پشمک
پشمک؛ شیرینی تهیهشده از شکر، بهصورت تارهای سفید
پشمک، نوعی شیرینی کهن و محبوب ایرانی است[۱] که از شکر و روغن بوداده تهیه میشود و بهشکل تارهای سفید و دراز شبیه به پشم درمیآید.[۲] از پشمک، در برخی از مراسمهای مذهبی و آیینهای شادی در ایران استفاده میشود. در میان زردشتیان یزد، این شیرینی به «پشموگ» معروف است.[۳]
واژهشناسی پشمک
در بسیاری از فرهنگهای فارسی، از نوعی شیرینی رشتهای با نام «پشمک قندی» یاد شده و به باریکی و سپیدی آنها اشاره شده است.[۴] پسوند «ـَ ک» در این واژه، ریشه در زبان پهلوی دارد که به پشمک، معنای پشمی میدهد.[۵] برخی از پژوهشگران، پسوند تصغیر «ک» در پشمک را بهمعنی پشم کوچک ندانسته،[۶] بلکه آن را در معنای شیرینی، واحد مستقل دستوری میدانند که صفت وصفی آن «پشمکی» است.[۷]
شیوه تهیه پشمک
پشمک یزدی از مشهورترین انواع این شیرینی است[۸] که در مناطق دیگر ایران، با دستورهای تقریبا مشابهی تهیه میشود. در لارستان استان فارس، پشمک را از روغن کنجد و شیره خرما تهیه میکنند.[۹] در جامعالصنایع، از رسالههای آشپزی برجایمانده از دوران قاجار، طرز تهیهی این شیرینی به تفصیل بیان شده است. مواد لازم برای تهیه پشمک، شامل آب، آرد، روغن و شکر است و برای درست کردن آن، ابتدا باید آرد الکشده را با روغن مخلوط کرده، سپس آنقدر روی حرارت قرار دهند تا بویی مطبوع از آن ایجاد شود. پس از آن، در ظرفی دیگر، مقداری شکر را در آب حل کرده و میجوشانند تا قوام لازم را بهدست آورد. سپس، باید صبر کرد تا کمی از حرارت این محلول، کاسته شود تا بتوانند با دست، خمیر آن را از هم باز کنند و حالت رشتهای و سفیدرنگ به خود بگیرد. در مرحله بعدی، مخلوط آرد و روغن را نیز به آن اضافه میکنند تا رشتههای شکر به دور آن حلقه شده و بهصورت رشتههای ابریشمی درآید.[۱۰] این شیرینی، در زمان گذشته، با فشرده شدن در ظروفی همچون استکان، قالب زده شده و برای پذیرایی از مهمانها آماده میشدند.[۱۱]
امروزه، روشهای سادهتری برای تهیهی پشمک وجود دارد. رایجترین روش آن، حرارت دادن شکر، حول گردونهای فلزی است. در این روش، دمای بالای گردونه، شکر را همچون تارهای پشمی بیرون میدهد که حول چوبی باریک و بلند میپیچد. طعمها و رنگهای متنوعی، نیز، برای پشمکها وجود دارد، مانند پشمک وانیلی و شکلاتی. برخی از افراد، از چاشنیهایی دیگر همچون گلاب و زعفران برای رنگ و طعم بهتر این شیرینی استفاده میکنند.
پشمک در نظام غذایی جهان
مشهورترین نوع پشمک در خارج از ایران، توسط ویلیام موریسون و جان واتون آمریکایی ابداع شد. آنها برای نخستینبار، پشمک و ماشین ساخت آن را در 1897م، اختراع کرده و در نمایشگاه جهانی 1904م به نمایش گذاشتند. این خوراکی، پس از ابداع دستگاه تولید آن، به یکی از شیرینیهای محبوب جهانی نیز تبدیل شده و نامهای متفاوتی همچون آبنبات پنبهای (زبان آمریکایی)، آبنبات ابریشمی (زبان انگیسی_بریتانیایی) و چرخ شکر (زبان هلندی) را به خود گرفت. تولید و بستهبندی این شیرینی، در 1970م، بهصورت صنعتی درآمد. پس از جنگ جهانی دوم، پشمک آمریکایی وارد ایران شده و در بروجرد، به تولید آن پرداختند که بهنام «پشمینه» معروف بود.
پشمک در فرهنگ ایرانیان
پشمک، از جمله شیرینیهای آیینی ایرانیان است. در مناطق جنوبی ایران، پشمک از خوراکهای نوروزی محسوب میشد و از جمله تنقلات و شیرینیهای مرسوم برای پذیرایی از مهمانان بود.[۱۲] در خراسان نیز پشمک، یک شیرینی رایج در ایام نوروز است.[۱۳] در سفرههای آیینی دیگر همچون شب چله[۱۴] و سفره عقد[۱۵] نیز پشمک، از دیرباز، حضور داشته است. در اردکان یزد، پس از مراسم مهربران، خانواده داماد، چندین سینی شامل شیرینیهای محلی از جمله پشمک را به خانه عروس میفرستند.[۱۶] در سمنان، پشمک از جمله شیرینیهای رایج برای جشن عروسی است.[۱۷] زردشتیان ایرانی پشمک را در جشنهای خود، بهویژه در مراسم جشن تولد،[۱۸] عروسی، سفرههای نذری و سفره بهمن روز، تهیه و تدارک میبینند.[۱۹]
پشمک، در میان مردم گیلان، کاربردهای مذهبی نیز دارد. برای مثال، آنها در نخستین شب جمعهی ماه رجب، بهمنظور شادی روح رفتگان خود، برنج، خرما و پشمک خیرات میکنند.[۲۰] در یزد نیز، خیرات پشمک در پنجشنبههای ماه رجب، مرسوم است.[۲۱] سیرجانیها در شبهای ماه رمضان، پشمک را در کنار زولبیا و نانبرنجی برای پذیرایی از مهمان در نظر میگیرند.[۲۲]
پشمک در ادبیات فارسی
در برخی از اشعار رسمی و شفاهی ایرانیان، از این واژه استفاده شده است. برای مثال، بسحاق اطعمه در اینباره سروده است:[۲۳]
میکشد کشکک به چربی هر زمان مشتاق را | میبرد پشمک به شیرینی دل عشاق را |
ظاهر پشمک همواره با رشتههای مو، ریش یا پنبه حلاجی شده، تطبیق میشود. در حکایتی از بسحاق اطعمه آمده که روزی بسحاق، با تأخیر در مجلس حاکم حضور یافت، حاکم علت تأخیر را جویا شد و بسحاق علت را اینگونه بیان کرد که: ای سلطان عالم! بنده، یک روز حلاجی کرده و 3 روز دیگر، پنبه از ریش برمیچینم و این شعر را در ادامه سروده است:[۲۴]
منع مگس از پشمک قندی کردن | از ریش حلاج پنبه برداشتن است |
در ادبیات پارسیزبانان، لغت پشمک، دو معنا دربردارد: 1. ابریشی افشان، مویی نرم و زیبا؛[۲۵] 2. آدم هالو و سادهلوح.[۲۶]
پانویس
- ↑ ابریشمی، زعفران، ۱۳۸۳ش، ص۲۶۶.
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه پشمک، سایت واژهیاب.
- ↑ سروشیان، فرهنگ بهدینان، ۱۳۳۵ش، ص۳۲.
- ↑ داعیالاسلام، فرهنگ نظام، ۱۳۰۵ش؛
نفیسی، فرهنگ، ۱۳۴۳ش، ذیل واژه پشمک. - ↑ فرهوشی، جهان فروری، ۱۳۵۵ش، ذیل واژه پشمک.
- ↑ حاتمی، «حرف و ایرادی بر کتاب دستور زبان فارسی»، ۱۳۶۹ش، ص۱۷۱.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه پشمک، سایت واژهیاب؛
معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه پشمک، سایت واژهیاب. - ↑ افشار، واژهنامۀ یزدی، ۱۳۸۲ش، ص۶۹.
- ↑ اقتداری، فرهنگ لارستانی، ۱۳۳۴ش، ص۶۳.
- ↑ جامع الصنایع، ۱۳۸۹ش، ص4.
- ↑ حجازی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، ۱۳۸۳ش، ص۱۱۰.
- ↑ شعبانی، آداب و رسوم نوروز، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۰.
- ↑ شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص103.
- ↑ انجوی شیرازی، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، ج2، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ص35-38.
- ↑ احمدپناهی سمنانی، آداب و رسوم مردم سمنان، ۱۳۷۴ش، ص۲۴۵.
- ↑ طباطبایی اردکانی، فرهنگ عامۀ اردکان، ۱۳۸۱ش، ص۳۴۲.
- ↑ احمدپناهی سمنانی، آداب و رسوم مردم سمنان، ۱۳۷۴ش، ص۲۴1.
- ↑ مزداپور، «تداوم آداب کهن در رسمهای معاصر زرتشتیان در ایران»، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۳-۱۶۴.
- ↑ رضی، جشنهای گاهنبار و فرودگ، ۱۳۸۹ش، ص۲۶۵.
- ↑ پاینده، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۲۰۰.
- ↑ رمضانخانی، فرهنگ زرتشتیان یزد، ۱۳۸۷ش، ص۲۹۱.
- ↑ مؤیدمحسنی، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، ۱۳۸۶ش، ص۲۹۷.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه پشمک، سایت واژهیاب.
- ↑ بسحاق اطعمه، کلیات، ۱۳۸۲ش، ص409.
- ↑ دهخدا، امثال و حکم، ج3، ۱۳۳۸ش، ص1414.
- ↑ شاملو، کتاب کوچه، حرف «پ»، دفتر اول، ۱۳۸۵ش، ص۶۰۵؛
پرچمی، پسکوچههای فرهنگ، ۱۳۸۲ش، ص۱۲۶؛
اکرامی، مردمشناسی اصطلاحات خودمانی، ۱۳۸۴ش، ص۱۴۲.
منابع
- ابریشمی، محمدحسن، زعفران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۳ش.
- احمدپناهی سمنانی، محمد، آداب و رسوم مردم سمنان، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۴ش.
- اکرامی، محمود، مردمشناسی اصطلاحات خودمانی، مشهد، ایوار، ۱۳۸۴ش.
- افشار، ایرج، واژهنامۀ یزدی، بهتحقیق محمدرضا محمدی، تهران، ثریا، ۱۳۸۲ش.
- اقتداری، احمد، فرهنگ لارستانی، تهران، مؤلف، ۱۳۳۴ش.
- انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش.
- بسحاق اطعمه، احمد، کلیات، بهتحقیق منصور رستگار فسایی، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۲ش.
- پاینده، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۵۵ش.
- پرچمی، محبالله، پسکوچههای فرهنگ، تهران، فرهنگ ماهرخ، ۱۳۸۲ش.
- جامع الصنایع، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۹ش.
- حاتمی، حسن، «حرف و ایرادی بر کتاب دستور زبان فارسی»، تهران، کلک، شماره 5، ۱۳۶۹ش.
- حجازی، شبنم و یاراحمدی، علیرضا، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
- داعیالاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، حیدرآباد دکن، بینا، ۱۳۰۵ش.
- دهخدا، علیاکبر، امثال و حکم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۸ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 1 فروردین 1401ش.
- رضی، هاشم، جشنهای گاهنبار و فرودگ، تهران، بهجت، ۱۳۸۹ش.
- رمضانخانی، صدیقه، فرهنگ زرتشتیان یزد، تهران، میراث فرهنگی یزد، ۱۳۸۷ش.
- سروشیان، جمشید، فرهنگ بهدینان، بهتحقیق منوچهر ستوده، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۵ش.
- شاملو، احمد، کتاب کوچه، حرف «پ»، دفتر اول، تهران، مازیار، ۱۳۸۵ش.
- شعبانی، رضا، آداب و رسوم نوروز، تهران، الهدی، ۱۳۷۹ش.
- شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش
- طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامۀ اردکان، تهران، شورای عمومی فرهنگ یزد، ۱۳۸۱ش.
- فرهوشی، بهرام، جهان فروری، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۵ش.
- مزداپور، کتایون، «تداوم آداب کهن در رسمهای معاصر زرتشتیان در ایران»، تهران، فرهنگ، شماره 49-50، ۱۳۸۳ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 1 فروردین 1401ش.
- مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، مرکز کرمانشناسی، ۱۳۸۶ش.
- نفیسی، علیاکبر، فرهنگ، تهران، خیام، ۱۳۴۳ش.