پرچم
پرچم؛ نماد و نشان یک کشور، سازمان یا نهاد با نقش و رنگ ويژه بر روی پارچه یا کاغذ.
امروزه پرچم، پارچهای است که دارای نقشی مخصوص، گاه نشان یک کشور و گاهی نیز نشان یک گروه، مؤسسه یا قوم است. معمولا پرچم بر سر چوب یا میلهای فلزی نصب میشود. در علم زیستشناسی، پرچم، بهمعنای قسمتی از گل بوده که میلههای بسیار نازک داشته و تخمهای نر در آن قرار میگیرند. در گذشته نیز، پرجم بهمعنی موی جلوی سر یا کاکُل حیوانات و پرندگان، یا منگوله تهیه شده از موی حیوانات بوده که بر سر نیزه یا علم، آویزان میکردند.[۱] از پرچم با واژههایی نظیر بِیرَق، عَلَم، رایت، لِوا، سَنجَق، علامت و بند نیز یاد میشود.
کاربرد پرچم
کاربرد اصلی پرچم، استفاده توسط دولتها، سازمانها و گروههای مختلف لشکری و کشوری بهعنوان نمادی از هویت ملی در مراسم و مسابقات گوناگون، تشریفات دولتی و نیز بینالمللی است. گاهی نیز، از پرچم برای مجالس روضهخوانی، اطلاعرسانی، مرگ و ختم افراد و نیز در تعزیهها، استفاده میشود.
در روابط بینالملل، هر کشور را با پرچم مخصوص خود، میشناسند؛ از اینرو، در طراحی پرچم تلاش میگردد تا انگیزهها، آرمانها، رویکرد سیاسی، مذهبی، فلسفی و نیز شرایط جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی، بازنمایی شود. رنگها و نشانهای بهکار رفته در پرچم، دارای مفاهیم نهفته هستند. در بالای هر عمارت دولتی، یک پرچم بهصورت افراشته قرار دارد و در روزهایی که عزای ملی اعلام شود، این پرچمها بهصورت نیمهافراشته قرار میگیرند. مردم نیز برای آذینبندی در آیینها و جشنها، از پرچم، استفاده میکنند.
پرچم ایران
پرچم امروزی کشور ایران، مستطیلشکل و دارای سه رنگ سفید (نماد صلح در وسط پرچم)، سرخ (نماد دلاوری ایرانیان در پایین پرچم) و سبز (نماد اسلام در بالای پرچم) است. همچنین، در میانۀ رنگ سفید، علامتی برگرفته از کلمه «الله» و شبیه به یک گل لاله (نماد خون شهدای انقلاب اسلامی ایران) است که ترکیبی از یک نیزه، دو هلال در سمت چپ، دو هلال در سمت راست آن و تشدیدی بر بالای نیزه است که نشان از نیروی مضاعف آن دارد. در کنارههای بالا و پایین قسمت سفید پرچم نیز، عبارت «الله اکبر» با خط بنّایی، به تعداد 22 مرتبه (نماد تاریخ پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 1357) آمده است. در پرچم جمهوری اسلامی ایران، رموزی نهفته نیز وجود دارد. برای مثال، طراحان این پرچم، تلاش کردهاند تا پنج اصل دین شامل توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت را در بخش سفید پرچم بهصورتی نهفته، بهکار گیرند. اصل توحید، بهعنوان عمود اصلی (در قالب نماد یک نیزه یا خنجر)، تشدید روی آن نیز به نشانه شدت، قدرت و استواری آن آمده و کلمه توحید، یعنی «لا اله الا الله» را در خود جای داده است.[۲]
پیشینه پرچم
در گذشته برای پرچم، از پوست حیواناتی مانند گاو استفاده میشد. در هر دورهای از تاریخ ایران، واژهای خاص برای پرچم وجود داشته است؛ پیش از اسلام، واژه «درفش» بسیار مرسوم بود و در اوستا نیز از همین واژه استفاده شده است.[۳] در زبان پهلوی نیز واژه «گاودرفش» بهمعنی درفش افراشته بهکار رفته است.[۴] فردوسی از عبارت «درفش کاویانی» که همان پیشبند چرمین کاوه آهنگر بوده، بهره گرفته است.
ایرانیان پس از پذیرش دین اسلام، واژگان علم و لوا را برای پرچم بهکار گرفتند. درباره رنگ علمهای دوره صفویه گفتهاند که علم فتح به رنگ سبز و سفید، علم قوچیان عظام به رنگ سبز، علم غلامان سراپرده به رنگ سفید، علم تفنگچیان به رنگ سفیده با حاشیهای سبزرنگ بوده است.[۵]
در زمان قاجار، واژۀ «بیرق» برای پرچم مرسوم شد؛ بیرق عزا، بیرق سوارهنظام، بیرق توپچی، بیرق توپخانه، بیرق سواره قزاق، بیرق ابنیه سلطنتی ایران و بیرق قاپوق در مکتوبات و زبان عامیانه مردم، رایج بوده است.[۶] در این دوره، لفظ عَلَم، تنها برای پرچمهای عزا استفاده میشد.
در دورۀ پهلوی، واژۀ «پرچم» در فرهنگستان تصویب و جایگزین تمام نامهای پیشین شد. گروهی از پژوهشگران، این واژه را تنها به چیزی که بر رایت و علم آویخته میشود، منسوب میدانند.[۷]
پرچم در ادبیات ایران
برخی پژوهشگران، پیشینۀ ورود واژۀ پرچم به ادبیات فارسی را سدههای پنجم و ششم قمری، میدانند. این واژه، گاهی در معانی دیگری نیز بهکار رفته است. پرچم در ادبیات ایرانیان، معمولا مَجاز از موی گیسو (زلف یار) یا کاکل بوده است. برای مثال، انوری در اینباره میگوید:[۸]
از آن زمان که ظفر، پرچم تو شانه زده است | ز زنگ جور کدام آینه است نزدوده |
حافظ نیز از این واژه، بارها بهره گرفته است، مانند:[۹]
زلف خاتون ظفر، شیفته پرچم توست | دیده فتح ابد، عاشق جولان تو باد |
مولوی در کلیات شمس، واژه پرچم را در معنای بیرق آورده و سروده است:[۱۰]
به یکی دست می خالص ایمان نوشند | به یکی دست دگر، پرچم کافر گیرند |
واژۀ پرچم در ادبیات عامیانه کاربرد نداشته و بهجای آن، از واژۀ بیرق استفاده شده است. ضربالمثلهایی همچون «باد به بیرقش خورد»،[۱۱] «تا تو از بغداد بیرق آوری / در کلاته کشت نگذارد کلاغ» [۱۲] و نیز «شیرینی دوید، اما بیرق را برنداشت»[۱۳] از آن جمله است.
پرچم در فرهنگ ایرانیان
پرچم همواره نمادی فرهنگی بوده که روح بالندگی و کنش اجتماعی، دینی و اخلاقی یک جامعه را بازنمایی میکند. پرچم، بیانکننده تاریخ یک ملت و بیانکننده داستانها و خاطرات پهلوانی اقوام مختلف در یک کشور نیز میتواند باشد. حرکت دادن پرچم همراه با احترام و افتخار، نشانگر حرکت و زندگی است. سلام دادن به پرچم، تعظیم در برابر آن و بوسیدن آن، وطندوستی و صلحطلبی انسانها را به نمایش میگذارد.
نزد ایرانیان، پرچم یادآور تاریخِ وطن بوده و عَلَم، یادآور تاریخ مذهبی و دینی آنان است. در علمهای مخصوص عزاداری شیعیان، از نمادهایی همچون آهو (نماد رأفت امام رضا)، شیر (نماد هیبت امام علی)، پرندگان (نماد پیامرسانی)، رنگ سبز (نماد قداست)، رنگ سرخ (نماد شهادت) و رنگ سیاه (نماد مظلومیت و حوادث) استفاده میشود.[۱۴]
در برخی نقاط ایران، مردمی که عزادار میشوند، پرچم سهگوشۀ سیاهرنگی را بر سر در خانههای خود آویزان میکنند. گاهی نیز، برای استقبال از مسافران و اتمام خدمت سربازی فرزندان، پرچم سبزرنگی بر سر در خانه نصب میشود.[۱۵] همچنین در مراسم عروسی عشایر استان فارس، از پرچمهای رنگین برای تزئین و اطلاعرسانی استفاده میشد.[۱۶]
پانویس
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه پرچم، سایت واژهیاب.
- ↑ «ویژگیهای هندسی و طرز ترسیم آرم و پرچم جمهوری اسلامی ایران»، ۱۳۶۲ش، ص۱۳۲ و ۱۳۵.
- ↑ وندیداد، ۱۳۷۶ش، فرگرد ۱، بند ۷.
- ↑ یشتها، ۱۳۴۷ش، هرمزدیشت، بند ۱۱؛
تیریشت، کردۀ ۱۶، بند ۵۶؛
فروردینیشت، کردۀ ۲۹، بند ۱۳۶. - ↑ افشار، «تازهها و پارههای ایرانشناسی»، ۱۳۸۲ش، ص۹۳-۹۴.
- ↑ ذکاء، «تاریخچۀ تغییرات و تحولات درفش و علامت دولت ایران از آغاز سدۀ سیزدهم هجری قمری تا امروز (۳)»، ۱۳۴۴ش، ص۲۵-۳۲.
- ↑ ببری دیزج، «انواع بیرق و کاربردهای آن در نتایج یک پژوهش عهد ناصری»، ۱۳۸۸ش، ص۹۰۵.
- ↑ انوری، دیوان اشعار، قصاید، قصیده شماره 179، سایت گنجور.
- ↑ حافظ، غزلیات، غزل شماره 108، سایت گنجور.
- ↑ مولانا، دیوان شمس، غزلیات، غزل شماره 785، سایت گنجور.
- ↑ ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ج1، ۱۳۸۸ش، ص455.
- ↑ شکورزاده، دههزار مثل فارسی و بیست و پنج هزار معادل آنها، ۱۳۷۲ش، ص۲۳۱.
- ↑ شکورزاده، دههزار مثل فارسی و بیست و پنج هزار معادل آنها، ۱۳۷۲ش، ص489.
- ↑ بهار، «تحلیل مردمشناختی نمادها در عزداری عاشورای حسینی»،۱۳۸۳ش، ص۱۰۶-۱۰۸.
- ↑ نوربخش، بندر لنگه در ساحل خلیج فارس، ۱۳۵۸ش، ص۲۶۲.
- ↑ بهمنبیگی، عرف و عادت در عشایر فارس، ۱۳۲۴ش، ص13.
منابع
- افشار، ایرج، «تازهها و پارههای ایرانشناسی»، بخارا، تهران، س 5، شماره 32-34، ۱۳۸۲ش.
- انوری، دیوان اشعار، قصاید، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 2 اسفند 1400ش.
- ببری دیزج، مهربان، «انواع بیرق و کاربردهای آن در نتایج یک پـژوهش عهد ناصری»، پیام بهارستان، تهران، س 2، شماره 5، ۱۳۸۸ش.
- بهار، مهری، «تحلیل مردمشناختی نمادها در عزداری عاشورای حسینی»، همایش بینالمللی محرم و فرهنگ مردم، بهکوشش پژوهشکدۀ مردمشناسی، تهران، ۱۳۸۳ش.
- بهمنبیگی، محمد، عرف و عادت در عشایر فارس، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۲۴ش.
- حافظ، غزلیات، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 2 اسفند 1400ش.
- ذکاء، یحیى، «تاریخچۀ تغییرات و تحولات درفش و علامت دولت ایران از آغاز سدۀ سیزدهم هجری قمری تا امروز (۳)»، هنر و مردم، تهران، شماره 34، ۱۳۴۴ش.
- ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش.
- شکورزاده، ابراهیم، دههزار مثل فارسی و بیست و پنج هزار معادل آنها، مشهد، آستان قدس ضوی، ۱۳۷۲ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 2 اسفند 1400ش.
- مولانا، دیوان شمس، غزلیات، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 2 اسفند 1400ش.
- نوربخش، حسین، بندر لنگه در ساحل خلیج فارس، بندرعباس، اداره کل فرهنگ و هنر استان هرمزگان، ۱۳۵۸ش.
- وندیداد، ترجمه و بهتحقیق هاشم رضی، تهران، فکر روز، ۱۳۷۶ش.
- «ویژگیهای هندسی و طرز ترسیم آرم و پرچم جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامۀ هنر، تهران، شماره 3، ۱۳۶۲ش.
- یشتها، ترجمۀ ابراهیم پورداود ، تهران، طهوری، ۱۳۴۷ش.