نقالی: تفاوت میان نسخهها
←مفهومشناسی
حمید گلزار (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
حمید گلزار (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
نقالی، بیان آهنگین یک واقعه یا قصه، به [[شعر فارسی|شعر]] یا نثر و با حرکات نمایشی در برابر جمعی از مردم است که در میان هنرهای ایرانی، شاخهای از اشکال نمایشی بهصورت انفرادی است. نقالان موضوعها و مضامین متنوعی را در قالب قصه روایت میکنند. موضوع قصهها بیشتر پیرامون شاهنامه و پهلوانان ایران است و مخاطب را در گذرگاه تاریخ با روش زندگی، منش و طرز تفکر گذشتگان آشنا میکند. | نقالی، بیان آهنگین یک واقعه یا قصه، به [[شعر فارسی|شعر]] یا نثر و با حرکات نمایشی در برابر جمعی از مردم است که در میان هنرهای ایرانی، شاخهای از اشکال نمایشی بهصورت انفرادی است. نقالان موضوعها و مضامین متنوعی را در قالب قصه روایت میکنند. موضوع قصهها بیشتر پیرامون شاهنامه و پهلوانان ایران است و مخاطب را در گذرگاه تاریخ با روش زندگی، منش و طرز تفکر گذشتگان آشنا میکند. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
نقالی بهمعنی افسانهگویی و داستانسرایی در قهوهخانهها و مجامعي مانند آن است که معمولا داستان و سرگذشت عیاران را با آهنگی خاص بازنمایی میکند.<ref>[https://vajehyab.com/dehkhoda/%D9%86%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C?q=%D9%86%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C دهخدا، لغتنامه، ذیل واژة نقالی.]</ref> در سنت فرهنگی | نقالی بهمعنی افسانهگویی و داستانسرایی در قهوهخانهها و مجامعي مانند آن است که معمولا داستان و سرگذشت عیاران را با آهنگی خاص بازنمایی میکند.<ref>[https://vajehyab.com/dehkhoda/%D9%86%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C?q=%D9%86%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C دهخدا، لغتنامه، ذیل واژة نقالی.]</ref> در سنت فرهنگی نقالی، نقالان داستانهای تاريخی، شبهتاريخی و مذهبی را با كلامی سنجيده و بيانی گرم و رسا میان مردم روايت میكنند و با توجه به سطح فرهنگی مخاطبان، گاه نقل روایات را بهسمت طنز و بداههگویی میکشانند.<ref> [https://wiki.ahlolbait.com/%D9%86%D9%82%D9%91%D8%A7%D9%84%DB%8C «نقالی» وبسایت دانشنامة اسلامی.]</ref> در نقالی، داستانهای شاهنامه یا دیگر پهلوانان گاهی با زبان ساده و قابل درک برای همگان بیان میشود.<ref>[https://www.sid.ir/paper/123738/fa#downloadbottom آیدنلو، «مقدمهای بر نقالی در ایران»، 1388ش، ص36.]</ref> | ||
==تاريخچه== | ==تاريخچه== | ||
پيش از اسلام، سرودخوانهای دورهگردي در ايران باستان وجود داشتند كه با ساز و آواز قصهخواني ميكردند. در دورۀ اشكاني این سرودخوانها را گوسان مینامیدند كه داستانهاي حماسي و مدح پادشاهان و قهرمانان باستان را برای مردم نقل میکردند.<ref> [https://www.sid.ir/paper/123738/fa آیدنلو، «مقدمهای بر نقالی در ایران»، 1388ش، ص37.]</ref> تاریخنگاران معتقدند که گوسانها نقش مهمی در نگهداشت سنتهاي ملي ايران داشتند و افسانههاي كهن به كمك اين خنياگران گردآوري شده است. در دورۀ ساساني نيز سرودخوانهایی بودند كه داستانهاي قومي و ملي را با نغمه و آواز براي مردم ميخواندند. بهرام چوبين، سردار ساساني قبل از رفتن به جنگ سرودخوانان را به دربار فرا ميخواند تا حماسة هفتخوان اسفنديار و رنجهاي او را بخواند. باربد، خواننده و خنیاگر معروف دربار خسرو پرويز ساساني بود که تصنيفهايي دربارۀة پسران ديو، فتوحات و مجالس خسرو میخواند. همچنین داستانگوهایی در بخارا سرودهايي را در سوگ مرگ سياووش ميخواندند كه به این سرودها گريستن مغان میگفتند. بنابر روایات تاريخي، نصر بن حارث، در مکه هر زمانیكه براي تجارت به حيره ميرفت نوشتههایی از داستانهاي پهلوانان ایرانی را تهیه میکرد و با خود به مكه ميبرد و براي مردم قبيله ميخواند.<ref> [https://wiki.ahlolbait.com/%D9%86%D9%82%D9%91%D8%A7%D9%84%DB%8C «نقالی» وبسایت دانشنامة اسلامی.]</ref> | پيش از اسلام، سرودخوانهای دورهگردي در ايران باستان وجود داشتند كه با ساز و آواز قصهخواني ميكردند. در دورۀ اشكاني این سرودخوانها را گوسان مینامیدند كه داستانهاي حماسي و مدح پادشاهان و قهرمانان باستان را برای مردم نقل میکردند.<ref> [https://www.sid.ir/paper/123738/fa آیدنلو، «مقدمهای بر نقالی در ایران»، 1388ش، ص37.]</ref> تاریخنگاران معتقدند که گوسانها نقش مهمی در نگهداشت سنتهاي ملي ايران داشتند و افسانههاي كهن به كمك اين خنياگران گردآوري شده است. در دورۀ ساساني نيز سرودخوانهایی بودند كه داستانهاي قومي و ملي را با نغمه و آواز براي مردم ميخواندند. بهرام چوبين، سردار ساساني قبل از رفتن به جنگ سرودخوانان را به دربار فرا ميخواند تا حماسة هفتخوان اسفنديار و رنجهاي او را بخواند. باربد، خواننده و خنیاگر معروف دربار خسرو پرويز ساساني بود که تصنيفهايي دربارۀة پسران ديو، فتوحات و مجالس خسرو میخواند. همچنین داستانگوهایی در بخارا سرودهايي را در سوگ مرگ سياووش ميخواندند كه به این سرودها گريستن مغان میگفتند. بنابر روایات تاريخي، نصر بن حارث، در مکه هر زمانیكه براي تجارت به حيره ميرفت نوشتههایی از داستانهاي پهلوانان ایرانی را تهیه میکرد و با خود به مكه ميبرد و براي مردم قبيله ميخواند.<ref> [https://wiki.ahlolbait.com/%D9%86%D9%82%D9%91%D8%A7%D9%84%DB%8C «نقالی» وبسایت دانشنامة اسلامی.]</ref> |