چاقو
چاقو؛ ابزاری برای بریدن، پوست کندن و تراشیدن با تیغۀ فلزی.
چاقو، کارد کوچک، چقو، چیقو[۱] یا چاکو،[۲] قسمی کارد است که برای بریدن چیزها استفاده میشود.[۳] چاقو، ابزاری مرکب از تیغه فولادین و دسته است که به یکدیگر متصل شده و برای بریدن، تراشیدن و پوست کندن مواد بهکار میرود.[۴] در برخی از انواع چاقو، تیغۀ چاقو، تا شده و در قسمت لبۀ آن فرو میرود.[۵]
تفاوت کارد با چاقو
از مهمترین تفاوتهای کارد و چاقو، این است که تیغه و دستۀ کارد، از یک جنس هستند. سازندۀ کارد، بهمنظور خوشدست شدن کارد، برخی مواد دیگر را به دسته میزند تا بهراحتی در مشت جا بگیرد. برخی، برای پوشاندن تیغۀ کارد از غلافی جداگانه استفاده میکنند تا امنتر باشد. دومین تفاوت این دو ابزار، اندازۀ تیغۀ آنها است. تیغۀ چاقو کوتاهتر از کارد است. همچنین، طول تیغه و دستۀ چاقو در بیشتر مواقع یکسان ساخته میشود.[۶]
پیشینه
در بررسیهای کاوشگران، در مناطق مختلف ایران، ابزارهای گوناگونی همچون شمشیر، قمه چاقو، کارد و دشنه کشف شده است. کشف ابزارهایی تیز از جنس سنگ کوارتز، مس، مفرغ و آهن، به نیاز انسان به این نوع از ابزارآلات، از دیرباز، اشاره دارند. برای مثال، در گنجدره، کاوشهایی صورت گرفته که در آنها، مجموعهای از ابزارهای مرتبط با سدههای 7 و 8 پیش از میلاد کشف شده است. این ابزارها، از جنس سنگ بوده و متخصصان معتقدند که از آنها برای تیز کردن اشیاء بُرنده استفاده میشده است.[۷]
در کهنترین ترجمههای صورت گرفته از قرآن، واژۀ «سِکّین»[۸] را کارد ترجمه کردهاند.[۹] پس از آن، برخی دیگر نیز این واژه را کارد[۱۰] و گروهی نیز آن را چاقو[۱۱] ترجمه کردهاند.
انواع
چاقو، در طول تاریخ، همواره جزئی از ابزارهای چندکاره بوده که انواع مختلفی نیز دارد:
- چاقوی سادۀ بدون فنر: این چاقو، داری تیغۀ پهن، محکم و فلزی، دستۀ یکپارچه و شیاری است که تیغه را درون خود جای میدهد.[۱۲]
- چاقوی فنردار ساده: این چاقو، ضامن ندارد و چاقوهای میوهخوری (چاقویی که فقط یک تیغه دارد) و چاقوهای قلمتراش (چاقویی که دو تیغه دارد) از این نوع هستند.
- چاقوی چندپارچه: این نوع از چاقوها، چندکاره بوده و دارای چند تیغۀ مختلف هستند. این چاقوها، معمولا از یک قیچی کوچک، یک تیغۀ ارهای، چنگال و قاشق تشکیل میشوند. همۀ این تکهها امکان تا شدن داشته و درون دسته قرار میگیرند.
- چاقوی ضامندار: چاقویی که تیغۀ آن بدون ضامن بیرون نمیآید. چاقوی ضامندار، خود به دو دستۀ دیگر تقسیم میشود: 1. چاقوی ضامندار یک ضامنه و 2. چاقوی ضامندار دو ضامنه.[۱۳]
اجزای تشکیل دهنده چاقو
یک چاقو، از اجزائی همچون تیغه (از جنس فولاد)، فنر (از جنس فولاد)، آستری و روکش دسته (از جنس شاخ گوزن، فیبر، ملیله، صدف و پلاستیک) ساخته میشود. آستر یا اسکلت قبضۀ چاقو، ورق نازکی از جنس فلز است که در یک طرف آن، قطعهای از جنس برنج را لحیم میکنند (باربند) و میخ لولای تیغه نیز در سوراخ آن قرار میگیرد. همۀ قطعات چاقو، به آستری وصل میشوند.[۱۴]
ابزار ساخت چاقو
برای ساخت چاقو، از ابزارهایی همچون ابزارهای نگهدارنده مانند گیره، دستگیره، انبر و چوبگیره؛ ابزارهای کوبنده مانند چکش آتشکاری و چکش کوچک؛ ابزارهای ساینده مانند انواع سوهان، سمباده و سنگ سمباده؛ ابزارهای علامتگذارنده مانند انواع قلم؛ ابزارهای سوراخکننده مانند انواع مته و کمانه؛ ابزارهای برنده مانند ارۀ چوببری، ارۀ آهنبری و قلم آهنبری؛ ابزارهای مقاومکننده مانند سندان (بزرگ و کوچک) و ابزارهای حرارتدهنده مانند کوره استفاده میشود.[۱۵]
چاقو در ادبیات فارسی
چاقو، در ادبیات رسمی و عامه فارسیزبانان حضور دارد. برای مثال، میتوان ردپای چاقو را در امثال و حکم ایرانیان یافت. «چاقو دستۀ خودش را نمیبرد» بهمعنای اینکه افراد، در پی حمایت از خویشان و نزدیکان خود هستند و از آسیب رساندن به آنها دوری میکنند؛ «صد تا چاقو میسازد که یکیش هم دسته ندارد» (در اشاره به دروغگویی فرد)، «قول او چاقوی جیب سگ» (در رابطه با بدقولی و گزافهگویی افراد)[۱۶] و «چاقوی بیدسته ساختن» (کنایه از کار ناتمام و بیارزش کردن)[۱۷] از آن جمله هستند.
پانویس
- ↑ آنندراج، محمدپادشاه، ۱۳۳۶ش، ذیل واژههای چقو و چیقو.
- ↑ نفیسی، فرهنگ، ۱۳۴۳ش، ذیل واژه چاکو.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه چاقو، سایت واژهیاب.
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه چاقو، سایت واژهیاب.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه چاقو، سایت واژهیاب.
- ↑ کریمی، «چاقو»، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ بهنام، «کاوشهای گنجدره»، ۱۳۵۲ش، ص۴.
- ↑ سوره یوسف، آیه 31.
- ↑ فرهنگنامۀ قرآنی، ۱۳۷۲ش، ج2، ص80.
- ↑ فولادوند، ترجمۀ قرآن کریم، ۱۳۷۳ش، ص239.
- ↑ پورجوادی، ترجمۀ قرآن کریم، ۱۳۷۲ش، ص۲۳۸.
- ↑ مکملی، «صنعت چاقوسازی در زنجان»، ۱۳۵۶ش، ص۴۲.
- ↑ کریمی، «آشنایی با صنایع دستی ایران، چاقوسازی»، ۱۳۵۲ش، ص۷۸؛
مکملی، «صنعت چاقوسازی در زنجان»، ۱۳۵۶ش، ص۴۲. - ↑ کریمی، «چاقو»، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ کریمی، «آشنایی با صنایع دستی ایران، چاقوسازی»، ۱۳۵۲ش، ص۷4-77.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه چاقو، سایت واژهیاب.
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه چاقو، سایت واژهیاب.
منابع
- قرآن کریم.
- آنندراج، محمدپادشاه، بهتحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، خیام، ۱۳۳۶ش.
- بهنام، عیسى، «کاوشهای گنجدره»، هنر و مردم، تهران، س 11، شماره 131، ۱۳۵۲ش.
- پورجوادی، کاظم، ترجمۀ قرآن کریم، تهران، ۱۳۷۲ش.
- نفیسی، علیاکبر، فرهنگ، تهران، خیام، ۱۳۴۳ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 14 تیر 1401ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 14 تیر 1401ش.
- کریمی، اصغر، «آشنایی با صنایع دستی ایران، چاقوسازی»، هنر و مردم، تهران، س 11، شماره 127، ۱۳۵۲ش.
- کریمی، اصغر، «چاقو»، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 14 تیر 1401ش.
- فرهنگنامۀ قرآنی، بهتحقیق محمدجعفر یاحقی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۲ش.
- فولادوند، محمدمهدی، ترجمۀ قرآن کریم، تهران، ۱۳۷۳ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 14 تیر 1401ش.
- مکملی، محمدکاظم، «صنعت چاقوسازی در زنجان»، هنر و مردم، تهران، س 15، شماره 176، ۱۳۵۶ش.