چلیک بازی

از ویکی‌زندگی

چلیک بازی؛ بازی سنتی با دو تکه چوب در افغانستان و ایران. چِلِّیک بازی که در ایران به آن الک‌دولک و در برخی از مناطق افغانستان به آن لَوبازی می‌گویند از جمله بازی‌های جذاب گروهی است.

نام‌گذاری

این بازی در شهرها و نواحی مختلف ایران و افغانستان به‌نام‌های گوناگونی خوانده می‌شود؛ مانند: الک‌دولک (تهران)، چلک‌مسته (شیراز)، پل‌جفتک (اصفهان)، چفته‌بازی (کرمان)، ارچه خلوف (مازندران)، لوچنبه (مشهد)، گال چوب (نیشابور)، پتیماربازی (گیلان)، الک‌بازی (بیرجند)، الوکان (کردستان، سنندج)، پیل دسته (تبریز)، اَمِی بی (بهبهان)، هلاکوته (سمنان)، الاچنبش (قزوین)، الکان چوچکان (کابل)، گال‌چنبه (هرات)، چیلی، چالک و چیله‌بازی (در آسیای مرکزی، تاشکند، بخارا، خجند و سمرقند).[۱]

گسترۀ جغرافیایی

این بازی در تمام مناطق افغانستان، ایران و آسیای میانه شناخته شده و طرفداران بسیاری دارد.[۲]

اهداف

تقویت مهارت در نشانه‌گیری و بالا رفتن دقت و تمرکز و همچنین هماهنگی بین چشم و دست، بالارفتن سرعت عمل، ایجاد نظم گروهی، تقویت نیروی همکاری بین اعضای گروه و تقویت اعتماد به نفس، از جمله اهداف این بازی است.[۳]

بازیکنان

سن و سال افراد در چلیک‌بازی اهمیتی ندارد. بازیکنان این مسابقه باید توان ضربه‌زدن به ‌چوب و دویدن را داشته باشند. تعداد افراد نیز در این بازی، اهمیتی نداشته و حضور دو نفر هم کافی است ولی اگر تعداد بازیکنان این بازی بیشتر و افراد فعال و چالاک باشند، بازی جذاب‌تر و لذت‌بخش‌تر خواهد شد. [۴]

انتخاب بازیکن

در چلیک‌بازی، ابتدا افراد به دو گروه تقسیم می¬شوند به این صورت که ابتدا دو نفر ماهر به‌عنوان سرتیم یا «میر» انتخاب شده و سپس آنها افراد مورد نظر خود را انتخاب می¬کنند. به این ترتیب، همۀ افراد علاقه‌مند به‌ بازی، به‌صورت دو نفری دست به‌ شانه یکدیگر گذاشته و به فاصلۀ کمی دورتر می¬روند؛ در حدی‌که صدای آنها توسط میرها شنیده نشود. یکی اسم افتو (آفتاب) و یکی اسم مهتو (مهتاب) بر روی خود می¬گذارد. بعد نزد میرها برگشته و می¬گویند: «میرام میرام علیک» یکی از میرها در پاسخ می¬گوید: «سر بچه¬اش کَلَیک» باز می¬گویند: «افتو یا مهتو؟» یک میر افتو و دیگری مهتو را انتخاب می¬کند. همۀ اعضای دو تیم به‌همین صورت انتخاب می¬شوند.[۵]

قرعه‌کشی

پس از انتخاب افراد، تیم¬ها برای تعیین نوبت، تَر و خُشک می¬کنند. برای این کار، یک نفر بی‌طرف را انتخاب می¬کنند تا تقلب نکند. او یک سنگ کوچک صاف را برداشته، یک طرف آن را با آب یا آب دهان، تر می¬کند و از میرها سؤال می¬کند: «تر یا خشک؟» یکی تر و دیگری خشک را انتخاب می¬کنند. سپس سنگ را آهسته به‌سوی آسمان پرتاب می¬کند. وقتی سنگ به‌ زمین غلطید اگر طرف خشک بالا بود، بازی مال تیم انتخاب¬کنندۀ خشک بوده و اگر طرف تر بالا بود، بازی با تیم انتخاب¬کنندۀ تر شروع می¬شود.[۶]

وسایل بازی

وسایل چلیک بازی یک تَیاق (چوگان) دراز است که در ایران به آن دولک گویند و یک یا چند چلیک یا چوب کوچک است که در ایران به آن الک می‌گویند. تیاق حدود یک متر و چلیک حدود 10 تا 20 سانتی‌متر است. دو تکه سنگ که الک را روی آن گذاشته و در برخی از مناطق ایران به آن «مره» گویند نیز لازم است. مکان بازی زمین صاف، مسطح و محیط باز است.[۷]

شیوۀ بازی در افغانستان

در افغانستان سه نوع چلیک بازی رواج دارد. چلیک بازی زُو زُو، کاک کاک و کُچل¬دار یا سنگی.

  • 1. چلیک بازی زو زو: در این نوع چلیک‌بازی، بعد از تعیین افراد دو تیم، با تیاق یک محدودۀ ده متر در ده متر یا بیشتر را به‌شکل دایره خط می¬کشند و آن را «آب» یا میدان اصلی چلیک‌بازی می¬خوانند. معیار یا «میلۀ» برنده‌شدن یک تیم بر اساس تفاهم، چند صد گز (اندازۀ درازی یک چوب) است که با همان تیاق اندازه¬گیری می¬شود.

در شروع بازی، افراد تیمی که بر اساس پِشک (قرعه) شروع‌کننده هستند، بین همان دایره ایستاده و چلیک را با تیاق می¬زنند. افراد تیم مقابل یک نفر قوی¬تر را که توانایی انداختن چلیک را از فاصلۀ دور به داخل آب داشته باشد، برای انداختن چلیک می¬فرستند. سپس، بقیه در یک سمت آب یا همان دایره به‌شکل آماده¬باش ایستاده و زمانی‌که چلیک را به داخل آب می¬اندازند با قدیفه (پتو) یا کورتی (کت) که در دست دارند نمی¬گذارند چلیک از آب بیرون برود. فردی که چلیک را زده هنگام انداختن آن به آب سعی می¬کند آن را «دَمَلُوی» (به طرف روبرو) بزند و اجازه نمی¬دهد چلیک داخل آب برود. اگر چلیک داخل آب برود نوبت او می¬سوزد. اگر چلیک بیرون آب بغلطد و یا دملوی بزند، از موقعیت چلیک تا خط دایره یعنی آب را گز می¬کنند. اگر تعداد گزها به 50 برسد آن را زیر خاک می¬کند تا نسوزد و دوباره به بازی ادامه می¬دهند. اگر چلیک به تیاق اصابت کرده داخل آب قرار بگیرد، نوبت آن فرد و نیز گزهای کم¬تر از 50 و یا بالای 50 در صورتی‌که زیر خاک نکرده باشد، می¬سوزد. تمام افراد تیم به‌همین صورت، چلیک بازی را ادامه می دهند تا این‌که نوبت همه تمام شده و نوبت چلیک زدن به تیم مقابل برسد. تیم مقابل نیز به‌همین صورت بازی را ادامه می¬دهند. هر تیمی که مقدار گزهای تعیین شده برای برنده شدن را تکمیل کند، برنده اعلام شده و طرف مقابل را «زُو» می¬دواند. طریقۀ زو دواندن این‌گونه است که هر یک از افراد تیم برنده به‌نوبت چلیک و تیاق را به‌دست گرفته با مسخره کردن تیم بازنده می‌گوید: «اَچَق پُوچُوق؟» یکی از افراد تیم بازنده پاسخ تمسخر¬آمیزی می¬دهد. سپس افراد برنده با تیاق به زیر چلیک آهسته می¬زنند تا چلیک کمی بالا برود. تا زمانی‌که چلیک به زمین نغلطد این کار را پشت سر هم تکرار می¬کنند. هر تماس چلیک به پشت تیاق یک ضربۀ محکم حساب می‌شود. اگر چلیک به زیر تیاق اصابت کند یک ضربۀ زیر لنگی حساب می‌شود. بعد هر نفر به‌نوبت به اندازۀ تعداد ضربه¬هایی که در هنگام اچق پوچوق به دست آورده چلیک را به‌سمت مشخصی که وسعت دارد می¬زند. افراد تیم برنده همینگونه ضربه¬های خود را به یک سمت می‌زنند تا تمام شود. اگر ضربۀ ته لِنگی یا زیر لِنگی داشت یک پای خود را بالا گرفته، با تیاق از زیر پای به چلیک ضربه می¬زند. اگر تعداد افراد تیم برنده زیاد باشد، می¬توانند چلیک را به فاصلۀ خیلی دور از میدان بازی برسانند. سپس هر یک از افراد تیم بازنده به‌نوبت از آن فاصله که تیم برنده چلیک را به آنجا رسانده¬اند تا میدان بازی «زُو» می¬گویند. طریقۀ زو گفتن این گونه است که ابتدا یک نفر با یک نفس زو گفته و طرف میدان بازی می¬دود. هر جا نفس او تمام شد، می¬ایستد و نفر بعدی تیم بازنده زو گفتن را آغاز می¬کند. همۀ افراد تیم بازنده به‌همین ترتیب زو می¬گویند تا این‌که به میدان بازی یعنی همان دایره برسند. اگر افراد تیم بازنده بتوانند با زو گفتن خود را به دایره برسانند، از شر زو گفتن خلاص شده و نوبت چلیک زدن به تیم آ¬نها می¬رسد، اما اگر نتوانند با زو گفتن به دایره برسند، از همان نقطه¬ای که آخرین نفر با زو گفتن به آن‌جا رسیده، تیم برنده دوباره با انجام مرحله اچق پچق آنها را زو می¬دواند و تا زمانی‌که به دایره نرسند از زو گفتن خلاص نمی‌شوند. اگر تیم بازنده حاضر نشوند دوباره زو بگویند، مجبور هستند تیم برنده را پشت کرده به‌سمت دایره بدوند تا به ‌میته برسند و نوبت چلیک بازی را بگیرند. اعضای تیم برنده در این مرحله به حال و روز تیم بازنده می‌خندند. در هنگام بازی اگر تیم مقابل بتوانند چلیک را در هوا قلاب بگیرند، نوبت آن نفری که چلیک را می‌زند، می¬سوزد.[۸]

  • 2. چلیک بازی کاک کاک: در ابتدای بازی زمین را به‌اندازۀ 10 در 10 سانتی‌متر گود کرده و به آن کاک می¬گویند. در فاصلۀ هفت الی ده متری کاک، یک نقطۀ زمین را با سنگ یا گلوخ به‌عنوان «مِلَه» یا «مُتّه» تعیین می¬کنند. چلیک از آن‌جا داخل کاک انداخته می‌شود. اگرچه در این بازی بازیکنان به دو تیم تقسیم می¬شوند، ولی بیشتر دو نفر در این بازی فعالیت می¬کنند و سایر افراد هر دو تیم بیشتر تماشاگر بازی هستند.

در بازی یک نفر چلیک را گرفته از «مله¬جای» به داخل کاک می¬اندازد. نفر تیم مقابل که نوبت بازی او هست، تیاق را گرفته برای این‌که چلیک داخل کاک نرود، اطراف کاک را خط کشیده و با صدای بلند این جمله را تکرار می¬کند: «اَلَه مار، گیرد غار». اگر چلیک به داخل کاک برود، رَون (نوبت) او می¬سوزد، اما اگر بیرون از کاک قرار گرفت، سه دفعه قُچَل می¬کند. یعنی با تیاق بر یک سر چلیک ضربه می¬زند تا از روی زمین به بالا بپرد. سپس با ضربۀ محکم چلیک را به‌سمت فاصلۀ دلخواه خود می¬زند. وقت انداختن دوباره چلیک به داخل کاک، اگر فاصلۀ چلیک تا کاک کم باشد، چلیک را با تیاق «دَملَوی» (به روبرو) یا «پَسلَوی» (به پشت سر) می¬زند و نمی¬گذارد داخل کاک برود. اگر پسلوی بزند، دوباره حق چهار قجل دارد و اگر دملوی بزند، دو قچل حق دارد. اگر فاصلۀ چلیک با کاک خیلی زیاد باشد، تیاق خود را بالای کاک گذاشته یک الی چند جان دو یا سه قجلی می¬گیرد. در وقت انداختن چلیک به‌سوی کاک اگر چلیک با کاک بیشتر از دو تیاق و دو قریش (وجب) فاصله داشته باشد، در این صورت برنده یک جان دو قچلی می¬شود و دوباره چلیک را یک قچل می¬کند؛ در نتیجه، دیگر هنگام انداختن چلیک به داخل کاک حق دفاع را ندارد. اگر چلیک داخل کاک قرار بگیرد رَونَش (نوبت او) تمام شده و اگر بیرون از کاک قرار بگیرد، باز هم قچل می¬کند. در چلیک بازی کاک کاک هر جان، یک نوبت بازی حساب شده و تعداد قچل آن نیز از قبل تعیین می¬شود که دو یا سه قچل دارد. گاهی برخی افرادی که در این بازی ماهر هستند و چندین جان کرده¬اند، تعدادی از جان¬های خود را به هم¬تیمی و دوستان خود می-دهند تا بدین منوال آنها هم بتوانند بازی کنند.[۹]

  • 3. چلیک بازی کچل‌دار یا سنگی: این بازی نیز شبیه کاک کاک است. فقط در عوض کاک، دو سنگ به‌اندازۀ آجر را با فاصلۀ حدود 10 سانتی‌متر کنار هم می¬گذارند. یک سر چلیک را روی یک سنگ و یک سر آن را روی سنگ دیگر قرار می¬دهند. سپس با تیاق از زیر چلیک بالا کرده یک ضربۀ محکم به آن می¬زنند تا از میدان بازی فاصله بگیرد. در این بازی، رقیب سعی می¬کند با انداختن چلیک، هر دو سنگ را نشانه بگیرد. اگر چلیک به یکی از سنگ¬ها اصابت کند، رَون (نوبت) بازیکن سوخته و نوبت چلیک زدن به نفر بعدی می¬رسد

.[۱۰]

شیوۀ بازی در ایران

در این بازی افراد به دو تیم تقسیم می‌شوند. سر تیم دستۀ اول، به‌وسیلۀ چوبی به‌طول حدود ۸۰ سانتی‌متر (الک)، چوب کوچک (دولک) را به‌سمت تیم مقابل پرتاب کرده و الک را در کنار محل پرتاب می‌گذارند. گروه مقابل سعی می‌کند چوب دولک را در هوا بگیرد، در این صورت، بازی به نفع آنها تمام می‌شود و گروه‌ها جابه‌جا می‌شوند. در غیر این‌صورت، یک نفر از گروه دوم چوب دولک را برداشته و به‌سمت الک پرتاب می‌کند و سر تیم گروه اول سعی می‌کند دولک را در هوا بزند اما اگر نتواند مانع به زمین افتادن دولک شود، این بار نوبت آن بازیکن تمام شده و بازی را به یکی از یاران گروه خود واگذار می‌کند. پس از برنده شدن، هر عضو تیم برنده با الک، دولک را روی هوا می‌زند (مانند عمل روپایی در فوتبال). هر تعداد ضربه که بتواند به دولک بزند، به‌همان تعداد می‌تواند توسط الک، دولک را به دورتر پرتاب کند. همۀ اعضا این کار را کرده و پشت سر هم دولک را به منطقۀ دورتر می‌برند. افراد بازنده باید از آخرین نقطه، تا نقطۀ شروع بازی، به افراد برنده کولی دهند. به بازیالک دولک اگر الکی که از روی سنگ توسط دولک به هوا پرتاب می‌شود، هنگام زدن ضربۀ دوم به آن خطا شود و بر زمین بیفتد، به آن «سوتی» می‌گویند. سوتی قراردادی بین بازیکنان است. در آغاز بازی مشخص می‌شود که هر بازیکن، تا چند سوتی می‌تواند خطا کند. کسانی‌که مبتدی هستند تا سه سوتی و بازیکنانی که تمرین بیشتری دارند تا یک سوتی حق خطا دارند. اگر بازیکنی بیش از حق خود «سوتی کرد»، از بازی محروم شده و می‌میرد و فرد دیگری از همان گروه جایگزین او می‌شود. الکی که توسط دولک به هوا پرتاب می‌شود، چنانچه کج رود یا بچرخد یا طوری باشد که مورد پسند بازیکن نباشد، می‌تواند دوباره الک را روی سنگ گذاشته و به آن ضربه بزند. این کار خطا محسوب نمی‌شود و به آن «تیر کردن» می‌گویند.[۱۱]

اگر الک بر زمین بیفتد و گروه مدافع نتواند آن را بُل (گرفتن الک بعد از زدن ضربه به آن) بگیرد، باید الک را به‌طرف دولک بیندازد،‌ اگر الک به دولک اصابت کرد؛ یک نفر از گروه مهاجم از بازی محروم شده و می‌میرد. بازیکنی که «می‌میرد»، ‌«می‌سوزد» و یا «کشته می‌شود» ممکن است به‌وسیلۀ بازیکن بعدی که جانشین او شد؛ دوباره زنده شود. اگر الک بازیکن بعدی را فرد مدافع نتواند به دولک بزند، در این صورت به انتخاب کسی که الک را پرانده،‌ یکی از افراد دستۀ بالا دوباره به بازی برگشته و به اصطلاح «زنده» می‌شود.

[۱۲]

یار در شکم

در شروع بازی بازیکنان به دو دستۀ مساوی تقسیم می‌شوند. در صورت کم‌بودن یک طرف، به طرف دیگر طوری اضافه می‌کنند که دو دسته حریف از حیث قدرت مساوی باشند و به آن «یک یار در شکم» می‌گویند. این یار در شکم را مطابق زور و توانایی از بین بازیکنان طرف دیگر انتخاب می‌کنند و به او حق دو بازی می‌دهند. یکی برای خود او و دیگر برای تیمی که کمبود یار دارند و او «در شکم آن دسته است».[۱۳]

پانویس

  1. دهخدا، لغت‌نامه، 1377ش، ج3، ص3239.
  2. دهخدا، لغت‌نامه، 1377ش، ج3، ص3239.
  3. مشیری، روش بازی الک‌دولک،‌ 1383ش، ص58.
  4. رهیاب، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، ج2، 1401ش، ص266.
  5. رهیاب، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، ج2، 1401ش، ص266.
  6. رهیاب، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، ج2، 1401ش، ص266.
  7. رضوانفر، بازی‌های بومی و محلی ايران، ۱۳۹۰ش، ص35 و رهیاب، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، ج2، 1401ش، ص266.
  8. رهیاب، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، ج2، 1401ش، ص266.
  9. گروهی از نویسندگان، شناسنامه غور، 1398ش، ص170.
  10. رهیاب، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، ج2، 1401ش، ص266.
  11. رضوانفر، بازی‌های بومی و محلی ايران، ۱۳۹۰ش، ص35.
  12. مشیری، روش بازی الک دولک،‌ 1383ش، ص58.
  13. رضوانفر، بازی‌های بومی و محلی ايران، ۱۳۹۰ش، ص35.

منابع

  • رضوانفر، مرتضی، بازی‌های بومی و محلی ايران، آباد‌بوم، ۱۳۹۰ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران، دانشگاه تهران، 1377ش.
  • رهیاب (بلخی)، سید حسین، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و جتماع)، قم، صبح امید دانش، 1401ش.
  • مشیری، ژیلا، روش بازی الک دولک،‌ پژوهشکده مردم‌شناسی، ۱۳۸۳ش.
  • گروهی از نویسندگان، شناسنامه غور، کابل، پرند و انجمن ادبی غور، 1398ش.