چهار مضراب
چهار مضراب؛ از فرمهای موسیقی سنتی در ایران.
چهار مضراب یا چارمضراب، اصطلاحی در علم موسیقی کلاسیک و سنتی ایران است که نوازنده در آن تلاش میکند دستگاههای مختلف آواز را بنوازد تا خواننده (آوازخوان) مهیای خواندن شود.[۱] این قطعۀ موزون، بدون کلام بوده و مهارتِ نواختنِ آن، یکی از معیارهای مهم سنجش توانمندی نوازندگان در موسیقی کلاسیک بهشمار میرود.[۲] این قطعۀ ضربی، که به اوزان دو ضرب مقید است، در ابتدای آوازها و بهوسیلۀ آلات موسیقی سیمی، نواخته میشد. امروزه، از سازهای غیرمضرابی همچون نی، کمانچه،[۳] پیانو و ویولون نیز برای این منظور استفاده میکنند. چهارمضراب، برای هر یک از دستگاهها، آوازها، بیاتها و گوشهها نیز نواخته میشود.[۴]
نامگذاری
دهخدا معتقد است که این اصطلاح، از چهار سیم تار قدیم گرفته شده است.[۵] در این نوع ضربی، یک مضراب به سیم سفید، یک مضراب به سیم زرد و دو مضراب دیگر نیز به سیم بم تار نواخته میشده است. این ضربها که با نظمِ خاصی به سیمها نواخته میشده، چهارمضراب نامیده شدهاند.[۶] گروهی دیگر نیز اصطلاح چهار مضراب را بهدلیل سرعت اجرای این قالب دانسته و بر این باورند که سرعت نوازندگی در آن، باید چنان بالا باشد که گویی به جای 1 مضراب، از 4 مضراب استفاده شده است.[۷] بههمین دلیل، چهارمضراب را از تندترین بخشهای موسیقی سنتی ایران میشناسند.[۸]
پیشینه
مورخان بر این باورند که هرچند اصطلاح «چهار مضراب» از دوران قاجاریان رواج یافته، اما، پیشینۀ این هنر نوازندگی، به قرن هجدهم قمری میرسد. رسالههای موسیقی آن روزگار، جزء نخستین متونی هستند که در رابطه با شیوههای نواختن مضراب سخن گفتهاند.[۹] دیگر موسیقیدانان قرن 8 و 9ق، نیز به شرح و وصف قالبهای اجرایی موسیقی مانند «ترجیعات» پرداختهاند. «ترجیع» قطعهای است که در آن، آهنگ اصلی بر یک وتر نواخته شده که آن را «سایر الترجیع» یا «وتر سایر» نامیدهاند. این وتر، بهمعنای وتری است که آهنگ بر آن سِیر (گردش) میکند. نوازنده، به ازای هر یک یا چند مضرابی که به این وتر مینواخته، یک یا چند مضراب به وتر دیگری که «لازم الترجیع» یا «وتر راجع» نام داشته نیز مینوازد. موسیقیدانان، همچنین، از مضرابهای «صاعده» و «هابطه» نام بردهاند که نشاندهندۀ مضرابهای راست و چپ در نواختن چهارمضراب هستند.[۱۰]
چهار مضرابها را از نظر تاریخی، به دو دسته تقسیم میکنند:
پیش از مشروطه
از جمله چهار مضرابهای رایج در آن دوران میتوان به ردیفهای سازی میرزا عبدالله در تار و سهتار نوازی و نیز به ردیف ابوالحسن صبا در سنتورنوازی اشاره کرد. این نوع از چهار مضرابها، کوتاه بوده و گردش و نغمگی آنها در فضای درآمد یا گوشهای خاص اجرا میشده و نیز وزن و مضرابگذاری آنها تغییر زیادی نداشته است.[۱۱]
پس از مشروطه
از جمله اساتید چهار مضراب نوازی در این دوران میتوان به درویشخان و حبیب سماعی اشاره کرد. این نوع از چهارمضرابها، مفصل بوده و در گوشههای مختلف دستگاه گردش میکنند. همچنین، وزن و مضرابگذاری این قالبها نیز بسیار متنوع است.[۱۲]
ساختار
مقایسه با دیگر فرمهای موسیقی
چهارمضراب، همچون پیشدرآمد، آواز، تصنیف و رنگ، از انواع موسیقیهای ردیفی در ایران محسوب میشود. چهارمضراب، از فرمهای اصلی و ضربی بوده و نیز وزن مشخص بستهای دارد.[۱۳] از نظر ارزش، رتبهبندی فرمهای موسیقی ردیفی به ترتیب زیر است:
آواز، پیشدرآمد، تصنیف، کار عمل، قطعه، چهارمضراب و رنگ.
متخصصان بر این باورند که چهارمضراب و رنگ، در این رتبهبندی، از استقبال عمومی بیشتری برخوردار هستند.[۱۴]
پایه
موسیقیدانان، عنصر اصلی و سازنده در چهار مضراب را «پایه» میدانند. در حقیقت، در اجرای چهارمضراب، یک الگوی ریتمیک ساده تکرار میشود که به پایه معروف است. نوازنده، الگوی پایه را چند بار تکرار کرده، سپس، ملودی چهارمضراب را مینوازد و دوباره به الگوی پایه برمیگردد. اگر قالب چهارمضراب، توسط چند ساز اجرا شود، نوازنده، یک ساز را برای پایه نگه داشته و ساز دیگری را برای ملودی انتخاب میکند. گاهی نیز یک ساز در زمانیکه ساز دوم نواخته میشود، سکوت کرده و پس از بازگشت ساز دوم به پایه، همراه با آن دوباره نواخته میشود.[۱۵]
ویژگیهای پایه
پایه، دارای ویژگیهایی است مانند:
- وزن تکرار شونده؛
- تأکید بر درجات مهم گوشه یا دستگاه؛
- تنوع رنگ صوتی نغمههای پایه؛
- شدت و ضعف نغمهها (دینامیک)؛
- وسعت صوتی کمنظیر میان نغمههای پایه.[۱۶]
کاربرد
برخی از موسیقیدانان، چهارمضراب را نوعی تمرین نوازندگی برای نوازندگان دانسته و بههمین دلیل آن را با «اتود» در موسیقی غربی، قیاس کردهاند.[۱۷] برخی دیگر نیز چهارمضراب را بهمنظور ایجاد تنوع، پرهیز از یکنواختی و نشان دادن مهارت نوازنده معرفی کردهاند.[۱۸]
نمونهها
در طول تاریخ، از موسیقیدانان و نوازندگانی همچون حبیب سماعی، عبدالحسین شهنازی، مرتضی محجوبی، حسین یاحقی و ابوالحسن صبا بهعنوان اساتید چهارمضراب نوازی در ایران یاد میکنند. در سالهای اخیر نیز حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان، در این زمینه، گامهایی بلند برداشته و به احیای این فرم اصیل ایرانی پرداختهاند.[۱۹]
پانویس
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه چهار مضراب، سایت واژهیاب.
- ↑ خضرایی، «چهار مضراب»، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ خضرایی، «نگاهی به ساختار و نقش چهارمضراب در موسیقی ایرانی»، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۱، یادداشتها.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه چهار مضراب، سایت واژهیاب.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه چهار مضراب، سایت واژهیاب.
- ↑ بهارلو، «فرم چهار مضراب و تاریخچه و شناسایی آن»، ۱۳۳۸ش، ص۴؛
پایور، سی قطعه چهار مضراب برای سنتور، ۱۳۷۵ش، ص۵؛
کیـانی، هفت دستگاه مـوسیقی ایـران، ۱۳۷۱ش، ص۵۳ - ↑ نتل، «نقش موسیقی در فرهنگ»، ۱۳۸۲ش، ص۲۲.
- ↑ خضرائی، «پیش درآمد، چهار مضراب، رنگ و تصنیف»، 1395ش، ص85.
- ↑ کاشانی، «کنزالتحف»، سه رسالۀ فارسی در موسیقی، ۱۳۷۱ش، ص۱۱۲.
- ↑ مراغی، شرح ادوار، ۱۳۷۰ش، ص۳۴۸-۳۵۲،
مـراغی، جامع الالحان، ۱۳۸۸ش، ص200-205. - ↑ طلایی، ردیف میرزا عبدالله، نتنویسی آموزشی، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۸ و ۱۹۵ و ۲۳۵ و ۳۲۷ و ۳۸۱؛
صبا، دورههای سنتور، ۱۳۷۸ش، ص۱۷ و ۳۱ و ۴۵ و ۵۷ و ۷۹ و ۹۱ و ۱۰۳ و ۱۱۷ و ۱۲۹ و ۱۵۳ و ۱۶۹ و ۱۷۰. - ↑ تهماسبی، مجموعۀ آثار درویشخان، ۱۳۷۹ش، ص۱۶؛
منا، ضربیهای حبیب سماعی، ۱۳۸۸ش، ص۳۲ و ۳۸ و ۴۱ و ۶۴ و ۹۰. - ↑ جمشیدی، «دستگاه موسیقی ایرانی»، 1384ش، ص50-53.
- ↑ زاهدی، «سنت و موسیقی»، 1371ش، ص48-50.
- ↑ صفوت، موسیقی ملی ایران، 1391ش، ص85.
- ↑ خضرائی، «پیش درآمد، چهار مضراب، رنگ و تصنیف»، 1395ش، ص136.
- ↑ خالقی، «گوشههایی از تاریخچه نغمهپردازی در موسیقی ایران»، 1378ش، ص104.
- ↑ علامی، «بررسی روابط متقابل تغزل سعدی و موسیقی آوازی ایران»، 1395ش، ص87.
- ↑ لطفی، محمدرضا، شناخت موسیقی دستگاهی ایران، رادیو فرهنگ، قسمت 53، 1391ش.
منابع
- بهارلو، محمد، «فرم چهار مضراب و تاریخچه و شناسایی آن»، کتاب ششم آموزش موسیقی ایرانی، تهران، ۱۳۳۸ش.
- پایور، فرامرز، سی قطعه چهار مضراب برای سنتور، تهران، ۱۳۷۵ش.
- تهماسبی، ارشد، مجموعۀ آثار درویشخان، تهران، ۱۳۷۹ش.
- جمشیدی، گلنار، «دستگاه موسیقی ایرانی»، تهران، فرهنگ و هنر، شماره 9، 1384ش.
- خالقی، روحالله، «گوشههایی از تاریخچه نغمهپردازی در موسیقی ایران»، تهران، مقام موسیقایی، 1378ش.
- خضرائی، بابک، «پیش درآمد، چهار مضراب، رنگ و تصنیف»، فصلنامه موسیقی ماهور، شماره 74، 1395ش.
- خضرایی، بابک، «چهار مضراب»، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 8 مرداد 1401ش.
- خضرایی، بابک، «نگاهی به ساختار و نقش چهارمضراب در موسیقی ایرانی»، ماهور، تهران، س6، شماره 24، ۱۳۸۳ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 8 مرداد 1401ش.
- زاهدی، تورج، «سنت و موسیقی»، تهران، کیهان فرهنگی، شماره 83، 1371ش.
- صبا، ابوالحسن، دورههای سنتور، بهتحقیق فرامرز پایور، تهران، ۱۳۷۸ش.
- صفوت، دارویش و نلی، کارن، موسیقی ملی ایران، ترجمه سوسن سلیمزاده، تهران، ارس، 1391ش.
- طلایی، داریوش، ردیف میرزا عبدالله، نتنویسی آموزشی، تهران، ۱۳۸۳ش.
- علامی، ذوالفقار و ستودهنیا، محیا، «بررسی روابط متقابل تغزل سعدی و موسیقی آوازی ایران»، فنون ادبی، شماره 15، 1395ش.
- کاشانی، حسن، «کنزالتحف»، سه رسالۀ فارسی در موسیقی، بهتحقیق تقی بینش، تهران، ۱۳۷۱ش.
- کیـانی، مجید، هفت دستگاه مـوسیقی ایـران، تهـران، ۱۳۷۱ش.
- لطفی، محمدرضا، شناخت موسیقی دستگاهی ایران، رادیو فرهنگ، قسمت 53، 1391ش.
- مـراغی، عبدالقادر، جامع الالحان، بهتحقیق بابک خضرایی، تهران، ۱۳۸۸ش.
- مراغی، عبدالقادر، شرح ادوار، بهتحقیق تقی بینش، تهران، ۱۳۷۰ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 8 مرداد 1401ش.
- منا، شهاب، ضربیهای حبیب سماعی، تهران، ۱۳۸۸ش.
- نتل، ب.، «نقش موسیقی در فرهنگ»، ماهور، تهران، س6، شماره 21، ۱۳۸۲ش.