پرش به محتوا

خانواده: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۵ مهٔ ۲۰۲۳
خط ۶۵: خط ۶۵:
دیدگاه سیستمی وجود سلسله‌مراتب روشن و صریح در درون خانواده را عنصر ضروری در کارآمدی خانواده می‌داند چراکه خانواده به‌عنوان یک سازمان، ماهیتاً سلسله‌مراتبی است و بدون این، از حالت سالم و بهنجار خارج می‌شود. نظریه تفکیک نقش‌ها بر اساس ناهمخوان بودن نقش‌های رهبری یا مدیریت و نقش عاطفی بنا شده است. در این دیدگاه، پدر، نقش رهبری ابزاری و زن، نقش رهبری عاطفی را بر عهده دارد. شوهر رهبر اصلی و مادر وظیفه حفظ وحدت و انسجام خانواده را بر عهده دارد.  
دیدگاه سیستمی وجود سلسله‌مراتب روشن و صریح در درون خانواده را عنصر ضروری در کارآمدی خانواده می‌داند چراکه خانواده به‌عنوان یک سازمان، ماهیتاً سلسله‌مراتبی است و بدون این، از حالت سالم و بهنجار خارج می‌شود. نظریه تفکیک نقش‌ها بر اساس ناهمخوان بودن نقش‌های رهبری یا مدیریت و نقش عاطفی بنا شده است. در این دیدگاه، پدر، نقش رهبری ابزاری و زن، نقش رهبری عاطفی را بر عهده دارد. شوهر رهبر اصلی و مادر وظیفه حفظ وحدت و انسجام خانواده را بر عهده دارد.  


دیدگاه [[برابری جنسیتی]]، تفاوت جایگاه و نقش‌ها را برساخته اجتماع و نه بیولوژیک می‌داند. این دیدگاه، موقعیت همسری و مادری و نوع [[جامعه‌پذیری]] را دو ساختار معیوب می‌داند که موجبات نابرابری جنسیتی را فراهم می‌نماید. نظریه مبادله، متمرکز بر قدرت زناشویی است که بر سه عنصر [[هنجارهای اجتماعی]]، منابع قدرت و منافع قدرت استوار است. هنجارهای اجتماعی مانند ترجیح ریاست مرد بر خانه، محترم شمردن افراد مسن یا ترجیح اشتغال مردان باعث افزایش قدرت مردان شده است. همچنین در دست داشتن منابع قدرت مانند درآمد بیشتر یا مهارت یا دانش نیز می‌تواند کفه ترازوی قدرت را به سمت صاحب آن سنگین‌تر نماید. عنصر سوم نیز اشاره به میزان استقلال یا وابستگی دارد. به این صورت که هرچه استقلال بیشتر و وابستگی به رابطه زناشویی کمتر باشد قدرت‌مندی فرد بیشتر است. برخی پژوهش‌ها نیز با تمرکز بر عنصر منابع قدرت دیدگاه مستقلی در این رابطه سامان داده‌اند.<ref>زارعی‌ توپخانه، «بررسی رابطه ساختار قدرت در خانواده با کارآمدي آن»، 392ش، ص101.</ref>
دیدگاه برابری جنسیتی، تفاوت جایگاه و نقش‌ها را برساخته اجتماع و نه بیولوژیک می‌داند. این دیدگاه، موقعیت همسری و مادری و نوع جامعه‌پذیری را دو ساختار معیوب می‌داند که موجبات نابرابری جنسیتی را فراهم می‌نماید. نظریه مبادله، متمرکز بر قدرت زناشویی است که بر سه عنصر هنجارهای اجتماعی، منابع قدرت و منافع قدرت استوار است. هنجارهای اجتماعی مانند ترجیح ریاست مرد بر خانه، محترم شمردن افراد مسن یا ترجیح اشتغال مردان باعث افزایش قدرت مردان شده است. همچنین در دست داشتن منابع قدرت مانند درآمد بیشتر یا مهارت یا دانش نیز می‌تواند کفه ترازوی قدرت را به سمت صاحب آن سنگین‌تر نماید. عنصر سوم نیز اشاره به میزان استقلال یا وابستگی دارد. به این صورت که هرچه استقلال بیشتر و وابستگی به رابطه زناشویی کمتر باشد قدرت‌مندی فرد بیشتر است. برخی پژوهش‌ها نیز با تمرکز بر عنصر منابع قدرت دیدگاه مستقلی در این رابطه سامان داده‌اند.<ref>زارعی‌ توپخانه، «بررسی رابطه ساختار قدرت در خانواده با کارآمدي آن»، 392ش، ص101.</ref>


==سلسله‌مراتب خانواده از منظر آموزه‌های اسلامی==
==سلسله‌مراتب خانواده از منظر آموزه‌های اسلامی==
confirmed
۶۵۰

ویرایش