عروسک

از ویکی‌زندگی

عروسک؛ نوعی اسباب‌بازی کودکان به شکل انسان یا حیوان.

عروسک، نوعی اسباب‌بازی به شکل انسان یا حیوان جهت سرگرم کردن کودکان است.[۱] در فرهنگ‌نامه‌ها به عروسک، لهبت یا لهفت گفته شده که از موم، پلاستیک یا پارچه ساخته می‌شد. همچنین آن را دُمیه، آدمک و بازیچه نیز نامیده‌اند. برخی فرهنگ لغات آن را چیزی که دختران با آن بازی می‌کنند تعریف کرده‌اند.[۲] به عروسک در گیلان گِیشه، در کهگیلویه و بویراحمد لَیلی، در میناب (استان هرمزگان) دُحتولوک و در مناطق بختیاری‌نشین بیگ می‌گویند.[۳]

پیشینه

عروسک از دیرباز از اسباب‌بازی‌های اصلی کودکان بوده است. مجسمه‌های یافت شده در کاوش‌های باستان‌شناسی بر این قضیه صحه می‌گذارد. نوعی پیکر سنگی شیری، سوار بر ارابه از قیر طبیعی مربوط به هزاره دوم قبل از میلاد از گوری در نزدیکی معبد این‌شوشیناک در ارگ شوش به‌دست آمده که چشم‌های آن از سنگ لاجورد بوده است.[۴] در کاوش‌های انجام شده در گیلان نیز چند مجسمة انسان و حیواناتی مانند بز کوهی، قوچ و اسب یافت شده است.[۵] در شاهنامه بیان شده است که پس از تولد رستم، عروسکی شبیه به او از حریر ساخته و درون آن را با موی سمور پر کردند و در دستان عروسک گرزی قرار دادند.[۶] در دوران عباسیان، کودکان در شب نوروز عروسکی با نام «دوبارکه» ساخته و بر بام خانه می‌بردند. آن‌ها با برافروختن آتش در پای عروسک و با ساز و دهل جشن می‌گرفتند.[۷] در دوران صفویه، ساخت عروسکی از خمیر با نام تِنی رایج بود. ناصرالدین شاه در سفرهای خود به اروپا، عروسک اروپایی با خود به ایران وارد کرد که شکل و پوشش این عروسک‌ها بر عروسک‌های ایرانی تأثیر گذاشت.[۸]

شیوه‌های ساخت عروسک

دختران در گذشته عروسک‌های خود را از تکه پارچه‌های کهنه، چوب، کرک و الیاف قالی می‌ساختند. آن‌ها گاهی دو چوب را به شکل چلیپا روی هم قرار داده و با پارچه و نخ برای آن لباس می‌دوختند. آن‌ها صورت عروسک را با زغال طراحی می‌کردند. لباس عروسک، بازتابی از پوشش مرسوم آن منطقه بود و مورد پذیرش کودکان واقع می‌شد.[۹] کودکان در گناوه (استان بوشهر) افزون بر مواد مرسوم از فضولات گاو، پنبه، زاج و استخوان حیوانات برای ساخت عروسک استفاده می‌کردند.[۱۰] در مناطق ترک‌زبان، نوعی عروسک با نام «قُلچاق» از جوراب یا پارچه تهیه می‌شد. مردم جوراب را روی دست کشیده و شکل انسان به آن می‌دادند.[۱۱]

ممنوعیت استفاده از عروسک

عروسک تا پیش از پیدایش ادیان مختلف در آیین‌ها و مراسم‌ها کارکردهای متنوعی داشت. اما در برخی موارد استفاده از عروسک با مخالفت شدید رهبران دینی مواجه شد. فقهای مسلمان، تصویرسازی و همانندسازی از موجود جاندار را حرام می‌دانستند. حتی در برخی متون، تمام بازی‌ها بجز اسب‌سواری و تیراندازی حرام دانسته شده بود.[۱۲] عروسک‌های شبیه حیوانات که قصد معصیت در آن نبوده و صرفأ جهت تربیت فرزند استفاده می‌شد، حلال بود اما خرید و فروش انواع مجسمه‌های گِلی حرام و شکستن آن‌ها واجب بود.[۱۳]

عروسک در فرهنگ مردم

مردم زنجان در مراسم عقد، دو عروسک مرد و زن ساخته و با موی اسب آن‌ها را به یکدیگر می‌بندند. این عروسک‌ها را هنگام جاری شدن خطبه عقد در سفره قرار می‌دهند.[۱۴] در محلات، عروسکی با نام عروسک‌بانو می‌سازند که نماد زن عاقل و باهوش است. آن‌ها عروسک را با جهیزیه به خانة داماد می‌فرستند با این امید که عروس در این خانه مهربان و باهوش باشد.[۱۵] عروسک از دیرباز در افسانه‌ها و نمایش‌های ایرانی حضور فعال داشته و در اجراهای گوناگون مورد استفاده قرار می‌گرفت.[۱۶] در نواحی شرقی ایران نوعی نمایش خیابانی عروسکی قی‌ننه اجرا می‌شود که در آن یک نفر کار مرشد و عروسک‌گردان را انجام می‌دهد.[۱۷] قدیمی‌ترین سند موجود دربارة نمایش عروسکی در ایران داستانی مربوط به شیخ ابوسعید ابوالخیر است.[۱۸]

پانویس

  1. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه عروسک.
  2. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه عروسک؛ تبریزی، برهان قاطع، ذیل واژه لعبتان؛ رامپوری، غیاث اللغات، ذیل واژه لعبت.
  3. نمایش‌ها و بازی‌های سنتی گیلان، ۱۳۸۶ش، ص۱۳۲.
  4. آمیه، تاریخ عیلام، ۱۳۴۹ش، تصویر ۱۰۷؛ مجیدزاده، تاریخ و تمدن ایلام، ۱۳۷۰ش، ص۸۹.
  5. نگهبان، مروری بر پنجاه سال باستان‌شناسی ایران، ۱۳۷۶ش، ص۴۴۵-۴۴۷.
  6. فردوسی، شاهنامه، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۶۸.
  7. احسن، زندگی اجتماعی در حکومت عباسیان، ۱۳۶۹ش، ص۳۲۴.
  8. حاج سیاح، خاطرات، ۱۳۵۶ش، ص۵۰۶.
  9. قزل‌ایاغ، «بازی‌های سنتی و قومی جهان در چالش با روند جهانی‌شدن»، ۱۳۸۲ش، ص۵۱-۵۲.
  10. زارعی، «عروسک در فرهنگ عامۀ گناوه»، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۴-۱۱۵.
  11. نصری اشرفی، از آیین تا نمایش، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۵۳۲، حاشیه ۲.
  12. بحر الفوائد، ۱۳۴۵ش، ص۱۹۹و۲۰۶.
  13. ابن‌اخوه، آیین شهرداری، ۱۳۴۷ش، ص۳۲و۴۸.
  14. Massé, Croyances et coutumes persanes, 1938, I, P67.
  15. عظیم پور، فرهنگ عروسک‌ها و نمایش‌های عروسکی آیینی و سنتی ایران، ۱۳۸۹ش، ص۵۱۵.
  16. بیضایی، نمایش در ایران، ۱۳۹۰ش، ص۸۵.
  17. آقاعباسی، دانشنامۀ نمایش ایرانی، ۱۳۹۱ش، ص۲۰۱.
  18. شفیعی، «پیشینۀ هنر تئاتر در ایران»، ۱۳۸۴ش، ص۶۴.

منابع

  • آقاعباسی، یدالله، دانشنامۀ نمایش ایرانی، تهران، قطره، ۱۳۹۱ش.
  • آمیه، پیر، تاریخ عیلام، به‌ترجمۀ شیرین بیانی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۹ش.
  • ابن‌اخوه، محمد، آیین شهرداری، به‌ترجمۀ جعفر شعار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۷ش.
  • احسن، محمدمناظر، زندگی اجتماعی در حکومت عباسیان، به‌ترجمۀ مسعود رجب‌نیا، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۹ش.
  • بحر الفوائد، به‌‌تحقیق محمد‌تقی دانش‌پژوه، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۵ش.
  • بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۹۰ش.
  • تبریزی، محمدحسین بن خلف، برهان قاطع، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۷ش.
  • حاج سیاح، محمدعلی، خاطرات، به‌تحقیق حمید سیاح و سیف‌الله گلکار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۶ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۲۱ تیر ۱۴۰۱ش.
  • رامپوری، غیاث‌الدین محمد، غیاث اللغات، به‌تحقیق منصور ثروت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳ش.
  • زارعی، حسین، «عروسک در فرهنگ عامۀ گناوه»، نامۀ گناوه، بندر گناوه، ۱۳۸۲ش.
  • شفیعی کدکنی، محمدرضا، «پیشینۀ هنر تئاتر در ایران»، بخارا، شماره ۴۱، ۱۳۸۴ش.
  • عظیم‌پور، پوپک، فرهنگ عروسک‌ها و نمایش‌های عروسکی آیینی و سنتی ایران، تهران، نمایش، ۱۳۸۹ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۲۱ تیر ۱۴۰۱ش.
  • فردوسی، شاهنامه، به‌تحقیق جلال خالقی مطلق، تهران، مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۶ش.
  • قزل‌ایاغ، ثریا، «بازی‌های سنتی و قومی جهان در چالش با روند جهانی‌شدن»، پل فیروزه، س۳، شماره ۹، ۱۳۸۲ش.
  • مجیدزاده، یوسف، تاریخ و تمدن ایلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۰ش.
  • نصری اشرفی، جهانگیر و شیرزادی آهودشتی، عباس، از آیین تا نمایش، تهران، آرون، ۱۳۹۱ش.
  • نگهبان، عزت‌الله، مروری بر پنجاه سال باستان‌شناسی ایران، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، چ۱، ۱۳۷۶ش.
  • نمایش‌ها و بازی‌های سنتی گیلان، به‌تحقیق هاشم موسوی و دیگران، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۶ش.
  • Massé, H., Croyances et coutumes persanes, Paris, 1938.