فارسی دری

از ویکی‌زندگی

فارسی دری؛ فارسی نو و از زبان‌های رسمی افغانستان.

فارسی دری، تحول‌یافتۀ فارسی میانه است و فارسی میانه نیز بازماندۀ فارسی باستان شمرده می‌شود.[۱] فارسی دری، در تحول تاریخی از سه جهت دگرگون شده ست: الف) اصوات و واج‌ها؛ ب) نظام زبانی؛ ج) واژگان و بار معنایی.[۲] فارسی دری در مشرق و شمال شرق ایران رواج داشت و بسیاری از ادبا و دانشمندان بزرگ دربارهای صفاری، سامانی، غزنوی و سلجوقی، برخاسته از خراسان بزرگ و بین‌النهرین بودند. از سدۀ سوم هجری، فارسی دری قلمرو گسترده‌تری در تمامی زمینه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران و آسیای میانه یافت.[۳] ابن‌مقفع (106-142ق) نخستین کسی است که از زبان فارسی دری نام برده است.[۴]

تاریخچه

برخی، خراسان کهن (افغانستان کنونی) را خاستگاه فارسی دری دانسته‌اند و عده‌ای نیز آن را به پهلوی اشکانی منتسب کرده‌اند. در دورۀ ساسانیان (224-651م)، پراکندگی زبان‌ها موجب شد که دربار ساسانی (تیسفون)، یک زبان را به‌عنوان زبان رسمی معرفی کند.[۵] گفته شده که «دری» خواندن زبان فارسی به دلیل آن است که زبان رسمی و درباری دولت ساسانی بوده است.[۶] صفاریان (857-1002م) و سامانیان (875-999م) نیز زبان فارسی دری را به‌عنوان زبان رسمی به‌کار بردند.[۷] از سده‌های نخست هجری، آثار مکتوب به زبان فارسی دری در دسترس نیست، زیرا تا پیش از گسترش اسلام به شرق، کتابت ایرانیان با خط پهلوی بود که با زبان فارسی مطابقت چندانی نداشت، اما خط عربی زمینۀ کتابت متون فارسی دری را فراهم کرد.[۸]

فراز و فرود جغرافیایی

گفته‌شده آنچه با عنوان فارسی دری یاد می‌شود، ادامۀ فارسی میانۀ زرتشتی است، که از زمان یعقوب لیث زبان رسمی ایرانیان مسلمان شد و با کنار زدن زبان‌های دیگر همچون سغدی و سکایی و خوارزمی، در منطقۀ وسیعی از هندوستان تا اروپا و دریای خوارزم تا خلیج‌فارس گسترش یافت. دولت سامانی سعی در رواج زبان فارسی داشت؛ در ادامه غزنویان فارسی دری را تا هندوستان نیز بردند که این امر سبب پیدایش زبان اردو شد که در حال حاضر زبان رسمی هندوستان و پاکستان است. سلجوقیان حیطۀ زبان فارسی دری را تا آسیای صغیر کشاندند و حتی در دولت عثمانی نیز رواج یافت. بعدها با استعمار کشورهای شرقی، از رواج فارسی، کاسته شد و از اوایل قرن بیستم میلادی، زبان فارسی در افغانستان، «دری» نام گرفت، در ایران «فارسی» و در تاجیکستان «تاجیکی». از سوی دیگر، واژگان دخیل پشتو، روسی و فرانسه در هرکدام، ارتباط زبانی میان مردمان این کشورها را دشوار کرد.[۹]

مناطق تحت نفوذ فارسی دری معاصر

گویش فارسی دری در افغانستان در مناطق زیر جریان دارد:
1. شمال و شرق: کابل و اطراف، بلخ، پروان، کاپیسا، پنجشیر، سمنگان، قندوز، تخار و بدخشان. 2. مناطق غربی: هرات، بادغیس، نیمروز، غور و فراه. 3. گویش هزارگی: مناطق هزارستان، بامیان، دایکندی، مناطقی از غزنی، هرات و فاریاب.[۱۰] 4. مناطق جنوبی: قندهار، زابل، هلمند.
گویندگان فارسی دری، طیف وسیعی از سبک‌های گفتار را به کار می‌برند؛ فارسی دری مصوت‌ها و دستور زبان بیشتری نسبت به فارسی رایج در ایران دارد.[۱۱] فارسی دری با دو گویش هزارگی و تاجیکی در افغانستان استفاده می‌شود.[۱۲]

ادیبان فارسی دری

قدیمی‌ترین ادیبان و شاعران زبان فارسی دری متعلق به حوزه باختر هستند؛ در سده‌های دو، سه و اواخر قرن چهار در باختر و خراسان، حدود چهل شاعر ظهور کردند و اشعار فاخری به زبان فارسی دری سرودند. در آن برهۀ زمانی غیر از نواحی هرات، بلخ و سیستان، شعری به زبان فارسی دری سروده نشده بود؛ حنظله بادغیسی، محمود وراق، شهید بلخی، وصیف سکزی، مخلد سکزی، دقیقی بلخی، ابوالمؤید بلخی، ابوشکور بلخی، معروفی بلخی، ابوزراعه گرگانی، ابوسلیک گرگانی، ابوحفص سغدی، رودکی سمرقندی، رابعه بلخی، ابوعبدالله محمد ولوالجی، خجسته سرخسی، ابوبکر محمد سرخسی، بشار مرغزی، عماره مروزی، فخرالدین اسعد گرگانی و دیگران نمونه‌هایی از این ادیبان هستند.[۱۳]

ظرفیت‌های فرهنگی و اجتماعی

تساهلِ ادبیات فارسی دری: در متون ادبی فارسی، نمونه‌های فراوانی مبنی بر مدارا و تساهل به‌عنوان فضیلت انسانی یافت می‌شود، این گرایش انسانی در کنار دعوت به صلح و مدارا و نفی خشونت در گفتار و کردار در ادبیات غنی فارسی مشهود است.[۱۴]
تطبیق‌پذیری: به دنبال فتح بسیاری از کشورهای هم‌جوار به دست مسلمانان، فرهنگ زبان این اقوام در اسلام و زبان عربی هضم شد، اما فارسی دری توانست با توجه به غنای ادبی خود و استفاده از رسم‌الخط عربی این تهدید را تبدیل به فرصت کند و زمینه‌های شکوفایی بیشتر در قرون بعدی میسّر شد.[۱۵]

رشد و بالندگی تصوف در دامان فارسی دری: زبان تصوّف و عرفان، زبان رمز و معماگونه است و فارسی دری ظرفیت لازم برای رشد و بالندگی تصوف را داشت.[۱۶]

تقویت فرهنگ: زبان و ادبیات دو رکن مهم تقویت معنوی هر قومی را شکل می‌دهند ارتباط میان ادبیات و فرهنگ جامعه امری تردیدناپذیر است و هر ادیبی بر جامعه و حتی آیندگان تأثیرگذار است چنان‌که آثار غنی فارسی دری چنین بوده‌اند.[۱۷]

وضعیت کنونی فارسی دری

گویش‌وران فارسی دری در افغانستان؛ هزاره، تاجیک، قزلباش، ایماق، سادات، جوگی و عرب هستند. بر اساس ماده شانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان پشتو و دری زبان‌های رسمی دولت هستند. زبان فارسی دری به‌عنوان زبان میانجی در افغانستان استفاده می‌شود و بیش از نیمی از مردم افغانستان فارس‌زبان هستند. با توجه به اینکه فارسی دری در گذشتۀ تاریخی افغانستان زبان رسمی بوده است اکثر مردم این کشور به آن زبان نیز تسلط دارند. علی‌رغم قدمت زبان فارسی دری در افغانستان، در سه قرن اخیر، حکومت-های افغانستان به‌طور سیستماتیک سعی بر تسلط زبان پشتون داشته‌اند.[۱۸]

پانویس

  1. باقری، تاریخ زبان فارسی، 1392ش، ص117.
  2. باقری، تاریخ زبان فارسی، 1392ش، ص90.
  3. باقری، تاریخ زبان فارسی، 1392ش، ص83.
  4. یسنا، «جایگاهِ زبان پارسی دری در افغانستان»، سایت ماندگار روزنامه صبح افغانستان.
  5. کاویانی، «خراسان کهن و فرارود (ماوراءالنهر)»، سایت خراسان زمین.
  6. باقری، تاریخ زبان فارسی، 1392ش، ص81.
  7. کاویانی، «خراسان کهن و فرارود (ماوراءالنهر)»، سایت خراسان زمین.
  8. تدیّن، فارسی دری، 1389ش، ص15.
  9. ابوالقاسمی، تاریخ زبان فارسی، 1390ش، ص261.
  10. شریعتی، بررسی و توصیف گویش هزارگی افغانستان، 1390ش، ص68.
  11. Tadayon, Dari Persian,2011, p229.
  12. نجفی، افغانستان رنگین‌کمان اقوام، 1390ش، ص94.
  13. یمین، «گذری بر تاریخچه زبان پارسی دری»، وب‌سایت مرکز مطالعات خلیج فارس.
  14. شجاع کیهانی، تساهل در ادب فارسی، 1385ش، ص77.
  15. «مردم ایران چگونه بعد از حمله اعراب از زبان فارسی پاسداری كردند؟»، رادیو گفت‌وگو.
  16. صدری، صمدی، تأثیر تصوف و عرفان بر شعر و شاعری، 1388ش، ص 102.
  17. محمد زاده و دیگران، ظرفیت‌های زبان و ادبیات فارسی در تقویت هویت ملی و گسترش فرهنگ ایرانی، 1394ش، ص177.
  18. کاظمی، «۲ دهه پرچالش برای زبان فارسی در حکومت‌های کرزی و غنی»، سایت دولت بهار.

منابع

  • ابوالقاسمی، محسن، تاریخ زبان فارسی، چ11، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت)، 1390ش.
  • باقری، مهری، تاریخ زبان فارسی، چ6، تهران، دانشگاه پیام نور، 1392ش.
  • تدیّن، مهدی، «فارسی دری»، پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دوره جدید، شماره 4، زمستان 1389ش.
  • شجاع کیهانی، جعفر، «تساهل در ادب فارسی»، نشریه نامه فرهنگستان، دوره 8، شماره 1 (پیاپی 29)، 1385ش.
  • شریعتی، حفیظ‌الله، بررسی و توصیف هزارگی افغانستان، رساله دوره دکتری، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی، 1390ش.
  • صدری، جمشید و صمدی، قسمت‌علی، «تأثیر تصوف و عرفان بر شعر و شاعری»، نشریه ادبیات فارسی، دوره 5، شماره 22، 1388ش.
  • کاظمی، محمدکاظم، «۲ دهه پر چالش برای زبان فارسی در حکومت‌های کرزی و غنی» وب‌سایت دولت بهار، تاریخ بارگذاری: 14 آبان 1400ش.
  • کاویانی، نجم‌الدین، «خراسان کهن و فرارود (ماوراءالنهر) مهد پيدايش و پـرورش زبان دری است»، وب‌سایت خراسان زمین، تاریخ بارگذاری: ٢٠ مهر 1390ش.
  • محمدزاده، زینب و دیگران، «ظرفیت‌های زبان و ادبیات فارسی در تقویت هویت ملی و گسترش فرهنگ ایرانی»، مجموعه مقالات دهمین همایش بین‌المللی ترویج زبان و ادبیات فارسی، 1394ش.
  • «مردم ایران چگونه بعد از حمله اعراب از زبان فارسی پاسداری كردند؟»، رادیو گفت‌وگو، تاریخ بارگذاری: 6 مرداد 1398ش،
  • نجفی، علی، افغانستان رنگین‌کمان اقوام، چ3، کابل، مرکز مطالعات و انتشارات میراث خراسان، 1390ش.
  • یسنا، یعقوب، «جایگاهِ زبان پارسی دری در افغانستان (بخش دوم)»، ماندگار، روزنامه صبح افغانستان، تاریخ بارگذاری: 5 مرداد 1398ش.
  • یمین، محمدحسین، «گذری بر تاریخچه زبان پارسی دری، مرکز مطالعات خلیج‌فارس»، موسسه ژئوپلیتیک، استراتژیک، وب‌سایت تاریخ و جغرافیا خلیج‌فارس، تاریخ بازدید: 30 مهر 1401ش.
  • Tadayon, M. (2011). Dari Persian. Textual Criticism of Persian Literature, 2(4), 1-16.