مدنیت

از ویکی‌زندگی

مَدنیّت؛ سنگ بنای توسعه و تمدن‌.

معنای لغوی

«مَدنیّت» منتسب به مدینه (شهر) و به معنای شهرنشینی و تمدن است و مجازاً به معنای تربیت و ادب نیز آمده است.[۱] واژۀ مدنیت در معجم‌های معاصر به معنای پیشرفت و آبادانی به کار رفته است.[۲]

معنای اصطلاحی

اغلب صاحب‌نظران معنا و مفهوم مدنیت را محدود به شهرنشینی و اقتضائات فرهنگی آن دانسته‌اند و برخی نیز آن را هم‌تراز با تمدن معنا کرده‌اند. هزار سال قبل، فارابی دو کتاب با نام‌های «السیاسة المدنیة» و «آراء اهل المدینة الفاضلة» در بارۀ امور مختلف ادارۀ زندگی مدنی نگاشته است.[۳]
ابن‌خلدون نیز، اجتماع نوع انسان را ضروری دانسته است و از نظر او حکیمان، زندگی اجتماعی انسان را ناشی از سرشت مدنی می‌دانند. به نظر ابن‌خلدون، زندگی اجتماعی انسان و نیز عمران و آبادانی - که نتیجۀ این شیوه از زندگی است - ذیل مفهوم مدنیت جای می‌گیرد.[۴]

وجوه معنایی مدنیت

ريشۀ کلمه‌‌ی «مدنيت» از يک سو با مفهوم شهروند (Citizen) و شهروندى (Citizenship) و از سوى ديگر با مفهوم تمدن (Civilization) مرتبط است که هرکدام وجهی از مفهوم مدنیت را می‌سازند.
وجه نخست بیانگر عرصۀ سیاست در مدنيت است که از آن مى‌توان به «مدنيت سياسى» تعبیر کرد. در مدنيت سياسى هر فرد يا جناح سياسى مى‌کوشد، تعريف و تبيينى از منافع و مصالح خود ارائه دهد که با منافع عمومی و مصالح افراد دیگر جامعه سازگار باشد. لازمۀ رسیدن به چنین درجه‌ای از مدنیت، دو چیز است:
نخست) برخورداری از حق تعيين سرنوشت سياسى؛
دوم) فعاليت در حوزۀ عمومى به دور از وابستگی به دولت.
وجه دوم مدنيت که به حوزۀ اجتماعيات مربوط مى‌شود، بیانگر ارتباط‌ ميان افراد، گروه‌ها و نیز فرهنگ و اخلاق اجتماعى است. اين وجه را مى‌توان «مدنيت اجتماعى» نام نهاد؛ مدنیت اجتماعی بیانگر رفتار و گفتار غیرمشروط در حق همگان است. «قوانین مدنی» و «انصاف» دو ابزار و عنصر کارآمدند که امکان تثبیت مدنیت در جامعه را دارند.[۵]

نسبت «مدنیت» با «تمدن»

مهم‌ترین تحول پیشاتاریخی در جوامع انسانی، یک‌جانشینی انسان و کوچ او از مناطق نامناسب به مناطق حاصل‌خیز است. انسان در آغاز مرحله‌ی یک‌جا‌نشینی، زندگی روستایی و سپس زندگی شهری را برگزید که نتیجه آن، افزایش جمعیت و تغییر سبک زندگی بود. اصلی‌ترین تغییری که انسان‌ها را به ابداع و اختراع در دو بخش سخت و نرم تمدن وادار کرد، شهرنشین شدن آن‌ها بود.
شهرنشینی همراه با افزایش جمعیت و گسترده‌تر و پیچیده‌تر شدن روابط و مناسبات بین افراد، لزوم وضع قوانین و صیانت از حقوق افراد در مقابل هم را بیش از پیش آشکار کرد. با عنایت به اینکه وضع قوانین به تنهایی برای پیشرفت جوامع کافی نبود، قدرت مرکزی برای اجرای قانون و ایجاد امنیت شکل گرفت. در جوامع اولیه و سنتی «قدرت» در دست رئیس قبیله بود و سپس با مدرن شدن جوامع، به دولت سپرده شد؛ بنابراین، می‌توان «مدنیت» را سنگ بنای تحولات تمدنی و منشأ پیدایش دولت‌ها و تمدن‌های بزرگ نامید.[۶]

ویژگی‌های جامعه‌ی شکل یافته بر اساس مدنیت

با تحقق مفهوم مدنیت در جامعه، ویژگی‌های زیر بروز می‌کند:
الف) حاکمیت با مردم ارتباط تنگاتنگ می‌یابد و اشراف مردم بر نهاد حکومت، سبب می‌شود مردم زياده‌روي‌هاي دولـت‌هـا در اعمال قدرت را كنترل و محدود کنند.[۷]
ب) تشكّل‌هـاي فراوان مردمي در جامعه شكل مي‌گيرد و قدرت از نهاد دولت به مردم منتقل می‌شود. اين فرايند امري درون‌زا است و با آگاهي جامعه حاصل مي‌شود و ركـود درونـي جامعـه را بـه تحرّك تبدیل می‌کند.[۸]
پ) در این جامعه افراد داراي سه نوع حق می‌شوند:

  1. حق انساني (عضويت در جامعۀ انساني)
  2. حق شهروندي (عضويت در پديدۀ ملّت ـ دولت)
  3. حق مدني (عضويت در تشكّل‌هاي مدني)[۹]

ت) مشروعيت نظام سياسي به رضايت مردم و تشکل‌های مردمی بستگي می‌یابد؛ در این صورت حـوزۀ مـستقلي از رويه‌ها، حقوق و شأن اجتماعيِ افراد شكل مـي‌گيـرد و همین ساختار، از حقـوق مـردم در مقابل خطرات احتمالي محافظت مي‌کند.[۱۰]
ث) كنترل اجتماعي در جامعه از نوع دروني است نه بيروني؛ اين نوع كنتـرل كـم‌هزينـه، پايدار و داوطلبانه است.
ج) افراد در جامعه از خشونت دوري می‌کنند و به گفت‌وگو و تفاهم رو می‌آورند.
چ) شفافيت در سياست‌ها، برنامه‌ها و اقدامات دولت و تشکل‌های مردمی از ويژگي‌هاي دیگر این جامعه است.

پانویس

  1. دهخدا، لغت‌نامه؛ ذیل واژه‌ی مدنیت؛ معین، فرهنگ‌ فارسی، ذیل واژه‌ی مدنیت.
  2. عبدالقادر و دیگران، معجم الوسیط، 1387ش، ج2، ذیل واژه‌ی مَدنیّة.
  3. جعفری فشارکی، «از شهر تا تمدن؛ واکاوی معنای مدنیت و تمدن؛ مطالعه‌ی موردی سوره بقره»، پاییز 1399ش، ص13.
  4. ابن‌خلدون، مقدمه‌ی ابن‌خلدون، 1391ش، ج2، ص441.
  5. قاضی‌مرادی، «مدنیت سیاسی و وحدت یا تضاد میان حکومت و مردم»، وب‌سایت دیپلماسی ایرانی، تاریخ بارگذاری مطلب: ۲۴ مرداد ۱۳۸۸ش.
  6. جعفری فشارکی، «از شهر تا تمدن؛ واکاوی معنای مدنیت و تمدن؛ مطالعه‌ی موردی سوره بقره»، پاییز 1399ش، ص16.
  7. چاندوك، جامعه‌ی مدني و دولت: كاوش‌هايي در نظريه‌ي سياسي، ترجمه‌ی فريـدون فـاطمي و وحيد بزرگي، 1377ش، ص77.
  8. فيوضات، «اصلاحات و موانع آن در ايران»، 1380ش، ص80.
  9. کهنه پوشی، «ويژگي‌هاي جامعه‌ی مدني و پيامدهاي آن»، تاریخ دیدار: 15 بهمن 1400ش.
  10. چاندوك، جامعۀ مدني و دولت: كاوش‌هايي در نظريه‌ي سياسي، ترجمه‌ی فريـدون فـاطمي و وحيد بزرگي، 1377ش، ص77.

منابع

  • ابن‌خلدون، عبدالرحمن، مقدمه‌ی ابن‌خلدون، ترجمۀ محمد پروین گنابادی، تهران، علمی و فرهنگی، 1391ش.
  • جعفری فشارکی، ندا، «از شهر تا تمدن؛ واکاوی معنای مدنیت و تمدن؛ مطالعه‌ی موردی سوره بقره»، مجله‌ی تمدن اسلامی و دین‌پژوهی، سال دوم، شماره پنجم، پاییز 1399ش.
  • چاندوك، نيرا، جامعه‌ی مدني و دولت: كاوش‌هايي در نظريه‌ي سياسي، ترجمه‌ی فريـدون فـاطمي و وحيد بزرگي، تهران، مركز، 1377ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه؛ وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ دیدار: 12 دی 1400ش.
  • عبدالقادر، حامد و دیگران، معجم الوسیط، قم، موسسه‌ی فرهنگی و اطلاع‌رسانی تبیان، 1387ش.
  • فيوضات، ابراهيم، «اصلاحات و موانع آن در ايران»، نامه‌ی انجمن جامعه شناسي ايران، ش6، 1380ش.
  • قاضی‌مرادی، حسن، «مدنیت سیاسی و وحدت یا تضاد میان حکومت و مردم»، وب‌سایت دیپلماسی ایرانی، تاریخ بارگذاری مطلب: ۲۴ مرداد ۱۳۸۸ش.
  • کهنه پوشی، مصلح، «ويژگي‌هاي جامعه‌ی مدني و پيامدهاي آن»، نشریه زریبار، ش56-57، 1384.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ دیدار: 12 دی 1400ش.