فمینیسم

از ویکی‌زندگی

فمینیسم؛ جنبش هوادار برابری مطلق زن و مرد.
واژه فمینیسم (Feminism) از ریشه لاتین «Femina» گرفته شده که در زبان آلمانی و فرانسوی معادل «Feminin» به‌معنای زن یا جنس مؤنث است. این واژه در زبان فارسی به هواداری از حقوق و آزادی زنان، آزادی‌خواهی زنان، زن‌وری، زن‌گرایی و مؤنث‌گرایی معنا می‌شود.[۱]

پیدایش فمینیسم

اصطلاح فمینیسم نخستین بار در سال 1871 میلادی و در یک متن پزشکی به زبان فرانسه برای تشریح گونه‌ای وقفه در رشد اندام‌ها و ویژگی‌های جنسی بیماران مرد که از خصوصیات زنانه اندام خود رنج می‌بردند به‌کار رفت و پس از یک سال، نویسنده‌ای فرانسوی این واژه را در جزوه‌ای با عنوان «مردزن» درباره زنانی که در ظاهر رفتاری مردانه دارند به‌کار برد. گرچه در فرهنگ پزشکی معنای فمینیسم، خصوصیات زنانه یافتن مردان بود؛ اما در اصطلاح سیاسی این واژه در توضیح خصوصیات مردانه یافتن زنان به‌کار رفت.[۲] فرهنگ انگلیسی آکسفورد سال 1895م را به‌عنوان سال ظهور واژۀ «فمینیسم» بیان می‌کند.[۳]

اندیشه فمینیسم

فمینیسم سیستم ایده‌ها و اعمال سیاسی است که بر اصل برابری زنان و مردان دلالت دارد.[۴] این مفهوم به نظریه‌ای اشاره دارد که معتقد است به زنان بنا بر زن بودن ایشان ستم شده است یا در موقعیت نابرابر بوده‌اند.[۵] فمینیست‌ها استراتژی محوری خود را بر مبنای برابری زن و مرد، جلوگیری از ظلم و ستم علیه زنان و تولید قواعد فراملیتی به‌منظور ایجاد اتحاد بین زنان قرار دادند که با هنجارشکنی‌های خاصی چـون انکار ولایت و سرپرستی مرد بر خانواده، ازدواج همجنس‌گرایان زن (لزبین‌ها)، اشتغال زنان در تمامی سطوح شغلی و نکوهش نقش‌های همسری و مادری زنان همراه بود.[۶] در تعریفی دیگر فمینیسم به اعتقاد و حمایت از برابری سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جنسیت که به‌ویژه از طریق فعالیت سازمان‌یافته و از طرف حقوق و منافع زنان ابراز می‌شود، اطلاق می‌گردد.[۷]

جریان‌شناسی فمینیسم

جنبش فمینیسم را می‌توان بر مبنای مقاطع تاریخی به سه موج مجزا تقسیم‌بندی کرد و بر اساس گرایش‌های عقیدتی و سیاسی به انواع گوناگونی چون فمینیسم لیبرال، فمینیسم مارکسیستی، فمینیسم رادیکال، سوسیال فمینیسم و فمینیسم پست‌مدرن دسته‌بندی کرد.

موج نخست فمینیسم

این موج در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم همراه با جنگ جهانی اول در جهت حمایت از حقوق زنان فعال شد و بر اموری مانند ارتقاء برابری در حقوق مالی، ازدواج، حقوق والدینی و حق مالکیت زنان تمرکز داشت. از نویسندگان مهم این موج، «مری آستل»،[۸] «مری ولستون کرافت»[۹] و «جان استوارت میل»[۱۰] هستند که تأثیر مهمی بر این موج از فمینیسم داشتند. مهم‌ترین اثر فمینیستی در این دوره که در سال 1865م منتشر شد رساله «انقیاد» زنان اثر جان استوارت میل است.[۱۱]

موج دوم فمینیسم

عامل زمینه‌ساز موج دوم را می‌توان در رکود موج اول در سال‌های 1920-1960م جستجو کرد. فمینیست‌های این دوره برخلاف موج اول، گرایش‌های تندتری داشتند. این موج با شعار «زنان بدون مردان» و بروز رفتارهای مردانه در سطح وسیعی توسط زنان همراه بود که زنان را از پذیرش نقش‌هایی چون مادری و همسری بر حذر می‌داشت و بر رقابت زنان با مردان در صحنة کار و فعالیت اجتماعی تأکید می‌کرد. تقبیح ازدواج و تشویق زنان به شرکت گسترده در فعالیت اقتصادی نیز از دیگر موارد مورد توجه در این دوره بود.[۱۲] کتاب «جنس دوم»[۱۳] از سیمون دوبوار[۱۴] و «راز و رمز زنانه»[۱۵] از بتی فریدن[۱۶] از مهم‌ترین کتب در این دوره است.

موج سوم فمینیسم

تحولاتی چون شکل‌گیری جامعه جدید پسامدرن یا پساصنعتی و تحولات پیچیده در سرمایه‌داری و تغییر آن به سرمایه‌داری بی‌سازمان و ظهور نظریات انتقادی جدید مانند پسامدرنیته، ساختارگرایی که از نیمه دوم دهه 1970م و به‌طور خاص از 1980م تا 1990م در غرب شکل گرفت سبب شد تا فمینیسم نیز به‌عنوان جزئی از فرهنگ غرب دچار تحول و دگرگونی شود و فمینیسم موج سوم با تمرکز بر نهادهای فرهنگی و دانشگاهی، نشر کتب و مقالات متعدد و در نهایت تلاش برای ارائه و جایگزینی علوم با صبغه زنانه، به دست زنان شکل گرفت.[۱۷]

انواع فمینیسم

فمینیسم لیبرال

فمینیسم لیبرال[۱۸] از اصول و نظریات مکتب لیبرالیسم سر برآورده که عملاً مؤثرترین و مستدل‌ترین صورت فمینیسم دانسته شده است.[۱۹] لیبرالیست‌ها در پی تعمیم اصول لیبرالیستی مانند برابری حقوق، استقلال، آزادی و فردگرایی برای زنان به‌منزلة شهروندان جامعه‌اند. از نظر اینان تفاوت در جسمانیت مانع برابری مردان و زنان در حقوق نیست و نابرابری جنسی که زنان در جامعه با آن رو به رو هستند، بر خلاف اصول لیبرالیسم است.[۲۰] هدف و آرمان مهم فمینیست‌های لیبرال تحقق جامعة دوجنسیتی است که در آن هیچ چیز به جنس خاصی تعلق ندارد و همة فرصت‌های اجتماعی برای زنان و مردان، مساوی است.[۲۱]

فمینیسم رادیکال

فمینیسم رادیکال[۲۲] از آموزه‌های مارکسیسم تأثیر پذیرفته است و اختلاف‌های موجود میان دیدگاه‌های اندیشمندان این گرایش موجب شده است که فمینیسم رادیکال را گسترده‌ترین نوع فمینیسم بدانند.[۲۳] این دسته معتقدند تبعیض‌ها و نابرابری‌های جنسی به‌علت حاکم بودن «نظام مردسالاری» است. آن‌ها مردسالاری را یک نظام جهان‌شمول می‌دانند که در آن، زنان زیر سلطۀ مردان قرار دارند. نظام مردسالاری در هر جامعه با نوعی تقسیم کار جنسی تقویت و تحکیم می‌شود. فمینیست‌های رادیکال معتقدند که باید دربارۀ هر یک از وجوه زندگی زنان که در حال حاضر «طبیعی» به‌شمار می‌آید، تردید کرد و آن را از نو بررسی کرد و در پی یافتن راه‌های تازه برای تمام امور زندگی بود.[۲۴]

فمینیسم مارکسیستی

پیروان «فمينيسم ماركسيستي»[۲۵] با تأكيد بر مادرسالار بودن جوامع اوليه بشري، معتقدند كه پيدايش مالكيت خصوصي در جوامع، سبب اسارت زنان شده است و تا زماني كه نظام بورژوازي وجود دارد، اين اسارت وجود خواهد داشت. با توجه به تقسيم جامعه به دو عرصۀ عمومي (بازار) و خصوصي (خانواده) توسط نظام سرمايه‌داري، اولين شرط رهايي زنان خانه‌دار از بند اسارت مردان، بازگشت آنان به فعاليت‌هاي عمومي است. نئوماركسيست‌هاي مكتب فرانكفورت تا حدود زيادي از نظريات فمينيست‌هاي ماركسيست عدول کرده‌اند. آنان معتقدند كه در چارچوب نهاد خانواده، به‌دليل روابط عاطفي و شخصي و اعتماد بين افراد خانواده، از خودبيگانگي تا حدودی كاهش مي‌يابد.[۲۶]

فمینیسم سوسیالیست

فمینیست‌های سوسیالیست[۲۷] به فراتاریخی بودن مردسالاری اعتقاد دارند اما این مسئله در نظام‌های سرمایه‌داری شکل خاصی به خود می‌گیرد؛ ایشان جنس، طبقه، نژاد، سن و ملیت را از عوامل ستم‌آفرین می‌دانند.[۲۸] از طرفی این دسته مانند مارکسیست‌ها بر این باورند که مناسبات طبقاتی و ارتباطات جامعۀ سرمایه‌داری برای فهم سرکوب زنان اهمیت دارند اما برخلاف مارکسیست‌ها سرکوب را صرفاً ناشی از طبقه نمی‌دانند که با از بین رفتن سرمایه‌داری و نظام طبقاتی از بین برود؛ بلکه این نظریه‌پردازان به ارتباط متقابل بین فضاهای عمومی سرمایه‌داری و مناسبات دولتی و فضاهای خصوصی و خانواده اشاره کرده‌اند و معتقدند که زنان با مواظبت از بچه‌ها و همسران و انجام دادن کارهای خانگی به تولید و بازتولید کمک می‌کنند و در نتیجه هم سرمایه‌داری و هم مردان از کار مجانی زنان منتفع می‌شوند.[۲۹]

فمینیسم پست‌مدرن

فمینیسم پست‌مدرن[۳۰] از گرایش‌های متأخر فمینیسم است که پس از دهۀ هفتاد میلادی پدیدار شد. این گرایش تحت تأثیر آموزه‌های پست‌مدرن شکل گرفته است و با تأکید بر اصل تفاوت انسان‌ها و به‌ویژه تفاوت‌های میان زنان مردان، تردید در روایت‌های کلان و مفروضات پیشینی مربوط به حقیقت و نفی مبانی معرفت‌شناختی و متافیزیکی هویت مدرنیستی، بر این باور است که نمی‌توان زن را با قالب مشخصی تعریف کرد و یک ساختار فرهنگی- اجتماعی ثابت برای وی در نظر گرفت. گفتنی است که این طیف از سوی جریان‌های فمینیستی رادیکال و لیبرال مورد نقد قرار گرفته‌اند.[۳۱]

فمینیسم اسلامی

طرح مباحث فمینیستی در جهان اسلام از اواخر قرن نوزدهم و در پی نفوذ فرهنگ مدرن در کشورهای اسلامی صورت گرفت.[۳۲] فمینیسم اسلامی مفهومی مبتنی بر برداشتی برابری‌خواهانه میان زن و مرد در اسلام است.[۳۳] به‌طور کلی فمینیسم اسلامی را می‌توان برآیند فعالیت دو گروه دانست؛ نخست افرادی که توجه به اسلام را به‌عنوان یک سیاست راهبردی برای توسعۀ مفاهیم فرهنگی غرب و مقابله با اصول‌گرایی در کشورهای اسلامی برگزیده‌اند و گروه دوم دسته‌ای از روشنفکران مسلمان که آشنایی با فرهنگ مدرن، آنان را با یک چالش اساسی دربارۀ رابطۀ میان تجدد و سنت مواجه ساخته است. آنان از یک‌سو به‌دلیل داشتن پیوندی عاطفی با دین و از سوی دیگر به‌دلیل پذیرش بن‌مایه‌های فرهنگ مدرن به‌عنوان محصول عقل بشری، اصلاحات در دین را با ترازوی فرهنگ مدرن ضروری می‌دانند.[۳۴]

پانویس

  1. عمید، فرهنگ عمید، ذیل واژه فمینیسم.
  2. فریدمن، فمینیسم، 1386ش، ص6.
  3. Oxford English Dictionary (feminism).
  4. Lengermann, Niebrugge "Feminism".2010 p. 223. ISBN 978-1-4051-8353-6
  5. علاسوند، زن در اسلام، 1395ش، ص407.
  6. .فرهمند و بختیاری، واگردهای فمینیستی در ازدواج، 1385ش، شماره 31، ص86.
  7. Webster Dictionary (Feminism)
  8. Mary Astel.
  9. Mary Wollstonecraft.
  10. John Stuart Mil.
  11. عظیم‌زاده اردبیلی و ذبیحی بیگدلی، مبانی حقوق خانواده در اسلام و غرب، 1396ش، ص105-102.
  12. عظیم‌زاده اردبیلی و ذبیحی بیگدلی، مبانی حقوق خانواده در اسلام و غرب، 1396ش، ص111-110.
  13. The second sex.
  14. Simone de Beavoir
  15. The Feminine Mystique.
  16. Betty Friedan.
  17. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1394ش، ص63.
  18. Liberal Feminism.
  19. عظیم‌زاده اردبیلی و ذبیحی بیگدلی، میانی حقوق خانواده در اسلام و غرب، 1396ش، ص121.
  20. علاسوند، زن در اسلام، 1395ش، ص421.
  21. عظیم‌زاده اردبیلی و ذبیحی بیگدلی، میانی حقوق خانواده در اسلام و غرب، 1396ش، ص124.
  22. Radical Feminism.
  23. ریتزر، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، 1391ش، ص491.
  24. آبوت و والاس، 1380ش، ص 293-297.
  25. Marxism Feminism.
  26. سجادی، «فمینیسم در اندیشه پست مدرنیسم»، 1384ش، ص14.
  27. Socialist Feminism.
  28. آبوت و والاس، «تولید دانش فمینیستی»، 1380ش، ص297- 300.
  29. صادقی فسائی، «ضرورت نظریه پردازی در حوزه ی مسائل زنان از تحقیق تا نظریه»، ص206.
  30. Postmodern Feminism
  31. سجادی، «فمینیسم در اندیشه پست مدرنیسم»، 1384ش، ص15.
  32. اسحاقی، تأملی بر پیکره و پیامدهای فمینیسم اسلامی، 1384ش.
  33. کرمی و محبوبی شریعت‌پناهی، فمینیسم اسلامی: مفاهیم و امکان‌ها، 1392ش، ص2.
  34. حسین‌زاده و عباسیان، «نقد و بررسی مبانی فکری و شاخصه‌های فمینیسم اسلامی»، 1394ش، ص213.

منابع

  • اسحاقی، سید حسین، «تأملی بر پیکره و پیامدهای فمینیسم اسلامی»، مجله رواق هنر و اندیشه، 1384ش، شماره 44.
  • آبوت، پاملا و والاس، کلر ، تولید دانش فمینیستی، جامعه‌شناسی زنان، ترجمه منیژه نجم‌عراقی، تهران، نی، ۱۳۸۵ش.
  • حسین‌زاده، ابوالحسن، و عباسیان، حسین، «نقد و بررسی مبانی فکری و شاخصه‌های فمینیسم اسلامی»، دوفصلنامه علمی- پژوهشی انسان پژوهی دینی، سال دوازدهم، شماره 34، 1394ش.
  • رودگر، نرگس، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، تهران، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ دوم، 1394ش.
  • سجادي، سيدمهدي، «فمينيسم در انديشه پست مدرنيسم»، مطالعات راهبردي زنان،
  • دوره 8 ، شماره 29 ، 1384ش.
  • صادقی فسائی، سهیلا، «ضرورت نظریه‌پردازی در حوزۀ مسائل زنان از تحقیق تا نظریه»، مطالعات راهبردی زنان، دوره 13، شماره 50، 1389ش.
  • عظیم‌زاده اردبیلی، فائزه، و ذبیحی بیگدلی، عاطفه، مبانی حقوق خانواده در اسلام و غرب، تهران، دانشگاه امام صادق علیه السلام، چاپ اول، 1396ش.
  • علاسوند، فریبا، زن در اسلام، قم، هاجر، 1395ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ عمید، تهران، امیرکبیر، چاپ نخست، 1342ش.
  • فرهمند، مریم، و بختیاری، آمنه، «واگردهای فمینیستی در ازدواج»، کتاب زنان، فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان، 1385ش.
  • فریدمن، جین، فمینیسم، ترجمة فیروزه مهاجر، تهران، آشیان، چاپ سوم، 1386ش.
  • کرمی، محمدتقی، محبوبی شریعت‌پناهی، نسیم‌السادات، «فمینیسم اسلامی، مفاهیم و امکان‌ها، مجله مطالعات راهبردی زنان»، 1392ش، شماره 597.
  • ( Lengermann, Patricia; Niebrugge, Gillian (2010). "Feminism". In Ritzer, G.; Ryan, J.M. The Concise Encyclopedia of Sociology. John Wiley & Sons. p. 223. ISBN 978-1-4051-8353-6)).
  • Oxford English Dictionary, Clarendon press, 1989.
  • www.merrian Webster. com