پامنبری

از ویکی‌زندگی

پامنبری؛ پیش‌خوان یا شاگرد روضه‌خوان

پامنبری، کسی است که در پایین منبر نشسته و در هنگام خواندن اشعار مذهبی و مرثیه، به مداح و روضه‌خوان اصلی کمک می‌کند.[۱] گاهی شاگرد روضه‌خوان، پیش از شروع استاد خود، در پای منبر ایستاده و به خواندن ابیاتی درباره مصائب اهل بیت مشغول می‌شود و گاهی، در فاصله زمانی پایین آمدن یک مداح یا آخوند از منبر و بالارفتن دیگری، فرد پامنبری به خواندن نوحه یا مرثیه می‌پردازد.[۲] امروزه، به مستمعان ثابت روضه‌خوانی‌ها نیز پامنبری می‌گویند. «پیش‌خوان» نام دیگری است که به‌جای پامنبری به‌کار می‌رود.

همچنین هنگامی که، منبری (شخصی که بالای منبر است) پس از خطابه شروع به ذکر مصیبت می‌کند، پامنبری با لحنی سوزناک به خواندن اشعاری مرتبط و هماهنگ با منبری، می‌پردازد. عزاداران، گاهی در مراسم پامنبری، به دو گروه «سر» و «جواب» تقسیم می‌شوند.[۳] همچنین، استفاده از پامنبری‌های خوش‌صدا، یکی از ترفندهای روضه‌خوانان برای رونق مجالس است.[۴]

در برخی از مناطق مانند دامغان، پامنبری به نوعی هم‌خوانی و نوحه‌سرایی جمعی اطلاق می‌شود. این گروه، به‌صورت دایره‌وار، در پای منبر نشسته و اشعاری را با حالت ماتم زمزمه می‌کنند.

پامنبری در ادبیات فارسی

پامنبری، از واژگان پُرکابرد در ادبیات عامه مردم ایران است. در کنایات، امثال و حِکم و اشعار عامیانه، از این واژه، بارها استفاده شده است. برای مثال، در برخی از منابع، واژه پامنبری کنایه از اشعاری است که افراد پامنبری خوانده[۵] و نیز کنایه از مقلد یا مداحی است که به‌صورت تمام و کمال از دیگری پیروی می‌کند. همچنین، ضرب‌المثل «پیش از ملا به منبر می‌رود» کنایه از شاگرد روضه‌خوانی است که پیش از بیان شدن آن‌چه ملا تصمیم به خواندن دارد، بر منبر رفته و آن را علنی می‌کند.[۶]

پانویس

  1. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه پامنبری، سایت واژه‌یاب.
  2. نجفی، فرهنگ فارسی عامیانه، ج1، ۱۳۷۸ش، ص215.
  3. شریفیان، اهل ماتم (آواها و آیین سوگواری در بوشهر)، ۱۳۸۳ش، ص۷۶-۸۴.
  4. شهری، شکر تلخ، ۱۳۴۷ش، ص۲۳۳.
  5. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه پامنبری، سایت واژه‌یاب.
  6. بهمنیار، داستان‌نامۀ بهمنیاری، ۱۳۶۱ش، ص۱۲۵-۱۲۶.

منابع

  • بهمنیار، احمد، داستان‌نامۀ بهمنیاری، به‌تحقیق فریدون بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۱ش.
  • شریفیان، محسن، اهل ماتم (آواها و آیین سوگواری در بوشهر)، تهران، دیرین، ۱۳۸۳ش.
  • شهری، جعفر، شکر تلخ، تهران، روز، ۱۳۴۷ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 12 اردیبهشت 1401ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 12 اردیبهشت 1401ش.
  • نجفی، ابوالحسن، فرهنگ فارسی عامیانه، تهران، نیلوفر، ۱۳۷۸ش.