳۶، ۱۳۷۱ش.
- بوستان، بهمن و درویشی، محمدرضا، هفتاورنگ، تهـران، [بینا]، ۱۳۷۰ش.
- جبارنژاد، عبـاس، «جستاری در گونـههای مختلف شعر محلی ایل بزرگ بویراحمد»، مجلۀ دانشکدۀ علوم انسانی دانشگاه سمنان، سمنان، شماره ۱۱، ۱۳۸۴ش.
- حمیدی، جعفر، آینۀ شروهسرایی، تهران، ققنوس، ۱۳۷۵ش.
- حمیدی، جعفر، فرهنگنامۀ بوشهر، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰ش.
- «خاستگاه آیین محرمی شروه کجاست»، سایت فارس نیوز، تاریخ درج مطلب: ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ش.
- درویشی، محمدرضا، مقدمهای بر شناخت موسیقی نواحی ایران، تهران، واحد موسیقی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۳ش.
- زنگویی، عبدالمجید، شعر دشتی و دشتستان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش.
- «شروهخوانی چیست و خاستگاه آن کجاست»، باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران، تاریخ درج مطلب: ۳ شهریور ۱۴۰۰ش.
- شریفیان، محسن، اهل ماتم (آواها و آیین سوگواری در بوشهر)، تهران، دیرین، چ۱، ۱۳۸۳ش.
- کوکرتز، یوزف و مسعودیه، محمدتقی، موسیقی بوشهر، بهترجمۀ محمدتقی مسعودیه، تهران، سروش، ۱۳۵۶ش.
- مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، مرکز کرمانشناسی، ۱۳۸۱ش.
- نصیریفر، حبیبالله، مردان موسیقی سنتی و نوین ایران، تهران، راد، ۱۳۷۲ش.