مهاجرت هزاره‌ها

از ویکی‌زندگی

مهاجرت هزاره‌ها؛ خروج ارادی یا جبری هزاره‌ها از زیست‌بوم خود برای رسیدن به زندگی بهتر.

مهاجرت هزاره‌ها، از مسائل مهم سیاسی و اجتماعی یک‌ونیم قرن اخیر تاریخ افغانستان بوده و پیامدهای اجتماعی، جمعیت‌شناختی، روان‌شناختی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی زیادی در پی داشته است. هزاره‌ها گاه تحت فشارهای سیاسی و تحولات کلان، و گاه با اختیار، برای رسیدن به زندگی بهتر و دلخواه، به مهاجرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای روی آورده‌اند.

مفهوم‌شناسی

مهاجرت در لغت به‌معنی ترک کردن دوستان و خویشاوندان، فرار از جایی به‌جای دیگر بر اثر ظلم و ترک دیارکردن و اقامت در مکان دیگر است.[۱] در اصطلاح، مهاجرت به‌فرایند حرکت ارادی یا اجباری یک فرد یا گروهی از انسان‌ها از مکانی به مکان دیگر به‌قصد سکونتس موقت یا دائم، اطلاق می‌شود.[۲] مفهوم مهاجرت هزاره‌ها، به پدیدۀ جابه‌جایی این قوم براثر ناامنی و جنگ‌های طولانی، جنگ داخلی و نبود اشتغال در افغانستان اشاره دارد.[۳]

معرفی

هزاره‌ها، از اقوام بزرگ و فارسی‌زبان افغانستان است که به‌نظر خاورشناسان، از بومیان این سرزمین بوده و أکثر آنها پیرو مذهب شیعۀ اثناعشری و برخی از آنها حنفی‌مذهب و ‌شماری نیز پیرو اسماعیلیه هستند. جمعیت قابل‌توجه این قوم به‌دلیل سیاست قوم‌زدایی و تبعیض مذهبی امیرعبدالرحمان خان، در سال‌های 1275-1280ش مجبور به‌ مهاجرت در کشورهای مختلف جهان شدند. این قوم، در حال‌حاضر گرو‌ه‌های بزرگی را در کشورهای مختلف جهان تشکیل می‌دهند.[۴]

تاریخچه

مناطق ‌هزاره‌نشین تا پیش از تسلط عبدالرحمن، ساختار فئودالی داشت[۵] و تهاجم نیروهای عبدالرحمن به مناطق هزاره‌نشین، موجب تغییر سبک زندگی هزاره‌ها شد. سرزمین‌های هزاره‌ها، پیوسته مورد حمله و اشغال کوچی‌های افغان (پشتون) قرار گرفت. این سیاست‌ قومی، موجب کوچک‌شدن قلمرو هزاره‌جات و نیز مهاجرت هزاره‌ها به مناطق و شهرهای دیگر شد.[۶] گروه‌های بزرگی از آنان، به‌مناطق همجوار و کشورهای همسایه از جمله به ایران و هند بریتانیایی، سرزمین‌های اشغالی روسیۀ ‌تزار در آسیای میانه مهاجرت کردند[۷] و همچنین در فرایند زمان و تحولات بعدی تعدادی از هزاره‌ها به عراق، سوریه، استرالیا، سوئد، انگلیس، کانادا، اتریش، آلمان، ترکیه، اندونزی، ایالات‌متحده ‌آمریکا و هلند، مهاجر شدند.[۸]

عوامل مهاجرت

مهمترین عواملی که باعث مهاجرت هزاره‌ها شد، عبارتند از:

  1. اختناق شدید دینی و سیاسی؛ حاکمان افغانستان از بدو تأسیس این کشور برای رسیدن به اهداف خود، بسیاری از آگاهان دینی و پیروان یک مذهب را نابود و حذف می‌کردند.[۹] همچنین برخی از حاکمان، مبارزۀ شدیدی را با دین و آموزه‌های مذهبی آنها، آغاز کردند و نمادهای کمونیستی را جایگزین نمادهای اسلامی کردند.[۱۰] در چنین جامعه‌ای فرصت زندگی و دین‌داری از مردم سلب شده بود و نجات‌یافتگان از کشتارهای رژیم کمونیستی، چاره‌ای جز مهاجرت نداشتند و بسیاری از هزاره‌ها، مسیر ایران را انتخاب کردند.[۱۱]
  2. حفظ مذهب؛ حضور ارتش شوروی در افغانستان سبب شد که جمع زیادی از هزاره‌ها به-خاطر حفظ مذهب خود به کشورهای همسایه از جمله ایران مهاجرت کنند. همچنین در پی درگیرهایی که با بمباران شهرها و روستاهای زیادی مورد حمله قرار می‌گرفت، گروه‌های بیشتری از هزاره‌ها به‌خاطر از دست دادن فرصت‌های زندگی خود راه مهاجرت را در پیش گرفتند.[۱۲]
  3. جنگ و فشارهای داخلی؛ در دورۀ جنگ‌های داخلی و سلطۀ طالبان، مهاجرت‌گروهی هزاره‌ها، شدت گرفت. با درگیری‌های داخلی که در دورۀ مجاهدین آغاز شد، بیش از 30 هزار کشته و 500 هزار آواره بر جای گذاشت. هزاره‌ها در دو مرحله روی کارآمدن گروه طالبان در افغانستان، برای زنده ماندن مجبور به مهاجرت شدند.[۱۳] جابجایی‌های ناشی از ناامنی و تسلط گروه‌های افراطی و هجوم سیل‌آسای کوچی‌ها در سال‌های اخیر، برخی عوامل این نوع مهاجرت است.[۱۴]

انواع مهاجرت

الف) مهاجرت داخلی

این نوع مهاجرت عبارت است از جابجایی از یک منطقه به منطقۀ دیگر در داخل کشور که در زمان عبدالرحمان، نادرشاه و حاکمان بعدی صورت گرفته است[۱۵] مانند مهاجرت هزاره‌های ارزگان و یا بهسود از سرزمین‌های اصلی خود.[۱۶]

ب) مهاجرت خارجی

مهاجرت خارجی هزاره‌ها پس از نسل‌کشی عبدالرحمن آغاز شد و تا کنون ادامه دارد. در موج جدید مهاجرت اکثریت هزاره‌های مهاجر را نخبگان سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تشکیل می‌دهند. از1400ش و بعد از فروپاشی نظام‌ جمهوری اسلامی افغانستان، موج مهاجرت نخبگان علمی، هنری و اقتصادی کشورهای دیگر رو به افزایش بوده است[۱۷]

ج) مهاجرت اجباری

بنا به گزارش مورخان، بزرگترین مهاجرت اجباری یا غصب زمین هزاره‌ها بعد از نسل‌کشی در ولایت ارزگان مرکز قدرت هزاره‌ها بوده، رخ ‌داده است. ارزگان دارای هزار قلعه بوده است.[۱۸] علاوه‌بر هزاره‌های ارزگان، هزاره‌های ولایت غزنی، غور و بامیان نیز حق انتخاب نداشتند و به ترک سرزمین خود مجبور و مهاجر شده‌اند.[۱۹]

د) مهاجرت اختیاری

مهاجرت خودخواستۀ ‌داخلی که در یک صدسال گذشته اتفاق افتاده است و مردم به‌شکل اختیاری به‌دلایل گوناگون به ‌شهرهای دیگر مهاجرت کردند که حتی مناطق مرکزی به‌عنوان جغرافیایی هزاره‌ها به ‌خطر افتاده و خالی از سکنه شده ‌است.[۲۰]

پراکندگی جمعیت هزاره‌های مهاجر

هزاره‌ها به‌دلیل وضعیت‌سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناپایدار افغانستان و احساس ناامنی به قاره‌ها و کشورهای مختلف جهان، مهاجرت کرده‌ و پراکندگی آن به شکل زیر است: کویتۀ پاکستان بیش از یک میلیون هزاره؛ ایران تا سال ۲۰۱۴م بیش از یک میلیون؛ آلمان تا سال 2015م حدود 40 هزار؛ ترکیه تا سال 2016م، حدود 46 هزار؛ اتریش تا سال 2015م، حدود 22 هزار؛ استرالیا تا سال 2016م حدود 22 هزار (آنها سازمانی به‌نام «شورای هزاره‌های استرالیا» ایجاد کرده‌اند)؛ سوئد حدود 50 هزار؛[۲۱] سوریه تا سال 2015م حدود 14 هزار؛ بریتانیا تا سال 2015م حدود 12هزار؛ ایالات‌متحده آمریکا حدود 10 هزار؛ هلند حدود 9 هزار؛ کانادا بیش از 4 هزار؛[۲۲] دانمارک تا سال ۲۰۱۵م بیش از 5 هزار.[۲۳]

این آمار از توزیع و پراکندگی جمعیت هزاره‌های مهاجر در سراسر جهان تا سال 2015-2016م است؛ اما بیش‌ترین مهاجرت هزاره‌ها در سال 2021م به بعد انجام ‌شده است. پس از سقوط نظام جمهوری اسلامی افغانستان، مهاجرت هزاره‌ها به‌سمت کشورهای همجوار، اروپا و آمریکا افزایش‌ یافته است.[۲۴]

پیامدهای مهاجرت

پدیدۀ مهاجرت موجب تغییر و تنوع در بخشی از سبک ‌زندگی مردم هزاره شده است؛ زیرا آنها در جوامع مختلف با فرهنگ‌های گوناگون زندگی کرده و در فرایند وفق‌دادن خود با فرهنگ جامعۀ میزبان، برخی از آداب و رسوم، نحوۀ پوشش، رژیم غذایی، مهمان‌داری و آیین ازدواج آنها دست‌خوش تغییر شده است.[۲۵] همچنین مهاجرت موجب افزایش سطح سوادی و آگاهی این مردم شده است. برای مثال، در دورۀ جمهوریت، بسیاری از تحصیل‌کردگان مهاجر هزاره، در عرصه‌های سیاسی، آموزشی، هنری و فرهنگی، وارد ساختار سیاسی افغانستان شدند و به‌عنوان کادر متخصص در مؤسسات آموزش عالی افغانستان نقش ایفا کردند.[۲۶] زنان مهاجر نیز در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و هنری وارد کار شدند.[۲۷]

پانویس

  1. . دهخدا، لغت‌نامه، 1377ش، ج14، ص2162.
  2. . جمشیدیها و عنبری، «تعلقات اجتماعی و اثرات آن بر بازگشت مهاجران افغانی»، 1383ش، ص48.
  3. . بختیاری، شیعیان افغانستان، 1385ش، ص120.
  4. . بختیاری، شیعیان افغانستان، 1385ش، ص120.
  5. . پولادی، هزاره‌ها، ۱۳۸۷ش، ص۴۵۶.
  6. . موسوی، هزاره‌های افغانستان، ۱۳۸۶ش، ص۱۰۰.
  7. . موسوی، هزاره‌های افغانستان، ۱۳۸۶ش، ص۱۸۸–۱۸۷.
  8. . پولادی، هزاره‌ها، ۱۳۸۷ش، ص۴۳۶ـ۴۳۵.
  9. . فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1374 ش، ج3، ص127.
  10. . فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1374 ش، ج3، ص127ـ130.
  11. . فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1374 ش، ج3، ص117.
  12. . طنین، افغانستان در قرن بیستم، 1384ش، ص297.
  13. . عرفانی، «مهاجرت؛ فرصت‌ها و چالش‌ها»، 1388ش، ص23.
  14. . احمدی رشاد، منزلت اجتماعی هزاره‌ها، 1402ش، ص427.
  15. . دولت‌آبادی، هزاره‌ها از قتل عام تا کتمان هویت، 1385ش، ص208.
  16. . عظیمی، «بررسی تاریخی تحولات سیاسی و اجتماعی ارزگان از برآمدن امیرعبدالرحمان تا برافتادن طالبان» (پایان‌نامه)، ۱۳۸۸ش، ص64.
  17. . «فرارمغزها، این‌بار از افغانستان»، وب‌سایت روزنامۀ اقتصادی تعادل.
  18. . خانوف، تاریخ ملی هزاره، 1372ش، ص73ـ72.
  19. . احمدی رشاد، منزلت اجتماعی هزاره‌ها، 1402ش، ص427.
  20. . احمدی رشاد، منزلت اجتماعی هزاره‌ها، 1402ش، ص427.
  21. . ضیایی ، هزاره‌ها در اسکاندیناوی، 1389ش، ص120.
  22. . محی‌الدین، عطارواله، ۲۰۰۳م، ص۷۸ـ۸۱.
  23. . ضیایی، هزاره‌ها در اسکاندیناوی، 1389ش، ص120.
  24. . «فرارمغزها، این‌بار از افغانستان»، وب‌سایت روزنامۀ اقتصادی تعادل.
  25. . محرابی، وضعیت زنان در دورۀ پس از طالبان، 1389ش، ج2، ص317.
  26. . عالمی، بررسی جامعه‌شناختی پیامدهای فرهنگی بازگشت مهاجران به افغانستان، ص219.
  27. . محمودیان، «مهاجرت افغان‌ها به ایران: تغییر در ویژگی‌های اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی و انطباق با جامعه مقصد»، 1386ش، ص58ـ57.

منابع

  • احمدی رشاد، عصمت‌الله، منزلت‌اجتماعی هزاره‌ها، قم، صبح امید، 1402ش.
  • بختیاری، محمدعزیز، شیعیان افغانستان، قم، مؤسسۀ شیعه‌شناسی، 1385ش.
  • پولادی، حسن، هزاره‌ها، ترجمۀ علی عالمی کرمانی، تهران، عرفان، ۱۳۸۷ش.
  • تیمورخانوف، تاریخ ملی هزاره، ترجمۀ عزیز طغیان، قم، اسماعیلیان، 1373ش.
  • جمشیدیها، غلامرضا و عنبری، موسی، «تعلقات اجتماعی و اثرات آن بر بازگشت مهاجران افغانی»، نامۀ‌ علوم ‌اجتماعی، شماره 23، 1383ش.
  • دولت‌آبادی، بصیراحمد، شناسنامۀ احزاب و جريانات‌سياسي افغانستان، قم، مؤلف، 1371ش.
  • دولت‌آبادی، بصیراحمد، هزاره‌ها از قتل‌عام تا کتمان هویت، قم، مرکز نویسندگان افغانستان، 1385ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران، دانشگاه‌تهران، 1377ش.
  • ضیایی، محمدرضا، هزاره‌ها در اسکاندیناوی، کابل، مقصودی، 1389ش.
  • طنین، ظاهر، افغانستان در قرن بیستم، تهران، عرفان، 1384ش.
  • عالمی، محمدعیسی، بررسی جامعه‌شناختی پیامدهای فرهنگی بازگشت مهاجران به افغانستان، قم، جامعه المصطفی العالمیه، 1387ش.
  • عرفانی، محمد، «مهاجرت؛ فرصت‌ها و چالش‌ها»، قم، طرح نو، سال ششم، شمارۀ 22، 1388ش.
  • عظیمی، خان‌علی، «بررسی تاریخی تحولات سیاسی و اجتماعی ارزگان از برآمدن امیرعبدالرحمان تا برافتادن طالبان»، (پایان‌نامه)، ۱۳۸۸ش.
  • «فرار مغزها، این بار از افغانستان»، وب‌سایت روزنامۀ اقتصادی تعادل، تاریخ درج مطلب: 3 آبان 1394ش.
  • فرهنگ، سیدمحمدحسین، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی شیعیان افغانستان، قم، موسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1380ش.
  • فرهنگ، میرصدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، قم، محمدوفایی، 1374ش.
  • محرابی، سکینه، وضعیت زنان در دورۀ پس‌از طالبان، مجموعه مقالات همایش زنان در افغانستان؛ فرصت‌ها، چالش‌ها و راهکارها، قم، جامعۀ‌المصطفی، 1389ش.
  • محمودیان، حسن، مهاجرت افغان‌ها به ایران: تغییر در ویژگی‌های اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی و انطباق با جامعه مقصد، نامۀ‌ انجمن جمعیت‌شناسی ایران، سال دوم، شمارۀ 4، 1386ش.
  • موسوی، سیدعسکر، هزاره‌های افغانستان، ترجمۀ عزیز طغیان، قم، اشک یاس، ۱۳۸۶ش.