نشوز
این مقاله یک نوشتار توصیفی درباره یک آموزه دینی است و نمیتواند معیاری برای اعمال دینی باشد. برای اعمال دینی به منابع دیگر مراجعه کنید. |
نشوز؛ انجام ندادن وظایف الزامی زناشویی
مفهومشناسی نشوز
نُشوز از ریشه عربی «نَشَزَ» بهمعنای زمین بلند و مرتفع گرفته شده است.[۱] زمانی که میگویند «نَشَزَ فلان» یعنی فلانی قصد برتری بر دیگران دارد.[۲] در قرآن کریم این واژه یکبار در آیۀ 34 سورۀ نساء برای نشوز زن و بار دیگر در آیۀ 128 همین سوره برای نشوز شوهر آمده است. زن وقتی نشوز میکند یعنی بر ضد همسرش برمیخیزد و از او نافرمانی میکند و مرد ناشز ستمگر، کتکزن و زیانرساننده است.[۳]
نشوز در اصطلاح محدثان و مفسران
هر یک از علمای فریقین با تمسک به سخنان امامان معصوم علیهمالسلام و صحابه و تابعان، سویههای گوناگونی از مفهوم نشوز را دریافتهاند که در ادامه به آنها اشاره میشود:
عدم تمکین زن در بستر
امام باقر علیهالسلام نشوز زن را بهمعنای دوری از همبستری با شوهر معنا کرده است.[۴] امام صادق علیهالسلام نیز آن را بهمعنای عدم اطاعت از شوهر در بستر دانسته است.[۵]
سرکشی و سرپیچی از وظایف
برخی از مفسران قرآن، نشوز را بهمعنای عصیان و سرکشی از اطاعت گرفتهاند.[۶] در این میان ملافتحالله کاشانی آن را بهصورت عام در خصوص زوجین دانسته و نشوز را بهمعنای سرکشی در چیزی که به آنها واجب باشد، معنا کرده است.[۷]
سبک شمردن حق همسر
برخی از مفسران نیز نشوز را در مورد حقوق شوهر بر زن دانستهاند؛ بدین صورت که اگر زن هر یک از این حقوق را سبک شمارد، مرتکب نشوز شده است.[۸]
دشمنی نسبت به شوهر
برخی علاوه بر بیان سرپیچی زن از شوهر، کینه و دشمنی نسبت به شوهر را نیز به این مفهوم افزودهاند.[۹]
نشوز در ادبیات فقیهان
نشوز در فقه بهمعنای روی برتافتن از انجام وظایف الزامی است.[۱۰] در ادبیات فقیهان به زنی که از انجام وظایف زناشویی نسبت به شوهرش، خودداری کند «ناشزة» و به مردی که از ایفای وظایف زناشویی نسبت به همسر خویش، خودداری کند «ناشز» گفتهاند. برای هریک از اینها مصادیقی نیز بیان شده است که در ذیل خواهد آمد.[۱۱]
نشوز زن
در بیان فقیهان نیز همچون محدثان، سرکشی زن از تکالیف واجب وی نسبت به شوهر نشوز خوانده شده است که مصادیق آن را میتوان در عدم تمکین، عدم ازالۀ هر آنچه که تنفر مرد را برمیانگیزاند، ترک نظافت، عدم آرایش دلخواه شوهر و خارج شدن از منزل بدون اجازۀ شوهر خلاصه کرد.[۱۲] گفتنی است که معناداری نشوز، تنها در حقوقِ واجب است؛ ازاینرو اگر زن کارهایی مانند نظافت منزل، آشپزی و خواستههای غیرجنسی مرد را انجام ندهد، ناشزه نامیده نمیشود.[۱۳]
نشوز مرد
نشوز مرد نیز شامل تعدی بر زن و نپرداختن حقوق واجب او همچون عدم پرداخت نفقه، ترک همخوابی واجب و مانند اینها است. در این مورد زن ابتدا به طلب حقوق خویش با پند و اندرز میپردازد، در مرحله بعد میبایست به حاکم شرع مراجعه کند و از آن طریق به احقاق حق خویش بپردازد. حاکم در ابتدا مرد را موعظه میکند و اگر این موعظه سود نکرد، به تعزیر او دستور میدهد و میتواند از دارایی مرد ولو با فروش آنها، نفقۀ زن را پرداخت کند.[۱۴]
پانویس
- ↑ فراهیدی، العین، 1409ق ، ج6، ص232؛ ابنمنظور، لسان العرب،1414ق، ج5، ص417.
- ↑ راغب اصفهانی، ، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، ص806.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، 1414ق، ج5، ص418.
- ↑ قمی، تفسير القمي، 1363ش، ج1، ص137.
- ↑ ابنبابویه، من لا يحضره الفقيه، 1413ق، ج3، ص521.
- ↑ فیض کاشانی، تفسير الصافي، 1415ق، ج1، ص448؛ ثعلبی، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، 1422ق، ج3، ص303.
- ↑ کاشانی، منهج الصادقين في إلزام المخالفين، 1413ق، ج3، ص19.
- ↑ ابنابیحاتم، تفسير القرآن العظيم، 1419ق، ج3، ص941.
- ↑ ابنکثیر، تفسير القرآن العظيم، 1419ق، ج2، ص257.
- ↑ علاسوند، زن در اسلام، 1397ش، ص269.
- ↑ مکارم شیرازی، احکام خانواده، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۲۱۹.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیلة، 1390ق، ج2، ص305.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیلة، 1390ق، ج2، ص305.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیلة،1390ق، ج2، ص306.
منابع
- قرآن کریم
- ابن ابى حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسير القرآن العظيم، رياض، مكتبة نزار مصطفى الباز، چ سوم، 1419ق.
- ابنبابویه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، بهتحقیق علیاکبر غفارى، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چ دوم، 1413ق.
- ابن كثير، اسماعيل بن عمر، تفسير القرآن العظيم، بیروت، دار الكتب العلمية، چ اول، 1419ق.
- ابنمنظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بهتحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دار الفكر و دار صادر، 1414ق.
- ثعلبى، احمد بن محمد، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بيروت، دار إحياء التراث العربي، چ اول، 1422ق.
- خمینی، سيد روحالله، تحرير الوسيلة، النجف الأشرف، دار الكتب العلمية، 1390ق.
- راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بهتحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دار الشامية، چ اول، 1412ق.
- علاسوند، فریبا، زن در اسلام، قم، هاجر، چ ششم، 1397ش.
- فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، قم، هجرت، 1409ق.
- فيض كاشانى، ملامحسن، تفسير الصافي، تهران، مكتبة الصدر، 1415ق.
- قمى، على بن ابراهيم، تفسير القمي، بهتحقیق طيب موسوى جزايرى، قم، دار الكتاب، چ سوم، 1363ش.
- كاشانى، فتحالله بن شكرالله، منهج الصادقين في إلزام المخالفين، تهران، اسلاميه، چ اول، 1413ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، احکام خانواده، قم، امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، چ دوم، ۱۳۸۹ش.