پرچم ایران

از ویکی‌زندگی

پرچم ایران؛ پارچه یا کاغذ یا پوست متشکل از چند رنگ سبز،سفید،قرمز و نشان الله در وسط رنگ سفید، نشان دهنده اسلامیت، صلح وملیّت ایرانیان.

به پارچه‌ای که نقش مخصوص یک کشور، موسسه یا گروه بر روی آن بوده و بر چوب یا میله‌ای نصب می‌گردد پرچم گفته می‌شود. پرچم را در گذشته، درفش یا عَلَم نیز می‌گفتند.[۱] همچنین به قطعه‌ای از ابریشم یا موی اسب یا دم گاو که بر گردن علم بسته می‌شد، پرچم می‌گفتند.[۲] «عَلم» و «لوا» واژگانی بودند که ایرانیان پس از پذیرش دین اسلام آنها را به‌کار گرفتند.[۳] واژۀ «بیرق» در زمان قاجار برای پرچم مرسوم شد؛ بیرق عزا، بیرق سواره‌نظام، بیرق توپچی، بیرق توپ‌خانه، بیرق سواره قزاق، بیرق ابنیه سلطنتی ایران و بیرق قاپوق در مکتوبات و زبان عامیانه مردم، رایج بود.[۴] لفظ «عَلم» در این دوره، تنها شامل پرچم‌های عزا بود. واژۀ «پرچم» در دوره پهلوی، توسط فرهنگستان تصویب شد.[۵]

تاریخچه پرچم ایران

ایرانیان همانند سایر جوامع از گذشته‌های دور، نقش و نماد اجتماع خود را در قالب پرچم، نمایش می‌دادند. کاربرد واژۀ «گاودرفش» در دوره پهلوی،[۶] واژۀ «درفش» در دوره پیش از اسلام[۷] و اشاره به «درفش کاویانی» در شاهنامه فردوسی، نشان از کاربرد کهن پرچم در فرهنگ ایرانیان دارد.[۸] البته اصطلاح «درفش کاویانی» در متون برجای مانده از دوران اشکانی، سلوکی، هخامنشی دیده نشده و بیشتر در منابع دوره اسلامی به آن اشاره شده است. پژوهشگران امروزی برخورد محتاطانه‌ای در بیان تاریخی بودن درفش کاویانی دارند، اگرچه در اسطوره‌ها بیان شده است.[۹] هرچند در منابع کهن اسلامی، از جمله مورخان سده‌ی دهم‌میلادی، طبری[۱۰] و مسعودی[۱۱] درفش کاویان را ساخته‌ای از پوست «پلنگ» و ابعاد 8 در 12 ذراع، حدود 5 در 7،5 متر توصیف کرده‌اند. «خوارزمی» نیز درفش کاویانی را از پوست خرس یا شیر یاد کرده است.[۱۲] در دوره صفوی، علامت شیر و خورشید در پرچم ایران، نقش بست.[۱۳] پژوهشگران، شهرت امام علی به لقب «شیر خدا» را در انتخاب علامت شیر برای پرچم حکومت شیعه‌مذهب صفوی، اثرگذار دانسته‌اند.[۱۴] خورشید نیز به‌عنوان مظهر فرّ ایزدی، نمادی از نور الهی امامان مذهب شیعه دانسته شده و در پرچم حکومت صفوی استفاده شد تا مشروعیت سیاسی را با انتساب به آموزه‌های مذهبی، ایجاد کند.[۱۵]

رنگ‌ها و نشان‌های پرچم ایران

پرچم ایران بنا بر اصل پنجم متمم قانون اساسی مصوب 1326ش، متشکل از نوارهای برابر از نظر طول و عرض و به رنگ‌های سبز، سفید، قرمز و با نشان خورشید و شیر در حال حرکت که در دست شمشیری دارد، تعیین شد. بعدها، رنگ سبز نشان اسلام و خرمی، رنگ سفيد نشان صلح و آرامش و رنگ قرمز نشان مشروطيت ايران و دفاع از استقلال و آزادي و شير، نشان شجاعت و استقامت، تفسير شد.[۱۶] ابعاد و شکل دقیق پرچم دوباره در سال 1336ش تعیین شد.[۱۷]

پرچم جمهوری اسلامی ایران

پس از انقلاب اسلامی، امام خمینی دستور تغییر آرم پرچم ایران را صادر کرد.[۱۸] یک سال پس از تثبیت نظام جمهوری اسلامی، مشخصات فنی و ظاهری پرچم رسمی کشور ایران، اعلام شد. بخش بالایی پرچم ایران به رنگ سبز طراحی شد تا نمادی از دین اسلام و مذهب شیعه باشد. رنگ سفید در بخش میانی پرچم، نماد صلح‌دوستی و آرامش‌طلبی ایرانیان است. کلمه «الله» در وسط پرچم، به شکل لاله سرخ طراحی شد که از خون شهیدان سر برآورده و با چهار هلال که قسمت قائم میانی آن مظهر قدرت و استقامت ایرانیان بود، مجموعاً عبارت «لا إله إلا الله» را بازنمایی می‌کند. عبارت «الله‌اكبر» 22 بار در حاشية پايين و بالای پرچم تکرار شده و نماد روز پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357ش است. در بخش پایینی پرچم، رنگ سرخ به نشانه آمادگی همیشگی ایرانیان برای دفاع از استقلال و آزادی است که به قیمت خون شهیدان به‌دست آمده است.[۱۹]

نمادهای فرهنگی در پرچم‌های مناسبتی ایران

ایرانیان در مناسبت‌های خاص دینی و مذهبی و به‌ويژه در مراسم سوگ و عزاداری، از پرچم با نمادها و رنگ‌های خاص، بهره می‌گیرند و معمولا آن را «عَلم» می‌نامند. علم‌های مخصوص شیعیان ایران در عزاداری‌ها، نمادهای مختلفی دارد؛ از جمله: آهو (نماد رأفت امام رضا)، شیر (نماد هیبت امام علی)، پرندگان (نماد پیام‌رسانی)، رنگ سبز (نماد قداست)، رنگ سرخ (نماد شهادت) و رنگ سیاه (نماد مظلومیت و مرگ).[۲۰] امروزه به‌کارگیری علم و پرچم در هیئت‌های مذهبی، بسیار رایج است و برخی هیئت‌ها علم مخصوص خود را دارند. پرچم سیاه در ایام عزاداری امام حسین، به‌ويژه در دهه اول محرم و روز عاشورا، بر سردر خانه‌ها و مغازه‌ها و در معابر، نصب می‌شود.[۲۱] پرچم‌های سیاه سه‌گوش بر سردر خانه‌ها در اکثر نقاط ایران، نشانه عزا است. گاهی، پرچم سبز نشانه پایان دوران سربازی فرزندان است که بر سر در خانه‌ها نصب می‌کنند.[۲۲] پرچم‌های رنگی نشانه شادی است؛ در مراسم عروسی عشایر فارس، پرچم‌های رنگی نشانه‌ی تزئین و اطلاع‌رسانی است.[۲۳]

پانویس

  1. عمید، فرهنگ عمید، ذیل واژه پرچم.
  2. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه پرچم.
  3. افشار، تازه‌ها و پاره‌های ایران‌شناسی، 1382ش ، ص94-93.
  4. ذکاء، «تاریخچۀ تغییرات و تحولات درفش و علامت دولت ایران از آغاز سدۀ سیزدهم هجری قمری تا به امروز»،1344ش، ص33-25.
  5. ببری دیزج، انواع بیرق و کاربردهای آن در نتایج یک پـژوهش عهد ناصری، 1388ق، ص905.
  6. یشتها، هرمزدشِت، 1347ش، بند11.
  7. وندیداد، فرگرد1، 1376ش، بند7.
  8. فردوسی، شاهنامه، بخش7 ضحاک و بخش 13 فریدون، در وب‌سایت گنجور.
  9. خالقی مطلق، شاهنامه خالقی مطلق، 1393ش.
  10. طبری، تاریخ طبری، 1362ش، ج1، ص5-2174.
  11. مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، 1409ق، ج3، ص51.
  12. خوارزمی، مفاتیح العلوم، 1428ق، ص115.
  13. نیّر نوری، «ذیلی بر سلسله مقالات: تاریخچه تغییرات و تحوّلات درفش و علامت ایران از آغاز سده سیزدهم هجری قمری تا امروز»، ۱۳۴۷ـ ۱۳۴۸ش ج۱، ص۷۲.
  14. قزوینی، نقض، 1358ش، ج۱، ص۴۷۲ و 165.
  15. کسروی، شیخ صفی و تبارش، 1323ش، ج۱، ص۳ـ۴.
  16. ذكاء، «تاريخچة تغييرات و تحولات درفش و علامت دولت ايران از آغاز سدة سيزدهم هجري قمري تا امروز»، 1344ش، ص40-39.
  17. ذكاء، «تاريخچة تغييرات و تحولات درفش و علامت دولت ايران از آغاز سدة سيزدهم هجري قمري تا امروز»،1344ش، ص23.
  18. خمینی، صحیفه امام، 1389ش، ج12، ص486.
  19. حائری، علی، روزشمار شمسی، 1386ش، ج1، ص315.
  20. بهار، «تحلیل مردم‌شناختی نمادها در عزداری عاشورای حسینی»، 1383ش، ص 106-108.
  21. محدثی، فرهنگ عاشورا،1391 ش، ص85-86.
  22. نوربخش، بندرلنگه در ساحل خلیج فارس، 1385ش، ص262.
  23. بهمن‌بیگی، عرف و عادت در عشایر فارس، 1324ش، ص13.

منابع

  • افشار، ایرج، «تازه‌ها و پاره‌های ایران‌شناسی»، بخارا، تهران، س5، شماره 32-34، ۱۳۸۲ش.
  • ببری دیزج، مهربان، «انواع بیرق و کاربردهای آن در نتایج یک پـژوهش عهد ناصری»، پیام بهارستان، تهران، س2، شماره 5، ۱۳۸۸ش.
  • بهار، مهری، «تحلیل مردم‌شناختی نمادها در عزداری عاشورای حسینی»، همایش بین‌المللی محرم و فرهنگ مردم، به‌کوشش پژوهشکدۀ مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۸۳ش.
  • بهمن‌بیگی، محمد، عرف و عادت در عشایر فارس، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۲۴ش.
  • حائری، علی، روزشمار شمسی، قم، دفتر عقل، 1386ش.
  • خالقی مطلق، جلال، شاهنامه خالقی مطلق، تهران، سخن، 1393ش.
  • خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، 1389ش.
  • خوارزمی، محمدبن حمد، مفاتیح‌العلوم، بیروت، دارالمناهل، 1428ق.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه، تهران، دانشگاه تهران، 1377ش.
  • ذکاء، یحیى، «تاریخچۀ تغییرات و تحولات درفش و علامت دولت ایران از آغاز سدۀ سیزدهم هجری قمری تا امروز (۳)»، نشریه هنر و مردم، تهران، شماره 34، ۱۳۴۴ش.
  • ذكاء، يحيي، «تاريخچة تغييرات و تحولات درفش و علامت دولت ايران از آغاز سدة سيزدهم هجري قمري تا امروز»، نشریه هنر و مردم، شماره 38، آذر 1344ش.
  • طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، 1362ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ عمید، تهران، امیرکبیر، 1390ش.
  • فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، در وب‌سایت گنجور، تاریخ بازدید: 25 تیر 1401ش.
  • قزوینی، عبدالجلیل، نقض، تهران، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، ۱۳۵۸ش.
  • کسروی، احمد، شیخ صفی و تبارش، تهران، ۱۳۲۳ش.
  • محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، معروف، ۱۳91ش.
  • مسعودی، علی‌بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، 1409ق.
  • نوربخش، حسین، بندرلنگه در ساحل خلیج فارس، بندرعباس، اداره کل فرهنگ و هنر استان هرمزگان، ۱۳۵۸ش.
  • نیّر نوری، حمید، «ذیلی بر سلسله مقالات: تاریخچه تغییرات و تحوّلات درفش و علامت ایران از آغاز سده سیزدهم هجری قمری تا امروز»، هنر و مردم، ش۷۷ـ ۷۸ ، ۱۳۴۷ـ ۱۳۴۸ش.
  • وندیداد، ترجمه و تحقیق هاشم رضی، تهران، فکر روز، ۱۳۷۶ش.
  • یشتها، ترجمۀ ابراهیم پورداود ،تهران، طهوری، ۱۳۴۷ش.