بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «<big>'''ادبیات داستانی در افغانستان'''</big>، از محبوبترین انواع ادبی برای بیان احساسات، ایدهها و دغدغههای انسانی در افغانستان. <br> ادبیات داستانی به آثار نوشتاری گفته میشود که از تخیل نویسنده سرچشمه میگیرند. این نوع ادبیات شامل داستانها،...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
در این دوره تعدادی از نویسندگان به خارج از کشور آواره شده سعی کردند ادبیات مقاومت را بنیاد نهند. به مرور زمان، ادبیات مقاومت تقویت و نسل جدیدی از نویسندگان بهخصوص در ایران به داستاننویسی روی آوردند. بعد از سقوط دولت نجیبالله و آغاز جنگهای داخلی در کابل و سپس پیدایش طالبان، تعداد بیشتری از نویسندگان به کشورهای مختلف مهاجر شدند و به عرصۀ ادبیات ضد جنگ روی آوردند.<ref>. رستگار، علیشیر، «نگاهی به ادبیات داستانی افغانستان»، وبسایت ولسوالی پنجاب ولایت بامیان.</ref> | در این دوره تعدادی از نویسندگان به خارج از کشور آواره شده سعی کردند ادبیات مقاومت را بنیاد نهند. به مرور زمان، ادبیات مقاومت تقویت و نسل جدیدی از نویسندگان بهخصوص در ایران به داستاننویسی روی آوردند. بعد از سقوط دولت نجیبالله و آغاز جنگهای داخلی در کابل و سپس پیدایش طالبان، تعداد بیشتری از نویسندگان به کشورهای مختلف مهاجر شدند و به عرصۀ ادبیات ضد جنگ روی آوردند.<ref>. رستگار، علیشیر، «نگاهی به ادبیات داستانی افغانستان»، وبسایت ولسوالی پنجاب ولایت بامیان.</ref> | ||
بعد از سقوط طالبان در 1380ش عدۀ زیادی از داستاننویسان به کشور برگشتند و مشغول فعالیتهای ادبی شدند. در دهۀ هشتاد و نود شمسی افراد جدیدی به نویسندگی روی آورده و فصل جدیدی از داستاننویسی را به زبان فارسی و دری در کشور رونق دادند، اما تسلط مجدد طالبان در 1400ش موجب شد تا اکثریت نویسندگان قدیمی و جدید راهی دیار غربت شوند.<ref>. امینی، حمیدالله، «ادبیات | بعد از سقوط طالبان در 1380ش عدۀ زیادی از داستاننویسان به کشور برگشتند و مشغول فعالیتهای ادبی شدند. در دهۀ هشتاد و نود شمسی افراد جدیدی به نویسندگی روی آورده و فصل جدیدی از داستاننویسی را به زبان فارسی و دری در کشور رونق دادند، اما تسلط مجدد طالبان در 1400ش موجب شد تا اکثریت نویسندگان قدیمی و جدید راهی دیار غربت شوند.<ref>. امینی، حمیدالله، «ادبیات داستانی؛ مظهر بیبنیهگی ادبیات افغانستان»، وبسایت پارسیبان.</ref> | ||
==دورههای ادبیات داستانی افغانستان== | ==دورههای ادبیات داستانی افغانستان== | ||
===دورۀ اول از 1298 تا 1308ش=== | ===دورۀ اول از 1298 تا 1308ش=== | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
===دورۀ دوم از 1308 تا 1328ش=== | ===دورۀ دوم از 1308 تا 1328ش=== | ||
در 1310ش محیالدین انیس، اولین بیانیۀ رسمی داستاننویسی افغانستان را در دفاع از داستان منتشر کرد و اولین داستان کوتاه معاصر افغانستان منتشر شد. انتشار چند نشریۀ غیر دولتی، تاسیس دانشکدۀ ادبیات دانشگاه کابل در 1323ش، تاسیس انجمن تاریخ افغانستان در 1321ش، تاسیس انجمن دایرهالمعارف آریانا در 1327ش و همچنان افزایش شمار افراد باسواد، داستاننویسان را به ایجاد ساختار جدید و شیوۀ بیان متفاوت و نوآوری وادار کرد.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، | در 1310ش محیالدین انیس، اولین بیانیۀ رسمی داستاننویسی افغانستان را در دفاع از داستان منتشر کرد و اولین داستان کوتاه معاصر افغانستان منتشر شد. انتشار چند نشریۀ غیر دولتی، تاسیس دانشکدۀ ادبیات دانشگاه کابل در 1323ش، تاسیس انجمن تاریخ افغانستان در 1321ش، تاسیس انجمن دایرهالمعارف آریانا در 1327ش و همچنان افزایش شمار افراد باسواد، داستاننویسان را به ایجاد ساختار جدید و شیوۀ بیان متفاوت و نوآوری وادار کرد.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص97؛ زریاب، «خمسۀ اولیه»، 1382ش، ص235.</ref> | ||
===دورۀ سوم از 1328 تا 1342ش=== | ===دورۀ سوم از 1328 تا 1342ش=== | ||
نویسندگان این دوره، ابتدا به بازنویسی و نقل افسانهها و قصههای مردمی پرداختند که هیچ کدام دارای ویژگیهای داستانی نبودند. این افراد کمکم از افسانه فاصله گرفته و سعی کردند با رویکرد اجتماعی و بیشتر فقرنگارانه واقعیتهای روزگار خویش را بازتاب بدهند. در این دوره نثر ساده و فصیح در ادبیات داستانی رواج پیدا کرد.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، | نویسندگان این دوره، ابتدا به بازنویسی و نقل افسانهها و قصههای مردمی پرداختند که هیچ کدام دارای ویژگیهای داستانی نبودند. این افراد کمکم از افسانه فاصله گرفته و سعی کردند با رویکرد اجتماعی و بیشتر فقرنگارانه واقعیتهای روزگار خویش را بازتاب بدهند. در این دوره نثر ساده و فصیح در ادبیات داستانی رواج پیدا کرد.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص101؛ بیژن، نخستین داستانهای معاصر دری، 1367 ش، ص15.</ref> | ||
در این دوره گروهی از نویسندگان، انجمنی با عنوان «ویش زلمیان» (جوانان بیدار) تاسیس کردند. برخی از نویسندگان این انجمن درآثار خود به سوسیالیسم گرایش داشتند و به مضامینی چون صلح، میهندوستی، اهمیت نیروی کار و برابری زنان و مردان میپرداختند و قهرمان آثار خود را از میان افراد ساده و مردمی برمیگزیدند. عبدالرؤف بینوا (1292-1346ش) رئیس انجمن، گلپادشاه الفت، قیامالدین خادم (1291-1361ش) و ضیاء قاریزاده (1300ش) از افراد مهم این انجمن بودند. محمدصابر روستا باختری نویسنده داستانهای «پنجره» (1344ش) و «در سپیدی صبح» (1352ش) از مهمترین نویسندگان دهۀ سی شمسی است.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، | در این دوره گروهی از نویسندگان، انجمنی با عنوان «ویش زلمیان» (جوانان بیدار) تاسیس کردند. برخی از نویسندگان این انجمن درآثار خود به سوسیالیسم گرایش داشتند و به مضامینی چون صلح، میهندوستی، اهمیت نیروی کار و برابری زنان و مردان میپرداختند و قهرمان آثار خود را از میان افراد ساده و مردمی برمیگزیدند. عبدالرؤف بینوا (1292-1346ش) رئیس انجمن، گلپادشاه الفت، قیامالدین خادم (1291-1361ش) و ضیاء قاریزاده (1300ش) از افراد مهم این انجمن بودند. محمدصابر روستا باختری نویسنده داستانهای «پنجره» (1344ش) و «در سپیدی صبح» (1352ش) از مهمترین نویسندگان دهۀ سی شمسی است.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص100؛ زریاب، ازمدرن ساختن تا مدرن شدن، 1377ش، ص10.</ref> | ||
===دورۀ چهارم از 1342 تا 1357ش=== | ===دورۀ چهارم از 1342 تا 1357ش=== | ||
با آغاز دهۀ دموکراسی، فضای باز سیاسی و اجتماعی، فعالیت مطبوعات آزاد و توسعۀ صنعت نشر، نویسندگان جدیدی پا به عرصه گذاشتند. با تشکیل احزاب سیاسی متمایل به چپ، رئالیسم وارد داستاننویسی افغانستان شد. نویسندگانی چون عبدالکریم میثاق، اسدالله حبیب و اکرم عثمان به ترویج رئالیسم سوسیالیستی پرداخته و داستانهای کارگری و دهقانی پدید آوردند. فضای آن دوره به پیشرفت ادبیات داستانی سرعت بیشتری بخشید و داستانکوتاه رونق یافت.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، | با آغاز دهۀ دموکراسی، فضای باز سیاسی و اجتماعی، فعالیت مطبوعات آزاد و توسعۀ صنعت نشر، نویسندگان جدیدی پا به عرصه گذاشتند. با تشکیل احزاب سیاسی متمایل به چپ، رئالیسم وارد داستاننویسی افغانستان شد. نویسندگانی چون عبدالکریم میثاق، اسدالله حبیب و اکرم عثمان به ترویج رئالیسم سوسیالیستی پرداخته و داستانهای کارگری و دهقانی پدید آوردند. فضای آن دوره به پیشرفت ادبیات داستانی سرعت بیشتری بخشید و داستانکوتاه رونق یافت.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص102؛ فخری، سیری در تحول داستاننویسی، 1377ش، ص22.</ref> | ||
داستاننویسان این دوره به شکل نیمه حرفهای وارد جریان ادبیات شده و جایگاه داستانکوتاه را در ادبیات معاصر افغانستان تثبیت کردند.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، | داستاننویسان این دوره به شکل نیمه حرفهای وارد جریان ادبیات شده و جایگاه داستانکوتاه را در ادبیات معاصر افغانستان تثبیت کردند.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص99؛ فضایلی، تاثیر نظامهای سیاسی و اجتماعی افغانستان بر ادبیات دری، 1384ش، ص189.</ref> | ||
===دورۀ پنجم از 1357 تا 1371ش=== | ===دورۀ پنجم از 1357 تا 1371ش=== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
برخی از اعضای اتحادیه با عنوان «نویسندگان مترقی» و «انقلابی» آثار شعاری و آرمانخواهانه تولید کردند که شخصیتها تبدیل به قهرمانانی شده و جریان حوادث را به سود خود پیش میبردند. نویسندگانی چون اسدالله حبیب با «داسها و دستها» (کابل 1362ش)، مجموعۀ «گذرگاه آتش» (کابل 1362ش) و چند اثر دیگر، ببرک ارغند با «حق خدا و حق همسایه» (کابل 1362 ش)، «دفترچۀ سرخ» (کابل 1363 ش)، «شراب، دشت الوان» (کابل 1365 ش) و چند مجموعه داستان دیگر. | برخی از اعضای اتحادیه با عنوان «نویسندگان مترقی» و «انقلابی» آثار شعاری و آرمانخواهانه تولید کردند که شخصیتها تبدیل به قهرمانانی شده و جریان حوادث را به سود خود پیش میبردند. نویسندگانی چون اسدالله حبیب با «داسها و دستها» (کابل 1362ش)، مجموعۀ «گذرگاه آتش» (کابل 1362ش) و چند اثر دیگر، ببرک ارغند با «حق خدا و حق همسایه» (کابل 1362 ش)، «دفترچۀ سرخ» (کابل 1363 ش)، «شراب، دشت الوان» (کابل 1365 ش) و چند مجموعه داستان دیگر. | ||
گرچه بین نویسندگان حزبی این دوره، آثار خوبی تولید نشد، اما نویسندگان خارج از حزب خلق توانستند آثار قابل قبولی نوشته و در مطبوعات و بهصورت کتاب منتشر کنند. این افراد با استفاده از امکانات اتحادیۀ نویسندگان به نمادگرایی روی آورده و آثار خوبی تولید کردند. برخی از نویسندگان نیز در این دوره مجبور به مهاجرت از کشور شدند.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، | گرچه بین نویسندگان حزبی این دوره، آثار خوبی تولید نشد، اما نویسندگان خارج از حزب خلق توانستند آثار قابل قبولی نوشته و در مطبوعات و بهصورت کتاب منتشر کنند. این افراد با استفاده از امکانات اتحادیۀ نویسندگان به نمادگرایی روی آورده و آثار خوبی تولید کردند. برخی از نویسندگان نیز در این دوره مجبور به مهاجرت از کشور شدند.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص98؛ رستگار، علیشیر، «تاملی بروضعیت داستان نویسی افغانستان»، وبسایت ولسوالی پنجاب ولایت بامیان.</ref> | ||
===دورۀ ششم از 1371 تا 1384ش=== | ===دورۀ ششم از 1371 تا 1384ش=== | ||
در این دوره ادبیات مهاجرت در کشورهای مختلف پدید آمد. در ایران ابتدا نویسندگانی که از کشور خارج شده و به کشورهای دیگر مهاجرت کرده بودند شعلههای ادبی مهاجرت را روشن کردند و سپس افرادی تحت تاثیر ادبیات آن کشور به داستاننویسی گرایش یافته و ادبیات مهاجرت و سپس ادبیات مقاومت را رونق بخشیدند.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، | در این دوره ادبیات مهاجرت در کشورهای مختلف پدید آمد. در ایران ابتدا نویسندگانی که از کشور خارج شده و به کشورهای دیگر مهاجرت کرده بودند شعلههای ادبی مهاجرت را روشن کردند و سپس افرادی تحت تاثیر ادبیات آن کشور به داستاننویسی گرایش یافته و ادبیات مهاجرت و سپس ادبیات مقاومت را رونق بخشیدند.<ref>. محمدی، تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان، 1388ش، ص105؛ شجاعی، «انعکاس صدای تفنگ در ادبیات داستانی افغانستان»، 1384ش، ص123.</ref> | ||
==انواع ادبیات داستانی در افغانستان== | ==انواع ادبیات داستانی در افغانستان== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
===ترجمهها=== | ===ترجمهها=== | ||
اولین ترجمههای داستانی توسط محمود طرزی صورت گرفت. بعد از آن، اغلب خوانندگان و نویسندگان افغانستانی از آثار مترجمان ایرانی استفاده میکردند. در دهۀ 1340ش ترجمۀ رمانهای فرانسوی، انگلیسی و روسی وارد افغانستان شد. آثار نویسندگان شوروی و بلوک شرق مورد توجه برخی از احزاب قرار داشت و در کشور ترویج و تبلیغ میشد. بهخصوص، آثارپوشکین و تولستوی ازجایگاه ویژهای در مطبوعات افغانستان برخوردار بودند. در دهۀ هشتاد و نود شمسی توجه به ترجمه بیشتر شد و برخی از آثار خوب نویسندگان خارجی در کابل منتشر شد، اما در کلیت، افغانستان در طول تاریخ در حوزه ترجمه به ایران و تا حدودی به پاکستان متکی بوده است.<ref>. قویم، مروری برادبیات معاصر دری، 1395ش، | اولین ترجمههای داستانی توسط محمود طرزی صورت گرفت. بعد از آن، اغلب خوانندگان و نویسندگان افغانستانی از آثار مترجمان ایرانی استفاده میکردند. در دهۀ 1340ش ترجمۀ رمانهای فرانسوی، انگلیسی و روسی وارد افغانستان شد. آثار نویسندگان شوروی و بلوک شرق مورد توجه برخی از احزاب قرار داشت و در کشور ترویج و تبلیغ میشد. بهخصوص، آثارپوشکین و تولستوی ازجایگاه ویژهای در مطبوعات افغانستان برخوردار بودند. در دهۀ هشتاد و نود شمسی توجه به ترجمه بیشتر شد و برخی از آثار خوب نویسندگان خارجی در کابل منتشر شد، اما در کلیت، افغانستان در طول تاریخ در حوزه ترجمه به ایران و تا حدودی به پاکستان متکی بوده است.<ref>. قویم، مروری برادبیات معاصر دری، 1395ش، ص171؛ گروه نویسندگان، ادبیّات داستانی در ایران زمین، 1391ش، ص55.</ref> | ||
===رمان و داستان کوتاه=== | ===رمان و داستان کوتاه=== | ||
گرچه اولین آثار داستانی در افغانستان با رمان آغاز شده است، اما داستاننویسان کشور در کلیت، بیشتر به داستان کوتاه گرایش داشتهاند. در دهههای چهل و پنجاه شمسی اولین نسل از رماننویسان دست به خلق رمان زدند. این وضعیت در دهۀ شصت تداوم یافت و در دهههای هشتاد و نود شمسی به شکوفایی رسید.<ref>. قویم، مروری برادبیات معاصر دری، 1395ش، ص165.</ref> | گرچه اولین آثار داستانی در افغانستان با رمان آغاز شده است، اما داستاننویسان کشور در کلیت، بیشتر به داستان کوتاه گرایش داشتهاند. در دهههای چهل و پنجاه شمسی اولین نسل از رماننویسان دست به خلق رمان زدند. این وضعیت در دهۀ شصت تداوم یافت و در دهههای هشتاد و نود شمسی به شکوفایی رسید.<ref>. قویم، مروری برادبیات معاصر دری، 1395ش، ص165.</ref> | ||
==پژوهشها دربارۀ ادبیات داستانی افغانستان== | ==پژوهشها دربارۀ ادبیات داستانی افغانستان== | ||
در ارتباط با ادبیات داستانی افغانستان درچند دهۀ اخیر برخی افراد آثاری تدوین کرده و بهصورت کتاب و مقاله منتشر کردهاند، از جمله «سپیدهدم داستاننویسی» از ناصر رهیاب، «فرهنگ داستاننویسی افغانستان» و «تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان» از محمدی، «داستانها و دیدگاهها» از حسین فخری، «سیماها و آواها» از نعمت حسینی، «نثر دری افغانستان» از علی رضوی و «ادبیات دری در نیمۀ نخستین سدۀ بیستم» از اسدالله حبیب.<ref>. قویم، مروری برادبیات معاصر دری، 1395ش، | در ارتباط با ادبیات داستانی افغانستان درچند دهۀ اخیر برخی افراد آثاری تدوین کرده و بهصورت کتاب و مقاله منتشر کردهاند، از جمله «سپیدهدم داستاننویسی» از ناصر رهیاب، «فرهنگ داستاننویسی افغانستان» و «تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان» از محمدی، «داستانها و دیدگاهها» از حسین فخری، «سیماها و آواها» از نعمت حسینی، «نثر دری افغانستان» از علی رضوی و «ادبیات دری در نیمۀ نخستین سدۀ بیستم» از اسدالله حبیب.<ref>. قویم، مروری برادبیات معاصر دری، 1395ش، ص177؛ حسینی، «وضعیت داستان و رماننویسی در افغانستان»، وب سایت روزنامۀ ماندگار.</ref> | ||
ادبیات داستانی افغانستان در سنجش با ادبیات داستانی کشورهای دیگر، سابقۀ زیادی ندارد. فضای آشفتۀ سیاسی و دگرگونی مداوم قدرت در افغانستان، مشکل چاپ و انتشار کتاب و بیسوادی مردم از موانع مهم پیشرفت ادبیات داستانی افغانستان بوده است. همچنین گسترش نیافتن نقد داستان<ref>. بیژن، «ما داستان نویس حرفهای نداشتهایم»، 1382ش، ص227.</ref> و عدم استقبال عمومی از ادبیات داستانی، موجب ضعف این گونه ادبی در افغانستان شده است.<ref>. امینی، حمیدالله، «ادبیات | ادبیات داستانی افغانستان در سنجش با ادبیات داستانی کشورهای دیگر، سابقۀ زیادی ندارد. فضای آشفتۀ سیاسی و دگرگونی مداوم قدرت در افغانستان، مشکل چاپ و انتشار کتاب و بیسوادی مردم از موانع مهم پیشرفت ادبیات داستانی افغانستان بوده است. همچنین گسترش نیافتن نقد داستان<ref>. بیژن، «ما داستان نویس حرفهای نداشتهایم»، 1382ش، ص227.</ref> و عدم استقبال عمومی از ادبیات داستانی، موجب ضعف این گونه ادبی در افغانستان شده است.<ref>. امینی، حمیدالله، «ادبیات داستانی؛ مظهر بیبنیهگی ادبیات افغانستان»، وبسایت پارسیبان.</ref> | ||
==درونمایه ادبیات داستانی افغانستان== | ==درونمایه ادبیات داستانی افغانستان== | ||
در طول صد ساله گذشته ادبیات داستانی افغانستان مضامین مختلفی را دستمایه کار خود قرار داده است. اولین آثار داستانی دارای مضامین اجتماعی، پایداری و اخلاقی بوده است. در نیمۀ اول قرن چهاردۀ شمسی مسایل اجتماعی مهمترین درونمایه برای داستاننویسان بوده است. در دهۀ چهل شمسی رئالیسم سوسیالیستی نیز توسط نویسندگان ترویج و مظالم حاکمان، زحمات خلق کارگری و مشکلات اجتماعی در ادبیات داستانی مطرح شد. بعد از کودتای 7 ثور 1357ش ادبیات سرخ تحت تاثیر داستاننویسان شوروی تبلیغ و ترویج و آثاری در این زمینه تولید و منتشر شد. بخش دیگری از درون مایههای داستانی کشور مهاجرت، جنگ و ضد جنگ بوده است. همچنین برخی نویسندگان در آثار خود به مسایل و مشکلات جوامع انسانی و انسان نوعی نیز پرداختهاند.<ref>. فخری، مجموعه مقالات سومین جشنواره ادبیات معاصر افغانستان، 1385ش، | در طول صد ساله گذشته ادبیات داستانی افغانستان مضامین مختلفی را دستمایه کار خود قرار داده است. اولین آثار داستانی دارای مضامین اجتماعی، پایداری و اخلاقی بوده است. در نیمۀ اول قرن چهاردۀ شمسی مسایل اجتماعی مهمترین درونمایه برای داستاننویسان بوده است. در دهۀ چهل شمسی رئالیسم سوسیالیستی نیز توسط نویسندگان ترویج و مظالم حاکمان، زحمات خلق کارگری و مشکلات اجتماعی در ادبیات داستانی مطرح شد. بعد از کودتای 7 ثور 1357ش ادبیات سرخ تحت تاثیر داستاننویسان شوروی تبلیغ و ترویج و آثاری در این زمینه تولید و منتشر شد. بخش دیگری از درون مایههای داستانی کشور مهاجرت، جنگ و ضد جنگ بوده است. همچنین برخی نویسندگان در آثار خود به مسایل و مشکلات جوامع انسانی و انسان نوعی نیز پرداختهاند.<ref>. فخری، مجموعه مقالات سومین جشنواره ادبیات معاصر افغانستان، 1385ش، ص158؛ حسینی، سیماها و آواها، 1367ش، ص98.</ref> | ||
==ادبیات داستانی افغانستان در مهاجرت== | ==ادبیات داستانی افغانستان در مهاجرت== | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
==داستاننویسی برای کودکان افغانستان== | ==داستاننویسی برای کودکان افغانستان== | ||
داستاننویسی برای کودکان در ادبیات افغانستان با تاخیر آغاز شد و اولین داستانها در دهۀ پنجاه شمسی پدید آمدند. در دورۀ حزب خلق با تاسیس ادبیات کودک در اتحادیۀ نویسندگان، داستاننویسی برای کودکان رونق گرفت و آثاری به چاپ رسید که مضامین آنها ترویج ادبیات سرخ و تحکیم پایههای قدرت رژیم بود. بیشترین آثار داستانی برای کودکان در دهههای هشتاد و نود شمسی با مضامین آموزشی، حقوق بشری و زندگی امروزی نوشته و به چاپ رسید.<ref>. آتشینجان، «سراج اطفال»، دانشنامۀ ادب فارسی، 1381ش، ج3، دانشنامه | داستاننویسی برای کودکان در ادبیات افغانستان با تاخیر آغاز شد و اولین داستانها در دهۀ پنجاه شمسی پدید آمدند. در دورۀ حزب خلق با تاسیس ادبیات کودک در اتحادیۀ نویسندگان، داستاننویسی برای کودکان رونق گرفت و آثاری به چاپ رسید که مضامین آنها ترویج ادبیات سرخ و تحکیم پایههای قدرت رژیم بود. بیشترین آثار داستانی برای کودکان در دهههای هشتاد و نود شمسی با مضامین آموزشی، حقوق بشری و زندگی امروزی نوشته و به چاپ رسید.<ref>. آتشینجان، «سراج اطفال»، دانشنامۀ ادب فارسی، 1381ش، ج3، دانشنامه ص506؛ افضلی، نقد و بررسی ادبیات کودکان، وبسایت انجمن علمی، ادبی دانشجویان افغانستان، .</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |