چالپشکلی
چالپِشکِلی؛ نوعی بازی فکری دو نفره میان چوپانها.
چالپشکلی نوعی بازی دو نفره با استفاده از تعدادی چاله، پشکل و سنگریزه و در برخی موارد، هسته خرما است. این بازی را چوپانان در هنگام چرای حیوانات خود انجام میدهند.[۱] این بازی در نقاط مختلف ایران با نامهای متفاوتی شناخته میشود. در ایلام و مناطق لکزبان لرستان چالپشکلی،[۲] در مناطق لرزبان لرستان با نامهای چالپشکلی[۳] و گُوِمزایِس،[۴] در کهگیلویه و بویراحمد پشکلهغاز،[۵] در چهارمحال و بختیاری پشکلبهکال،[۶] در خورمج بوشهر کلگنج یا گاوزایمان،[۷] در خشت کازرون پشکلاِچال[۸] و در شهر بابک گودپشکلو[۹] شناخته میشود. این بازی شبیه به بازی «کوس و چهار» است که در شهرهای جنوبی ایران بازی میشود.[۱۰]
تعداد نفرات چالپشکله
این بازی غالبا بهصورت دونفره انجام میشود؛ اما در برخی از مناطق لرستان به شکل چهارنفره،[۱۱] در شهر بابک سهنفره یا چهارنفره[۱۲] و در ایلام در دو تیم چندنفره انجام میشود.[۱۳]
وسایل مورد نیاز چالپشکله
از اصلیترین ابزارهای مورد نیاز این بازی میتوان به چاله و پشکل اشاره کرد. در برخی از مناطق، مانند چهارمحال و بختیاری از هستهی میوه کُنار یا هسته خرما بهجای پشکل استفاده میشود.[۱۴] ایلامیها سنگریزه یا حبوبات را جایگزین پشکل کرده و جایگزین چالهها، در فصل زمستان دایرهای روی کاغذ میکشند یا از نعلبکی استفاده میکنند.[۱۵]
تعداد چالهها و پشکلها
در غالب مناطق کشور مانند لرستان و ایلام از ۸ چاله و ۳۲ پشکل یا مهره استفاده میشود.[۱۶] مردم لرستان با ۷ چاله پشتسرهم بازی میکنند.[۱۷] در چهارمحال و بختیاری برای هر نفر ۱۲ یا ۲۴ چاله و برای هر چاله، ۴ مهره استفاده میشود.[۱۸] در کهگیلویه و بویراحمد هر بازیکن میتواند ۳ چالهی ۱۵ پشکلی داشته باشد.[۱۹] در خشت کازرون با ۱۴ چاله و ۵۶ مهره بازی انجام میشود.[۲۰]
طریقه انجام بازی
دو بازیکن بازی، ۱۴ چاله در ۲ ردیف هفتتایی ایجاد کرده و درون هر چاله ۴ مهره قرار میدهند. بازیکن اول بهصورت اختیاری مهرههای یکی از چالههای خود را برداشته و در جهت خلاف عقربههای ساعت، حرکت میدهد و در هر چاله یکی از مهرهها را میریزد. آخرین مهره در هر خانهای که قرار گرفت، آن بازیکن مهرههای آن چاله را بهترتیب قبل در چالههای پس از آن میاندازد. این کار تا زمانی که آخرین مهره به خانه خالی انداخته شود، ادامه مییابد. در این حالت نوبت به بازیکن بعدی میرسد. چالههای دو مهرهای در این بازی در اصطلاح «نر و ماده» یا جفت و چالههای سه مهرهای «آبستن» و چالههای چهار مهرهای «زاییده است» نامیده میشوند. وقتی بازیکنی بتواند چالهای را صاحب چهار مهره کند میتواند مهرههای آن چاله را برای خود بردارد. بهازای هر ۴ مهره یک امتیاز به بازیکن داده میشود. روند بازی تا خالی شدن چالهها از مهره ادامه مییابد. ۴ مهره پایانی سهم بازیکنی است که امتیاز بیشتری داشته باشد. اگر دو بازیکن تمایل به ادامه بازی داشته باشند، هر بازیکن چالههای خود را با ۴ مهره، پر میکند. بازیکنی که مهرههای بیشتری داشته باشد میتواند چالهای از حریف را نیز به نفع خود پر کند. برای مشخص شدن چالههای تصاحبشده، دور چالهها را دایرهای میکشند تا در حرکت مهرهها خللی ایجاد نکند.[۲۱] در شهر بابک، اگر آخرین مهره در چالهی خود فرد قرار گیرد، نوبت به بازیکن بعدی میرسد. هر بازیکن، یک چاله یا به اصطلاح «مهر» دارد، که سعی میکند آن را با مهرهها پر کند. در نهایت، کسی که مهرههای چالههایش بیشتر باشد، برنده میشود.[۲۲] در لرستان به کسی که تمام چالههای بازیکن مقابل را پر کند «گَر» میگویند.[۲۳] در خورموج به کسی که هیچ امتیازی بهدست نیاورده باشد «کچل» میگویند و برای او میخوانند: کِچِل هِندِل هُوا*سِرِ تَختِ مصطِفی*مصطِفی رو که*سِرِ کِچل او کِه (مصطفی راه رفت سر کچل را آب کرد)*کِچِل سَر سِبخی*مرگِ نونا می نخی (کچل سرشورهای / آفت نانها هستی).[۲۴]
پانویس
- ↑ بهرامی، بازیهای بومی و محلی لرستان، ۱۳۸۷ش، ص۲۲۹.
- ↑ محمدی، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۵۲؛ عسکریعالم، فرهنگ واژگان (لکی به فارسی)، ۱۳۸۴ش، ص۸۲.
- ↑ نظری، بازیهای لرستان، ۱۳۸۱ش، ص۷۶؛ بهرامی، بازیهای بومی و محلی لرستان، ۱۳۸۷ش، ص۲۲۹؛ قزلایاغ، راهنمای بازیهای ایران، ۱۳۷۹ش، ص۶۱۶.
- ↑ آنیزاده، فرهنگ بازیهای سنتی لرستان، ۱۳۹۱ش، ص۲۵۵.
- ↑ امیریان، بازیهای محلی استان کهگیلویه و بویراحمد، ۱۳۷۰ش، ص۴۷؛ قزلایاغ، راهنمای بازیهای ایران، ۱۳۷۹ش، ص۵۴۷.
- ↑ صحراشکاف، بردشیر (شیرسنگی)، ۱۳۸۸ش، ص۱۶۲.
- ↑ هاشمی تنگستانی، بازیهای محلی استان بوشهر (بنادر و جزایر خلیج فارس)، ۱۳۵۶ش، ص۹۸.
- ↑ سلامی، «مروری بر یک بازی فکری سنتی در استان فارس»، ۱۳۸۳ش، ص۳۲.
- ↑ عزیزی، تاریخ و فرهنگ شهر بابک، ۱۳۸۳ش، ص۳۵۱.
- ↑ پیشدادفر، فرهنگ مردم در توجان، ۱۳۸۲ش، ج۶، ص۲۸۳.
- ↑ نظری، بازیهای لرستان، ۱۳۸۱ش، ص۷۶.
- ↑ عزیزی، تاریخ و فرهنگ شهر بابک، ۱۳۸۳ش، ص۳۵۱.
- ↑ محمدی، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۵۲.
- ↑ صحراشکاف، بردشیر (شیرسنگی)، ۱۳۸۸ش، ص۱۶۲.
- ↑ محمدی، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۵۲-۵۳.
- ↑ محمدی، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۵۳؛ قزلایاغ، راهنمای بازیهای ایران، ۱۳۷۹ش، ص۶۱۶؛ بهرامی، بازیهای بومی و محلی لرستان، ۱۳۸۷ش، ص۲۲۹-۲۳۰؛ هاشمی تنگستانی، بازیهای محلی استان بوشهر (بنادر و جزایر خلیج فارس)، ۱۳۵۶ش، ص۹۹-۱۰۰.
- ↑ عسکریعالم، فرهنگ واژگان (لکی به فارسی)، ۱۳۸۴ش، ص۸۲.
- ↑ صحراشکاف، بردشیر (شیرسنگی)، ۱۳۸۸ش، ص۱۶۲.
- ↑ امیریان، بازیهای محلی استان کهگیلویه و بویراحمد، ۱۳۷۰ش، ص۴۷؛ قزلایاغ، راهنمای بازیهای ایران، ۱۳۷۹ش، ص۵۴۷.
- ↑ سلامی، «مروری بر یک بازی فکری سنتی در استان فارس»، ۱۳۸۳ش، ص۳۲.
- ↑ سلامی، «مروری بر یک بازی فکری سنتی در استان فارس»، ۱۳۸۳ش، ص۳۲-۳۸.
- ↑ عزیزی، تاریخ و فرهنگ شهر بابک، ۱۳۸۳ش، ص۳۵۲.
- ↑ نظری، بازیهای لرستان، ۱۳۸۱ش، ص۷۸.
- ↑ هاشمی تنگستانی، بازیهای محلی استان بوشهر (بنادر و جزایر خلیج فارس)، ۱۳۵۶ش، ص۱۰۰.
منابع
- آنیزاده، علی، فرهنگ بازیهای سنتی لرستان، خرمآباد، سیفا، ۱۳۹۱ش.
- امیریان، فریدون، بازیهای محلی استان کهگیلویه و بویراحمد، تهران، جهان معاصر، ۱۳۷۰ش.
- بهرامی، فرید و بهرامی، مصطفی، بازیهای بومی و محلی لرستان، خرمآباد، سیفا، ۱۳۸۷ش.
- پیشدادفر، فرخنده، فرهنگ مردم در توجان، بندرعباس، مولف، ۱۳۸۲ش.
- سلامی، عبدالنبی، «مروری بر یک بازی فکری سنتی در استان فارس»، فرهنگ مردم ایران، تهران، شماره ۳-۴، ۱۳۸۳ش.
- صحراشکاف، پرویز، بردشیر (شیرسنگی)، اهواز، معتبر، ۱۳۸۸ش.
- عزیزی، منصور، تاریخ و فرهنگ شهر بابک، کرمان، مرکز کرمانشناسی، ۱۳۸۳ش.
- عسکریعالم، علیمردان، فرهنگ واژگان (لکی به فارسی)، خرمآباد، افلاک، ۱۳۸۴ش.
- قزلایاغ، ثریا، راهنمای بازیهای ایران، بهتحقیق شهلا افتخاری و عباس حری، تهران، کمیسیون ملی یونسکو، ۱۳۷۹ش.
- محمدی، آیت، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، تهران، سمیرا، ۱۳۸۴ش.
- نظری، محمدرضا، بازیهای لرستان، بهتحقیق سعید رشنوییان، خرمآباد، افلاک، ۱۳۸۱ش.
- هاشمی تنگستانی، جلال، بازیهای محلی استان بوشهر (بنادر و جزایر خلیج فارس)، بوشهر، [بینا]، ۱۳۵۶ش.