پنبه

از ویکی‌زندگی

پنبه؛ گیاهی پرکاربرد در صنایع مختلف به‌ويژه پوشاک

پنبه، گیاهی است که از الیاف غوزه‌ی آن برای تهیه‌ی نخ و پارچه استفاده می‌شود.[۱] این گیاه، دارای گل‌هایی زیبا و مصارف متنوع است. پنبه، از سلولوز تشکیل شده، نرم و پف‌دار است و به دور تخم‌های گیاه پنبه می‌روید.

داخل میوه‌ی غوزه‌ای یا بیضی‌شکل پنبه، تخم‌های ریزی وجود دارد که دور آن‌ها با تارهای سفید یا زردرنگ احاطه شده است.[۲] تخم پنبه، از دانه‌های روغنی است و برای تولید کره، روغن و انواع صابون به‌کار می‌رود. کنجاله پنبه نیز به‌عنوان کود و علوفه دام ستفاده می‌شود.

واژه‌شناسی

واژه پنبه، از ریشه «پمبگ» در فارسی پهلوی گرفته شده[۳] و در گویش‌های مختلف ایرانی، بیش‌تر به‌صورت «پمبه» تلفظ می‌شود.[۴] همچنین، در نواحی مرکزی ایران، به پنبه «لوکه»، «چُله» یا «چُلَّه» و در دلیجان نیز آن را «ویش» یا «ویژ» می‌گویند. پنبه را در زبان عربی، قُطْن، بِرَش، طوط و کُرسُف می‌گویند[۵] و این واژگان در متون کهن و طبی ایرانیان نیز دیده می‌شوند.[۶]

ویژگی‌های پنبه

لیف پنبه، با وجود نرمی و لطافت، محکم است؛ همچنین دارای خواص جذب رطوبت بالا، مقاومت زیاد در برابر حرارت و مقاومت کم در برابر چروک شدن، مقاومت سایش بالا، قابلیت زیاد در جذب رنگ‌ها و ضدحساسیت است. این ویژگی‌ها، پنبه را به یکی از مهم‌ترین محصولات زراعی تبدیل کرده است.

ارزش غذایی

پنبه، سرشار از پروتئین و روغن است. دانه‌های پنبه، رتبه دوم دانه‌های روغنی را در جهان دارد. پروتئین موجود در دانه‌های روغنی پنبه، 6 درصد از پروتئین لازم در سطح جهانی را تأمین می‌کند.[۷]

ارزش اقتصادی

پنبه، علاوه‌ بر کاربری نساجی و روغنی، در اشتغال‌زایی نیز اثرگذار است.[۸] همچنین در تولید تورهای ماهی‌گیری، فیلتر قهوه و چای، کاغذ و صحافی به‌کار می‌رود. گیاه پنبه، با توجه به ارزش اقتصادی و کارایی ویژه آن، به‌نام «طلای سفید» نام‌گذاری شده است.[۹]

پیشینه پنبه

در برخی آثار کهن، از گیاه پنبه، کشت آن و موارد استفاده آن در بلخ، جزایر خلیج فارس و بحرین اشاره شده است.[۱۰] همچنین ایرانیان در دوره‌ای که پنبه برای دیگر سرزمین‌ها ناشناخته بوده، پوشاک پنبه‌‍ای داشته‌اند.[۱۱]

اصطخری (سده چهارم هجری)، به کیفیت بالای ابریشم و پنبه ایرانی، به‌خصوص در مناطق نیشابور و مرو اشاره کرده است.[۱۲] پنبه در قرن 5ق، از جمله اقلام مورد معامله در نواحی خوارزم، غزنه و سیستان بوده است.[۱۳] کاربردهای گوناگون و گسترده پنبه، موجب شده بود که دولت‌ها، قوانین ویژه‌ای به‌منظور نظارت بر کار پنبه‌فروشان و حلاجان، وضع کنند.[۱۴]

برخی از پژوهشگران، پنبه را از گیاهان بومی ایران دانسته‌اند که در بخش‌های مختلفی مانند مازندران، گرگان، آذربایجان، خراسان، اصفهان و فارس، کشت می‌شود.[۱۵] هرچند، نشانه‌هایی از حضور این گیاه، در 5000 سال پیش از میلاد، در مکزیک و دره سند (پاکستان امروزی) نیز وجود دارد.

پنبه در طب سنتی

در طب سنتی، پنبه را دارای طبع گرم و معتدل می‌دانند. زکریای رازی (251-313ق) مغز دانه پنبه را دارای خواص گرم‌کنندگی، نرم‌کنندگی سینه و مفید برای سرفه دانسته است. همچنین برگ پنبه برای دفع اسهال کودکان تجویز می‌شد.[۱۶] ابن‌سینا (370-428ق)، دانه‌های پنبه را بادشکن می‌دانست. از نظر او، ضماد تهیه‌شده از بیخ پنبه بیابانی در آب برای درمان ورم و باد سرخ و افشره و روغن پنبه برای درمان درد گوش مفید است.[۱۷] از نظر طب سنتی، پنبه سوخته برای بندآوردن خون‌ریزی؛ دود پنبه برای آبریزش بینی؛ جوشانده آن برای درمان بیماری‌های رحمی؛ ضماد آن برای درمان التهاب مفاصل[۱۸] و استفاده از خاصیت جذب پنبه برای کشیدن آب زخم‌ها، مفید است.

پنبه در طب مردمی

در قوچان، برای درمان گوش‌درد، مقداری از مدفوع ماده‌الاغ را روی حرارت گذاشته، سپس پنبه‌ای را به دود آن آغشته کرده و داخل گوش می‌گذاشتند.[۱۹] مردم در نقاط مختلف ایران، برای دفع کرمک در اطفال، پنبه آغشته به سرکه یا نفت را به‌صورت شیاف استفاده می‌کردند.[۲۰] مردم سروستان، به‌جای دندان کنده‌شده کودک، مقداری پنبه آغشته به نمک می‌گذاشتند.[۲۱]

پنبه در فرهنگ ایرانی

ایران، از کهن‌ترین تمدن‌های بشری است که پنبه‌ی ریسیده را در تولید پوشاک به‌کار گرفت. ایرانیان از پنبه در مناسک و مراسم‌ نیز بهره می‌گیرند؛ در کردستان، در مراسم کوسه‌گردی نوروز، برای درست کردن ریش از پنبه استفاده می‌شود.[۲۲] همچنین در برخی از نقاط ایران، هنگام دفن میت، دو ترکه نیم‌متری که سر آن‌ها پنبه گذاشته‌اند، زیر دو بغل میت قرار می‌دهند.[۲۳]

مردم، در برخی از مناطق ایران، نخ‌ریسی را در شب‌های چهارشنبه و جمعه، نحس می‌دانستند.[۲۴] مردمی گاهی، مقداری پنبه را داخل دودکش تنور قرار می‌دادند و پس از مدتی، به سراغ آن می‌رفتند. اگر پنبه‌ها به‌صورت رشته‌های بلند درآمده باشد، نشان از در راه بودن مسافر است.

پنبه در ادبیات فارسی

واژه پنبه، از جمله واژگان کهنی است که در آثار شاعران و نویسندگان ایرانی، حضور دارد. مولانا در شعر خود، بارها از «پنبه» استفاده کرده است:[۲۵]

پنبه‌ها در گوش کن تا نشنوی هر نکته‌ایزانک روح ساده تو زنگ‌ها را قابلست


نظامی نیز در منظومه خسرو و شیرین خود از این واژه بهره گرفته است:[۲۶]

ز پنبه شد بناگوشت کفن‌پوشهنوز این پنبه بیرون ناری از گوش

سعدی، در حکایت‌های خود، از واژه پنبه استفاده کرده است:[۲۷]

بکن پنبه‌ی غفلت از گوش هوشکه از مردگان پندت آید به گوش

همچنین شیوه‌های مختلف حلاجی‌کردن پنبه، جداکردن دانه‌ی آن از وَش، پاک‌کردن پنبه با عمل زدنِ آن و سایر اعمال اجرایی روی این گیاه، همواره بن‌مایه‌ی بسیاری از تشبیهات و کنایات ادبیات فارسی‌ بوده است. علاوه ‌بر آن، تناسب شهرت منصور حلاج (عارفی که حقیقت را از مجاز بازشناخت) با پنبه، زمینه‌ساز شکل‌گیری مضامینی جدید در شعر فارسی بوده است.[۲۸]

علاوه ‌بر ادبیات رسمی، در ادبیات عامه نیز واژه پنبه، نقشی پررنگ داشته است. برای مثال، در امثال و حِکم ایرانیان، ترکیبات کنایی بسیاری از این واژه، استفاده کرده‌اند، مانند «پنبه به ریش کسی گذاشتن» (به تدبیر خود، کار از دست او گرفتن)؛ «پنبه در گوش کردن/ نهادن/ افکندن» (کنایه از غفلت داشتن)؛ «مثل پنبه» (سفید و نرم بودن)؛[۲۹] «با پنبه سر کسی را بریدن» (آهسته، کسی را به نابودی کشاندن)؛[۳۰] «شتر در خواب بیند پنبه دانه»؛ «پنبه لحاف کهنه باد دادن»؛[۳۱] «پنبه دزد دست به ریشش می‌کشد»؛ «پنبه کهنه کرباس نمی‌شود، دشمن دیرینه هم دوست»؛[۳۲] «آتش به پنبه افتادن» (کنایه از دو چیز متضاد که منجر به نابودی خواهد شد).[۳۳]

پانویس

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه پنبه، سایت واژه‌یاب.
  2. زرگری، گیاهان دارویی، ج1، ۱۳۶۵ش، ص363-365.
  3. MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary, 1945, P64.
  4. معین، حاشیه بر ج ۱ برهان قاطع، 1380ش، ص۴۱۹.
  5. ابن‌میمون، شرح اسماء العقار، ۱۹۴۰م، ص۳۷.
  6. قهرمان، تطبیق نام‌های کهن گیاهان دارویی با نام‌های علمی، ج1، ۱۳۸۳ش، ص242.
  7. حائری، «بررسی وضعیت پنبه در ایران و جهان»، ۱۳۸۸ش، ص2؛
    افروس، «مروری بر اهمیت پنبه و مقایسۀ شرایط آن در ایران و جهان»، ]بی‌تا[، ص۶۵.
  8. حائری، «بررسی وضعیت پنبه در ایران و جهان»، ۱۳۸۸ش، ص۳.
  9. «پنبه طلای سفید»، ۱۳۷۳ش، ص38.
  10. Theophrastus, Enquiry into Plants, 1916, V.II, P317.
  11. Pliny, The Natural History, 1855, V.VI, P20.
  12. اصطخری، ممالک و مسالک، ترجمۀ کهن فارسی، ۱۳۷۳ش، ص296.
  13. نظام‌الملک، سیرالملوک (سیاست‌نامه)، ۱۳۵۵ش، ص۳۲۳.
  14. ابن‌اخوه، معالم القربة، ۱۹۳۷م، ص۱۴۲.
  15. نیاکی، گیاهان کشاورزی ایران،]بی‌تا[، ص۲۲۲.
  16. رازی، الحاوی، ج2، ۱۳۸۴ش، ص185.
  17. ابن‌سینا، قانون، ج2، ۱۳۶۶-۱۳۷۰ش، ص296.
  18. حاجی زین عطار، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، ۱۳۷۱ش، ص۳۵۲.
  19. شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص252.
  20. طباطبایی اردکانی، فرهنگ عامۀ اردکان، ۱۳۸۱ش، ص۷۰۰.
  21. همایونی، فرهنگ مردم سروستان، ۱۳۷۱ش، ص۳۳۴.
  22. کیوان، نوروز در کردستان، ۱۳۴۹ش، ص۱۱۷.
  23. رنجبر، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، ۱۳۷۳ش، ص۳۴۷.
  24. طباطبایی اردکانی، فرهنگ عامۀ اردکان، ۱۳۸۱ش، ص451.
  25. مولانا، دیوان شمس، غزلیات، غزل شماره 402، بیت 16، سایت گنجور.
  26. نظامی، خمسه، خسرو و شیرین، بخش 90، بیت 150، سایت گنجور.
  27. سعدی، بوستان، باب اول، بخش 18، بیت 5، سایت گنجور.
  28. گرامی، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۷۵.
  29. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه پنبه، سایت واژه‌یاب.
  30. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه پنبه، سایت واژه‌یاب.
  31. دهخدا، گزیدۀ امثال و حکم، ۱۳۶۸ش، ص۴۵.
  32. ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، ج1، ۱۳۸۸ش، ص644.
  33. شهری، قند و نمک، ۱۳۷۰ش، ص9.

منابع

  • ابن‌اخوه، محمد، معالم القربة، به‌تحقیق روبن لوی، کیمبریج، ۱۹۳۷م.
  • ابن‌سینا، قانون، ترجمۀ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۶۶-۱۳۷۰ش.
  • ابن‌میمون، موسى، شرح اسماء العقار، به‌تحقیق ماکس مایرهف، مکتبة المثنى، ۱۹۴۰م.
  • افروس، علی‌شیر، «مروری بر اهمیت پنبه و مقایسۀ شرایط آن در ایران و جهان»، صنعت نساجی و پوشاک، ]بی‌تا[.
  • اصطخری، ابراهیم، ممالک و مسالک، ترجمۀ کهن فارسی، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۷۳ش.
  • «پنبه طلای سفید»، نامۀ اتاق بازرگانی، تهران، شماره 321، ۱۳۷۳ش.
  • حاجی زین عطار، علی، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، به‌تحقیق محمدتقی میر، تهران، شرکت دارویی پخش رازی، ۱۳۷۱ش.
  • حائری، علیرضا و آسایش، آزیتا، «بررسی وضعیت پنبه در ایران و جهان»، دفتر مطالعات آماری و راهبردی صنعت نساجی، تهران، ۱۳۸۸ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، گزیدۀ امثال و حکم، به‌تحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، تیراژه، ۱۳۶۸ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 31 فروردین 1401ش.
  • ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش.
  • رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، ترجمۀ سلیمان افشاری‌پور، تهران، فرهنگستان علوم پزشکی، ۱۳۸۴ش.
  • رنجبر، حسین و دیگران، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، تهران، مؤسسه فرهنگی آیات، ۱۳۷۳ش.
  • زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۵ش.
  • سعدی، بوستان، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 31 فروردین 1401ش.
  • شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش.
  • شهری، جعفر، قند و نمک، تهران، معین، ۱۳۷۰ش.
  • طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامۀ اردکان، تهران، شورای فرهنگ عمومی استان یزد، ۱۳۸۱ش.
  • کیوان، مصطفى، نوروز در کردستان، تهران، سازمان چاپ تبریز، ۱۳۴۹ش.
  • گرامی، بهرام، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، تهران، سخن، ۱۳۸۶ش.
  • قهرمان، احمد و اخوت، احمدرضا، تطبیق نام‌های کهن گیاهان دارویی با نام‌های علمی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ش.
  • معین، محمد، حاشیه بر ج ۱ برهان قاطع، محمدحسین بن خلف، تهران، نیما، 1380ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 31 فروردین 1401ش.
  • مولانا، دیوان شمس، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 31 فروردین 1401ش.
  • نظام‌الملک، حسن، سیرالملوک (سیاست‌نامه)، به‌تحقیق هیوبرت دارک، تهران، فراهانی، ۱۳۵۵ش.
  • نظامی، خمسه، خسرو و شیرین، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 31 فروردین 1401ش.
  • نیاکی، صحت، گیاهان کشاورزی ایران، اهواز، دانشگاه جندی‌شاپور، ]بی‌تا[.
  • همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، به نشر، ۱۳۷۱ش.
  • MacKenzie, D. N., A Concise Pahlavi Dictionary, London, 1945.
  • Pliny, The Natural History, ed. J. Bostock, London, 1855.
  • Theophrastus, Enquiry into Plants, tr. A. Hort, New York, 1916.