مرثیه؛ سرایش ستایش‌گرانه در سوگ فرد از دست رفته

مرثیه به‌معنای سخن یا شعر غنایی است[۱] که در سوگ از دست دادن کسی، ویژگی‌های نیکوی او را برشمرده و یادآوری می‌کند.[۲] این سخنانِ شعرگونه، در پیدایش تعزیه نقش به‌سزایی داشت.

قالب مرثیه

مرثیه از نظر ادبی، بخشی از ادبیات غنایی شمرده می‌شود؛ زیرا شاعر با احساسات و عواطف خویش در سرودن این اشعار درگیر است. اشعار مراثی، در قالب‌های قصیده، قطعه، ترجیع‌بند، ترکیب‌بند و گاه غزل، رباعی و مثنوی سروده می‌شوند.[۳] در دوره متأخر، این اشعار معمولا رویکرد دینی و مذهبی یافته‌اند و به رثای پیشوایان دین مانند پیامبر و امامان می‌پردازند[۴] که از جمله می‌توان به مرثیه‌های محتشم کاشانی اشاره کرد.[۵]

پیشینه مرثیه‌سرایی

شاعران فارسی‌زبان از دیرباز مرثیه‌های فراوانی در سوگ عزیزان‌شان سروده‌اند.[۶] رسم مرثیه‌سرایی به‌یاد درگذشتگان را تا دوران باستان می‌توان رهگیری کرد؛ سوگواری برای سیاوش، گریستن مغان و «رثای مرزکو» مصادیقی از مرثیه در ایران باستان است.[۷]

پس از ورود اسلام نیز کهن‌ترین مرثیه را شعر ابوالینبغی دانسته‌اند که درباره ویرانی سمرقند سرود. برخی، کهن‌ترین مرثیه فارسی دری را متعلق به محمد بن وصیف سیستانی (شاعر دربار صفاریان) دانسته‌اند که برای نخستین‌بار در «تاریخ سیستان» آمده است.[۸] رودکی نیز در رثای دو شاعر معاصر خود مرثیه‌هایی به‌زبان پارسی سرود. همچنین فردوسی در رثای فرزند از دست داده‌ی خویش در شاهنامه، مرثیه سروده است.[۹] در دوران صفویه با رسمی‌شدن مذهب شیعه در ایران، مرثیه‌سرایی از رونق بیشتری برخوردار شد.[۱۰]

در حوزه مرثیه‌های آئینی، کهن‌ترین مرثیه را به سال‌های 906-910ق نسبت داده‌اند، زمانی‌که اولین مرثیه مذهبی را ملاحسین واعظ کاشفی در «روضة الشهدا» سرود. همچنين شاعراني از سدة 9ق مانند كمال غياث‌الدين شيرازي، بابا سودايي ابيوردي، تاج‌الدين حسن توني، ابن‌حسام قهستاني، خواجه اوحد سبزواري، ‌لطف‌الله نيشابوري و كاتبي ترشيزي به واقعة كربلا پرداخته و در سوگ امام حسین سروده‌اند. مشهورترین شاعر مرثیه‌سرا، محتشم کاشانی است که فن مرثيه‌سرایی را به کمال رسانید. 12 بند وی از معروف‌ترین مرثیه‌های فارسی است.[۱۱] میرزا رحیم یغما نیز تحولی در مرثیه ایجاد کرد و نوعی تازه از مراثی را که شبیه سروده‌های ملی بود، بنیان نهاد. وی از اولین کسانی بود که از مرثیه در قالب نوحه، برای سینه‌زنی و یا سنگ‌زنی استفاده کرد.[۱۲] صباحی بیدگلی، صبا کاشانی، وصال شیرازی، سروش اصفهانی و قاآنی نیز در رثای امام حسین مرثیه‌هایی زیبا سرودند.[۱۳] شاعران معاصر مانند نورالله عمان سامانی، میرزا محمدتقی خیّر، ملک‌الشعرای بهار، جلال‌الدین همایی و محمدحسین شهریار نیز در سوگ امام حسین، اشعاری سروده‌اند.[۱۴]

انواع مرثیه

مرثیه‌ها به پنج دسته، تقسیم می‌شوند:

1. مرثیه‌های درباری؛ برخی از شاعران، در مرگ سلاطین یا عزیزان آن‌ها مرثیه می‌سرودند. مانند اشعار اثیرالدین اخسیکتی در سوگ مادر سلطان ارسلان، مرثية فرّخي در رثاي سلطان محمود و سوگ‌نامة معزّي در رثاي ملكشاه و خواجه نظام‌الملك. سعدی نیز مرثیه‌ای برای سعد بن ابوبکر (شاهزاده ناکام سلغری) سروده است.

2. مرثیه‌های شخصی؛ که برخی در سوگ عزیزان خود سروده‌اند. این دسته از مراثی را از جمله‌ی پُراحساس‌ترین و شورانگیزترین مرثیه‌های ادب فارسی می‌دانند. مرثیه‌ی کمال‌الدین اسمعیل در سوگ پدرش و مراثي خاقاني در مرگ فرزندش از مشهورترين مراثي فارسي به‌شمار مي‌رود.[۱۵] مرثیه‌ی معروف فردوسی در رثای تنها فرزند 37 ساله خود را می‌توان از قدیمی‌ترین مراثی فارسی دانست.

جوان را چو شد سال بر سی و هفت *** نه بر آرزو یافت گیتی برفت

همی بود همواره با من درشت *** برآشفت و یکباره بنمود پشت

برفت و غم و رنجش ایدر بماند *** دل و دیده‌ی من به خون در نشاند

کنون او سوی روشنایی رسید *** پدر را همی جای خواهد گزید[۱۶]

3. مرثیه‌های مذهبی؛ که عموما در سوگ پیشوایان مذهبی، امامان و بزرگان دینی است؛ مانند قصیده قوامی رازی درباره وقایع کربلا. این نوع مرثیه، قدمت چندانی ندارد و با رسمیت یافتن مذهب شیعه در ایران رایج شده است.

باز این چه شورش است كه در خلق عالم است *** باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است كز زمین *** بى نفح صور خاسته تا عرش اعظم است[۱۷]

4. مرثیه‌های فلسفی؛ برخی از شاعران مانند خیام، احساسات تأثیربرانگیز خود درباره مسائلی مانند مرگ و زندگی، افسوس بر کوتاهی عمر و سپری‌شدن عمر به غفلت را در قالب مرثیه سروده‌اند.[۱۸]

5. مرثیه‌های اجتماعی؛ این‌گونه مراثی که موضوعات اجتماعی را مورد توجه قرار می‌دهند به «مرثیه‌های وطنی» معروف هستند و از جنبش مشروطیت پا گرفتند. در این دوره، مضامینی مانند وطن و آزادی در شعر ظهور یافت.

تفاوت مرثیه و مقتل

مرثیه بر خلاف مقتل، توجه کمتری به ذکر جزئیات حوادث تاریخی دارد و تمرکز بیشتری بر جنبه‌های برجسته و نمایان وقایع و استفاده از جملات احساسی و عاطفی دارد. به‌همین دلیل، مرثیه، ویژگی‌های نیمه‌نمایشی بارزی دارد.[۱۹]

مرثیه در ادبیات فارسی

مرثیه از دیرباز میان ایرانیان رواج داشته و اين اصطلاح همواره در ادبیات عامه و اشعار و نوشته‌های خواص جای داشته است؛ برای مثال مولانا، در مثنوی معنوی از این واژه استفاده کرده است:

چیست نام و پیشه و اوصاف او *** تا بگویم مرثیه ز الطاف او

مرثیه سازم که مردم شاعرم *** تا از اینجا برگ و لالنگی برم[۲۰]

پانویس

  1. ميرصادقی، واژه‌نامة هنر شاعري، 1373ش، ص238.
  2. شهيدي، تعزيه و تعزيه‌خواني، 1380ش، ص507؛
    شهرياري، كتاب نمايش، 1365ش، دفتر اول، ص270.
  3. شميسا، انواع ادبي، 1381ش، ص236.
  4. فرهنگ بزرگ سخن، ج7، 1381ش، ص6857.
  5. دايرةالمعارف فارسي، به‌سرپرستي غلام‌حسين مصاحب، ج2، 1381ش، ص2738.
  6. رزمجو، انواع ادبي و آثار آن در زبان فارسي، 1370ش، ص99.
  7. تعزیه‌ی «نيايش و نمايش در ايران»، 1367ش، ص273 و 273.
  8. امامي، مرثيه‌سرايي در ادبيات فارسي ايران، 1369ش، ص18-24.
  9. رادفر، چند مرثيه از شاعران پارسي‌گوي، 1379ش، ص10 و 11.
  10. ميرصادقی، واژه‌نامة هنر شاعري، 1373ش، ص238.
  11. آرين‌پور، از صبا تا نيما، ج1، 1350ش، ص7.
  12. آرين‌پور، از صبا تا نيما، ج1، 1350ش، ص109 و 117.
  13. افسري كرماني، نگرشي بر مرثيه‌سرايي در ايران، 1381ش، ص110 و 112.
  14. اصيل، «مرثيه»، 1376ش، ص1242 و 1243.
  15. امامي، مرثيه‌سرايي در ادبيات فارسي ايران، 1369ش، ص49-56.
  16. فردوسی، شاهنامه، بخش38، ابیات8-11، سایت گنجور.
  17. «دوازده بند محتشم کاشانی»، وب‌سایت تبیان.
  18. رادفر، چند مرثيه از شاعران پارسي‌گوي، 1379ش، ص11.
  19. افسري كرماني، نگرشي بر مرثيه‌سرايي در ايران، 1381ش، ص507.
  20. مولانا، مثنوی معنوی، دفتر ششم، بخش23، بیت11 و 12، سایت گنجور.

منابع

  • آرين‌پور، يحيي، از صبا تا نيما، تهران، شركت سهامي كتاب‌هاي جيبي، چ1، 1350ش.
  • اصيل، «مرثيه»، ‌فرهنگ‌نامة ادبي فارسي، به‌سرپرستي حسن انوشه، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‌، چ1، 1376ش.
  • افسري كرماني، عبدالرضا، نگرشي بر مرثيه‌سرايي در ايران، تهران، اطلاعات، چ1، 1381ش.
  • امامي، ‌نصراله، مرثيه‌سرايي در ادبيات فارسي ايران، ‌تهران، دفتر مركزي جهاد دانشگاهي، 1369ش.
  • تعزیه‌ی «نيايش و نمايش در ايران»، گردآورنده پتر جي، چلكووسكي، ترجمة داود حاتمي، تهران، علمي و فرهنگي، چ1، 1367ش.
  • دايرةالمعارف فارسي، به‌سرپرستي غلام‌حسين مصاحب، تهران‌، شركت سهامي كتا‌ب‌هاي جيبي، چ3، 1381ش.
  • «دوازده بند محتشم کاشانی»، وب‌سایت تبیان، تاریخ بارگذاری: 1 بهمن 1385ش.
  • رادفر، ابوالقاسم، چند مرثيه از شاعران پارسي‌گوي، تهران، اميركبير، 1379ش.
  • رزمجو، حسين، انواع ادبي و آثار آن در زبان فارسي، مشهد، آستان قدس رضوي، چ1، 1370ش.
  • شميسا، سيروس، انواع ادبي، ‌ويرايش سوم، تهران، فردوس، چ9، 1381ش.
  • شهرياري، خسرو، كتاب نمايش، تهران، اميركبير، چ1، 1365ش.
  • شهيدي، عنايت‌الله، تعزيه و تعزيه‌خواني، تهران، دفتر پژوهش‌هاي فرهنگي، چ1، 1380ش.
  • فردوسی، شاهنامه، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 25 آبان 1400ش.
  • فرهنگ بزرگ سخن، به‌سرپرستي حسن انوري، تهران، سخن، ج7، 1381ش.
  • ميرصادقي (ذوالقدر)، ميمنت، واژه‌نامة هنر شاعري، تهران، مهناز، 1373ش.
  • مولانا، مثنوی معنوی، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 25 آبان 1400ش.