ویس و رامین
ویس و رامین؛ منظومهای کهن و عاشقانه
این شاهکار عاشقانه اثری از فخرالدین اسعد گرگانی است که طی سالهای 442-447ق و در قالب مثنوی، سرگذشت دو جوان عاشق و دلداده را شرح میدهد. این کتاب مثنوی حاوی 9000 بیت است[۱] و در عهد سلجوقیان (طغرل اول) سروده شده است.[۲] نسخه اصلی این داستان عاشقانه به زبان پهلوی و در دورهی اشکانیان مطرح شده است.[۳] ویس و رامین برای نخستینبار در هندوستان و در سال 1865م به چاپ رسید. مجتبی مینوی نیز در سال 1314ش اولین نسخه از ویرایش علمی این اثر را منتشر کرد. محمدجعفر محجوب (1337ش)، ماگالی تودوا و الکساندر گواخاریا (دانشمندان گرجستانی در 1349ش) و محمد روشن (1377ش)، سه ویرایش دیگر روی این مجموعه بهانجام رساندند.[۴] فریده گلبو نیز این منظومه را به نثر فارسی امروزی درآورده است که در سال 1388ش به چاپ رسید.
ویس و رامین را سومین مثنوی بلند کهن و نخستین منظومه عاشقانه میدانند که هنوز بهصورت کامل باقیمانده است.[۵] این داستان کهن، بارها در اشعار بزرگانی چون نظامی، عطار، مولوی، خواجوی کرمانی، جامی و دیگران آمده و تأثیرگذار بوده است.[۶]
بیت معروفی از این منظومه که بر یک تکه کاغذ، ثبت شده، در موزهای در ژاپن نگهداری میشود. این تکهکاغذ یادگاری از یک فرد خارجی به یک راهب ژاپنی بوده است.
جهان خرمی با کس نماند *** فلک روزی دهد روزی ستاند[۷]
دیدگاه منتقدان درباره داستان ویس و رامین
بسیاری از منتقدان ادبی، مجموعه ویس و رامین را با داستان عاشقانه فرانسوی «تریستان وایزوت» که در قرن 12م سروده شده، همانند میدانند؛ در حالیکه، عدهای دیگر، تنها شباهت این دو اثر را سیر ماجرای آنها دانسته که تفاوتهای بسیاری را از نظر درونی و محتوایی دارند.[۸] از آنجا که این منظومه برگردانی از زبان پهلوی آن است، در پژوهش و نقد این اثر باید از فرهنگ آن روزگار نیز کمک گرفت تا بتوان معنای دقیق کلمات بهکار گرفته شده توسط شاعر را بهدرستی درک کرد.[۹] بهگفتهی دکتر اسلامی ندوشن، در این داستان ادبی و رئالیستی، دو جوان یکدیگر را دوست دارند تا از روشنی و نعمت حیات نصیبی برگیرند. حتی رنج و هجران نیز برای آن دو معنایی بهجز امید به شادی و وصال ندارد.[۱۰]
از آنجایی که این داستان در دوره ایران باستان رخ داده است، ماجرای یک مثلث عشقی را بیان کرده و در متن آن نیز از برخی رسوم منسوخشده ایران باستان مانند ازدواج با محارم سخن بهمیان آمده است. بههمین دلیل، این داستان در دوران پس از اسلام، از جمله داستانهایی است که ایرانیان به آن اقبالی خوش نشان نمیدهند و آن را با فرهنگ دینی خود ناسازگار میدانند.[۱۱]
پانویس
- ↑ مصاحب، دايرةالمعارف فارسي، چ2، ج2، 1381ش، ص3230.
- ↑ فروزانفر، تاريخ ادبيات ايران پس از اسلام تا پايان تيموريان، 1383ش، ص294.
- ↑ صفا، تاريخ ادبيات در ايران، چ6، ج1، 1347ش، ص132.
- ↑ هفتهنامه امرداد، 27 آبان 1391ش، ص4.
- ↑ محجوب، ويس و رامين، 1337ش، ص8.
- ↑ زرینکوب، با كاروان حله، چ10، 1376ش، ص82.
- ↑ فخرالدین اسعد گرگانی، ویس و رامین، نامه پنجم اندر جفا بردن از دوست، سایت گنجور.
- ↑ اسلاميندوشن، جام جهانبين، چ4، 1355ش، ص119.
- ↑ قريب، يادداشتهاي مينوي، چ1، 1375ش، ص6.
- ↑ اسلاميندوشن، جام جهانبين، چ3، 1355ش، ص382.
- ↑ «خلاصه داستان ویس و رامین به زبان ساده»، وبسایت ستاره.
منابع
- اسلاميندوشن، محمدعلي، جام جهانبين، تهران، توس، چ4، 2535/ 1355ش.
- «خلاصه داستان ویس و رامین به زبان ساده»، وبسایت ستاره، تاریخ بازدید: 20 ابان 1400ش.
- زرینکوب، عبدالحسین، با كاروان حله، تهران، علمي، چ10، 1376ش.
- صفا، ذبيحالله، تاريخ ادبيات در ايران، تهران، ابنسينا، چ6، 1347ش.
- فخرالدین اسعد گرگانی، ویس و رامین، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 20 آبان 1400ش.
- فروزانفر، بديعالزمان، تاريخ ادبيات ايران پس از اسلام تا پايان تيموريان، با گفتاري از عبدالحسين زرينكوب، بهتحقیق عنايتالله مجيدي، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1383ش.
- قريب، مهدي و بهبودي، محمدعلي، يادداشتهاي مينوي، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، چ1، 1375ش.
- مصاحب، غلامحسين، دايرةالمعارف فارسي، تهران، جيبي، چ2، 1381ش.
- محجوب، محمدجعفر، ويس و رامين، فخرالدين اسعد گرگاني، تهران، نشر انديشه و ابنسينا، 1337ش.
- هفتهنامه امرداد، سال 13ام، شماره287، 27 آبان 1391ش.