خانواده

از ویکی‌زندگی
تصویر یک خانواده ایرانی

خانواده؛ بنیادی‌ترین نهاد و خاستگاه واحدهای بزرگ‌تر اجتماعی

خانواده کانون اصلی آداب و رسوم و ارزش های مورد احترام، شالوده مستحکم مناسبات پایدار اجتماعی و روابط خویشاوندی، مبداء بروز و ظهور عواطف و مهد پرورش اندیشه، اخلاق و تعالی روح انسانی است. اهمیت خانواده و مناسبات درونی آن به گونه ای است که افلاطون داشتن یک جمهوری خوب را منوط به داشتن خانواده خوب می داند. از این رو سلامت جامعه مبتنی بر سلامت و بالندگی خانواده است و ریشه‌ سقوط‌ و صعود‌ یک جامعه در ارتباط وثیق با نهاد خانواده است.

ادیان الهی همگی بر قداست و حرمت نهاد خانواده تاکید کرده‌اند و اسلام نیز به عنوان کامل‌ترین دین الهی و مکتب انسان‌ساز، بیشترین توجه را به ایجاد، تحکیم و تعالی خانواده و مناسبات آن دارد. در آیات قرآن، خانواده در بستر مودّت و رحمت شکل می‌گیرد و سعادت و شقاوت جامعه انسانی منوط‌به صلاح و فساد این بنا است.

تعریف خانواده

خانواده به عنوان کوچک‌ترین واحد اجتماعی در زبان فارسی به‌معنای اهلِ خانه، دودمان، تبار، تیره و خاندان است.[۱] معادل خانواده در زبان عربی «أسرة» و «أهل‌بیت» است.[۲] اهل، دلالت بر پیوند جامع و انس و الفت میان یک عده دارد[۳] و بیت مترادف با مَسکن[۴] و به محل اقامت شبانه اطلاق می‌شود.[۵] معادل انگلیسی خانواده «Family» به‌معنی گروهی شامل یکی از والدین یا هر دو آن‌ها و فرزندان است.[۶] برخلاف ظاهر آشنا و مفهوم ملموس خانواده، ارائه تعریف یکسان و جهان‌شمول از آن غیرممکن است چراکه خانواده مفهومی اعتباری است و تعریف آن تابع جعل است از این رو متناسب با هر فرهنگ می‌تواند تعریف متفاوتی داشته باشد. در رویکرد جامعه‌شناسی خانواده گروهی از افراد است که با ارتباطات خویشاوندی مستقیماً با یکدیگر پیوند یافته و اعضای بزرگ‌‌سال آن مسئول نگهداری کودکان هستند.[۷] در رویکرد روان‎‌شناسی خانواده واحدی است که عملکرد آن از طریق الگوهای مراوده‌ای صورت می‌گیرد.[۸] بنا بر یک تحقیق جامع توصیفی تحلیلی، برخی عناصر مؤثر در تعریف خانواده از دیدگاه آموزه‌های اسلامی به شرح زیر استخراج شده است:
خانواده «بنایی» است که با «پیمان زندگی مشترک» «یک زن و مرد» بنا نهاده می‌شود و بر اساس آن «غالباً زن و مرد با فرزندان و گاهی فرزندِ همسر، پدر و مادربزرگ» در «مسکنی واحد» و «در فضایی همراه با آرامش و محبت»، «تحت مدیریت و تأمین معیشت مرد» زندگی می‌کنند، «زوجین نسبت به نیازهای هم به‌ویژه نیاز جنسی مسئول» و «برای سایرین نقش محافظتی و پرورشی» دارند.[۹]

اهداف و کارکردهای تشکیل خانواده

تفاوت‌های هدف و کارکرد در بستر خانواده

اهداف تشکیل خانواده، متفاوت از کارکردهای آن است؛ هدف به چرایی و فلسفه ایجاد یا وجود چیزی می‌پردازد در حالی که کارکرد، مجموعه فوایدی است که یک امر در پی دارد. با این توضیح، تشکیل خانواده نیازمند عوامل مبنایی است که قابلیت تبیین چرایی آفرینش انسان در دو جنس مکمل با ویژگی‌های متفاوت و کشش جنسی متقابل را داشته باشد.
عوامل مبنایی هر کدام به تنهایی تبیین‌کننده اقدام به ازدواج و تشکیل خانواده‌اند که از آنها به اهداف یا فلسفه ازدواج و تشکیل خانواده یاد می‌شود. علاوه بر این ازدواج و تشکیل خانواده به‌صورت طبیعی آثار و پیامدهای دیگری نیز دارند که موجبات تحکیم و پایداری آن را فراهم می‌آورد.
در کنار اهداف ازدواج که اصالت دارند و برای دستیابی به آنها برنامه‌ریزی و اقدام صورت می‌گیرد، آثار و منافعی نیز حاصل می‌شود که از ابتدا مورد نظر نبوده‌ است. گاهی این آثار و منافع حاصل اقداماتی است که دستیابی به هدف اصلی را ممکن می‌سازد. برای مثال در آموزه‌های اسلامی در حالی که هدف از ازدواج، آرامش و سکونت برای همسران و تربیت نسل توحیدی است اما مسیر دستیابی به این امر با اقداماتی نظیر ارتباط زناشویی سالم و ایمن، تامین نیازهای مادی و تامین معشیت خانواده امکان‌پذیر است که هر کدام برای فرد مطلوبیت دارد. از این گونه موارد می‌توان به‌عنوان کارکردهای ازدواج و تشکیل خانواده نام برد.

اهداف تشکیل خانواده

به تناسب فرهنگ‌ها و مکتب‌های مختلف، دیدگاه‌های متفاوتی در تبیین فلسفه ازدواج و چرایی تشکیل خانواده وجود دارد. زندگی اشتراکی، اتحاد جنسی، تأمین نیازهای جسمی و روانی و بقای نسل از مهم‌ترین این موارد است. بر اساس دیدگاه اشتراکی، ازدواج، عقدی قانونی است بین مرد و زن که با هدف شرکت در زندگی و کمک به یکدیگر بسته می‌شود. اما از دیدگاه اتحاد جنسی که فراگیرترین دیدگاه عصر حاضر به‌شمار می‌رود، ازدواج، رابطه‌ای حقوقی است که به‌منظور تمتع جنسی بین مرد و زن برقرار می‌شود.[۱۰]
در آموزه‌های اسلامی تاکید ویژه‌ای بر ایجاد و تحکیم نهاد خانواده وجود دارد تا جایی که از آن به‌عنوان سنت پیامبر اسلام[۱۱] و محبوب‌ترین بنا[۱۲] نام برده شده است.
اگرچه شراکت و همیاری و پیوندجویی جنسی از مهم‌ترین عوامل شکل‌گیری و تداوم زندگی زناشویی در آموزه‌های اسلامی به‌حساب می‌آید اما نمی‌توان از آن‌ها به‌عنوان فلسفه وجودی ازدواج و خانواده نام برد؛ زیرا این دو نیازی به پیوند حقوقی یا تخالف جنسی ندارند و بدون این‌ها نیز امکان وصول به هر یک وجود دارد.
با تکیه بر متون اسلامی پژوهش‌های زیادی به‌منظور بررسی فلسفه وجودی ازدواج و تشکیل خانواده انجام شده است. برخی، فلسفه ازدواج و تشکیل خانواده را در راستای تامین دو هدف اصلی دانسته‌اند که در قالب الگوی سکونت ـ تربیت قابل شناسایی است. بر این اساس، هدف از ازدواج و تشکیل خانواده در بُعد همسران، سکونت و آرامش و در بُعد فرزندان، تربیت است.[۱۳] پژوهش های دیگر علاوه بر این دو، تداوم نسل را نیز جزء اهداف اصلی ازدواج برشمرده‌اند.[۱۴]

1ـ سکونت و آرامش

آرامش روانی جایگاه ویژه‌ای در مباحث خانواده دارد. آیه 21 سوره روم کانونی‌ترین آیه در ارتباط با خانواده است. در این آیه به‌روشنی به هدف آرامش‌یابی و برخی کارکردهای ازدواج و تشکیل خانواده اشاره شده است. در این آیه با اشاره به قانون زوجیت و نقش مکمل مرد و زن، تأکید ویژه‌ای بر مؤلفه آرامش شده است.[۱۵] گویا به‌منظور دستیابی به سایر اهداف و بهره‌مندی از کارکردهای دیگر خانواده وجود مؤلفه سکونت و آرامش ضروری است. از این‌رو سکونت اولین و مهم‌ترین هدف به‌حساب می‌آید.

2ـ تداوم نسل

تجهیز بدن مرد و زن به اندام‌های تناسلی به همراه وجود کشش متقابل عاطفی و جنسی زمینه‌ساز توالد و تداوم نسل بشر شده است. تداوم نسل بشر و جلوگیری از انقراض آن به‌عنوان یکی از اهداف مهم ازدواج و تشکیل خانواده در گرو آن است تا نهاد خانواده دو کارکرد اساسی خود در تولید مثل و مراقبت از فرزندان را به‌درستی انجام دهد. اهمیت این مسئله تا حدی است که قابلیت فرزندآوری به‌عنوان یکی از ویژگی ها و امتیازات زنان به‌حساب می‌آید.[۱۶] در آموزه‌های اسلامی نیز انتخاب زن زایا در امر ازدواج در مقایسه با سایر زنان برتری دارد.[۱۷]

3ـ تربیت نسل

سومین هدف از ازدواج و تشکیل خانواده متمرکز بر مؤلفه تربیت است. هر فرهنگ و تمدنی برای بقا و تداوم ارزش‌های تمدنی و فرهنگی خود نیازمند تربیت نیروی انسانی است. این مسئله در همه ادیان و فرهنگ ها موضوعیت دارد. خانواده به‌عنوان اولین پایگاه و پل ارتباطی فرد با جامعه نقش ویژه‌ای در تربیت و آماده‌سازی فرد جهت انتقال ارزش‌های فرهنگی دارد. از آن‌جایی که کودکان حساس‌ترین زمان آموزش و تربیت‌پذیری را در فضای خانواده سپری می‌کنند، کمّیت و کیفیت ارتباط والد ـ فرزندی از اهمیت بالایی برخوردار است. آموزه‌های اسلامی، تولد هر نوزادی را بر اساس فطرت توحیدی می‌داند و این، والدین و خانواده است که نوع دین‌داری وی را تعیین می‌کنند. به نوعی می‌توان گفت که این هدف تاثیر ویژه‌ای بر شیوه و سبک زندگی فرد دارد. هدف از تشویق به فرزندآوری، فزونی و گسترش جامعه توحیدی بیان شده است که به روشنی تأکید بر تربیت توحیدی دارد.[۱۸]

کارکردهای خانواده

برای نهاد خانواده، کارکردهای زیر متصور است:

1ـ کارکرد زیستی

انسان، با توجه به برخورداری از میل جنسی نیرومند به‌طور طبیعی به سمت جنس مخالف کشیده می‌شود. ازدواج، بهترین و ایمن‌ترین راه مواجهه، تنظیم و مدیریت میل جنسی است تا علاوه بر نظم و قاعده‌بخشی به روابط جنسی، از هرج و مرج جنسی نیز جلوگیری شود. امروزه، تنظیم رفتار جنسی مشهورترین و عمومی ترین کارکرد ازدواج و تشکیل خانواده است.[۱۹] بنا بر شیوع و عمومیت پاسخگویی ازدواج به میل جنسی، برخی آن را در زمره اهداف ازدواج دانسته‌اند. از دیگر کارکردهای مهم زیستی که در نتیجه قاعده‌مندی روابط جنسی در قالب ازدواج به‌دست می‌آید، مشروعیت‌بخشی به فرزندان است. از این طریق یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های ادیان به‌ویژه دین اسلام در ارتباط با محفوظ‌بودن انساب و مشخص‌بودن طبقات ارث هم پاسخ داده می‌شود.

2ـ کارکرد اقتصادی

کارکرد اقتصادی خانواده با دو هدف تأمین و مدیریت معیشت اعضای خانواده از یک‌سو و تامین نیروی انسانی برای جامعه‌ی مادر از سوی دیگر دو جنبه متفاوت اما هم‌راستا از کارکرد اقتصادی خانواده است. تامین و مدیریت معیشت خانواده با اندک تفاوتی در فرهنگ‌ها بیشتر در دو مصداق تقسیم کار بین همسران و تامین هزینه‌های فرزندان قابل شناسایی است.[۲۰] تربیت نیروی کار از جنبه‌های مهم ارتباط اقتصادی نهاد خانواده با جامعه است که در گذشته در قالب انتقال موروثی حرفه پدری به فرزندان جایگاه ویژه‌ای داشت که با رشد آموزش عمومی و توسعه صنعتی جوامع، اهمیت خود را از دست داده است و امروزه این مسئله بیشتر در قالب طرح‌های کلان دولت‌ها با ابزار نهادهای آموزشی اجرایی می‌شود.

3ـ کارکرد حمایت عاطفی

نیاز به پیوندجویی و دوست داشتن و دوست داشته‌شدن از مهم‌ترین نیازهای فطری انسان به‌شمار می‌رود. این مسئله در پژوهش‌های اخیر روان‌شناختی مورد تاکید قرار گرفته است.[۲۱] خانواده بهترین و ایمن‌ترین بستر مهرورزی و محبت است. مدیریت روابط عاطفی و احساسی همسران، تامین امنیت عاطفی فرزندان و روابط پایدار و سالم بین اقوام و خویشاوندان از مهم‌ترین جنبه های مهرورزی و محبت در خانواده است. تامین و ارضاء عواطف زوجین، پیش‌نیاز ایجاد محیط سالم جهت رشد و پرورش فرزندان در همه جنبه‌ها به‌حساب می‌آید. حمایت عاطفی در اشکال گوناگون قلبی، ابزاری یا کلامی بین اعضای خانواده تبادل می‌شود، همچنین می‌تواند در قالب الگوها و عادت‌های رفتاری جریان داشته باشد. ایجاد انگیزه و امید به زندگی، جلوگیری از برخی انحرافات اخلاقی و رفتاری، افزایش حس اعتماد و رضایت درونی از مهم‌ترین نتایج کارکرد حمایت عاطفی خانواده به‌شمار می‌رود.[۲۲]

4ـ کارکرد مراقبتی

کودکان و سالمندان به‌لحاظ ویژگی‌های جسمی و روانی نیازمند توجه و مراقبت ویژه هستند که خانواده از گذشته‌های دور تاکنون این وظیفه را بر عهده داشته است. کودکان تا چندین سال پس از تولد و سالمندان به‌جهت مشکلات و ناتوانی‌های ناشی از بیماری به مراقبت زیادی نیاز دارند. علاوه بر مسئولیت اخلاقی و حقوقی خانواده در مراقبت از فرزندان و سالمندان، این مسئله در آموزه‌های ادیان مختلف مورد تاکید ویژه قرار گرفته است. در گذشته به‌جهت پررنگ بودن همین کارکرد و توجه بیشتر به برخی جنبه‌های مرتبط با احترام و رسیدگی به والدین، نسل گذشته در کنار نسل جدید در یک مکان زندگی می‌کردند و ساختار خانواه به‌شکل گسترده رواج داشت. آموزه‌های اسلامی نیز نگاه ویژه‌ای به کارکرد مراقبتی خانواده دارد. تکمیل دوره شیرخوارگی،[۲۳] تواضع و خاکساری در برابر پدر و مادر،[۲۴] سفارش ویژه به نیکی بی‌واسطه به والدین[۲۵] و حساسیت ویژه حتی در نوع سخن گفتن با والدین در سالمندی[۲۶] از مواردی است که در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است.

5ـ کارکرد تربیتی-کنترلی

کارکرد تربیتی خانواده با عنوان جامعه‌پذیری یا فرهنگ پذیری از مهم‌ترین کارکردهای خانواده با رویکرد جامعه‌شناختی است. جامعه‌پذیری فرایندی است که افراد، نگرش ها، ارزش‌ها و کنش‌های متناسب با جامعه به‌عنوان عضوی از آن آموخته و نهادینه می‌شود. انتقال معارف و ارزش‌های دینی یکی از مهم‌ترین زیرمجموعه‌های جامعه‌پذیری است. علاوه بر این گاهی با اخلال در فرایند جامعه‌پذیری زمینه آسیب‌ها و نابهنجاری‌های اجتماعی فراهم می‌آید که متقابلاً کارکرد نظارتی و کنترلی خانواده به‌عنوان یک راهکار سازنده به ایفای نقش می‌پردازد. قدرت نظارتی و کنترلی خانواده به‌منظور پیشگیری و اصلاح آسیب‌های اجتماعی ارتباط مستقیمی با جایگاه و اهمیت خانواده دارد.

آموزش و نهادینه‌سازی ارزش‌های فرهنگی، اجتماعی و مذهبی در قالب فرایند جامعه‌پذیری از مهم‌ترین کارکردهای خانواده به‌شمار می‌رود. فرزندان در خانواده به‌عنوان فردی از یک فرهنگ و مذهب خاص می‌آموزند چگونه عضوی فعال و اثرگذار در اجتماع باشند.[۲۷]

آموزش و انتقال ارزش‌های جنسیتی نیز از دیگر ابعاد جامعه‌پذیری خانواده محسوب می‌شود. نهاد خانواده از همان ابتدا با به کارگیری شیوه‌های متفاوت تربیت کودکان دختر و پسر، باعث شکل‌گیری شخصیت‌های متمایزی می‌شود که به تناسب نقش‌های آینده در خانواده، نگرش‌ها، احساسات و رفتارهای متفاوتی را در آن‌ها بر می‌انگیزد. بنیان‌ها و الگوهای نقش‌های جنسیتی با کاربست آموزش‌های مستقیم و الگوسازی به کودکان منتقل می‌شود.

این مسئله زمینه اعتراض و بعدها شکل‌گیری جنبش‌های اعتراضی از جمله جنبش فمینیسم شده است. از دیدگاه آنها مدیریت انتظارات و پاداش‌ها با توجه به جنسیت دخترانه و پسرانه نابرابری جنسی را رقم می‌زند که باید کنار گذاشته شود. آنها به‌منظور دستیابی به جامعه‌ای فارغ از نابرابری جنسیتی خواستار تبدیل الگوی سنتی جامعه‌پذیری دختران و پسران به الگویی تحت عنوان یکسان‌سازی الگوی تربیتی دختران و پسران هستند. به اعتقاد آنان، جامعه‌پذیری باید در راستای تلفیق بهترین ویژگی‌های جنسیتی مردانه و زنانه در هر دو جنس باشد.

دیدگاه فمینیست‌ها علاوه بر مخالفت طیف وسیعی از طرفداران الگوی تربیت سنتی و حامیان خانواده، از میان خودشان نیز مخالفان سرسختی داشته است. عملی نبودن آرمان‌های فمینیستی و وجود تفاوت‌های ریشه‌دار جنسیتی دو مانع مهمی است که منتقدین فمینیست در مورد اهداف و خواسته‌های خود مطرح کرده‌اند. از این‌رو امروزه بسیاری از فمینیست‌ها ضمن احترام به بخشی از ابعاد زنانگی، با اندیشه جهان عاری از تفاوت‌های جنسیتی مخالفت کرده‌اند.[۲۸]

رشد و تحول خانواده

خانواده به‌عنوان یک واحد اجتماعی پویا با ورود و خروج اعضا از آن در معرض تغییر و تحولی مداوم قرار دارد. تغییر، فرایندی انطباقی و سازگارانه به‌منظور بقا و استمرار خانواده است. پژوهشگران برای رشد و تحول خانواده از چهار تا هشت یا نُه مرحله برشمرده‌اند. مرحله زوجیت یا دونفره، خانواده دارای فرزندان خردسال، خانواده دارای فرزندان مدرسه‌ای و خانواده دارای فرزندان رشدیافته یک تقسیم‌بندی چهار مرحله‌ای است. خانواده‌ها در هر کدام از مراحل رشد و تحول، وظایف و مسئولیت‌های متفاوتی دارند که بیشتر هنگام مشاوره و درمان قابل ‌توجه و تأمل جدی است تا متناسب با آن مرحله به ارائه راهنمایی و راهکار اقدام شود.[۲۹]

انواع خانواده

خانواده هسته‌ای به‌عنوان واحد اولیه خانواده شامل والدین و فرزندان می‌شود و در مقابلِ خانواده گسترده قرار دارد که گروهی مرکب از سه نسل یا بیشتر است که در یک مسکن یا در کنار هم زندگی می‌کنند.[۳۰] علاوه بر این تقسیم که بیشتر بر ساختار نسلی خانواده تأکید دارد در یک تقسیم دیگر خانواده به خانواده تک‌همسری (یک مرد با یک زن)، خانواده چندهمسری (یک مرد با چند زن) و خانواده حاصل از ازدواج موقت تقسیم‌ شده است.[۳۱] البته موارد دیگری نیز در گذشته یا از پدیده‌های نوظهور وجود دارد که در قالب تعریف رسمی خانواده نمی‌گنجد مانند زندگی یک زن با چند مرد یا چند زن و چند مرد یا مرد و زنی که بدون پذیرش قوانین و طی مراحل ازدواج، در کنار هم زندگی می‌کنند که از آن به هم‌باشی تعبیر شده است. البته برخی از موارد اخیر بیشتر به‌عنوان نوعی آسیب اجتماعی مطرح شده است.

سلسله مراتب در خانواده

خانواده به‌عنوان سازمانی اجتماعی و پویا نیازمند ساختار مشخصی است تا اعضای آن با آگاهی از نقش‌ها، مسئولیت‌ها و حقوق شخصی، متناسب با هر کدام عمل نمایند. در هیچ سازمانی همه افراد در یک رتبه نیستند و مسئولیت‌ها و اختیارات یکسانی ندارند و وجود سلسله مراتب شفاف در درون خانواده و اختیارات متناسب با مسئولیت‌ها پیش‌فرض کارایی و انسجام خانواده است.[۳۲]

پژوهش‌ها نیز وجود رابطه بین کیفیت ساختار قدرت و کارایی خانواده را اثبات کرده‌اند. نتیجه پژوهش‌ها نشان‌دهنده کارایی بالا در خانواده‌هایی با ساختار دموکراتیک در برابر ساختار غیردموکراتیک است. در این تقسیم‌بندی، ساختار زن‌سالار کم‌ترین کارآمدی را دارد و هرچه به سمت ساختار دموکراتیک مرد مقتدر پیش می‌رود، کارآمدی خانواده افزایش می‌یابد. در ساختار دموکراتیک، مرد منبع اقتدار و مرکزیت در خانواده است و زن منبع عاطفی و مدیر داخلی. بدین معنا که پس از گفتگوها و مشورت‌های لازم، تصمیم‌گیری نهایی بر عهده مرد قرار دارد.[۳۳]

دیدگاه‌های مختلف و گاه متضادی در ارتباط با سلسله‌‎مراتب در خانواده وجود دارد. سه الگوی حاکمیت مرد، حاکمیت زن، الگوی مشارکتی و در مقابل، نفی مطلق سلسله‌مراتب و تساوی بین زن و مرد به‌عنوان نظریه مخالف با عنوان خانواده دموکراتیک از مشهورترین این نظریه‌ها است. پذیرش هر کدام از دیدگاه‌ها مستلزم تغییر در نقش‌ها، مسئولیت‌ها و حقوق اعضای خانواده است.[۳۴]

دیدگاه سیستمی وجود سلسله‌مراتب روشن و صریح در درون خانواده را عنصر ضروری در کارآمدی خانواده می‌داند چراکه خانواده به‌عنوان یک سازمان، ماهیتاً سلسله‌مراتبی است و بدون این، از حالت سالم و بهنجار خارج می‌شود. نظریه تفکیک نقش‌ها بر اساس ناهمخوان بودن نقش‌های رهبری یا مدیریت و نقش عاطفی بنا شده است. در این دیدگاه، پدر، نقش رهبری ابزاری و زن، نقش رهبری عاطفی را بر عهده دارد. شوهر رهبر اصلی و مادر وظیفه حفظ وحدت و انسجام خانواده را بر عهده دارد.

دیدگاه برابری جنسیتی، تفاوت جایگاه و نقش‌ها را برساخته اجتماع و نه بیولوژیک می‌داند. این دیدگاه، موقعیت همسری و مادری و نوع جامعه‌پذیری را دو ساختار معیوب می‌داند که موجبات نابرابری جنسیتی را فراهم می‌نماید. نظریه مبادله، متمرکز بر قدرت زناشویی است که بر سه عنصر هنجارهای اجتماعی، منابع قدرت و منافع قدرت استوار است. هنجارهای اجتماعی مانند ترجیح ریاست مرد بر خانه، محترم شمردن افراد مسن یا ترجیح اشتغال مردان باعث افزایش قدرت مردان شده است. همچنین در دست داشتن منابع قدرت مانند درآمد بیشتر یا مهارت یا دانش نیز می‌تواند کفه ترازوی قدرت را به سمت صاحب آن سنگین‌تر نماید. عنصر سوم نیز اشاره به میزان استقلال یا وابستگی دارد. به این صورت که هرچه استقلال بیشتر و وابستگی به رابطه زناشویی کمتر باشد قدرت‌مندی فرد بیشتر است. برخی پژوهش‌ها نیز با تمرکز بر عنصر منابع قدرت دیدگاه مستقلی در این رابطه سامان داده‌اند.[۳۵]

سلسله‌مراتب خانواده از منظر آموزه‌های اسلامی

آموزه‌های اسلامی ریشه و اصل مرد و زن را از گوهر و سرشت واحد انسانی می‌داند.[۳۶] از این‌رو ظرفیت و استعداد رشد و تعالی در هر دو وجود دارد. با وجود این، بر اساس آیه قرآن، بنابر فضیلت و برتری مردان در برخی امور و مسئولیت آن‌ها در تأمین نفقه، مدیریت خانواده بر عهده مرد گذاشته شده است.[۳۷] البته این فضیلت و برتری به تعبیر روایات روی دیگر مسئولیتی است که مرد در قبال تأمین امنیت، معیشت و حمایت عاطفی دارد. در همین راستا، دین اسلام به‌تناسب بر اقتدار زن صحه گذاشته و او را نسبت به خانه شوهر و فرزندان او مسئول می‌داند.[۳۸]

در مجموع، الگوي ساختار قدرت در خانواده از منظر منـابع اسـلامی از یک‌سو، بر اساس اصول معاشرتِ معروف،[۳۹] عدالت[۴۰] و مشورت در خـانواده،[۴۱] ساختاري دموکراتیک است؛ یعنی همسـران در مسـائل درون خانواده با تعامل صحیح، گفت‌وگو و مشورت باهم، تصمیمات لازم را می‌گیرند و مبتنی بر تفاوت‌های زیستی و روانی، نقش‌ها و مسئولیت‌های متفاوتی بر عهده‌ دارند به‌عبارتی، تفاوت نقش‌ها، ریشه در تفاوت‌های زیسـتی، روان‌شناختی و جنسیتی دارد.[۴۲]

سرمایه اجتماعی خانواده

سرمايه اجتماعي مجموعه هنجارها و ارزش‌هايي است كه بين مردم و شـبكه‌هـا وجـود دارد و باعـث گسـترش روابط، مشاركت و اعتماد فيمابين شده، منافع متقابلي چـون معلومـات، اطلاعـات و امتيـازات را بـه ارمغـان آورده، در نهايت منجر به حفظ موقعيت اجتماعي آنان مي‌شود.[۴۳] مهم‌ترین اثر سرمایه اجتماعی ایجاد سرمایه انسانی در نسل بعد است. برخی جامعه‌شناسان زمینه خانوادگی را از نظر تحلیلی به سه جزء قابل تفکیک سرمایه مالی، انسانی و اجتماعی تقسیم کرده‌اند. سرمایه مالی در ارتباط با میزان ثروت و درآمد خانواده است و سرمایه انسانی بر اساس تحصیلات والدین سنجیده می‌شود که با فراهم‌سازی یک محیط شناختی، فرزندان را در یادگیری یاری می‌دهند. اعتماد، مشارکت، اطلاعات و انتظارات متقابل از مولفه‌های سرمایه اجتماعی خانواده به‌شمار می‌رود.[۴۴] خانواده مهم‌ترین منبع و بنیادی‌ترین منشأ سرمایه اجتماعی است و به‌عنوان یکی از عوامل پیشین موفقیت تحصیلی فرزندان و کارآمدی خانواده به‌حساب می‌آید.[۴۵]

مرزها در خانواده

مرز، خط فرضی است که محدوده عمل، مسئولیت و اختیارات هر یک از اعضای خانواده را مشخص می‌کند. این مرزها در خدمت حفظ، تمایز و یکپارچگی خانواده است. مرزها مقرراتی را پدید می‌آورند تا مناطق مجاز و ممنوعه در روابط و تعاملات درونی خانواده به‌روشنی دیده شود. در آموزه‌های اسلامی در ارتباط با زمان و مکان اختصاصی والدین، حد و مرز روشنی در شبانه‌روز به‌منظور آسایش و آرامش والدین مورد تأکید قرار گرفته است.[۴۶] همچنین توجه به حفظ اسرار خانواده به‌عنوان یکی دیگر از جنبه‌های مرزبندی خانواده مورد توجه است.[۴۷] علاوه بر این، مرزها در روابط خاص زناشویی، نوع پوشش و سطح روابط اجتماعی به‌ویژه برای زنان و دختران که از آن با دو اصطلاح محرم و نامحرم نام برده می‌شود، از اهمیت و حساسیت بالایی برخوردار است.

پانویس

  1. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه خانواده.
  2. مصطفوی، التحقیق، ج1، 1368ش، ص170.
  3. قرشی، قاموس قرآن، ج1، 1371ش، ص135.
  4. قرشی، قاموس قرآن، ج1، 1371ش، ص248.
  5. مصطفوی، التحقیق، ج1، 1368ش، ص359.
  6. سراقی و صفورایی‌پاریزی، «بازتعریف خانواده بر اساس قرآن و منابع روایی»، 1398ش، ص68.
  7. گیدنز، جامعه‌شناسی، 1383ش، ص424.
  8. مینوچین، خانواده و خانواده‌درمانی، 1395ش، ص67.
  9. سراقی و صفورایی‌پاریزی، «بازتعریف خانواده بر اساس قرآن و منابع روایی»، 1398ش، ص93.
  10. آشتیانی عراقی و آخوند، «اهداف ازدواج و کارکردهای آن از منظر اسلام»، 1391ش، ص63.
  11. کلینی، الکافی، ج5، 1429ق، ص494.
  12. صدوق، کتاب من لایحضره الفقیه، ج3، 1413ق، ص383.
  13. پسندیده، رضایت زناشویی، 1396ش، ص52.
  14. آشتیانی عراقی و آخوند، «اهداف ازدواج و کارکردهای آن از منظر اسلام»، ص69، 1391ش.
  15. وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ.
  16. اعزازی، شهلا، جامعه شناسی خانواده، 1383ش، ص52.
  17. محمدی ری شهری، تحکیم خانواده، 1390ش، ص91.
  18. آشتیانی عراقی، و آخوند، «اهداف ازدواج و کارکردهای آن از منظر اسلام»، 1391ش، ص72.
  19. بستان، جامعه‌شناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، 1398ش، ص101.
  20. ملکی فاراب و دیگران، «تدوین شاخص‌ها و ترسیم الگوی خانواده تراز اسلامی»، 1398ش، ص55.
  21. سلطانی و دیگران، «درآمدی بر نقد نظریه سلسله مراتب نیازهای مزلو»، 1395ش، ص150.
  22. سالاری‌فر، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، 1399ش، ص54.
  23. سوره بقره، آیه 233.
  24. سوره اسراء، آیه 24.
  25. سوره احقاف، آیه 15.
  26. سوره اسراء، آیه 23.
  27. علینی، «بررسی کارکردهای خانواده در شکل‌گیری سبک زندگی اسلامی»، 1393ش، ص22.
  28. بستان، جامعه‌شناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، 1398ش، ص129.
  29. سالاری‌فر، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، 1399ش، ص17.
  30. گیدنز، جامعه‌شناسی، 1381ش، ص426.
  31. سالاری‌فر، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، 1399ش، ص169.
  32. سالاری‌فر، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، 1399ش، ص91.
  33. زارعی‌ توپخانه، «بررسی رابطه ساختار قدرت در خانواده با کارآمدي آن»، 392ش، ص62.
  34. ترکاشوند و دیگران، «الگوی اسلامی سلسله مراتب در خانواده با رویکرد روان‌شناختی»، 1392ش، ص82.
  35. زارعی‌ توپخانه، «بررسی رابطه ساختار قدرت در خانواده با کارآمدي آن»، 392ش، ص101.
  36. سوره نساء، آیه 1.
  37. سوره نساء، آیه 34.
  38. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1387ش، ص264.
  39. سوره نساء، آیه 19.
  40. سوره مائده، آیه 3؛ سوره نساء، آیه 8.
  41. سوره بقره، آیه 233؛ سوره طلاق، آیه 6.
  42. زارعی توپخانه، «بررسی رابطه ساختار قدرت در خانواده با کارآمدي آن»، 392ش، ص61.
  43. فاضل و دیگران، «سرمایه اجتماعی خانواده و عوامل موثر بر آن»، 1390ش، ص42.
  44. علینی، «بررسی کارکردهای خانواده در شکل‌گیری سبک زندگی اسلامی»، 1393ش، ص87.
  45. فاضل و دیگران، «سرمایه اجتماعی خانواده و عوامل موثر بر آن»، 1390ش، ص42.
  46. سوره نور، آیه 58.
  47. سوره نساء، آیه 34.

منابع

  • ابن‌بابویه، محمد بن علی، کتاب من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1413ق.
  • اعزازی، شهلا، جامعه‌شناسی خانواده، تهران، مطالعات زنان، 1383ش.
  • آشتیانی عراقی، مهدیه و آخوند، سکینه، «اهداف ازدواج و کارکردهای آن از منظر اسلام»، فصلنامه طهورا، ش13، 1391ش.
  • بستان، حسین، جامعه‌شناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1398ش.
  • پسندیده، عباس، رضایت زناشویی، قم، دارالحدیث، 1392ش.
  • ترکاشوند، جواد و دیگران، «الگوی اسلامی سلسله مراتب در خانواده با رویکرد روان‌شناختی»، مجله علوم حدیث، س18، ش4، 1392ش.
  • زارعی توپخانه، محمد و دیگران، «بررسی رابطه ساختار قدرت در خانواده با کارآمدي آن»، مجله روانشناسی و دین، س6، ش3، 1392ش.
  • سالاری‌فر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، تهران، سمت، 1399ش.
  • سراقی، همایون و صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «بازتعریف خانواده بر اساس قرآن و منابع روایی»، دوفصلنامه تخصصی پژوهش‌های روانشناسی اسلامی، س2، ش2، 1398ش.
  • سلطانی، محمدرضا و دیگران، «درآمدی بر نقد نظریه سلسله مراتب نیازهای مزلو»، فصلنامه مطالعات سازمانی، س5، ش1، 1395ش.
  • علینی، محمد، «بررسی کارکردهای خانواده در شکل‌گیری سبک زندگی اسلامی»، فصلنامه اسلام و مطالعات اجتماعی، س1، ش4، 1393ش.
  • فاضل، رضا و دیگران، «سرمایه اجتماعی خانواده و عوامل موثر بر آن»، فصلنامه مطالعات جامعه‌شناختی ایران، س1، ش2، 1390ش.
  • قرشى، على‌اكبر، قاموس قرآن‏، تهران، دار الکتب الاسلاميه‏، 1371ش.
  • گیدنز، آنتونی، جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی، 1383ش.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، تحکیم خانواده، قم، دارالحدیث، 1390ش.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، 1387ش.
  • مصطفوی، سیدحسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد، 1368ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، 1371ش.
  • ملکی فاراب، ندا و دیگران، «تدوین شاخص‌ها و ترسیم الگوی خانواده تراز اسلامی»، فصلنامه فرهنگ مشاوره و روان‌درمانی، س10، ش40، 1398ش.
  • مینوچین، سالوادور، خانواده و خانواده‌درمانی، ترجمه باقر ثنایی، تهران، بین‌الملل، 1395ش.