نقشبندیه در افغانستان
نقشبندیه در افغانستان؛ از فرقههای تصوف در افغانستان و منسوب به خواجه بهاءالدین نقشبند.
نقشبندیه، یکی از طریقتهای صوفیۀ اهلسنت و منسوب به خواجه بهاءالدین محمد نقشبند بخارایی است. این طریقت در کشورهای مختلف از جمله در افغانستان پیروانی دارد که در رأس آنها خاندان مجددیها قرار دارند.
نامگذاری
این فرقه منسوب به خواجه بهاءالدین محمد بخاری (791 ـ 718ق)، ملقب به شاهنقشبند است که از بدو تأسیس تا اکنون بههمین نام مشهور است. یکی از دیدگاهها در مورد شهرت خواجه بهاءالدین به نقشبند، اشتغال وی در کارخانۀ نساجی و نقشزدن به پارچهها است.[۱]
تاریخچه
بعضی نقشبندیه را دنبالۀ طریقت خواجگان معرفی کرده، براین باورند که خواجه یوسف همدانی متوفی 535ش و خواجه عبدالخالق غجدوانی متوفی 575ش طریقت نامبرده را بنیان گذاشتند. خواجه بهاءالدین که از شاگردان غجدوانی بهشمار میرفت به احیا و اصلاح این طریقت پرداخت. طریقت نقشبندیه آمیختهای است از تعالیم غجدوانی و بهاءالدین محمد نقشبند. فرقۀ نقشبندیه به سرعت در ماوراء النهر و خراسان گسترش یافت. خواجه عبیدالله احرار از مشهورترین و متنفذترین مشایخ نقشبندیه است که در عصر تیموری میزیست و نقشبندیه در این عصر از نفوذ و شهرتی فراوان برخوردار بود. نورالدین عبدالرحمان جامی، عالم، عارف و شاعر طریقت نقشبندیه نیز در این دوره میزیسته است.[۲]
ورود نقشبندیه به افغانستان
نقشبندیۀ مجددی در 1172ش و به دعوت احمدشاه ابدالی وارد افغانستان شد و اکنون یکی از طریقتهای رایج در افغانستان به شمار میآید. آنها نخست ساکن قندهار شدند، سپس به کابل عزیمت کردند و به مرور فرزندانشان طریقت نقشبندیه را به دیگر ولایتهای افغانستان گسترش دادند و امروزه در شهرهای هرات، کابل، بدخشان، تخار، سمنگان، بلخ، فاریاب، غزنی، زابل، فراه، قندهار، ننگرهار، لوگر، کاپیسا و پنجشیر نقشبندیها حضور پررنگ دارند. بزرگان نقشبندیه در افغانستان به دو گروه تقسیم میشوند: یکی بزرگان نقشبندیه از نسل شیخ احمد سرهندی که به حضرات مجددی معروفاند و دیگری سایر مشایخ نقشبندیه که پیوند نسبی با سرهندی ندارند.[۳]
آموزهها
نقشبندیه همچون سایر طریقتهای صوفیه دارای اصول و آموزههای خاص است. هوش در دم، نظر بر قدم، سفر در وطن، خلوت در انجمن، یادکرد، بازگشت، نگهداشت، وقوف قلبی، وقوف عددی و وقوف زمانی[۴] و نیز متابعت از شریعت و سنت نبوی، ذکر خفی، دنبالهروی از مکتب ابنعربی و مشارکت در مسائل سیاسی و اجتماعی، برخی از آموزههای مهم نقشبندیه به شمار میآیند.[۵]
فعالیتهای اجتماعی بزرگان نقشبندیه
مشایخ نقشبندیه علاوهبر ارشاد معنوی جامعه، به فعالیتهای زندگی روزمره نیز اهتمام داشتند و مخالف عزلتنشینی بودند. مشایخ نقشبندیه اغلب در حرفههای مختلفی مشغول بودند تا علاوهبر تأمین معاش خود، به بهبود معیشت پیروان و تشویق آنها به تلاش برای زندگی بهتر کمک کنند.[۶] برخی از این مشایخ نقشبندیه داراییهای هنگفتی داشتند که حاصل زراعت، تجارت و جایگاه اجتماعیشان بود[۷] و این ثروت را برای کمک به نیازمندان و تقویت طریقت هزینه میکردند.[۸] بر خلاف مشایخ نخستین نقشبندیه که بهدور از ماجراهای سیاسی، برای امرار معاش زندگی سادهای داشتند، شخصیتهای بعدی نقشبندیه با تغییر رویکرد به دربار امرا و سلاطین گام نهادند. از جمله خواجه ناصرالدین عبیدالله احرار که از مقربان دربار تیموری بود.[۹] بزرگان این طریقت با تودۀ مردم حشر و نشر داشتند و به نیازمندان کمک میکردند.[۱۰] براساس گزارشها، صوفیان نقشبندی از آبروی خود برای رفع مشکلات تودۀ مردم مایه میگذاشتند. خواجهمحمد پارسا[۱۱] و عبدالرحمن جامی از شخصیتهای مهم این فرقه بارها برای رفع مشکلات و نیازمندیهای مردم از موقعیت خود نزد امرا بهره گرفتند.[۱۲] خواجه عبیدالله احرار بر این باور بود که اگر کسی بتواند با عمل و مداخلۀ خود مسلمانان را از ظلم ستمکاران حفظ کند بر او روا نیست که از این کار مهم پرهیز کند.[۱۳] او همچنین با جلوگیری از درگیری میان امرای متخاصم، چندینبار مردم هرات و دیگر مراکز و شهرها را از خطر جنگ و تلفات انسانی نجات داد.[۱۴] در همین چارچوب، تقاضای بزرگان نقشبندیه برای الغای مالیات از مردم، اغلب مورد پذیرش امرا و سلاطین قرار میگرفت.[۱۵] اصلاحگری و مبارزه با بدعت از دیگر ویژگیهای عالمان نقشبندیه بوده است. در طریقت نقشبندیه بدعت جایگاهی ندارد[۱۶] و حفظ شریعت از اوجب واجبات به شمار میآید.[۱۷] با حمله مغول و تضعیف رهبری دینی فقها، در قرون هشتم و نهم هجری اهلسنت خراسان به امامان شیعه توجه بیشتری نشان دادند و میان چهار خلیفه و دوازده امام شیعه جمع کردند. در این دوره، صوفیان اهلسنت در آثار خود به شرح فضایل امامان شعیه پرداختند.[۱۸] صوفیان طریقت نقشبندیه نیز در شرح فضایل امامان شیعه نقش پررنگ داشتند. از جمله عبدالرحمان جامی و مولانا خالد نقشبندی اشعاری در مدح امام رضا و دیگر امامان سرودهاند که در ادب فارسی جایگاهی ویژه دارند.[۱۹]
جایگاه طریقت نقشبندیه در تحولات سیاسی افغانستان
در دو قرن اخیر بزرگان صوفیه همواره کوشیدهاند که با استفاده از موقعیت خود از مزایای قدرت در افغانستان برخوردار شوند.[۲۰]
1. نقش رهبران صوفیه در تشکیل حکومت دُرانیها
احمدشاه ابدالی بنیانگذار حکومت درانی با پشتیبانی صابرشاه کابلی، صوفی و درویش معروف، در مزار شیرسرخ نادرآباد قندهار در 1747م به پادشاهی رسید.[۲۱] موقع تاجگذاری، صابرشاه گیاه سبزی را به عمامۀ او بست و گفت این جیغۀ تو است و تو پادشاه درانی. بدین ترتیب احمدشاه از ارادتمندان صوفیه در افغانستان شد و بزرگان طریقتهای قادریه، نقشبندیه و چشتیه در فتوحات هند از او حمایت کردند.[۲۲]
2. نقش رهبران صوفیه در حکومت محمدزاییها
پس از درگذشت شاهمحمود، امیر دوستمحمدخان در 1838م به حاکمیت درانیها خاتمه داد و حکومت محمدزایی را بنیان نهاد. در مراسم تاجگذاری وی میرحاجی کابلی از مشایخ نقشبندیه خوشۀ جو برگوشۀ دستار او بست و لقب شاهخراسان به او داد.[۲۳]
3. نقش رهبران صوفیه در مبارزه علیه انگلیسیها
مشایخ صوفیه نقشبندیه در سه جنگ علیه انگلیسیها حضور فعال داشتند. دولت انگلیس در 1839م به بهانۀ بازگرداندن تاجوتخت به شاهشجاع، به افغانستان لشکر کشید و مردم علیه نیروهای متجاوز قیام کردند.[۲۴] میرمسجدی خان از بزرگان طریقت نقشبندیه در مناطق کوهستان (شمال کابل) رهبری قیام را برعهده داشت که سرانجام انگلیسیها شکست خوردند. در 1878م انگلیسیها به بهانۀ حضور سفیر روس به دربار شیرعلیخان به افغانستان لشکر کشیدند. این بار نیز با قیام مردم افغانستان مواجه شدند. در این قیام نیز در اغلب ولایتها رهبری قیام را بزرگان صوفیه برعهده داشتند که منجر به شکست انگلیسیها شد و ملا مشک عالم پس از فتح شهر کابل حاکم آن شد.[۲۵] افغانستان در دوران عبدالرحمان نیز دچار اختناق و استبداد و از نظر سیاسی تحت حمایت انگلیس بود. وی، برای حفظ حکومت خود، دست به تبعید شخصیتهای سیاسی و مشایخ صوفیه زد.[۲۶] پس از او، پسرش امیر حبیبالله خان با بزرگان صوفیه از در ملایمت وارد شد، ولی معاهدۀ 1905م او با انگلسیها (چشمپوشی از استقلال افغانستان) باعث مخالفت علما و بزرگان صوفیه شد. سرانجام پس از قتل وی، به دست درباریان، امانالله خان به سلطنت رسید و در 1919م دستور جنگ علیه انگلیسی را صادر کرد که به جنگ سوم افغانها با انگلیس معروف است. در این جنگ که معروف به جنگ میوند است نیز مشایخ صوفیه از جمله محمدعمر مجددی از مشایخ نقشبندیه، حضور داشت. همچنین پیرشاه امان الله نقشبندی در این جنگ شرکت کرد و کشته شد.[۲۷]
4.مخالفت مشایخ صوفیه با نوگرایی امانالله خان
امانالله خان در ابتدای سلطنت خود با انجام برخی اصلاحات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ناخرسندی مردم و جامعه را برانگیخت و نخست مردم «خوست» به رهبری ملایلنگ علیه او، قیام کردند. در این قیام غبدالغنی از پیروان نقشبندیه نیز همراه ملایلنگ بود. به همین دلیل شاهامانالله خان به فضلعمر مجددی از رهبران نقشبندیه بدگمان شد و او را از افغانستان تبعید کرد، اما دیری نگذشت که مجددیها در 1928م مردم را به جهاد علیه امانالله خان ترغیب کردند که سرانجام به کشته و زندانیشدن آنان به دست حکومت امانالله خان منتهی شد.[۲۸]
5. مبارزه علیه نظام کمونیستی
در دورۀ نادرخان، مجددیها با داشتن مناصب کلیدی در دربار از اعتماد و احترام برخوردار بودند؛ اما با آمدن محمدظاهر شاه و روابط نزدیک او با گیلانیها، نفوذ حضرات مجددی رو به افول نهاد.[۲۹] رابطۀ حضرات مجددی با کمونیستها نیز خوب نبود و با آغاز قیام مردم افغانستان علیه کمونیستها و نیروی شوروی، مجددیها بار دیگر وارد عرصۀ سیاسی افغانستان شدند.[۳۰] دوتن از خاندان مجددی ادعای رهبری داشتند: یکی اسماعیل مجددی و دیگری صبغتالله مجددی. سرانجام پس از کشته شدن اسماعیل مجددی بهدست کمونیستها، صبغتالله مجددی رهبری نقشبندیه در افغانستان را بر عهده گرفت.[۳۱]
6. تأسیس حزب جبهۀ ملی نجات افغانستان
صبغتالله مجددی از بزرگان طریقت نقشبندیه در 1357ش، حزب جبهۀ ملی نجات افغانستان را در شهر پیشاور پاکستان پایهگذاری کرد. هدف از تشکیل این گروه شبهنظامی، دفاع از افغانستان و مبارزه علیه دولت کابل و نیروهای متجاوز شوروی بود. این حزب از احزاب میانهرو بهحساب میآمد و معتقد به گفتوگو با هدف ایجاد صلح پایدار در افغانستان بود.[۳۲]
رابطۀ مراد و مرید
نزد صوفیه، مراد یا پیر در رأس هرم سلسلۀ طریقتها قرار دارد.[۳۳] در افغانستان مجددیها در رأس طریقت نقشبندیه قرار دارند و پیروانشان کرامات زایدالوصفی به آنها نسبت میدهند.[۳۴] طریقت نقشبندیه جزو تصوف سنتگرا است و برای فقه و شریعت اسلامی احترام قائل است. پیر این طریقت عالم و روحانی است که نقش راهنما را دارد. در این نوع تصوف پیوند میان پیر و مرید بسان رابطۀ استاد و شاگرد است و مرید در عینحال که از اعضای طریقت محسوب میشود، از زندگی اجتماعی غفلت نمیورزد.[۳۵]
خانقاه
خانقاه از زمانهای دور مکانی برای انجام عبادات صوفیان بوده است. در افغانستان خانقاههای متعدد وجود دارند که پیروان طریقتهای صوفیه در آنها مراسم خلوتنشینی و ذکر برگزار میکنند. تنها در شهر کابل دهها خانقاه وجود دارد. برخی از خانقاههای طریقت نقشبندیه در کابل عبارتند از:
1.خانقاه پهلوان صاحب؛
2. خانقاه ميرواعظ كابلی؛
3. خانقاه مولوی صاحب (فیضانی)؛
4.خانقاه خلیفه صاحب مهذب مرید پیرسیفالرحمن خراسانی؛
5.خانقاه حضرت حاجی بابا واقع در سیاه سنگ؛
6.خانقاه شیخ سعدالدین انصاری در دِه خدایداد؛
7.خانقاه خواجۀ جم واقع در قرغه (پغمان)؛
8.خانقاه مسجد سفید شور بازار.[۳۶]
پانویس
- ↑ بخارایی، رسالۀ قدسیه، 1354ش، ص54.
- ↑ «آشنایی با بزرگان طریقت نقشبندیه»، وبلاگ خادمان طریقۀ مبارک نقشبندیه کمالی.
- ↑ موسوی، تصوف در افغانستان معاصر، 1399ش، ص57-58.
- ↑ جامی، نفحات الانس من حضرات القدس، 1336ش، ص140.
- ↑ بخارایی، رسالۀ قدسیه،1354ش، ص54.
- ↑ قاضی، جواجه بهاء الدین نقشبند و طریقت نقشبندیه در دورۀ تیموری، 1388ش، ص67-68.
- ↑ الاهیاری و دیگران، 1388ش، ص33.
- ↑ جامی، مثنوی هفت اورنگ، ج2، 1378ش، ص31.
- ↑ «آشنایی با بزرگان طریقت نقشبندیه»، وبلاگ خادمان طریقۀ مبارک نقشبندیه کمالی.
- ↑ کاظمی و دیگران، «نقش علمای نقشبندیه در امور اجتماعی قرن نهم هجری با تأکید بر مشی دنیاگرایی در عین دنیاگریزی»،
- ↑ ابنالکربلایی، رضات الجنان و جنات الجنان ج1، 1344ش، ص100.
- ↑ فراهانی منفرد، پیوند سیاست و فرهنگ در عصر زوال تیموریان و ظهور صفویان، 1381ش، ص313.
- ↑ احرار، رسائل خواجه احرار، 1394ش، ص12.
- ↑ فراهانی منفرد، پیوند سیاست و فرهنگ در عصر زوال تیموریان و ظهور صفویان، 1381ش، ص271-269.
- ↑ احرار، رسائل خواجه احرار، 1394، ص13.
- ↑ مجددی، «دیدگاه نقشبندی مولاناحسین واعظ کاشفی»، پاژ، تابستان 98، ص204.
- ↑ حضرتی، «نقش سیاسی- اجتماعی نقشبندیان در قرن نهم هجری در ماوراء النهر»، 1375ش، ص150.
- ↑ امینی و دیگران، «تسنن دوازده امامی خراسان (در سدههای هشتم و نهم هجری)؛ زمینهها و علل»، فصلنامۀ شیعهشناسی 1396ش، ص65-94.
- ↑ مالمیر و خیرخواه، «جایگاه امام رضا در باور عرفای مکتب نقشبندیه»، وبسایت پژوهشهای تاریخی.
- ↑ شفایی، تحلیل گفتمانی اسلامهای سیاسی در افغانستان، 1396ش، ص117.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنچ قرن اخیر، 1385ش، ص139-140.
- ↑ آروینپور، «نقش رهبران صوفی در سیاست افغانستان معاصر از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی»، 1401ش، ص209-211.
- ↑ آروینپور، «نقش رهبران صوفی در سیاست افغانستان معاصر از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی»، 1401ش، ص207.
- ↑ سنزل، افغانستان در عهد امانیه، 1388ش، ص23.
- ↑ آروینپور، «نقش رهبران صوفی در سیاست افغانستان معاصر از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی»، 1401ش، ص210- 211.
- ↑ سنزل، افغانستان در عهد امانیه، 1388ش، ص34.
- ↑ آروینپور،«نقش رهبران صوفی در سیاسیت افغانستان معاصر از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی، 1401ش، ص211.
- ↑ آروینپور،«نقش رهبران صوفی در سیاسیت افغانستان معاصر از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی، 1401ش، ص214.
- ↑ شفایی، جریانشناسی تاریخ معاصر افغانستان، 1393ش، ص320 .
- ↑ حقشناس، دسایس و جنایت روسها در افغانستان، 1363ش، ص73.
- ↑ طريقت نقشبندي افغانستان - دانشنامه ملل.
- ↑ شفایی، جریانشناسی تاریخ افغانستان معاصر، 1393ش، ص327-329.
- ↑ روآ، افغانستان: اسلام و نوگرایی سیاسی، 1369ش،ص 67.
- ↑ شفایی، جریانشناسی تاریخ معاصر افغانستان، 1393ش، ص330.
- ↑ روآ، افغانستان؛ اسلام و نوگرایی، 1369، ص67-68.
- ↑ سعیدی، صوفی کیست، 1387ش، ص77- 79.
منابع
- ابنالکربلایی، روضات الجنان و جنات الجنان، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1344ش.
- احرار، عبدالله، رسائل خواجه احرار (فقرات، والدیه، حورائیه)، هرات، احراری، 1394ش.
- امینی، علیزاده و رنجبر، محمدعلی، «تسنن دوازده امامی خراسان (در سدههای هشتم و نهم هجری)؛ زمینهها و علل»، فصلنامۀ شیعهشناسی، سال پانزدهم، شماره 57، بهار 1396ش.
- الاهیاری، فریدون و دیگران، «طریقت و تجارت؛ کارکردهای تجاری نقشبندیه در دوره تیموری»، تاریخ اسلام و ایران، شماره 81، 1388ش.
- «آشنایی با بزرگان طریقت نقشبندیه»، وبلاگ خادمان طریقۀ مبارک نقشبندیه کمالی.
- بخارایی، خواجه محمد پارسا، رسالۀ قدسیه، تهران، طهوری، 1354ش.
- جامی، عبدالرحمن، مثنوی هفت اورنگ، تهران، مرکز مطالعات ایرانی؛ میراث مکتوب، آینه میراث، 1378ش.
- جامی، عبدالرحمن، نفحاتالانس من حضرات القدس، تهران، اطلاعات، 1336ش.
- حضرتی، حسن، «نقش سیاسی اجتماعی نقشبندیان در قرن نهم هجری در ماوراء النهر»، کیهان اندشه، شماره 67، 1375ش.
- حقشناس، ش.ن، دسایس و جنایت روسها در افغانستان، مشهد، کمیتۀ فرهنگی جمعیت اسلامی، 1363ش.
- روآ، اولیویه، افغانستان: اسلام و نوگرایی سیاسی، ترجمه ابوالحسن سروقدمقدم، مشهد، آستان قدس رضوی، 1369ش.
- رون، مهسا و آروینپور، تاجالدین، «نقش رهبران صوفی در سیاست افغانستان معاصر از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی»، مجلۀ مطالعات اوراسیای مرکزی، دورۀ 15، شماره 2، پاییز و زمستان 1401ش.
- سعیدی، برهانالدین، صوفی کیست؟، آلمان، مرکز فرهنگی د حق لاره، 2008م.
- شفایی، امانالله، تحلیل گفتمانی اسلامهای سیاسی در افغانستان، تهران، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر، 1396ش.
- شفایی، امانالله، جریانشناسی تاریخ معاصر افغانستان، کابل، امیری، 1393ش.
- غوری، خیرالاحد، سیمای اجتماعی و اقتصادی ولایت غور، مرکز تحقیق و پشتیبانی تخنیکی، مرکز نشراتی صبا، چاپ1، 2000م.
- فراهانی منفرد، مهدی، پیوند سیاست و فرهنگ در عصر زوال تیموریان و ظهور صفویان، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی دانشگاه تهران، 1381ش.
- فرهنگ، میرمحمد صدیق، افغانستان در پنچ قرن اخیر، تهران، عرفان، 1385ش.
- قاضی، عبدالرحیم، جواجه بهاءالدین نقشبند و طریقت نقشبندیه در دوره تیموری، سنندج، انتشارات کردستان، 1388ش.
- کاظمی، منیره و دیگران، «نقش علمای نقشبندیه در امور اجتماعی قرن نهم هجری با تأکید بر مشی دنیاگرایی در عین دنیاگریزی»، فصلنامۀ علمیپژوهشی تاریخ، سال چهارده، شماره 54، پاییز 1398ش.
- مالمیر، محمدابراهیم، و خیرخواه، لیلا، «جایگاه امام رضا در باور عرفای مکتب نقشبندیه»، وبسایت پژوهشهای تاریخی، درج مطلب: 6 مهر 1391ش.
- مجددی، عزیزالله، دیدگاه نقشبندی مولانان حسین واعظ کاشفی، پاژ، شماره 34، تابستان 1398ش.
- موسوی، جمالالدین، تصوف در افغانستان معاصر، قم، کتاب طه، 1399ش.
- نوید، سنزل، افغانستان در عهد امانیه، مترجم مجددی، محمدنعیم، هرات، احراری، 1388ش. [[رده: عرفان ]]