صفه تخت جمشید، سطح یا صفحهای عظیم که تخت جمشید بر آن ساخته شده است.
تخت جمشید را تخت صفه بزرگ و مقدسی میدانند که منسوب به جمشید پیشدادی (از پادشاهان اسطورهای ایران) است. با توجه به اشاره داریوش اول، ارگ و کاخهای موجود در تخت جمشید، در دامنه غربی کوه رحمت (کوه مهر) بنا گردیده، در حالیکه هیچ نشانی از سکونت انسان در این منطقه نبوده است.[۱]
معماری صفه (تالار)
باستانشناسان بر این باورند که بخش زیادی از مجموعه بناهای محوطه تخت جمشید، روی صفهای به وسعت 135,000 مترمربع قرار گرفته است. ارتفاع این صفه، بین 8 تا 18 متر از سطح دشت اطراف آن، متغیر است و در دوره هخامنشیان، بالاتر بوده زیرا سطح دشت بهمرور زمان بالا آمده است.[۲] این اختلاف سطح در صفه، بهدلیل قرار گرفتن آن در منطقه کوهستانی است و معماران تخت جمشید، از آن بهره بردهاند. تاریخ دقیق ساخت این صفه، به سالهای 518-520 پیش از میلاد برمیگردد.[۳]
شکل ظاهری این صفه، یک چندوجهی با 43 پهلو است که 125,000 مترمربع از آن، با بریدن سنگهای کوهستان مسطح شده است.[۴] ترکیب صفه و کوه، پس از 2500 سال هنوز مانند عنصری واحد بهنظر میرسد. در اتصال اجزای این صفه، از هیچ نوع مصالحی استفاده نشده و سنگها فقط با استفاده از بستهای فلزی (دم چلچله) به یکدیگر وصل شدهاند.
معماران تخت جمشید، برای هدایت و ذخیره آب باران، چاههایی تا 24 متر عمق، حفر کردهاند که آب شُرب ساکنان این مجموعه را فراهم میکرده است. طراحان این چاهها، جویبارهایی را نیز در دل کوه کنده بودند تا آبهای جاری به آبراهههای جنوبی و شمالی صفه رسیده و در نهایت به خندقی در اطراف تخت جمشید هدایت شود.[۵]
در غرب و جنوب این صفه، دیوارهای سنگی و بلند، مانند دژی مستحکم بنا شده بود[۶] و راه ورود به قسمت بالای این صفه، از طریق پلکان سنگی گوشه غربی آن بوده است. این پلکان سنگی، دو باله داشته و هر بال شامل 111 پله میشود. در کنار پلکان نیز نردههای سنگی و کنگرهای شکل ساخته شده که امروزه، تنها قطعاتی از آن برجایمانده است.[۷] محققان، ساختار این پلهها را طوری توصیف کردهاند که امکان بالا رفتن اسب از آنها نیز وجود داشته است.[۸]
آثار ساختهشده بر روی صفه
مورخان، بیشتر بناهای ساختهشده بر روی صفه تخت جمشید را به دوران حکومتی داریوش اول و خشایارشا نسبت میدهند. از جمله این آثار میتوان به یادمانها و بناهای عظیم مانند دو کاخ آپادانا و صد ستون، بناهای مسکونی و اختصاصی مانند کاخ زمستانی داریوش، بناهای دیوانی و اداری مانند کاخ خزانه و کاخ مرکزی، بناهای خدماتی و تشریفاتی مانند دروازه ملل و سربازخانه و نیز آرامگاهها اشاره کرد.
- کاخ آپادانا: بلندترین بنای تخت جمشید است. ساخت آپادانا، در زمان داریوش اول شروع شد و در زمان حکومت پسر او (خشایارشا) به اتمام رسید.[۹] در این کاخ، تالاری بزرگ به مساحت 3600 مترمربع ساخته شده که از اطراف به تعدادی اتاق، نگهبانی و فضاهای خدماتی منتهی میشود. سقف کاخ نیز در ارتفاع 20 متری بوده و از الوارها و تیرهای چوبی درختان سدر ساخته شده است. در کاخ آپادانا، 72 ستون سنگی وجود داشته که امروزه تنها 14 ستون باقیمانده است.[۱۰] تالار مرکزی، توسط یک دیوار خشتی به ضخامت 5.32 متر از اجزا و فضاهای دیگر محوطه جدا شده است. دربهای تالار نیز از جنس چوب، با روکشی از طلا بودهاند.[۱۱] این کاخ، در ارتفاع 3 متری از سطح صفه و حیاط مجاور آن بنا شده است. پلکانهای این بنا، دارای نقوش برجسته زیبا و پراهمیتی هستند. سنگنبشتههایی از خشایارشا نیز به 3 زبان و خط میخی فارسی باستان، ایلامی و بابلی در این کاخ وجود دارد. نقوش سربازان مادی و پارس، صحنه نبرد شیر و گاو، نقش نیم فروهر و اهورهمزدا، اشاره به آیین باستانی نوروز و سنگتراشیهای مختلف دیگری نیز در کاخ آپادانا وجود دارند.[۱۲]
- تالار تخت (کاخ صد ستون): دومین بنای مهم تخت جمشید، از نظر وسعت و استفاده، کاخ صد ستون است. این کاخ دارای 100 ستون سنگی در 10 ردیف 10 تایی بوده است. تحقیقات صورتگرفته، ارتفاع این ستونها را در حدود 14 متر، پایه ستونها را بهشکل زنگوله، ساقههای آنها را شیاردار و سرستونها را با شکل گاو دو سر نشان میدهند. از سر ستونهای این تالار، تنها دو عدد بهیادگار مانده است. کاخ صد ستون، دارای تالاری مربعیشکل به مساحت 700,4 مترمربع است.[۱۳] در سمت شرق و شمال شرق تالار نیز اتاق، انبار و تالاری دیگر با 32 ستون و ایوانی با 16 ستون قرار دارد.[۱۴]
- کاخ مرکزی (تالار شورا): نام دیگر این تالار «کاخ سهدری» است که در سمت جنوبشرقی آپادانا قرار گرفته است. از آنجایی که این کاخ، در میان چند کاخ دیگر واقع شده، نام آن را کاخ مرکزی نهادهاند.[۱۵] بر روی بدنه و نقاط بسیاری از این تالار، نقوشی از نجیبان پارسی و مادی حکشده، بههمین دلیل، مورخان این تالار را تالار شورا، محل شور و دفتر مخصوص تشکیل شورای نظامیان دانستهاند.[۱۶] شکل ظاهری این تالار، مربعیشکل بوده و هر ضلع آن در حدود 15.5 متر است. همچنین، کاخ مرکزی دارای 4 ستون سنگی و 3 درب سنگی بزرگ بوده است. نقش برجستهای از پادشاه، ولیعهد او و 28 نفر از نمایندگان ملل مختلف بر روی درگاه شرقی این تالار حجاری شده است. تالار شورا، بهدلیل قرار گرفتن بر بلندی، بر سایر تالارها و کاخهای مجاور خود، اشراف کامل دارد.[۱۷]
- مجموعه خزانه: مورخان، مجموعه خزانه را اولین بنای ساختهشده بر روی صفهی تخت جمشید میدانند.[۱۸] این مجموعه دارای دو تالار، اولی مستطیلشکل با 100 ستون و دومی مربعیشکل با 99 ستون است. علاوهبر آنها، فضاهای کوچکتری نیز در مجموعه خزانه وجود دارند که در مجموع 10,385 مترمربع مساحت دارند. امروزه، از ستونهای این مجموعه، تنها تعدادی پایه ستون باقیمانده و در کاوشهای صورتگرفته نیز اشیاء مختلفی مانند مجسمههای سرشیر برنزی، تندیس زنی ساختهشده از سنگ مرمر، انواع ظروف سنگی و فلزی، زینافزار اسب، سکههای یونانی و سنگهای وزنهی کتیبهدار پیدا شده است.[۱۹] از دیگر یافتههای باارزش این مجموعه، میتوان به حدود 750 لوح گلی اشاره کرد که به زبان و خط ایلامی نوشتهشده و به دوران سلطنت داریوش اول تا اوایل سلطنت اردشیر اول برمیگردند.
- تچر: کاخی در جنوب کاخ آپادانا و 2.5 متر بالاتر از آن است. این بنا، با توجه به اطلاعات بهدست آمده از کتیبههای موجود در آن، در زمان داریوش ساخته شده و تنها بنای تخت جمشید است که رو به سمت جنوب دارد. بههمین دلیل، از این بنا، در فصل زمستان نیز استفاده میکردند.[۲۰] معماران در ساخت این کاخ، از سنگهای بسیار مرغوب با تراشی صیقلی استفاده کردهاند، در نتیجه، برخی آن را «تالار آینه» نیز نامیدهاند. این تالار، دارای ابعاد ۴۰ × ۳۰ متر و تالاری با ستون و اتاقهای متعدد است. سنگهای این بنا، نسبت به سایر کاخها، صافتر و سالمتر بوده و درنتیجه کتیبهها و یادگاریهای متعددی بر روی آنها، از طرف جهانگردان و اشخاص مشهور ایرانی و غیرایرانی کندهکاری شده است، مانند کتیبههای شاپور سکانشاه، ابراهیم بن شاهرخ تیموری و ناصرالدین شاه.[۲۱] کاخ تچر، که بهمعنی «نشیمن» و «کوشک» آمده، کاخ اختصاصی خشایارشا بوده است.[۲۲]
- مجموعه حرمسرا: این مجموعه وسیع، بهصورت پیچدرپیچ بوده و در سمت غربی مجموعه خزانه و سمت جنوبی صفه قرار دارد. مجموعه حرمسرا، به عمارت اندرونی یا حرمسرای خشایارشا مشهور بوده است. محققان، طرح کلی این بنا را بهشکل حرف L لاتین میدانند که یک ضلع آن در سمت غرب خزانه و ضلع دیگر آن در قسمت جنوبی تچر قرار دارد. حرمسرا، دارای راهروها و اتاقهای بزرگ و کوچک متعدد و تالاری با 12 ستون و ایوانی 8 ستونی است. هر 4 درب این مجموعه، منقش به تصاویری از شاه و خدمههای او هستند. امروزه، موزه تخت جمشید در همین مجموعه قرار دارد.
- دروازههای دوگانه: یکی از دو دروازهی تخت جمشید، دروازه ملل (دروازه خشایارشا) است که در فاصله 22 متری از لبه صفه واقع شده است. این دروازه، نخستین بنایی است که بهمحض ورود به صفه، در معرض دید بازدیدکننده قرار میگیرد. این ساختمان سنگی باشکوه، ورودی و اتاق انتظار کاخ آپادانا و صد ستون بوده که از محوطه سرپوشیدهای تشکیل شده و در آن، نشیمنگاهی را برای نشستن منتظران تعبیه کرده بودند. در فاصله کمی از درگاه شمالی دروازه ملل و در قسمت شمالغرب حیاط آپادانا، یک ورودی دیگری از سنگ یکپارچه به ارتفاع دو متر ساختهشده که مورخان مورد استفادهی آن را در مراسم خاص و تطهیر پیش از ورود به بارگاه دانستهاند.[۲۳]
- آرامگاههای سهگانه: در میانه کوه رحمت، دو آرامگاه مشرف به محوطه تخت جمشید منسوب به اردشیر دوم و سوم و در پشت دماغهی کوه، آرامگاهی ناتمام منسوب به داریوش سوم بنا شده است.[۲۴] نمای بیرونی آرامگاههای سهگانه مشابه با هم و نیز مشابه با آرامگاههای صخرهای هخامنشیان در نقش رستم است. این آرامگاهها دارای دربهای سنگی کشویی هستند که پس از بسته شدن، دیگر امکان باز شدن آنها وجود نداشته است. این دربها، در طول زمان، شکسته و از بین رفتهاند. درون آرامگاهها، تابوتهای سنگی در دل کوه کنده شدهاند.[۲۵]
پانویس
- ↑ Schmidt, Persepolis, 1953, V.I, P63.
- ↑ هرتسفلد، اطلال شهر پارسه، ۱۹۲۹م، ص۳؛
سامی، پایتختهای شاهنشاهان هخامنشی (شوش_هگمتانه_ تخت جمشید)، ۱۳۴۸ش، ص65؛
تجویدی، دانستنیهای نوین دربارۀ هنر و باستانشناسی عصر هخامنشی، بر بنیاد کاوشهای پنج سالۀ تخت جمشید، ۱۳۵۵ش، ص58-59. Schmidt, Persepolis, 1953, V.I, P61-62. - ↑ هرتسفلد، اطلال شهر پارسه، ۱۹۲۹م، ص16؛
موسوی، «باستانشناسی در پنجاه سالی که گذشت»، ۱۳۶۹ش، ص۲۱۱؛ Dandamaev, The Culture and Social Institutions of Ancient Iran, 1994, P248. - ↑ Schmidt, Persepolis, 1953, V.I, P61;
Dandamaev, The Culture and Social Institutions of Ancient Iran, 1994, P249. شهبازی، شرح مصور تخت جمشید، ۱۳۵۵ش، ص6-7. - ↑ سامی، پایتختهای شاهنشاهان هخامنشی (شوش_هگمتانه_ تخت جمشید)، ۱۳۴۸ش، ص65؛
شهبازی، شرح مصور تخت جمشید، ۱۳۵۵ش، ص8. - ↑ Tilia, Studies and Restorations at Persepolis and other Sites of Fārs, 1972, V.II, P27.
- ↑ بصیری، راهنمای تخت جمشید، ۱۳۲۵ش، ص۹؛
شهبازی، شرح مصور تخت جمشید، ۱۳۵۵ش، ص12. - ↑ Olmstead, History of the Persian Empire, 1948, P176.
- ↑ Schmidt, Persepolis, 1953, V.I, P41;
Dandamaev, The Culture and Social Institutions of Ancient Iran, 1994, P249;
Vanden Berghe, Archéologie de l’ Irān Ancien, 1959, V.I, P31. - ↑ Tilia, Studies and Restorations at Persepolis and other Sites of Fārs, 1972, V.II, P43-46.
- ↑ Schmidt, Persepolis, 1953, V.I, P78; سامی، پایتختهای شاهنشاهان هخامنشی (شوش_هگمتانه_ تخت جمشید)، ۱۳۴۸ش، ص135.
- ↑ Ghirshman, «Notes Iraniennes VII: à Propos de Persèpolis», 1957, P267;
Calmeyer, « Textual Sources for the Interpretation of Achaemenian Palace Decorations», 1980, P56. - ↑ سامی، پایتختهای شاهنشاهان هخامنشی (شوش_هگمتانه_ تخت جمشید)، ۱۳۴۸ش، ص182.
- ↑ شهبازی، شرح مصور تخت جمشید، ۱۳۵۵ش، ص75؛
سامی، پایتختهای شاهنشاهان هخامنشی (شوش_هگمتانه_ تخت جمشید)، ۱۳۴۸ش، ص210. - ↑ Schmidt, Persepolis, 1953, V.I, P107.
- ↑ سامی، پایتختهای شاهنشاهان هخامنشی (شوش_هگمتانه_ تخت جمشید)، ۱۳۴۸ش، ص171.
- ↑ شهبازی، شرح مصور تخت جمشید، ۱۳۵۵ش، ص59.
- ↑ Schmidt, Persepolis, 1953, V.I, P200; Olmstead, History of the Persian Empire, 1948, P178.
- ↑ شهبازی، شرح مصور تخت جمشید، ۱۳۵۵ش، ص66.
- ↑ هرتسفلد، اطلال شهر پارسه، ۱۹۲۹م، ص13.
- ↑ شهبازی، شرح مصور تخت جمشید، ۱۳۵۵ش، ص51-52.
- ↑ سامی، پایتختهای شاهنشاهان هخامنشی (شوش_هگمتانه_ تخت جمشید)، ۱۳۴۸ش، ص266؛
شهبازی، شرح مصور تخت جمشید، ۱۳۵۵ش، ص53. - ↑ سامی، پایتختهای شاهنشاهان هخامنشی (شوش_هگمتانه_ تخت جمشید)، ۱۳۴۸ش، ص99-100.
- ↑ هرتسفلد، اطلال شهر پارسه، ۱۹۲۹م، ص17-18.
- ↑ هرتسفلد، اطلال شهر پارسه، ۱۹۲۹م، ص15-16؛
شهبازی، شرح مصور تخت جمشید، ۱۳۵۵ش، ص78-80.
منابع
- بصیری، حسین، راهنمای تخت جمشید، تهران، بنیاد پژوهشی پارسه، ۱۳۲۵ش
- تجویدی، اکبر، دانستنیهای نوین دربارۀ هنر و باستانشناسی عصر هخامنشی، بر بنیاد کاوشهای پنج سالۀ تخت جمشید، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵ش.
- سامی، علی، پایتختهای شاهنشاهان هخامنشی (شوش_هگمتانه_ تخت جمشید)، شیراز، پازینه، ۱۳۴۸ش.
- شهبازی، علیرضا شاپور، شرح مصور تخت جمشید، شیراز، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۵۵ش.
- موسوی، محمود، «باستانشناسی در پنجاه سالی که گذشت»، میراث فرهنگی، تهران، س 1، شماره 2، ۱۳۶۹ش.
- هرتسفلد، ارنست، اطلال شهر پارسه، ترجمۀ مجتبى مینوی، برلین، بینا، ۱۹۲۹م.
- Calmeyer, P., « Textual Sources for the Interpretation of Achaemenian Palace Decorations», Iran, 1980.
- Dandamaev, M. A. and V. G. Lukonin, The Culture and Social Institutions of Ancient Iran, Cambridge, 1994.
- Ghirshman, R., «Notes Iraniennes VII: à Propos de Persèpolis», Artibus Asiae, New York, 1957.
- Olmstead, A. T., History of the Persian Empire, Chicago, 1948.
- Schmidt, E. F., Persepolis, Chicago, 1953.
- Tilia, A. B., Studies and Restorations at Persepolis and other Sites of Fārs, Rome, 1972.
- Vanden Berghe, L., Archéologie de l’ Irān Ancien, Leiden, 1959.