هزار و یک شب
هزار و یک شب؛ مجموعه داستانی از افسانههای کهن عامیانه
هزار و یک شب، نام مجموعه داستانی است که شامل افسانهها و قصههای عامیانه در رابطه با انسان، حیوان و موجودات تخیلی است. نام عربی این مجموعه «اَلفُ لَيْلَةٍ و لَيْلَه» و موضوع آن قصهسرایی شهرزاد (دختر وزیر) برای شهریار (از پادشاهان این مجموعه) است. بسیاری، کتاب هزار و یک شب را آیینهای برای نمایش چگونگی جهانیشدن فرهنگ ایرانی میدانند.[۱] بیشتر ماجراهای این قصهها، در فضای ایران باستان و بغداد رخ داده است. این مجموعه، شامل یک داستان دنبالهدار، 41 داستان بلند، 202 داستان کوتاه و دهها داستان خطی است.[۲]
پیشینه
خاستگاه مجموعهی داستانی هزار و یک شب را برخی هندوستان و برخی دیگر ایران میدانند.[۳] خاورشناسانی همچون دوهامر و سیلوستر دوساسی با تکیه بر اشارات مسعودی و ابنندیم[۴] منشأ این داستانها و افسانهها را ایران دانستهاند و نام افسون (افسانه) را بر آن گذاشتند.[۵] برخی دیگر، همچون علیاصغر حکمت بر این باورند که این کتاب در دورهی پیش از هخامنشیان در هند بهوجود آمده و قبل از حمله اسکندر به ایران، به زبان فارسی پهلوی برگردانده شده است. سپس، بعد از ظهور اسلام در ایران، از آنجاییکه بغداد بهعنوان مهد علم و ادب در جهان مطرح شده بود، این کتاب به زبان عربی ترجمه شد. بهرام بیضایی نیز با تکیه بر ایرانی بودن داستان اصلی این مجموعه یعنی قصهی خود شهرزاد، هزار و یک شب را دارای خاستگاه ایرانی دانسته است.[۶] وی معتقد است که هیچ نشانی از این کتاب در میان هندیان نمانده است در حالیکه نزد ایرانیان به دفعات به آن اشاراتی شده است.[۷]
داستان کتاب هزار و یک شب
شهریار و شاهزمان، دو برادر و پادشاه دو سرزمین نزدیک هستند که هر دو با خیانت همسرانشان روبهرو میشوند. شاهزمان از شدت نارحتی، سرزمین خود را ترک میکند و به برادرش پناه میآورد. اما شهریار، ناراحتی خود را بهگونهای دیگر بروز میدهد. او پس از کشتن همسر خائن خود، هر شب یکی از دختران سرزمیناش را به عقد خود درمیآورد و فردای آن شب به قتل میرساند. این روند چنان ادامه مییابد که در نهایت تنها دو دختر وزیر با نامهای شهرزاد و دنیازاد باقی میمانند. شهرزاد که دختر بزرگ است از پدر خود، که بسیار نگران است، میخواهد تا او را به عقد شهریار درآورد. شب اول فرا میرسد و شهرزاد از شهریار میخواهد که به رسم گذشته، برای خواهر خود آخرین قصه را بخواند تا او به خواب برود. شهریار با این درخواست موافقت میکند. جذابیت این داستان و نحوه تعریف کردن آن توسط شهرزاد چنان شهریار را مجذوب میکند که وی از شهرزاد میخواهد تا شبهای دیگر هم این داستانها را ادامه دهد[۸] و این قصهگویی هر شب ادامه پیدا میکند.
داستانهای این کتاب شامل موضوعات مختلفی از جمله طنز، تعالیم اخلاقی، آداب و سنن ملل مختلف، مشکلات اجتماعی، مسافرت و سیاحت است.
شکلگیری داستانها
هزار و یک شب را میتوان اثری جمعی دانست که چندین نویسنده، در گذر زمان، قصههای خود را بر این مجموعه اضافه کردهاند تا سرانجام به ثبات داستانی و توازن محتوایی رسیده است. داستانهای این مجموعه را میتوان در 4 گروه دستهبندی کرد:
- قصههایی با منشأ ایرانی و همریشه با داستانهای شاهنامه؛ این قصهها را میتوان از جمله کهنترین قصههای بهجامانده از این مجموعه داستان دانست. مداخله جنیان و پریان، تخیل، حلول و سخنگویی حیوانات از اصلیترین خصیصههای این گروه از قصهها است.
- حکایات؛ که آن را مرتبط با دوران هارونالرشید در بغداد میدانند. داستانهای عاشقانه و عامپسند از وقایعی که در زندگی مردم عادی ملموستر است در این گروه جمع شدهاند.
- قصههایی با عناصر خارقالعاده مانند قصههای سندباد که در بصره بهوقوع پیوسته است.
- قصههای شهری، که در قاهره پرداخته شدهاند. این دسته شامل حکایاتی است که بر ماجراجوییهای قهرمانان، صحنههایی از زندگی اعیان و اشراف و گوشههایی از کسب معاش سوداگران و پیشهوران تأکید دارد. البته قصه علاءالدین در این دسته، منشأ مراکشی دارد.[۹]
قصههای دیگری نیز در این مجموعه وجود دارد که نمیتوان آنها را در هیچ گروهی از گروههای مذکور جای داد و تنها قصههایی عامیانه هستند.
ترجمههای این مجموعه داستان
در قرن 3ق، متن فارسی این مجموعه داستان (با نام هزار افسان) به زبان عربی ترجمه شد و مورد اقبال بسیاری از عربزبانان قرار گرفت و منشأ داستانسراییهای بسیاری در این سبک و سیاق گردید، بهطوریکه چندین داستان دیگر به همین مجموعه اضافه شد. این مجموعه داستان، به دلیل زیبایی و گیرایی قصههای آن، به زبانهای مختلفی ترجمه شد؛ از جمله: زبان فرانسه (توسط آنتوان گلان که در 12 جلد صورت گرفت)، زبان آلمانی و زبان انگلیسی (توسط سر ریچارد برتون در 1885م).
عبداللطیف طسوجی تبریزی نیز این کتاب را در 1259ق به زبان فارسی ترجمه و اشعار فارسی سروش اصفهانی را جایگزین اشعار عربی این مجموعه کرده و به چاپ رسانید.[۱۰] نام «هزار و یک شب» را طسوجی بر این مجموعه نهاد که تا قبل از آن با نام «هزار افسان» معروف بود.
پانویس
- ↑ دالوند، «هماننديهاي قصهگويي شهرزاد و داستانسرايي حكيم نظامي»، 1383ش، ص35.
- ↑ طاهری، مقدمه هزار و یک روز: قصههای ایرانی، 1397ش، ص11.
- ↑ مصاحب، دايرةالمعارف فارسی، ج1، 1381ش، ص211.
- ↑ ستّاري، هزار و يكشب و افسانة شهرزاد، 1348ش.
- ↑ مارزولف، «رابطة بين هزار و يك شب و فرهنگ ايراني»، و زمستان 1383ش، ص7.
- ↑ بیضایی، شب هزار و یکم، چ4، 1388ش، ص10.
- ↑ بیضایی، هزار افسان کجاست؟، 1391ش، ص62 و 63.
- ↑ جلوه، «معرفی کتاب هزار و یک شب داستانهای کهن ایرانی»، وبسایت سبکتو.
- ↑ فرانسوا پتیس دلاکروا، جهان هزار و یک شب، 1388ش، ص10.
- ↑ مصاحب، دايرةالمعارف فارسی، ج1، 1381ش، ص211.
منابع
- بیضایی، بهرام، شب هزار و یکم، تهران، روشنگران، 1388ش.
- بیضایی، بهرام، هزار افسان کجاست؟، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، 1391ش.
- جلوه، شیوا، «معرفی کتاب هزار و یک شب داستانهای کهن ایرانی»، وبسایت سبکتو، تاریخ بازدید: 21 آبان 1400ش.
- دالوند، حميدرضا، «هماننديهاي قصهگويي شهرزاد و داستانسرايي حكيم نظامي»، فرهنگ مردم، شماره 11 و 12، 1383ش.
- ستّاري، جلال، هزار و يكشب و افسانة شهرزاد، تهران، بامداد، 1348ش.
- طاهری، رضا، در مقدمه هزار و یک روز: قصههای ایرانی، فرانسوا پتیس دلاکروا، تهران، نخستین، 1397ش.
- فرانسوا پتیس دلاکروا، جهان هزار و یک شب، گردآوری و ترجمه جلال ستاری، تهران، مرکز، 1388ش.
- مارزولف، اولريش، «رابطة بين هزار و يك شب و فرهنگ ايراني»، ترجمة جهانگير كازروني، فصلنامة فرهنگ مردم، سال 3ام، شماره11 و 12، پاييز و زمستان 1383ش.
- مصاحب، غلامحسين، دايرةالمعارف فارسی، تهران، فرانكلين، ج1، 1381ش.