فرنی
فرنی؛ نوعی غذای رقیق با آرد برنج و شیر
فرنی، نوعی حریره است که با آرد برنج یا نشاسته ،[۱] شیر و شکر تهیه میشود.[۲] میتوان به آن گلاب، هل، زعفران و خلال بادام نیز افزود. این غذا رقیق بوده و بهعنوان غذای کمکی کودکان و غذای بیماران نیز استفاده میشود.[۳] فرنی برای بیمار، بدون هل و گلاب پخته میشود.[۴] طبخ فرنی در ماه رمضان و در عید نوروز رواج بیشتری دارد، اما در تمام طول سال نیز میتوان آن را طبخ کرد. فرنی بهعنوان غذای اصلی و یا دسر سرو میشود.
شیوهی پخت فرنی
در دوره صفوی برای پخت فرنی، آرد برنج را با آب و شیر مخلوط کرده و میجوشاندند. سپس به این ترکیب شکر میافزودند و آن را میپختند تا کاملا غلیظ شود.[۵] برخی برای تهیه فرنی، شیر را در ظرفی ریخته و به اندازه نصف آن، آب اضافه میکردند؛ به این ترکیب آرد برنج افزوده و مرتب هم میزدند. برای شیرین شدن فرنی به آن شکر، شیره، قند کوبیده شده یا عسل و گلاب اضافه میکردند. سپس فرنی را روی یخ قرار میدادند تا سرد و لذیذ شود.[۶]
امروزه برای تهیه فرنی، ابتدا آرد برنج را در آب حل کرده و از صافی عبور میدهند تا گلولههای آرد برنج باز شوند. سپس ظرف را روی شعلهی ملایم قرار میدهند تا به جوش آید. پس از افزودن شیر، محلول را مرتب با قاشق هم میزنند تا ته نگیرد. شکر، هل یا شیره هل و گلاب به مواد اضافه میگردد تا غلیظ شود. برخی از شکر در فرنی استفاده نمیکنند و شیرهی انگور یا عسل را جایگزین آن میکنند. میتوان به فرنی نمک نیز اضافه کرد. هرچه فرنی روی حرارت ملایم بیشتر بماند خوشمزهتر و جاافتادهتر میشود. پس از پخت، میتوان فرنی را با دارچین تزئین کرد.[۷]
فرنی در فرهنگ مردم
مردم گیلان در ماه رمضان فرنی درست میکنند[۸] و آن را برای گوارش روزهدار مناسب میدانند.[۹] در تنکابن برای افطار، فرنی میخورند.[۱۰] در تاکستان، فرنی غذایی است که برای سوگواری طبخ میشود.[۱۱] در دوان فارس برای درمان گلودرد، فرنی نشاسته مصرف میشود.[۱۲] در خراسان، فرنی از جمله غذاهای مراسم حمام زایمان است.[۱۳] مردم شیراز در شب جمعهی آخر سال، سفرهی حضرت خضر پهن کرده و در آن خوراکیهای متنوع از جمله فرنی میگذارند.[۱۴] در روستای ابیانه، فرنی از خوراکیهای سفرهی نوروز است. آنها سه روز پیش از عید، فرنی میپزند و به این رسم «فرنی شکستن» میگویند. آنها برای مهمان نیز فرنی میپزند و سپس نام مهمان را بر زبان آورده و قاشق چوبی در فرنی فرو کرده و میگویند که نان و نمکی تازه کنیم.[۱۵] مردم کردستان، فرنی را با مغز بادام تزیین کرده و به آن فرنی خلال بادام میگویند.[۱۶]
پانویس
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه فرنی.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه فرنی؛نفیسی، فرهنگ، ذیل واژه فرنی؛ داعیالاسلام، فرهنگ نظام، ذیل واژه فرنی.
- ↑ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۱۶۸؛ مؤید محسنی، فرهنگ عامیانه سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۴۳۳؛ صفری، اردبیل در گذرگاه تاریخ، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص۴۸۴.
- ↑ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۱۹.
- ↑ حکیم مؤمن، تحفة المؤمنین، ۱۳۴۵ش، ص۳۳۸-۳۳۹.
- ↑ آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۴۱.
- ↑ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۱۹؛ دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۶۷۰؛ پروانه، آشپزی ایران، ۱۳۶۴ش، ص۱۵۶-۱۵۷.
- ↑ پاینده لنگرودی، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۱۷۴و۱۷۶؛ شهاب کوملهای، فرهنگ عامه کومله، ۱۳۸۶ش، ص۱۷۴-۱۷۵.
- ↑ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۷۲.
- ↑ خلعتبری، فرهنگ مردم تنکابن، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۳؛ لمعه، فرهنگ عامیانه عشایر بویراحمدی و کهگیلویه، ۱۳۴۹ش، ص۱۶؛ افشار سیستانی، نگاهی به خوزستان، ۱۳۶۶ش، ص۱۸۵.
- ↑ ورجاوند، سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۹۳۱-۹۳۲.
- ↑ لهستاییزاده، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، ۱۳۷۰ش، ص۳۳۷.
- ↑ شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۱۵۱.
- ↑ همایونی، گوشههایی از آدابورسوم مردم شیراز، ۱۳۵۳ش، ص۱۹۲.
- ↑ نظری داشلیبرون، مردمشناسی روستای ابیانه، ۱۳۸۴ش، ص۶۰۴.
- ↑ انصافجویی، آشپزی کردستان، ۱۳۸۶ش، ص۳۷۱.
منابع
- آشپزباشی، علیاکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
- افشار سیستانی، ایرج، نگاهی به خوزستان، تهران، بلور، ۱۳۶۶ش.
- انصافجویی، محمد و دیگران، آشپزی کردستان، سنندج، گوران، ۱۳۸۶ش.
- پاینده لنگرودی، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۳۵۵ش.
- پروانه، شهربانو، آشپزی ایران، تهران، خشایار، ۱۳۶۴ش.
- حکیم مؤمن، محمد، تحفه المؤمنین، تهران، [بینا]، ۱۳۴۵ش.
- خلعتبری، مصطفی، فرهنگ مردم تنکابن، تهران، پازینه، ۱۳۸۷ش.
- داعیالاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، دانش، ۱۳۶۴ش.
- دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، کارنامه، ۱۳۸۴ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ش.
- شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش.
- شهاب کوملهای، حسین، فرهنگ عامه کومله، رشت، گیلکان، ۱۳۸۶ش.
- شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
- صفری، بابا، اردبیل در گذرگاه تاریخ، تهران، مولف، ۱۳۶۲ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ش.
- لمعه، منوچهر، فرهنگ عامیانه عشایر بویراحمدی و کهگیلویه، تهران، اشرفی، ۱۳۴۹ش.
- لهستاییزاده، عبدالعلی و سلامی، عبدالنبی، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰ش.
- مؤید محسنی، مهری، فرهنگ عامیانه سیرجان، کرمان، مرکز کرمانشناسی، ۱۳۸۱ش.
- نظری داشلیبرون، زلیخا و دیگران، مردمشناسی روستای ابیانه، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۴ش.
- نفیسی، علیاکبر، فرهنگ، تهران، خیام، ۱۳۲۴ش.
- ورجاوند، پرویز، سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین، تهران، نی، ۱۳۷۷ش.
- همایونی، صادق، گوشههایی از آدابورسوم مردم شیراز، شیراز، اداره کل فرهنگ و هنر استان فارس، ۱۳۵۳ش.