←مفهومشناسی
سلمان قاسمی (بحث | مشارکتها) (←منابع) |
سلمان قاسمی (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
بقراط | بقراط<ref>Hippocrates </ref> اولین کسی بود که ناراحتیِ از بیماری را از رنجِ ناشی از مقاومت و پیکار با آن بیماری، جدا کرد. همچنین اﺑﻦﺳﻴﻨﺎ معتقد است واﻛﻨﺶﻫﺎي رواﻧﻲ ﺑﺮ ﻗﻠﺐ ﺗﺄﺛﻴﺮ میگذارند ﺗـﺎ ﺟﺎیی ﻛﻪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻣﺮگ فرد شوند.<ref>[http://ensani.ir/file/download/article/20120329142127-5022-1.pdf خنیفر، «استرس شغلی از افسانه تا واقعیت»، 1387ش، ص11.]</ref> امروزه با پیشرفت و گسترش صنعت و فناوری و پیچیدهتر شدن ارتباطات انسانی و سازمانی، با پدیدهها و چالشهای جدیدی روبرو هستیم که انواع استرس از نمونههای بارز آنها است. | ||
ﻟﻐﺖ ﻗﺪﻳﻤﻲ دﻳﺴﺘﺮس | ﻟﻐﺖ ﻗﺪﻳﻤﻲ دﻳﺴﺘﺮس<ref>Destress</ref> ﺑﺮ اﺛﺮ ﺣﺬف ﺑﻪ ﻛﻠﻤﻪ ﻣﺘﺪاول و روزﻣﺮه اﺳﺘﺮس<ref>stress</ref> ﻣﺒـﺪل ﺷـﺪه اﺳﺖ.<ref>[http://ensani.ir/file/download/article/20120329142127-5022-1.pdf خنیفر، «استرس شغلی از افسانه تا واقعیت»، 1387ش، ص12.]</ref> این واژه نخستین بار در قرن پانزدهم میلادی به معنای فشار بدنی به کار رفت. در اواخر قرن نوزدهم معانی استرس یا فشار گسترش یافت و تنش جسمی و ذهنی را نیز در برگرفت و در نهایت در قرن بیستم تحت عنوان فشار عصبی مطرح شد که بهنوعی تمامی فشارهایی را که انسان در طول زندگی تحمل میکرد را شامل میشد.<ref>کینگ، راههای شناخت و مقابله با استرس شغلی، تهران، 1393ش، ، ص15.</ref> هانس سلیه،<ref>Selye</ref> درباره استرس تحقیقات بسیاری (از 1930م تا موقعی كه در 1982م درگذشت) انجام داد. | ||
استرس یا فشار روانی در طب و زیستشناسی به اشکال گوناگون بکار گرفتهشده است. این اصطلاح گاهی به معنی یک رویداد یا موقعیتی که تأثیر مُضِر بر ارگانیسم دارد و گاهی به معنی تنش روانشناختی ناشی از این رویدادها و موقعیتها به کار برده شده است. هر چیزی که در تمامیت زیستشناختی ارگانیسم اختلال بهوجود آورده و شرایطی ایجاد کند که ارگانیسم طبیعتاً از آن پرهیز میکند، استرس شمرده میشود. | استرس یا فشار روانی در طب و زیستشناسی به اشکال گوناگون بکار گرفتهشده است. این اصطلاح گاهی به معنی یک رویداد یا موقعیتی که تأثیر مُضِر بر ارگانیسم دارد و گاهی به معنی تنش روانشناختی ناشی از این رویدادها و موقعیتها به کار برده شده است. هر چیزی که در تمامیت زیستشناختی ارگانیسم اختلال بهوجود آورده و شرایطی ایجاد کند که ارگانیسم طبیعتاً از آن پرهیز میکند، استرس شمرده میشود.<ref>پورافکاری، فرهنگ جامع روانشناسی روانپزشکی، 1386ش، ج2، ص1449.</ref> در واقع استرس واکنش هیجانی ناخوشایندی است که فرد وقتی رویدادی را تهدیدکننده ارزیابی میکند به آن دچار میشود.<ref>هالجین و همکاران، آسیبشناسی روانی، 1393ش، ج1، ص301.</ref> | ||
==تفاوت استرس و اضطراب== | ==تفاوت استرس و اضطراب== | ||
اضطراب بهعنوان معمولترین پاسخ به محرک تنشزا یکی از آثار آنی و شایع استرس بهشمار میآید. منظور از اضطراب، هیجانی ناخوشایند است که همه ما درجاتی از آن را در قالب کلمههایی هم چون دلشوره، نگرانی، تنش و ترس تجربه کردهایم. بسیاری از تغییرات فیزیولوژیکی استرس و اضطراب از جمله ضربان قلب، نفسهای تند و کوتاه، و تنش عضلانی مشابه یکدیگر است؛ اما تفاوت استرس و اضطراب آن است که در استرس، ما از آنچه نگرانمان کرده آگاهی داریم ولی در اضطراب از دلیل اضطراب خود (در آن لحظه) کمتر آگاهیم. نکته دیگر در تفاوت استرس و اضطراب آن است که ما خود را در قبال استرس ناتوان نمییابیم و میتوانیم راههایی برای غلبه بر آن پیدا کنیم، اما در برابر اضطراب تفکر ما آن است که کاری از دست ما بر نمیآید و با ادارک درماندگی احساس میکنیم که امور بر ما غلبه دارند. | اضطراب بهعنوان معمولترین پاسخ به محرک تنشزا یکی از آثار آنی و شایع استرس بهشمار میآید. منظور از اضطراب، هیجانی ناخوشایند است که همه ما درجاتی از آن را در قالب کلمههایی هم چون دلشوره، نگرانی، تنش و ترس تجربه کردهایم. بسیاری از تغییرات فیزیولوژیکی استرس و اضطراب از جمله ضربان قلب، نفسهای تند و کوتاه، و تنش عضلانی مشابه یکدیگر است؛ اما تفاوت استرس و اضطراب آن است که در استرس، ما از آنچه نگرانمان کرده آگاهی داریم ولی در اضطراب از دلیل اضطراب خود (در آن لحظه) کمتر آگاهیم. نکته دیگر در تفاوت استرس و اضطراب آن است که ما خود را در قبال استرس ناتوان نمییابیم و میتوانیم راههایی برای غلبه بر آن پیدا کنیم، اما در برابر اضطراب تفکر ما آن است که کاری از دست ما بر نمیآید و با ادارک درماندگی احساس میکنیم که امور بر ما غلبه دارند. |