محبت در خانواده

از ویکی‌زندگی

محبت در خانواده؛ مهرورزی اعضای خانواده به یکدیگر.

محبت به‌عنوان اصلی مهم در خانواده، از جمله نیازهای روانی انسان است که همواره مورد تأکید آموزه‌های دینی و روان‌شناسی بوده است. محبت میان همسران از جمله عناصر تحکیم روابط خانوادگی است. ایثار، صفا، گذشت، صمیمیت و اخلاص، در زندگی توأم با محبت، وجود دارد و تأمین نشدن این نیاز پیامدهای ناگواری را برای اعضای خانواده و جامعه دارد.

مفهوم‌شناسی

محبت در لغت به‌معنای دوست داشتن است[۱] و در اصطلاح به‌معنای میل، کشش و رابطۀ دو سویه میان محب و محبوب است که مطابق و ملایم با طبیعت دو طرف است که با رسیدن به آن به ابتهاج و سرور دست خواهند یافت.[۲]

اهمیت محبت

از نظر روان‌شناسان، نیازهای روانی به اندازۀ نیازهای بدنی ضروری هستند. از جمله نیازهای روانی که همواره مورد تأکید روان‌شناسان و آموزه‌های دینی بوده، محبت است. بشر در هر دوره از زندگی به محبت نیاز دارد. منابع تأمین کنندۀ محبت پدر و مادر، خواهر و برادر، همسر و فرزندان، خویشان و بستگان، هم‌سالان و دوستان هستند. کمبود و فقدان محبت عوارض دردناکی در روح افراد به وجود می‌آورد و روابط آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. فردی که مورد بی‌مهری قرار گرفته، با دچار شدن به خود کم‌بینی، در او عقدۀ حقارت ایجاد می‌شود، حسود و کینه‌توز بار می‌آید یا به تنهایی و انزوا متمایل می‌شود. همچنین اگر نوجوان و جوانی، در کانون خانواده از محبت سیراب نشود، آن را در خارج از خانواده جست‌و‍جو می‌کنند که زمینۀ بسیاری از فریب‌ها و انحرافات از همین جا فراهم می‌شود.[۳]

اقسام محبت

به حسب قوای ادراکی، محبت دارای اقسامی است:
الف. محبت حسی یا طبیعی؛ محبت حسی، حالتی است که بر اثر ملایمت با یکی از قوای حسی در انسان پدید می‌آید؛ مانند دیدن صورت زیبا، درک آواز خوش، احساس بوی خوش، لذت حاصل از غذای لذیذ، لذت درک نرمی و نازکی حاصل با لمس کردن.
ب. محبت خیالی؛ این نوع محبت بر اثر جذب خاصِ شعوری، میان انسان و قوۀ خیال او پدید می‌آید؛ مانند حب ریاست و شهرت.
ج. محبت عقلی؛ این محبت از عقل آدمی سرچشمه می‌گیرد؛ مانند محبت انسان به معلم به جهت اینکه به او علم آموخته است.[۴]

درجات محبت

همۀ انسان‌ها در داشتن محبت مشترک‌اند؛ اما در شدت و ضعف آن با هم متفاوت‌اند. رکن اصلی و علت قوام محبت، معرفت و شناخت است. هر چه معرفت و شناخت انسان به اشیا و اشخاص بیشتر باشد، محبت او نیز به همان نسبت، رشدِ مطلوب‌تر و رضایت بخش‌تری خواهد داشت.[۵]

اسباب محبت

عالمان اخلاق برای محبت اسبابی را ذکر کرده‌اند:

  1. حب ذات؛ مانند محبت انسان به خودش؛
  2. احسان؛ مانند محبت انسان به پزشک خود به سبب درمان شدن؛
  3. حُسن و جمال؛ مانند علاقه به زیبایی؛
  4. تناسب ظاهری؛ مانند محبت دو کودک و پیرمرد یا تاجر به یکدیگر به‌دلیل داشتن شباهت‌های ظاهری؛
  5. الفت؛ مانند محبت ایجاد شده بین دو نفر در سفر مشترک؛
  6. محبت معلول به علتِ خود؛ مانند محبت فرزند به مادر و پدر؛
  7. محبت طرفینیِ دو معلول که علت واحد دارند؛ مانند محبت خویشاوندان به یکدیگر.[۶]

محبت در آیات و روایات

از آنجا که قرآن کریم به نیازهای اساسی و فطری انسان توجه کرده، به محبت به‌عنوان یکی از نیازهای اساسی روانی، عنایت خاص کرده است. تصریح به نقش محبت در گرمی خانواده و تأکید خاص بر محبت به پدر و مادر از جمله مواردی است که توجه قرآن را به نیازهای اساسی نشان می‌دهد. ابعاد محبت در قرآن کریم عبارت‌اند از:
الف. خداوند الهام‌کنندۀ دوستی و محبت است.
ب. مهم‌ترین محور فضایل اخلاقی، محبت است.
ج. محبت باید برای خدا باشد.
پیامبر خدا محبت و دوستی را نیمی از خردمندی ذکر می‌کند.[۷] به نقل از امام صادق، خداوند به بنده، به‌خاطر محبت به فرزندش رحم می‌کند.[۸]

جایگاه محبت در خانواده

کانون خانواده شبیه جامعۀ انسانی کوچکی است که از افرادی تشکیل شده است؛ اگر این افرادِ پراکنده با هم ارتباط و پیوند برقرار نکنند، جامعه‌ای وجود نخواهد داشت. این پیوند و ارتباط، در سایۀ محبت و مودتی ایجاد می‌شود که خداوند آن را در انسان‌ها خصوصاً در میان همسران قرار داده است. تداوم زندگی در گرو محبت است؛ از این رو محبت به همسر در زندگی ضروری است.[۹] بر اساس نظر روان‌شناسان، ابراز محبت در خانواده دارای سه شاخۀ ابراز عشق و علاقه بین زن و شوهر، عشق و علاقه بین والدین و فرزندان و روابط عاطفی و دوستانه بین فرزندان است.[۱۰]

محبت به همسر

روان‌شناسان رابطه‌ای را موفق می‌دانند که با وجود تمام مشکلات و روزمرگی‌های زندگی، پا برجا باشد. اگر زن و شوهر به این مهم دست یابند که دوست داشتن امری درونی است و همسر او شایستۀ دوست داشتن است، به‌راحتی به راه‌های محبت‌ورزی دست پیدا خواهند کرد. برخی از این راه‌کارها بنا بر نظر روان‌شناسان عبارت‌اند از:

  1. اطمینان به اینکه شخص بهترین همراه برای همسر خود به شمار می‌رود و او را بیشتر از هر کسی دوست دارد؛
  2. محبت کردن بدون توجه به انجام خواسته‌ها و منتظر پاداش نبودن و موکول نکردن ابراز محبت به زمان‌های خاص؛
  3. ثَبات یک رابطۀ عاشقانه با در اولویت قرار دادن عشق همسر با توجه به مشغله‌های شغلی؛
  4. مشورت با همسر؛
  5. مراقبت از همسر؛
  6. برقراری رابطۀ جنسی؛
  7. داشتن گوش شنوا؛
  8. در اولویت قرار دادن همسر؛
  9. افتخار کردن به همسر؛
  10. بهترین دوست همسر بودن؛
  11. ایجاد لحظات شاد با همسر؛
  12. همراه بودن با همسر در سختی‌ها.[۱۱]

پیامدهای بی‌توجهی و عدم‌محبت همسران

عواقب بی‌توجهی مرد نسبت به همسر را چنین ذکر کرده‌اند:

  1. احساس تنهایی زن، افسردگی و اندوه او؛
  2. کشش به مرد دیگر؛
  3. فکر به جدایی.

همچنین عواقب بی‌توجهی زن به همسر، مسائل ذیل را در پی دارد:

  1. فاصله گرفتن مرد از زن؛
  2. گذراندن بیشتر وقت خود در بیرون از خانه و محیط کار؛
  3. کشش به زن دیگر.[۱۲]

محبت به پدر و مادر

با توجه به اینکه پدر و مادر سمبل نیکی به فرزندان هستند و از جان خود برای پرورش آنها مایه می‌گذارند، سزاوار قدردانی و احترام هستند. احسان و محبت بدون منّت به والدین به‌خاطر سپاسگزاری از زحمات طاقت‌فرسای آنهاست، نه اینکه فرزند این محبت را تفضلی از خود بداند. برخی از شیوه‌های محبت به والدین که در آموزه‌های دینی به آنها سفارش شده است؛ عبارت‌اند از خوش‌زبانی، خوش‌رویی، قدردانی و سپاسگزاری، اطاعت، احترام، هدیه دادن، دیدار.[۱۳]

محبت به فرزند

نیازهای اساسیِ روانی، به‌ویژه نیاز به محبت، از مباحث مهم روان‌شناسی تربیتی و حتی روان‌کاوی است. اگر کودک در نخستین سال‌های زندگی خود از محبت والدین محروم بماند، هستۀ اصلی و اساسی عصبیت و بیماری‌های روانی در وی رشد می‌یابد که بعدها و در بزرگسالی منشأ بسیاری از درگیری‌های عاطفی و اضطراب عمیق می‌شود.[۱۴]

پیامدهای طرد کردن و محبت نکردن به فرزند

عوارض طرد کردن بچه‌ها و محبت نکردن به فرزندان توسط والدین، ممکن است به‌صورت‌های مختلفی در آنها ظاهر شود:

  1. مبتلا شدن به بیماری‌های روان‌تنی (پسیکوسوماتیک)، تب یونجه، ناراحتی‌های پوستی، آسم؛
  2. سرکش و پرخاشگر شدن؛
  3. تسلیم شدن در برابر رفتار زنندۀ والدین برای جلب محبت آنها؛
  4. تسلیم تخیلات شدن و پدیدار شدن حالت در خود فرو رفتن؛
  5. در مواردی که کودک نسبتاً باهوش باشد خود را به نادانی می‌زند؛
  6. منحرف و بزهکار شدن (سرقت و آزار و اذیت دیگران).[۱۵]

پانویس

  1. دهخدا، فرهنگ دهخدا، مدخل حب، وب‌سایت واژه‌یاب.
  2. «مفهوم‌شناسی محبت»، وب‌سایت محمد رسول الله.
  3. شرفی، مراحل رشد و تحول انسان، 1364ش، ص68.
  4. غزالی، إحیاء علوم الدین، [بی‌تا]، ج4، ص275.
  5. غزالی، إحیاء علوم الدین، [بی‌تا]، ج4، ص296.
  6. کاشفی، آیین مهرورزی، 1391ش، ص44-51.
  7. کلینی، الکافی، 1408ق، ج2، ص643.
  8. کلینی، الکافی، 1408ق، ج2، ص50.
  9. طباطبایی، تفسیر المیزان، 1973م، ج16، ص166.
  10. «ابراز عشق و محبت در خانواده»، وب‌سایت ذهن‌نو.
  11. «محبت به همسر: چگونه به همسرم محبت کنم»، وب‌سایت آویژه.
  12. «عواقب بی‌توجهی مرد به زن»، وب‌سایت روان‌آگاه.
  13. کاشفی، آیین مهرورزی، 1391ش، ص 237-244.
  14. شرفی، مراحل رشد و تحول در انسان، 1364ش، ص78.
  15. شریعتمداری، روان‌شناسی تربیتی،1370ش، ص201.

منابع

  • «ابراز عشق و محبت در خانواده»، وب‌سایت ذهن‌نو، تاریخ بازدید: 3 آذر 1402ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، فرهنگ دهخدا، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 1 آذر 1401ش.
  • شرفی، محمدرضا، مراحل رشد و تحول در انسان، [بی‌جا]، وزارت ارشاد اسلامی، 1364ش.
  • شریعتمداری، علی، روان‌شناسی تربیتی، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، 1370ش.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ دوم، 1973م.
  • «عواقب بی‌توجهی مرد به زن»، وب‌سایت روان‌آگاه، تاریخ بازدید: 5 آذر 1401ش.
  • غزالی، ابو حامد محمد بن محمد، احیاء علوم الدین، اشراف: شیخ عبد العزیز سیروان، [بی‌جا]، دارالقلم، [بی‌تا].
  • کاشفی، محمدرضا، آیین مهرورزی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، چاپ هشتم، 1391ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، بیروت، دار صعب و دارالتعارف، چاپ چهارم، 1401ق.
  • «محبت به همسر: چگونه به همسرم محبت کنم»، وب‌سایت آویژه، تاریخ بازدید: 4 آذر1401ش.
  • «مفهوم‌شناسی محبت»، وب‌سایت محمد رسول الله، تاریخ بازدید: 1 آذر 1401ش.