چله

از ویکی‌زندگی

چله؛ روز چهلم وقوع یک امر.

چله، مخفف چهله و به‌معنای یک دورۀ چهل روزه و روز چهلم پس از یک اتفاق مشخص است. همچنین به تار (در بافندگی)، به زه کمان (در تیراندازی) و در برخی از نقاط ایران مانند مازندران، به شاخۀ درخت، چله گفته می‌شود.[۱] چله در ترکیب «چاق و چله» نیز به‌معنای چاق و فربه است.[۲]

چله در معنای چهل روز

چله، به‌معنای چهل روز، موارد کاربردی فراوانی دارد که در ادامه به آنها اشاره می‌شود:

چله در عرفان تصوف

چله گرفتن در میان درویشان، بسیار رایج است. آنها، در مدت چهل روز، گوشۀ عزلتی را انتخاب کرده و تنها به عبادت، روزه‌داری و گاه ریاضت می‌پردازند. این عمل به «چله‌نشینی» معروف بوده و مکان چله‌نشینی را نیز با نام «چله‌خانه» می‌شناسند.[۳] گاهی از چله‌نشینی با نام «صوم‌الاربعین» نیز یاد می‌شود. نظامی در بیتی به این چله اشاره کرده است:[۴]

پس از پنجاه چله در چهل سالمزن پنجه در این حرف ورق مال


علاوه‌بر آن، چله یا چله گرفتن، در میانِ بسیاری از مردم ایران رایج است که در آن، افراد به‌منظور برآورده شدن حاجات خود، به مدت 40 روز، به دعا و نیایش می‌پردازند. این آیین در میان زردشتیان، به‌صورت چله‌های «ورهرام یشت»، «اورمزدیشت»، «سروش یشت»، «اردیبهشت یشت»، «هفتن یشت» و «آبان یشت» و نیز در میان مسلمانان به‌صورت چله‌های «بسم‌الله»، «سوره واقعه»، «سوره یاسین»، «زیارت عاشورا»، و «آیه‌الکرسی»، برگزار می‌شود.[۵]

چله گرفتن در مباحث عرفانی و مذهبی، آدابی دارد که از آن جمله می‌توان به مراقبت از اعمال و رفتار، دوری از انجام کارهای بیهوده و باطل، ترک گناه، انجام دعا و نیایش و مداومت در ذکرگویی اشاره کرد.[۶]

اربعین یا چهلم متوفا

واژه چله در معنای چهلم مرگ متوفا نیز استفاده می‌شود. برای مثال، اربعین امام حسین را به‌عنوان «چلۀ امام» نیز می‌شناسند.

چهلمین روز تولد نوزاد و زایمان مادر

چهلمین روز پس از تولد نوزاد را نیز به‌عنوان «چلۀ کودک» در نظر گرفته و در برخی از مناطق ایران، آدابی مخصوص را در این روز انجام می‌دهند، مانند حمام بردن مادر و کودک.[۷]

چله در گاه‌شمار (تقویم)

چله گرفتن در روزهای مختلف سال، علاوه‌بر ایران، در میان مردم کشورهای تاجیکستان، افغانستان، کردستان و اذربایجان نیز وجود دارد. چله، در این کشورها، واحدی برای شمارش و تقسیم‌بندی روزها در فصول تابستان و زمستان است.[۸]

ایرانیان، روزهای سال را بر اساس سردی و گرمی آن، به دو چلۀ بزرگ و کوچک تقسیم کرده‌اند. برای مثال، چلۀ بزرگ، در فصل زمستان، از اول دی تا دهم بهمن ماه است و در فصل تابستان نیز از اول تیرماه شروع و تا پایان دهمین روز مرداد ماه ادامه دارد. چلۀ زمستان و چلۀ تابستان، به‌ترتیب، در کنایه از سرما و گرمای سخت نیز استفاده می‌شوند. چلۀ کوچک در فصل زمستان، از دهم بهمن‌ماه شروع و تا آخر این برج ادامه دارد. چلۀ کوچک تابستانی نیز از دهم مرداد ماه شروع و در پایان همین ماه ختم می‌شود.[۹]

علاوه‌بر آن، برخی اصطلاحات دیگر مانند «چلۀ تیرما» (تیرماه) در میان زردشتیان و «چلی تیرما» در نائین به اوج گرمای تابستان اشاره دارند.[۱۰] «چلۀ اوچاشت» و «چلۀ اسفند و نوند» در میان مردم سروستان به 10 روز پایانی سال اشاره دارد.[۱۱] اصطلاحات «چلۀ پیرزن (بَرد العجوز)» و «چلۀ بچه» نیز در برخی از نقاط ایران، اصطلاحاتی جایگزین برای چلۀ بزرگ و کوچک هستند.[۱۲]

چله در باور مردم

عدد 40 در فرهنگ و باور مردم، نمادی از بلوغ، رسیدگی و کمال است. 40 سالگی، در میان مردم ایران، به‌عنوان سن پختگی عقل به‌شمار می‌رود. برای مثال، حافظ در بیتی گفته است:[۱۳]

که ای صوفی شراب آن‌گه شود صافکه در شیشه برآرد اربعینی


نشانه‌هایی از این باور نسبت به عدد 40، در متون پهلوی نیز دیده می‌شود، مانند پیوستن اولین همراهان به اشوزردشت در 40 سالگیِ او[۱۴] و برپایی جشن «بهاربود»، پس از گذشت 40 روز از نوروز.[۱۵] اهمیت این عدد، در باورهای اسلامی نیز بسیار پررنگ است. برای مثال، آیاتی از قرآن، به بعثت پیامبر اسلام در 40 سالگی[۱۶] و نیز رشد کامل انسان در سن 40 سالگی اشاره کرده‌اند.[۱۷]

پانویس

  1. پهلوان، فرهنگ مردم الاشت و سواد کوه، ۱۳۸۲ش، ص۲۸۲.
  2. خنجری، «چله»، دایره‌المعارف بزرگ اسلامی.
  3. دهخدا، لغت‌نامه، 1377ش، ذیل چله، چله‌خانه، چله‌نشستن، چله‌نشین و چله‌داشتن.
  4. نظامی، خمسه، خسرو و شیرین، بخش 13، سایت گنجور.
  5. خنجری، ناهید، «چله»، دایره‌المعارف بزرگ اسلامی.
  6. هدهدی، مهری، «چرا و چطور چله بگیریم؟»، وب‌گاه تبیان.
  7. خنجری، ناهید، «چله»، دایره‌المعارف بزرگ اسلامی.
  8. کراسنوولسکا، چند چهرۀ کلیدی در اساطیر گاه‌شماری ایرانی، ۱۳۸۲ش، ص۶۲.
  9. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه چله، سایت واژه‌یاب.
  10. ستوده، فرهنگ نائینی، ۱۳۶۵ش، ص۹۴.
  11. همایونی، فرهنگ مردم سروستان، ۱۳۷۱ش، ص۳۰۳.
  12. انجوی شیرازی، جشن‌ها و آداب و معتقدات زمستان، ۱۳۵۲ش، ج2، ص5-6.
  13. حافظ، غزلیات، غزل شماره 483، سایت گنجور.
  14. بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، ۱۳۶۲ش، ص۲۰۷؛
    آموزگار، اسطورۀ زندگی زردشت، ۱۳۷۲ش، ص۱۴۱.
  15. بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، ۱۳۶۲ش، ص۲۰3.
  16. سوره بقره، آیه 51.
  17. سوره احقاف، آیه 15.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آموزگار، ژاله و تفضلی، احمد، اسطورۀ زندگی زردشت، تهران، چشمه، ۱۳۷۲ش.
  • انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشن‌ها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۲ش.
  • بهار، مهرداد، پژوهشی در اساطیر ایران، تهران، آگه، ۱۳۶۲ش.
  • پهلوان، کیوان، فرهنگ مردم الاشت و سواد کوه، تهران، آرون، ۱۳۸۲ش.
  • حافظ، غزلیات، غزل شماره 483، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 10 تیر 1401ش.
  • خنجری، ناهید، «چله»، دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 10 تیر 1401ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران، دانشگاه تهران، 1377ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 11 تیر 1401ش.
  • ستوده، منوچهر، فرهنگ نائینی، تهران، دانشکده علوم توانبخشی، ۱۳۶۵ش.
  • کراسنوولسکا، انا، چند چهرۀ کلیدی در اساطیر گاه‌شماری ایرانی، ترجمۀ ژاله متحدین، تهران، ورجاوند، ۱۳۸۲ش.
  • نظامی، خمسه، خسرو و شیرین، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 10 تیر 1401ش.
  • هدهدی، مهری، «چرا و چطور چله بگیریم؟»، وب‌گاه تبیان، تاریخ بارگذاری: 11 تیر 1398ش.
  • همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، به‌نشر، ۱۳۷۱ش.