معارف در افغانستان

از ویکی‌زندگی

معارف در افغانستان؛ سیستم آموزشی و تعلیم و تربیت در افغانستان.
واژه‌ی عربی «معارف»، به‌معنای دانش‌ها، شناخت‌ها و اشخاص معروف است. این اصطلاح، در فرهنگ گذشتۀ ایرانیان و در فرهنگ کنونی جامعۀ افغانستان به وزارت یا ساختار آموزش و پرورش، اطلاق می‌شود.[۱]

تاریخچه

آموزش در افغانستان تا اواخر قرن نوزده میلادی، به‌صورت سنتی و در مساجد، مکتب‌خانه‌ها و مدرسه‌های علمیه انجام می‌شد.[۲] آموزش رسمی و دولتی، در زمان امیر شیرعلی‌ (1867-1879م)، پادشاه وقت افغانستان، بنیان‌گذاری شد. یکی از اقدامات مهم او بعد از به قدرت رسیدنش در سال 1867م، افتتاح دو باب مدرسه بنام مکتب حربیه در کابل بود. مکتب حربیه کابل دارای دو شعبه نظامی و ملکی (غیرنظامی) بود.[۳]

تحول در معارف افغانستان

بعد از امیر شیرعلی، امیر حبیب‌الله، در توسعه معارف افغانستان نقش‌آفرین بود. او با تاسیس مکاتب جدید از جمله لیسه (دبیرستان) حبیبیه، به توسعه و رشد آموزش و پرورش رسمی، رونق بخشید.[۴]
آموزش و پرورش در عصر امان‌الله (1919-1929م) توسعه و رشد بیشتر پیدا کرد. در این دوره 322 باب مکتب در تمام ولایات (استان‌ها) افغانستان فعال گردید.[۵] برخی از مشهورترین مدارس زمان امان‌الله، عبارت‌اند از: رشدیه جلال‌آباد؛رشدیه زراعت قندهار؛ رشدیه هرات؛ دارالمعلمین هرات؛ رشدیه مزار شریف؛ رشدیه قطغن؛ مکتب پلیس؛ مکتب موزیک؛ مرکز آموزش قالی‌بافی؛ مکتب ارچتکت؛ مکتب تدبیر منزل و مکتب طبّی.
بعد از سقوط حکومت امان‌الله در 1928م و روی کار آمدن حبیب‌الله کلکانی، معارف افغانستان دچار رکود شد.[۶]
در دوران نادرشاه و ظاهرشاه، آموزش و پرورش از حالت رکود خارج شد و زمانی که محمدهاشم خان صدراعظم افغانستان بود، دوره ابتدایی از پنج سال به چهارسال تقلیل پیدا کرد. تعداد مکاتب فعال در سراسر افغانستان به 346 باب و تعداد کل شاگردان به 93000 نفر رسید.[۷]
در دورۀ صدراعظمی هاشم‌خان، تعلیمات (آموزش) ابتدایی اجباری شد و معارف در این دوره، رشد نسبتاٌ خوبی داشت.[۸]
در سال 1343ش قانون اساسی جدید تصویب شد. ماده سی‌وچهارم قانون اساسی، مربوط به معارف بود که در آن بر عدالت آموزشی برای اتباع کشور و گسترش متوازن تعلیم و تربیت تأکید شده بود. تعلیمات ابتدایی برای همه کودکان که دست‌رسی به وسایل آموزش داشتند، اجباری گردید.[۹]
در زمان داود خان، نظام آموزش و پرورش، تغییر پیدا کرد. دوره ابتدایی از شش سال به هشت سال تغییر کرد و سن قانونی برای ورود به دوره ابتدایی شش یا هفت سالگی اعلام شد.
در تغییرات صورت گرفته، دوره متوسطه حذف شد و دوره لیسه که قبلا سه سال بود، چهار ساله شد.[۱۰]

ماهیت و اهداف معارف افغانستان در نظام کمونیستی

بعد از کودتای هفت ثور (اردیبهشت) 1357ش و حاکمیت کمونیست‌ها، تغییرات زیادی در اهداف اساسی و اصلی معارف به وجود آمد. کنکور بعد از صنف (پایه) هشت که از زمان داود مقرر شده بود، حذف گردید.[۱۱] تربیت جوانان با روحیه انقلابی، وطن‌پرستی، مشارکت فعال و آگاهانه در تحولات روزمره جامعه، دفاع از تحولات کشور، تقویت احساس وفاداری به اصول حزب دموکراتیک خلق افغانستان و آمادگی به دفاع از میهن و دست‌آوردهای انقلاب، آماده ساختن اشخاص ورزیده و سازندگان جامعه‌ی نوین دموکراتیک، تربیت شاگردان برای کارهای حرفه‌ای و اجتماعی، پرورش سطح آگاهی آن‌ها به‌صورت دموکراتیک، تأمین ارتباط پروسه تعلیم و تربیت با جامعه‌ی دموکراتیک و تربیت شاگردان با روحیه‌ای احترام به موازین اخلاقی و سنن پسندیدۀ مردم و همچنین آماده ساختن آن‌ها با روحیه وحدت ملی و وفاداری به ایده‌آل‌های پیشرفت و همبستگی اجتماعی از اهداف اساسی و اصلی معارف در نظام کمونیست‌ها ذکر شده بود.
در سال 1370ش که آخرین سال حکومت حزب دموکراتیک خلق بود، تعداد کل دانش‌آموزان دورۀ ابتدایی 628000 نفر بود که از آن میان، 212000 نفر آن‌ها را دختران تشکیل می‌دادند که در 577 باب مکتب ابتدایی، مشغول تحصیل بودند.[۱۲]

معارف در عصر مجاهدین

بعد از سقوط حکومت کمونیستی و تسلط مجاهدین بر کشور، نظام آموزش با چالش بزرگ مواجه گردید؛ چون جنگ‌های داخلی که قبلاً در ولایات (استان‌ها) بود به کابل کشیده شد و بخش‌های مختلف پایتخت در اداره گروهای خاص قرار گرفت و جنگ صدمات زیاد بر معارف وارد کرد. بسیاری از مدارس و مکاتب، محل استقرار گروهای نظامی شد. در بسیاری از محلات پایتخت، زمینه تحصیل به علت ناامنی و جنگ، از بین رفت. بر اساس گزارش وزارت معارف در سال 1374ش در اثر جنگ‌های کابل در حدود 60 درصد ساختمان مکاتب و مؤسسات آموزشی وتحصیلی نابود شد و در سایر ولایات حدود 70 درصد مکاتب ویران گردید.[۱۳]

معارف در دورۀ نخست طالبان

با ظهور طالبان، معارف دچار تغییر اساسی شد و مکاتب متوسطه (ابتدایی) و لیسه (دبیرستان) در ولایات قندهار، هلمند، زابل و غزنی، تعطیل شد. استدلال آن‌ها این بود که تعلیم یک امر اضافی است وشرکت در جهاد، در اولویت قرار دارد. طالبان بعد از تسلط بر کابل در پاییز 1375ش، قانون مبسوط و مفصلی دربارۀ معارف تصویب و ابلاغ کرد؛ اما در عمل، تحصیل زنان و دختران را در افغانستان ممنوع اعلام کرد. [۱۴]

ماهیت و اهداف معارف افغانستان در دوران پساطالبان

بعد از شکست طالبان در سال 1380ش، آموزش، محور توجه دولت جمهوری اسلامی افغانستان قرار گرفت. قانون اساسی، آموزش اساسی از صنف (کلاس) اول تا صنف نهم برای همه اطفال در سراسر افغانستان را اجباری اعلام کرد و آموزش از دوران مکتب تا دوره لیسانس رایگان شد.[۱۵] در قانون اساسی، به محو بی‌سوادی، بهبود آموزش زنان و تحصیلات خصوصی برای اولین بار در افغانستان تأکید شد.[۱۶] در قوانین معارف جدید افغانستان نیز بر آموزش ارزش‌های اسلامی در جهت صلح، ترویج حقوق بشر، تعهد به وحدت ملی، انتقال دانش برای ساختن افراد ایده‌آل برای زندگی اجتماعی، آموزش شهروندی مسئول، تقویت خلاقیت در دانش آموزان و ترویج فرهنگ صلح، توجه صورت گرفت.[۱۷]

ساختار معارف افغانستان

آموزش و پرورش در افغانستان در دو بخش تعلیمات اساسی و تعلیمات ثانویه صورت می‌گیرد.
تعلیمات اساسی؛ این دوره صنف (کلاس) اول تا نهم را در بر می‌گیرد.[۱۸] کودکان، از سن شش تا نه سالگی به طور اجباری شامل مکاتب دوره تعلیمات اساسی می‌شوند.[۱۹]
تعلیمات ثانویه؛ این دوره شامل صنف‌های دهم، یازدهم و دوازدهم است.[۲۰]
تعلیمات ثانویه از نظر رشته و ماهیت آموزشی، شامل دوره‌های تعلیمات اسلامی[۲۱] و تعلیمات تخنیکی- مسلکی، حرفوی (فنی و حرفه‌ای) و هنری می‌شود.[۲۲]

پانویس

  1. دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه معارف.
  2. دولت‌آبادی، بصیراحمد؛ شناسنامه افغانستان، 1382ش، ص476.
  3. دولت‌آبادی، شناسنامه افغانستان، 1382ش، ص476.
  4. امینی، «سیر تاریخی تعلیم و تربیت در افغانستان»، 1391ش، ص130.
  5. امینی، «سیر تاریخی تعلیم و تربیت در افغانستان»، 1391ش، ص131.
  6. امینی، «سیر تاریخی تعلیم و تربیت در افغانستان»، 1391ش، ص133.
  7. امینی، «سیر تاریخی تعلیم و تربیت در افغانستان»، 1391ش، ص132.
  8. امینی، «سیر تاریخی تعلیم و تربیت در افغانستان»، 1391ش، ص135.
  9. سعیدی، «تاریخچه معارف افغانستان»، وبلاگ اندیشمندان افغانستان، آبان 1388ش.
  10. سعیدی، «تاریخچه معارف افغانستان»، وبلاگ اندیشمندان افغانستان، آبان 1388ش.
  11. امینی، «سیر تاریخی تعلیم و تربیت در افغانستان»، 1391ش، ص130.
  12. امینی، «سیر تاریخی تعلیم و تربیت در افغانستان»، 1391ش، ص137.
  13. امینی، «سیر تاریخی تعلیم و تربیت در افغانستان»، 1391ش، ص145.
  14. امینی، «سیر تاریخی تعلیم و تربیت در افغانستان»، 1391ش، ص145.
  15. «قانون اساسي نافذ افغانستان»، سایت وزارت عدلیه، تاریخ بازدید: مهر 1401.
  16. «قانون اساسي نافذ افغانستان»، سایت وزارت عدلیه، تاریخ بازدید: مهر 1401.
  17. «مجموعه قوانین افغانستان-9»، کابل، 1388ش، ص93-96.
  18. «مجموعه قوانین افغانستان-9»، کابل، 1388ش، ص104.
  19. «مجموعه قوانین افغانستان-9»، کابل، 1388ش، ص95-98.
  20. «مجموعه قوانین افغانستان-9»، کابل، 1388ش، ص107.
  21. «مجموعه قوانین افغانستان-9»، کابل، 1388ش، ص109.
  22. «مجموعه قوانین افغانستان-9»، کابل، 1388ش، ص111.

منابع

  • قرآن کریم
  • امینی، علی‌مدد، «سیر تاریخی تعلیم و تربیت در افغانستان»، در مجله سیمای تاریخ، شماره 5 و 6، بهار و تابستان 1391ش.
  • دولت‌آبادی، بصیراحمد؛ شناسنامه افغانستان، تهران، عرفان، چاپ دوم، 1382ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
  • سعیدی، علی‌جان، «تاریخچه معارف افغانستان»، وبلاگ اندیشمندان افغانستان، تاریخ درج مطلب: آبان 1388ش.
  • «مجموعه قوانین افغانستان-9»، کابل، وزارت عدلیه جمهوری اسلامی افغانستان، 1388ش.
  • «مساجد در افغانستان، کارکردها و ویژگی‌ها»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: مرداد 1382ش.
  • «معرفی سیستم آموزش غیررسمی، تعلیمات علوم دینی در مساجد»، روزنامه انیس، تاریخ درج مطلب: 1 عقرب 1389ش.