چغازنبیل
چغازنبیل؛ معبدی در یکی از شهرهای بهجای مانده از دوران ایلامیها در استان خوزستان.
در تمدنهای باستانی آسیای غربی، نیایشگاههایی برای خدایان ساخته میشد که والاترین آنها زیگورات نامیده میشد. زیگورات بهمعنی بالا رفتن بهسوی آسمان است.[۱] چغازنبیل یکی از شهرهای بهجای مانده از دوران ایلامیها است که ۱۰۰ هکتار وسعت دارد و شاخصترین بنای آن زیگورات است که معبد اصلی شهر بوده است. این بنا نخستین اثر تاریخی ایرانی است که در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. کسانی که علاقهمند به سفر در دنیای باستان هستند، میتوانند به ۴۵ کیلومتری جنوب شهر شوش سفر کرده و این بنای شگفتانگیز را از نزدیک مشاهده کنند.[۲]
واژهشناسی
چُغازنبیل از دو واژة چغا که در زبان لری بهمعنی تپه است و زنبیل بهمعنی سبد تشکیل شده است. چغازنبیل یک تپة بزرگ شبیه به یک سبد برگشته بود و بههمین دلیل، چغازنبیل نام گرفت. نام اصلی این مکان بر اساس کتیبههای بهدست آمده به زبان ایلامی «ال اونتاش» بهمعنی شهر یا قلعة اونتاش بوده است.[۳]
نقش تمدنی
در شهر چغازنبیل معابدی وجود داشت که محل پرستش دو خدای حامی امپراطوری ایلام، ناپیریشاه (خدای شهر انشان) و این شوشینگ (حامی شهر شوش) بود. همچنین این مکان محلی برای برگزاری مراسمهای آیینی و پذیرایی از زائران بود. البته افرادی نیز در این مکان سکونت دائمی داشتند.[۴]
زیگوراتها ساختاری برجمانند و قیفیشکل دارند. این معابد به شکل طبقهطبقه ساخته میشدند تا انسان را به خدایان نزدیکتر کنند. زیگورات چغازنبیل با زیگوراتهای بینالنهرین تفاوت دارد. در زیگوراتهای بینالنهرین طبقات فوقانی روی طبقات تحتانی بنا شده بود و با خراب شدن یک طبقه، بخشهای بالایی آن نیز فرو میریخت اما در زیگورات چغازنبیل تمام طبقات از کف زمین ساخته شده و هر طبقه شالودة مجزا دارد.[۵]
آیین و مناسک
در غالب فرهنگها، صعود از کوه-معبد نمادی از عبور از یک مرتبه به مرتبة بالاتر است که مسیر عروج روح از دنیا به آسمان، بریدن از تعلقات دنیوی و نشان خضوع و خشوع در برابر خدایان است. زیگورات چغازنبیل دارای پنج طبقة متحدالمرکز با ارتفاعهای متفاوت است که هرکس بسته به میزان فضیلت و احترام خود اجازة صعود به طبقهای خاص را داشت. طبقة آخر که رکن اصلی این معابد است در حکم قلة کوه و جایگاه پادشاه و مجسمة خدایان است. این مکان، جایگاهی برای عروج أرواح به آسمان و رسیدن به جایگاه ابدی آنها یعنی خورشید است. در این طبقه مراسمهای آیینی ویژهای از جمله ازدواج مقدس انجام میشد. این ازدواج میان برترین کاهنه و یکی از خدایان ایلامیها بود که به اعتقاد آنها این ازدواج خیر و برکت و فراوانی به همراه داشت.[۶]
معماری
ایلامیها قبل از مادها در ایران حکومت میکردند. اونتاشگال یکی از پادشاهان معروف ایلامی در سال ۱۲۵۰ پیش از میلاد دستور داد تا شهر مذهبی و سلطنتی در نزدیکی رودخانة دز و شهر شوش ساخته شود. در این شهر سه حصار تودرتو وجود داشت که هفت دروازه داشته و در فاصلة بین هر دو حصار کاخها، معابد و سازههای متعددی وجود داشت. انتخاب مکان چغازنبیل کاملأ هوشمندانه بوده است؛ این شهر در فاصلة مطلوبی از رودخانة دز قرار دارد که امکان بهرهبرداری از آب رودخانه فراهم است.[۷] این شهر تاریخی دارای سیستم تصفیة آب نیز بوده است. این سازه، آب جمع شده در خارج از حصار شهر را با قانون ظروف مرتبط تصفیه کرده و از طریق کانالهایی به حوضچههای داخل شهر جاری میکرد تا مردم از آن آب استفاده کنند. این سازه، برای دفع آب درون شهر نیز بهکار میرفته است.
نیایشگاه چغازنبیل، قاعدة مربع شکل و حصار دایرهای داشت. طبقة اول این بنا بهصورت مربع کامل که طول هر ضلع آن ۱۰۰ متر و ۴ زاویة آن در راستای چهار جهت اصلی بود، با خشت خام ساخته شده بود. وسط هر دیوار، دری قرار داشت که به سمت حیاط مرکزی باز میشد. چهار طبقة بعدی روی این طبقه بنا شد. طبقات بعدی از طبقة اول شبیه به قوطی توی در توی به نظر میرسید. در طبقة چهارم، معبد اینشوشیناک قرار داشت.[۸] این زیگورات چهار دستگاه پلکان دارد که همگی به طبقه اول راه داشتند. پلکان جنوب غربی به طبقات بالاتر راه داشت. پلکانهای آجری و سنگچین با یکدیگر برابر بودند اما در جاهایی که زمین دارای شیب بود تعداد آنها متفاوت میشد.[۹] ورودیهای معابد مورب بودند و معابد بهصورت مارپیچی و پلکانی ساخته شده بودند. برخی معتقدند دلیل این نوع معماری در چغازنبیل، دور از دسترس بودن خدایان است.[۱۰] روی بخشهایی از پلکانها که به معبد اعلی راه داشتند، طاقهای هلالی وجود داشت و برخی قسمتها برای داشتن نور طاقی نداشتند. در اطراف ورودیهای هر طبقه، مجسمههای حیواناتی بهعنوان نگهبان زیگورات قرار داشت که دو نمونه از آنها برجای مانده است؛ یکی از مجسمهها شیردال یا شیرعقاب است که در موزة هفتتپه نگهداری میشود و مجسمة دیگر گاو نر است که در موزة ایران باستان قرار دارد. این بنای شگفتانگیز دارای ناودان نیز بوده است تا باران به آن آسیب نرساند. در هر یک از دیوارهای طبقة اول چهار ناودان قرار داشت تا آبهای سطح را جمع کند و یک ناودان نیز آبهای پلکان و درها را دفع میکرد. این ناودانها زمانی که به سکویی میرسیدند، بهصورت آبراهی سرپوشیده با طاق هلالی امتداد مییافتند و در نهایت به چاهها سرازیر میشدند. در هر قسمت طبقة دوم دو ناودان قرار داشت که به طبقة اول راه داشتند. این ناودانها با قیر و گچ پوشانده شده بودند و در برخی قسمتها برای جلوگیری از سرعت بالای آب بهصورت پلکانی ساخته میشدند.[۱۱]
باورهای آیینی در معماری چغازنبیل
در معماری چغازنبیل، تفکر و باورهای آمیخته با تقدس مشاهده میشود. ایلامیها برای خورشید و ماه احترام خاصی قائل بودند. از خورشید و ماه بهعنوان خدایان روشنایی و تاریکی، سرچشمة حیات و حاصلخیزی و باروری و زایندگی نام برده شده است.[۱۲] در آجرهای چغازنبیل حک شده است که من اونتاش ناپریشا شاه انزان و شوش به خدای ناهونته (خدای خورشید) نماز گزاردم. آن را در مکان مقدسی قرار دادم. باشد که اعمال و کارهای من مورد قبول خدای ناهونته واقع شود.[۱۳]
اعداد نیز در معنا و مفاهیم سمبولیک در معماری چغازنبیل بهکار رفتهاند. چهار درب ورودی دقیقا به سمت چهار جهت اصلی جغرافیایی و چهار سری پلکان در چهار طرف معبد چغازنبیل[۱۴] نمادی از دنیای مستقر و سازمانیافته است که حرکت در آن از نقطة ساکنی آغاز میشود و با رفتن به چهارسوی اصلی مربع را میسازد.[۱۵] عدد دیگر بهکار رفته در معماری چغازنبیل عدد ۵ است. چغازنبیل به شکل چهارضلعی ساخته شده است که قلة آن به سمت آسمان بوده [۱۶]و در مجموع پنج نقطه را به نماد وصلت الهی (به دلیل جمع عدد زوج و مؤنث دو و عدد فرد و مذکر سه) تداعی میکند.[۱۷] عدد هفت نیز از دیگر اعداد بهکار رفته در معماری این مکان مقدس است. هفت سکوی چغازنبیل و دیواری که چغازنبیل را احاطه نموده دارای هفت دروازه است که هفتمین دروازة آن ارزش بسیار والایی داشت. عدد هفت نشانة طی شدن دورة هفتسالة رشد و رسیدن به کمال است.[۱۸]
پانویس
- ↑ واژهنامه آزاد، ذیل واژه زیگورات.
- ↑ «زیگورات چغازنبیل»، سایت کجارو.
- ↑ «زیگورات چغازنبیل»، سایت کجارو.
- ↑ «زیگورات چغازنبیل»، سایت کجارو.
- ↑ «زیگورات چغازنبیل»، سایت کجارو.
- ↑ «زیگورات چغازنبیل»، سایت کجارو.
- ↑ «زیگورات چغازنبیل»، سایت کجارو.
- ↑ شمشادی، «نقش و تأثیر باورها و نمادهای آیینی در شکلگیری زیگورات چغازنبیل»، ۱۳۹۶ش، ص۴.
- ↑ «زیگورات چغازنبیل»، سایت کجارو.
- ↑ شمشادی، «نقش و تأثیر باورها و نمادهای آیینی در شکلگیری زیگورات چغازنبیل»، ۱۳۹۶ش، ص۷.
- ↑ «زیگورات چغازنبیل»، سایت کجارو.
- ↑ شمشادی، «نقش و تأثیر باورها و نمادهای آیینی در شکلگیری زیگورات چغازنبیل»، ۱۳۹۶ش، ص۷.
- ↑ خواجه عبداللهی، شهر سههزارساله دوراونتاش (چغازنبیل)، ۱۳۸۳ش، ص۴۸.
- ↑ پورخوش، بازشناسی موتیفها و عناصر نمادین ماه و مهر در فرهنگ ایرانی، ۱۳۹۵ش، ص۷۸.
- ↑ نورآقایی، عدد نماد اسطوره، ۱۳۹۳ش، ص۴۸.
- ↑ نورآقایی، عدد نماد اسطوره، ۱۳۹۳ش، ص۶۶-۶۷.
- ↑ داریوش شایگان- جمشید ارجمند آیین هندو و عرفان اسلامی، ۱۳۸۲ش، ص۶۵.
- ↑ نورآقایی، عدد نماد اسطوره، ۱۳۹۳ش، ص۷۶.
منابع
- پورخوش، زهرا، بازشناسی موتیفها و عناصر نمادین ماه و مهر در فرهنگ ایرانی، تهران، انتشارات حانون، ۱۳۹۵ش.
- خواجه عبداللهی، محمدحسن، شهر سههزارساله دوراونتاش (چغازنبیل)، قم، هدهد، ۱۳۸۳ش.
- داریوش شایگان- جمشید ارجمند آیین هندو و عرفان اسلامی، بهترجمه شایگان ارجمند، تهران، نشر و پژوهش فرزان روز، ۱۳۸۲ش.
- «زیگورات چغازنبیل»، سایت کجارو، تاریخ بازدید: ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ش.
- شمشادی، رضوان و حسینی دستجردی، مجید، «نقش و تأثیر باورها و نمادهای آیینی در شکلگیری زیگورات چغازنبیل»، ماهنامة شباک، س۳، شماره ۶، ۱۳۹۶ش.
- نورآقایی، آرش، عدد نماد اسطوره، تهران، نشرافکار، ۱۳۹۳ش.
- واژهنامة آزاد، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ش.