امام حسن: تفاوت میان نسخهها
←اوصاف امام حسن
خط ۶: | خط ۶: | ||
پیامبر بارها گفته بود من حسن را دوست دارم و دوستدارش را نیز دوست دارم.<ref>قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص414 ؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص120 و 165؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص501-502.</ref> هر کس مرا دوست دارد، باید حسن را نیز دوست بدارد.<ref>قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص414؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص165؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص502.</ref> هر کس حسن و حسین را دوست بدارد، مرا دوست داشته است.<ref>جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص165.</ref> حسن و حسین امامند، چه بنشینند، چه قیام کنند.<ref>جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص127؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص542.</ref> هر کس میخواهد با دیدن سید جوانان بهشت، مسرور شود، به حسن نگاه کند.<ref>جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص165 و 168.</ref> اگر عقل در مردی مجسم میشد، همانا آن کس، حسن بود.<ref>جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص121.</ref> همچنین پیامبر خدا، حسن و حسین را دو گوشواره عرش الهی معرفی کرده است.<ref>قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص415.</ref> | پیامبر بارها گفته بود من حسن را دوست دارم و دوستدارش را نیز دوست دارم.<ref>قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص414 ؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص120 و 165؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص501-502.</ref> هر کس مرا دوست دارد، باید حسن را نیز دوست بدارد.<ref>قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص414؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص165؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص502.</ref> هر کس حسن و حسین را دوست بدارد، مرا دوست داشته است.<ref>جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص165.</ref> حسن و حسین امامند، چه بنشینند، چه قیام کنند.<ref>جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص127؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص542.</ref> هر کس میخواهد با دیدن سید جوانان بهشت، مسرور شود، به حسن نگاه کند.<ref>جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص165 و 168.</ref> اگر عقل در مردی مجسم میشد، همانا آن کس، حسن بود.<ref>جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص121.</ref> همچنین پیامبر خدا، حسن و حسین را دو گوشواره عرش الهی معرفی کرده است.<ref>قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص415.</ref> | ||
==اوصاف امام حسن== | ==اوصاف امام حسن== | ||
به | به گفتۀ امام صادق، امام حسن در زمانۀ خود، بافضیلتترین بود و در عبادت و زهد، سرآمد مردمان عصر خود بود.<ref>قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص416.</ref> چون وضو میساخت، تمام بدنش به رعشه میافتاد<ref>قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص416.</ref> و رنگ صورتش تغییر میکرد.<ref>معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص503.</ref> وقتی به نماز میایستاد، بندبند وجودش از خشیت الهی میلرزید.<ref>قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص416 ؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص503.</ref> با یادآوری مرگ و قبر و قیامت، بهقدری میگریست که بیهوش میشد.<ref>معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص503.</ref> در راه خدا بسیار بذل و بخشش میکرد.<ref>جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص166.</ref> در طول حیات خود، سه بار نیمی از اموالش را میان نیازمندان تقسیم کرد.<ref>قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص417؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص166؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص503.</ref> با زیردستان، فروتنانه برخورد میکرد<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۳.</ref> و مانند آنان بر روی زمین مینشست و کنار ایشان غذا میخورد.<ref>معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص505.</ref> بسیار شکیبا<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶؛ ابنأثیر، اُسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۹۰؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص417.</ref> بود، بهگونهای که بردباری او را همسنگ کوهها دانستهاند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۷؛ ابنسعد، طبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ۳۵۴.</ref> از خطای دیگران به سهولت چشمپوشی میکرد.<ref>قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص419.</ref> | ||
==اقدامات سیاسی – اجتماعی== | ==اقدامات سیاسی – اجتماعی== | ||
با اینکه در فتوحات عصر عمر شرکت نکرد؛ اما بهدلیل هاشمی و قریشی بودن، از غنایم سهمی برای او در نظر میگرفتند.<ref>معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص521-522.</ref> در فتوحات زمان عثمان، مشخصاً در جنگ إفریقیه (سال26 هجری)<ref>ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۵، ص۵۸-۵۹.</ref> و طبرستان (سال 29 یا 30 هجری)<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۲۶۹.</ref> شرکت کرد.<ref>معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص523-524.</ref> وی در تمام این مدت، در کنار پدرش امام علی و بر اساس مصالح اسلام عمل میکرد.<ref>معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص524.</ref> به دستور پدر، در غائلۀ شورش مردم علیه عثمان، وظیفۀ مراقبت از عثمان را بر عهده داشت و در این راه، زخمی شد.<ref>معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص525.</ref> در دورۀ خلافت پدرش، تا آخرین لحظه همراه و همپای او بود و در تمام جنگهایش شرکت داشت.<ref>معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص537 و 540.</ref> در جنگ جمل با سخنان خود، مردم را تهییج و تشویق به مشارکت در جنگ با ناکثین (پیمانشکنان) کرد و خود نیز شجاعانه جنگید.<ref>عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص291.</ref> در جنگ صفین نیز ضمن تحریض مردم به جنگ با قاسطین، دلاورانه با معاویه و سپاهش جنگید. در پسِ این جنگ بود که امام علی نامۀ<ref>نهج البلاغه، نامه 31.</ref> معروف خود را که حاوی نکات اخلاقی و تربیتی است، به او نوشت.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، ۱۳۷۸ش، ص۲۹۵.</ref> وی در عهد امامت خود، حتی پس از پذیرش خلافت معاویه، آشکارا از سیاستهای اوانتقاد میکرد.<ref>عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص291-292.</ref> <br> | با اینکه در فتوحات عصر عمر شرکت نکرد؛ اما بهدلیل هاشمی و قریشی بودن، از غنایم سهمی برای او در نظر میگرفتند.<ref>معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص521-522.</ref> در فتوحات زمان عثمان، مشخصاً در جنگ إفریقیه (سال26 هجری)<ref>ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۵، ص۵۸-۵۹.</ref> و طبرستان (سال 29 یا 30 هجری)<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۲۶۹.</ref> شرکت کرد.<ref>معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص523-524.</ref> وی در تمام این مدت، در کنار پدرش امام علی و بر اساس مصالح اسلام عمل میکرد.<ref>معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص524.</ref> به دستور پدر، در غائلۀ شورش مردم علیه عثمان، وظیفۀ مراقبت از عثمان را بر عهده داشت و در این راه، زخمی شد.<ref>معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص525.</ref> در دورۀ خلافت پدرش، تا آخرین لحظه همراه و همپای او بود و در تمام جنگهایش شرکت داشت.<ref>معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص537 و 540.</ref> در جنگ جمل با سخنان خود، مردم را تهییج و تشویق به مشارکت در جنگ با ناکثین (پیمانشکنان) کرد و خود نیز شجاعانه جنگید.<ref>عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص291.</ref> در جنگ صفین نیز ضمن تحریض مردم به جنگ با قاسطین، دلاورانه با معاویه و سپاهش جنگید. در پسِ این جنگ بود که امام علی نامۀ<ref>نهج البلاغه، نامه 31.</ref> معروف خود را که حاوی نکات اخلاقی و تربیتی است، به او نوشت.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، ۱۳۷۸ش، ص۲۹۵.</ref> وی در عهد امامت خود، حتی پس از پذیرش خلافت معاویه، آشکارا از سیاستهای اوانتقاد میکرد.<ref>عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص291-292.</ref> <br> |