بدون خلاصۀ ویرایش
مهدی مهدوی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
حمید گلزار (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
نقشبندیه، یکی از طریقتهای صوفیۀ اهلسنت و منسوب به خواجه بهاءالدین محمد نقشبند بخارایی است. این طریقت در کشورهای مختلف از جمله در افغانستان پیروانی دارد که در رأس آنها خاندان مجددیها قرار دارند. | نقشبندیه، یکی از طریقتهای صوفیۀ اهلسنت و منسوب به خواجه بهاءالدین محمد نقشبند بخارایی است. این طریقت در کشورهای مختلف از جمله در افغانستان پیروانی دارد که در رأس آنها خاندان مجددیها قرار دارند. | ||
==نامگذاری== | ==نامگذاری== | ||
این فرقه منسوب به خواجه بهاءالدین محمد بخاری ( | این فرقه منسوب به خواجه بهاءالدین محمد بخاری (۷۹۱ ـ ۷۱۸ق)، ملقب به شاهنقشبند است که از بدو تأسیس تا اکنون بههمین نام مشهور است. یکی از دیدگاهها در مورد شهرت خواجه بهاءالدین به نقشبند، اشتغال وی در کارخانۀ نساجی و نقشزدن به پارچهها است.<ref>بخارایی، رسالۀ قدسیه، 1354ش، ص54.</ref> | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
بعضی نقشبندیه را دنبالۀ طریقت خواجگان معرفی کرده، براین باورند که خواجه یوسف همدانی متوفی | بعضی نقشبندیه را دنبالۀ طریقت خواجگان معرفی کرده، براین باورند که خواجه یوسف همدانی متوفی ۵۳۵ش و خواجه عبدالخالق غجدوانی متوفی ۵۷۵ش طریقت نامبرده را بنیان گذاشتند. خواجه بهاءالدین که از شاگردان غجدوانی بهشمار میرفت به احیا و اصلاح این طریقت پرداخت. طریقت نقشبندیه آمیختهای است از تعالیم غجدوانی و بهاءالدین محمد نقشبند. | ||
فرقۀ نقشبندیه به سرعت در ماوراء النهر و [[خراسان]] گسترش یافت. خواجه عبیدالله احرار از مشهورترین و متنفذترین مشایخ نقشبندیه است که در [[تیموریان|عصر تیموری]] میزیست و نقشبندیه در این عصر از نفوذ و شهرتی فراوان برخوردار بود. نورالدین عبدالرحمان جامی، عالم، عارف و شاعر طریقت نقشبندیه نیز در این دوره میزیسته است.<ref>«آشنایی با بزرگان طریقت نقشبندیه»، وبلاگ خادمان طریقۀ مبارک نقشبندیه کمالی.</ref> | |||
==ورود نقشبندیه به افغانستان== | ==ورود نقشبندیه به افغانستان== | ||
نقشبندیۀ مجددی در | نقشبندیۀ مجددی در ۱۱۷۲ش و به دعوت احمدشاه ابدالی وارد افغانستان شد و اکنون یکی از طریقتهای رایج در افغانستان به شمار میآید. آنها نخست ساکن [[قندهار]] شدند، سپس به [[کابل]] عزیمت کردند و به مرور فرزندانشان طریقت نقشبندیه را به دیگر ولایتهای افغانستان گسترش دادند و امروزه در شهرهای [[هرات]]، کابل، [[بدخشان]]، [[تخار]]، سمنگان، [[بلخ]]، فاریاب، [[غزنی]]، [[زابل افغانستان|زابل]]، فراه، قندهار، [[ننگرهار]]، لوگر، کاپیسا و [[پنجشیر]] نقشبندیها حضور پررنگ دارند. بزرگان نقشبندیه در افغانستان به دو گروه تقسیم میشوند: یکی بزرگان نقشبندیه از نسل شیخ احمد سرهندی که به حضرات مجددی معروفاند و دیگری سایر مشایخ نقشبندیه که پیوند نسبی با سرهندی ندارند.<ref>موسوی، تصوف در افغانستان معاصر، 1399ش، ص57-58.</ref> | ||
==آموزهها== | ==آموزهها== | ||
نقشبندیه همچون سایر طریقتهای صوفیه دارای اصول و آموزههای خاص است. هوش در دم، نظر بر قدم، سفر در وطن، خلوت در انجمن، یادکرد، بازگشت، نگهداشت، وقوف قلبی، وقوف عددی و وقوف زمانی<ref>جامی، نفحات الانس من حضرات القدس، 1336ش، ص140.</ref> و نیز متابعت از شریعت و سنت نبوی، ذکر خفی، دنبالهروی از مکتب ابنعربی و مشارکت در مسائل سیاسی و اجتماعی، برخی از آموزههای مهم نقشبندیه به شمار میآیند.<ref>بخارایی، رسالۀ قدسیه،1354ش، ص54.</ref> | نقشبندیه همچون سایر طریقتهای صوفیه دارای اصول و آموزههای خاص است. هوش در دم، نظر بر قدم، سفر در وطن، خلوت در انجمن، یادکرد، بازگشت، نگهداشت، وقوف قلبی، وقوف عددی و وقوف زمانی<ref>جامی، نفحات الانس من حضرات القدس، 1336ش، ص140.</ref> و نیز متابعت از شریعت و سنت نبوی، ذکر خفی، دنبالهروی از مکتب ابنعربی و مشارکت در مسائل سیاسی و اجتماعی، برخی از آموزههای مهم نقشبندیه به شمار میآیند.<ref>بخارایی، رسالۀ قدسیه،1354ش، ص54.</ref> | ||
==فعالیتهای اجتماعی بزرگان نقشبندیه== | ==فعالیتهای اجتماعی بزرگان نقشبندیه== | ||
مشایخ نقشبندیه علاوهبر ارشاد معنوی جامعه، به فعالیتهای زندگی روزمره نیز اهتمام داشتند و مخالف عزلتنشینی بودند. مشایخ نقشبندیه اغلب در حرفههای مختلفی مشغول بودند تا علاوهبر تأمین معاش خود، به بهبود معیشت پیروان و تشویق آنها به تلاش برای زندگی بهتر کمک کنند.<ref>قاضی، جواجه بهاء الدین نقشبند و طریقت نقشبندیه در دورۀ تیموری، 1388ش، ص67-68.</ref> برخی از این مشایخ نقشبندیه داراییهای هنگفتی داشتند که حاصل زراعت، تجارت و جایگاه اجتماعیشان بود<ref>الاهیاری و دیگران، 1388ش، ص33.</ref> و این ثروت را برای کمک به نیازمندان و تقویت طریقت هزینه میکردند.<ref>جامی، مثنوی هفت اورنگ، ج2، 1378ش، ص31.</ref> | مشایخ نقشبندیه علاوهبر ارشاد معنوی جامعه، به فعالیتهای زندگی روزمره نیز اهتمام داشتند و مخالف عزلتنشینی بودند. مشایخ نقشبندیه اغلب در حرفههای مختلفی مشغول بودند تا علاوهبر تأمین معاش خود، به بهبود معیشت پیروان و تشویق آنها به تلاش برای زندگی بهتر کمک کنند.<ref>قاضی، جواجه بهاء الدین نقشبند و طریقت نقشبندیه در دورۀ تیموری، 1388ش، ص67-68.</ref> برخی از این مشایخ نقشبندیه داراییهای هنگفتی داشتند که حاصل زراعت، [[تجارت]] و جایگاه اجتماعیشان بود<ref>الاهیاری و دیگران، 1388ش، ص33.</ref> و این ثروت را برای کمک به نیازمندان و تقویت طریقت هزینه میکردند.<ref>جامی، مثنوی هفت اورنگ، ج2، 1378ش، ص31.</ref> | ||
بر خلاف مشایخ نخستین نقشبندیه که بهدور از ماجراهای سیاسی، برای امرار معاش زندگی سادهای داشتند، شخصیتهای بعدی نقشبندیه با تغییر رویکرد به دربار امرا و سلاطین گام نهادند. از جمله خواجه ناصرالدین عبیدالله احرار که از مقربان دربار تیموری بود.<ref> «آشنایی با بزرگان طریقت نقشبندیه»، وبلاگ خادمان طریقۀ مبارک نقشبندیه کمالی.</ref> | |||
بزرگان این طریقت با تودۀ مردم حشر و نشر داشتند و به نیازمندان کمک میکردند.<ref>کاظمی و دیگران، «نقش علمای نقشبندیه در امور اجتماعی قرن نهم هجری با تأکید بر مشی دنیاگرایی در عین دنیاگریزی»، </ref> براساس گزارشها، صوفیان نقشبندی از آبروی خود برای رفع مشکلات تودۀ مردم مایه میگذاشتند. خواجهمحمد پارسا<ref>ابنالکربلایی، رضات الجنان و جنات الجنان ج1، 1344ش، ص100.</ref> و عبدالرحمن جامی از شخصیتهای مهم این فرقه بارها برای رفع مشکلات و نیازمندیهای مردم از موقعیت خود نزد امرا بهره گرفتند.<ref>فراهانی منفرد، پیوند سیاست و فرهنگ در عصر زوال تیموریان و ظهور صفویان، 1381ش، ص313.</ref> خواجه عبیدالله احرار بر این باور بود که اگر کسی بتواند با عمل و مداخلۀ خود مسلمانان را از ظلم ستمکاران حفظ کند بر او روا نیست که از این کار مهم پرهیز کند.<ref>احرار، رسائل خواجه احرار، 1394ش، ص12.</ref> او همچنین با جلوگیری از درگیری میان امرای متخاصم، چندینبار مردم هرات و دیگر مراکز و شهرها را از خطر [[جنگ]] و تلفات انسانی نجات داد.<ref>فراهانی منفرد، پیوند سیاست و فرهنگ در عصر زوال تیموریان و ظهور صفویان، 1381ش، ص271-269.</ref> | |||
در همین چارچوب، تقاضای بزرگان نقشبندیه برای الغای مالیات از مردم، اغلب مورد پذیرش امرا و سلاطین قرار میگرفت.<ref>احرار، رسائل خواجه احرار، 1394، ص13.</ref> اصلاحگری و مبارزه با بدعت از دیگر ویژگیهای عالمان نقشبندیه بوده است. در طریقت نقشبندیه بدعت جایگاهی ندارد<ref>مجددی، «دیدگاه نقشبندی مولاناحسین واعظ کاشفی»، پاژ، تابستان 98، ص204.</ref> و حفظ شریعت از اوجب واجبات به شمار میآید.<ref>حضرتی، «نقش سیاسی- اجتماعی نقشبندیان در قرن نهم هجری در ماوراء النهر»، 1375ش، ص150. </ref> با حمله مغول و تضعیف رهبری دینی فقها، در قرون هشتم و نهم هجری اهلسنت خراسان به امامان [[شیعه]] توجه بیشتری نشان دادند و میان چهار خلیفه و دوازده امام شیعه جمع کردند. در این دوره، صوفیان اهلسنت در آثار خود به شرح فضایل امامان شعیه پرداختند.<ref> امینی و دیگران، «تسنن دوازده امامی خراسان (در سدههای هشتم و نهم هجری)؛ زمینهها و علل»، فصلنامۀ شیعهشناسی 1396ش، ص65-94.</ref> صوفیان طریقت نقشبندیه نیز در شرح فضایل امامان شیعه نقش پررنگ داشتند. از جمله عبدالرحمان جامی و مولانا خالد نقشبندی اشعاری در مدح امام رضا و دیگر امامان سرودهاند که در [[زبان فارسی|ادب فارسی]] جایگاهی ویژه دارند.<ref>مالمیر و خیرخواه، «جایگاه امام رضا در باور عرفای مکتب نقشبندیه»، وبسایت پژوهشهای تاریخی.</ref> | |||
==جایگاه طریقت نقشبندیه در تحولات سیاسی افغانستان== | ==جایگاه طریقت نقشبندیه در تحولات سیاسی افغانستان== | ||
در دو قرن اخیر بزرگان صوفیه همواره کوشیدهاند که با استفاده از موقعیت خود از مزایای قدرت در افغانستان برخوردار شوند.<ref>شفایی، تحلیل گفتمانی اسلامهای سیاسی در افغانستان، 1396ش، ص117.</ref> | در دو قرن اخیر بزرگان صوفیه همواره کوشیدهاند که با استفاده از موقعیت خود از مزایای قدرت در افغانستان برخوردار شوند.<ref>شفایی، تحلیل گفتمانی اسلامهای سیاسی در افغانستان، 1396ش، ص117.</ref> | ||
===1. نقش رهبران صوفیه در تشکیل حکومت دُرانیها=== | ===1. نقش رهبران صوفیه در تشکیل حکومت دُرانیها=== | ||
احمدشاه ابدالی بنیانگذار حکومت درانی با پشتیبانی صابرشاه کابلی، صوفی و درویش معروف، در مزار شیرسرخ نادرآباد قندهار در | [[احمدشاه ابدالی]] بنیانگذار حکومت درانی با پشتیبانی صابرشاه کابلی، صوفی و درویش معروف، در مزار شیرسرخ نادرآباد قندهار در ۱۷۴۷م به پادشاهی رسید.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنچ قرن اخیر، 1385ش، ص139-140.</ref> موقع تاجگذاری، صابرشاه گیاه سبزی را به عمامۀ او بست و گفت این جیغۀ تو است و تو پادشاه درانی. بدین ترتیب احمدشاه از ارادتمندان صوفیه در افغانستان شد و بزرگان طریقتهای [[قادریه در افغانستان|قادریه]]، نقشبندیه و [[چشتیه در افغانستان|چشتیه]] در فتوحات هند از او حمایت کردند.<ref>آروینپور، «نقش رهبران صوفی در سیاست افغانستان معاصر از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی»، 1401ش، ص209-211.</ref> | ||
===2. نقش رهبران صوفیه در حکومت محمدزاییها=== | ===2. نقش رهبران صوفیه در حکومت محمدزاییها=== | ||
پس از درگذشت شاهمحمود، امیر دوستمحمدخان در | پس از درگذشت شاهمحمود، امیر دوستمحمدخان در ۱۸۳۸م به حاکمیت درانیها خاتمه داد و حکومت محمدزایی را بنیان نهاد. در مراسم تاجگذاری وی میرحاجی کابلی از مشایخ نقشبندیه خوشۀ جو برگوشۀ دستار او بست و لقب شاهخراسان به او داد.<ref>آروینپور، «نقش رهبران صوفی در سیاست افغانستان معاصر از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی»، 1401ش، ص207.</ref> | ||
===3. نقش رهبران صوفیه در مبارزه علیه انگلیسیها=== | ===3. نقش رهبران صوفیه در مبارزه علیه انگلیسیها=== | ||
مشایخ صوفیه نقشبندیه در سه جنگ علیه انگلیسیها حضور فعال داشتند. دولت انگلیس در | مشایخ صوفیه نقشبندیه در سه جنگ علیه انگلیسیها حضور فعال داشتند. دولت انگلیس در ۱۸۳۹م به بهانۀ بازگرداندن تاجوتخت به شاهشجاع، به افغانستان لشکر کشید و مردم علیه نیروهای متجاوز قیام کردند.<ref>سنزل، افغانستان در عهد امانیه، 1388ش، ص23.</ref> میرمسجدی خان از بزرگان طریقت نقشبندیه در مناطق کوهستان (شمال کابل) رهبری قیام را برعهده داشت که سرانجام انگلیسیها شکست خوردند. | ||
افغانستان در دوران عبدالرحمان نیز دچار اختناق و استبداد و از نظر سیاسی تحت حمایت انگلیس بود. وی، برای حفظ حکومت خود، دست به تبعید شخصیتهای سیاسی و مشایخ صوفیه زد.<ref>سنزل، افغانستان در عهد امانیه، 1388ش، ص34.</ref> پس از او، پسرش امیر حبیبالله خان با بزرگان صوفیه از در ملایمت وارد شد، ولی معاهدۀ | |||
در ۱۸۷۸م انگلیسیها به بهانۀ حضور سفیر روس به دربار شیرعلیخان به افغانستان لشکر کشیدند. این بار نیز با قیام مردم افغانستان مواجه شدند. در این قیام نیز در اغلب ولایتها رهبری قیام را بزرگان صوفیه برعهده داشتند که منجر به شکست انگلیسیها شد و ملا مشک عالم پس از فتح شهر کابل حاکم آن شد.<ref>آروینپور، «نقش رهبران صوفی در سیاست افغانستان معاصر از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی»، 1401ش، ص210- 211.</ref> | |||
افغانستان در دوران عبدالرحمان نیز دچار اختناق و استبداد و از نظر سیاسی تحت حمایت انگلیس بود. وی، برای حفظ حکومت خود، دست به تبعید شخصیتهای سیاسی و مشایخ صوفیه زد.<ref>سنزل، افغانستان در عهد امانیه، 1388ش، ص34.</ref> پس از او، پسرش امیر حبیبالله خان با بزرگان صوفیه از در ملایمت وارد شد، ولی معاهدۀ ۱۹۰۵م او با انگلیسیها (چشمپوشی از استقلال افغانستان) باعث مخالفت علما و بزرگان صوفیه شد. | |||
سرانجام پس از قتل وی، به دست درباریان، امانالله خان به سلطنت رسید و در ۱۹۱۹م دستور جنگ علیه انگلیس را صادر کرد که به جنگ سوم افغانها با انگلیس معروف است. در این جنگ که معروف به جنگ میوند است نیز مشایخ صوفیه از جمله محمدعمر مجددی از مشایخ نقشبندیه، حضور داشت. همچنین پیرشاه امان الله نقشبندی در این جنگ شرکت کرد و کشته شد.<ref>آروینپور،«نقش رهبران صوفی در سیاسیت افغانستان معاصر از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی، 1401ش، ص211.</ref> | |||
===4.مخالفت مشایخ صوفیه با نوگرایی امانالله خان=== | ===4.مخالفت مشایخ صوفیه با نوگرایی امانالله خان=== | ||
امانالله خان در ابتدای سلطنت خود با انجام برخی اصلاحات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ناخرسندی مردم و جامعه را برانگیخت و نخست مردم «خوست» به رهبری ملایلنگ علیه او، قیام کردند. در این قیام غبدالغنی از پیروان نقشبندیه نیز همراه ملایلنگ بود. به همین دلیل شاهامانالله خان به فضلعمر مجددی از رهبران نقشبندیه بدگمان شد و او را از افغانستان تبعید کرد، اما دیری نگذشت که مجددیها در | امانالله خان در ابتدای سلطنت خود با انجام برخی اصلاحات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ناخرسندی مردم و جامعه را برانگیخت و نخست مردم «خوست» به رهبری ملایلنگ علیه او، قیام کردند. در این قیام غبدالغنی از پیروان نقشبندیه نیز همراه ملایلنگ بود. به همین دلیل شاهامانالله خان به فضلعمر مجددی از رهبران نقشبندیه بدگمان شد و او را از افغانستان تبعید کرد، اما دیری نگذشت که مجددیها در ۱۹۲۸م مردم را به جهاد علیه امانالله خان ترغیب کردند که سرانجام به کشته و زندانیشدن آنان به دست حکومت امانالله خان منتهی شد.<ref>آروینپور،«نقش رهبران صوفی در سیاسیت افغانستان معاصر از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی، 1401ش، ص214.</ref> | ||
===5. مبارزه علیه نظام کمونیستی=== | ===5. مبارزه علیه نظام کمونیستی=== | ||
در دورۀ نادرخان، مجددیها با داشتن مناصب کلیدی در دربار از اعتماد و احترام برخوردار بودند؛ اما با آمدن محمدظاهر شاه و روابط نزدیک او با گیلانیها، نفوذ حضرات مجددی رو به افول نهاد.<ref>شفایی، جریانشناسی تاریخ معاصر افغانستان، 1393ش، ص320 .</ref> رابطۀ حضرات مجددی با کمونیستها نیز خوب نبود و با آغاز قیام مردم افغانستان علیه کمونیستها و نیروی شوروی، مجددیها بار دیگر وارد عرصۀ سیاسی افغانستان شدند.<ref>حقشناس، دسایس و جنایت روسها در افغانستان، 1363ش، ص73.</ref> | در دورۀ نادرخان، مجددیها با داشتن مناصب کلیدی در دربار از اعتماد و احترام برخوردار بودند؛ اما با آمدن محمدظاهر شاه و روابط نزدیک او با گیلانیها، نفوذ حضرات مجددی رو به افول نهاد.<ref>شفایی، جریانشناسی تاریخ معاصر افغانستان، 1393ش، ص320 .</ref> رابطۀ حضرات مجددی با کمونیستها نیز خوب نبود و با آغاز قیام مردم افغانستان علیه کمونیستها و نیروی شوروی، مجددیها بار دیگر وارد عرصۀ سیاسی افغانستان شدند.<ref>حقشناس، دسایس و جنایت روسها در افغانستان، 1363ش، ص73.</ref> دوتن از خاندان مجددی ادعای رهبری داشتند: یکی اسماعیل مجددی و دیگری صبغتالله مجددی. سرانجام پس از کشته شدن اسماعیل مجددی بهدست کمونیستها، صبغتالله مجددی رهبری نقشبندیه در افغانستان را بر عهده گرفت.<ref>طريقت نقشبندي افغانستان - دانشنامه ملل.</ref> | ||
===6. تأسیس حزب جبهۀ ملی نجات افغانستان=== | ===6. تأسیس حزب جبهۀ ملی نجات افغانستان=== | ||
صبغتالله مجددی از بزرگان طریقت نقشبندیه در | صبغتالله مجددی از بزرگان طریقت نقشبندیه در ۱۳۵۷ش، حزب جبهۀ ملی نجات افغانستان را در شهر پیشاور پاکستان پایهگذاری کرد. هدف از تشکیل این گروه شبهنظامی، دفاع از افغانستان و مبارزه علیه دولت کابل و نیروهای متجاوز شوروی بود. این حزب از احزاب میانهرو بهحساب میآمد و معتقد به گفتوگو با هدف ایجاد صلح پایدار در افغانستان بود.<ref>شفایی، جریانشناسی تاریخ افغانستان معاصر، 1393ش، ص327-329.</ref> | ||
==رابطۀ مراد و مرید== | ==رابطۀ مراد و مرید== | ||
نزد صوفیه، مراد یا پیر در رأس هرم سلسلۀ طریقتها قرار دارد.<ref>روآ، افغانستان: اسلام و نوگرایی سیاسی، 1369ش،ص 67.</ref> در افغانستان مجددیها در رأس طریقت نقشبندیه قرار دارند و پیروانشان کرامات زایدالوصفی به آنها نسبت میدهند.<ref>شفایی، جریانشناسی تاریخ معاصر افغانستان، 1393ش، ص330.</ref> طریقت نقشبندیه جزو تصوف سنتگرا است و برای فقه و شریعت اسلامی احترام قائل است. پیر این طریقت عالم و روحانی است که نقش راهنما را دارد. در این نوع تصوف پیوند میان پیر و مرید بسان رابطۀ استاد و شاگرد است و مرید در عینحال که از اعضای طریقت محسوب میشود، از زندگی اجتماعی غفلت نمیورزد.<ref>روآ، افغانستان؛ اسلام و نوگرایی، 1369، ص67-68.</ref> | نزد صوفیه، مراد یا پیر در رأس هرم سلسلۀ طریقتها قرار دارد.<ref>روآ، افغانستان: اسلام و نوگرایی سیاسی، 1369ش،ص 67.</ref> در افغانستان مجددیها در رأس طریقت نقشبندیه قرار دارند و پیروانشان [[کرامت|کرامات]] زایدالوصفی به آنها نسبت میدهند.<ref>شفایی، جریانشناسی تاریخ معاصر افغانستان، 1393ش، ص330.</ref> طریقت نقشبندیه جزو تصوف سنتگرا است و برای فقه و شریعت اسلامی احترام قائل است. پیر این طریقت عالم و روحانی است که نقش راهنما را دارد. در این نوع تصوف پیوند میان پیر و مرید بسان رابطۀ استاد و شاگرد است و مرید در عینحال که از اعضای طریقت محسوب میشود، از زندگی اجتماعی غفلت نمیورزد.<ref>روآ، افغانستان؛ اسلام و نوگرایی، 1369، ص67-68.</ref> | ||
==خانقاه== | ==خانقاه== | ||
خط ۸۰: | خط ۹۲: | ||
*مجددی، عزیزالله، دیدگاه نقشبندی مولانان حسین واعظ کاشفی، پاژ، شماره 34، تابستان 1398ش. | *مجددی، عزیزالله، دیدگاه نقشبندی مولانان حسین واعظ کاشفی، پاژ، شماره 34، تابستان 1398ش. | ||
*موسوی، جمالالدین، تصوف در افغانستان معاصر، قم، کتاب طه، 1399ش. | *موسوی، جمالالدین، تصوف در افغانستان معاصر، قم، کتاب طه، 1399ش. | ||
*نوید، سنزل، افغانستان در عهد امانیه، مترجم مجددی، محمدنعیم، هرات، احراری، 1388ش. [[رده:ویکیزندگی]] [[رده: صوفیه]] [[رده: عرفان [[رده: صوفیه افغانستان]] ]] | *نوید، سنزل، افغانستان در عهد امانیه، مترجم مجددی، محمدنعیم، هرات، احراری، 1388ش. [[رده:ویکیزندگی]] [[رده: صوفیه]] [[رده: عرفان [[رده: صوفیه افغانستان]] ]] |