چیغ

از ویکی‌زندگی

چیغ؛ بافته‌ای از نی یا چوب‌های نازک که معمولا در چادر عشایر به‌کار گرفته می‌شود.

چیغ، حصیری از جنس نی است که معمولا با موی بز بافته می‌شود و عشایر به‌عنوان پوشش و یا تزیین دیواره‌ی سیاه‌چادر‌ از آن استفاده می‌کنند. چیغ از ورود گرما، سرما، باد، باران و خاک به چادرها پیشگیری می‌کند و قسمت‌های مختلف چادر را نیز با چیغ، تفکیک می‌شود.[۱] قدمت بافت چیغ را با تاریخ چادرنشینی برابر دانسته‌اند.[۲]

واژه‌شناسی چیغ

چیغ یا چیق، ریشه‌ی ترکی دارد [۳] و در لغت، پرده‌مانندی از نی و چوب‌های نازک است که جلوی درب آویزان ‌می‌گردد.[۴] عشایر ایل باصری و پاپی به چیغ، «نی‌چیت» یا «چق» می‌گویند.[۵] عشایر بچاقچی به آن «چق» [۶]، ترکمن‌ها « قامیش» [۷]، ایل قره‌داغ «چیخ» و عشایر شاه‌سون «چِبِخ» می‌گویند.[۸]

ساختار چیغ

چیغ از موی بز و نی‌های خودرو یا شاخه‌های نازک درختان بید، گیلاس و گز ساخته می‌شود. چیغ، معمولا عرض 150 سانتی‌متر و طول 2،5 تا 7 متر دارد.[۹] نی‌ها، به‌دلیل توخالی بودن، در برابر گرما و حرارت مقاوم هستند. هنگام باران،‌ به‌خاطر بالا رفتن رطوبت هوا، نی‌ها منبسط شده و مانع از ورود آب به داخل چادر می‌شوند. نی‌ها در گرما و خشکی هوا، منقبض شده و تهویه‌ی مناسبی درون چادر ایجاد می‌شود. مار و جانوران دیگر نیز نمی‌توانند از موی بز عبور کرده و وارد چادر شوند.[۱۰]

شیوه بافت چیغ

برای بافت چیغ، ابتدا دو تخته را برابر طول نی‌ها روی دو پایه‌ی چوبی به ارتفاع حدود یک متر قرار می‌دهند. سپس، نخی را که برای بافت چیغ تهیه شده به دور چند سنگ می‌پیچند. چند عدد از سنگ‌ها را در جلوی تخته و چند عدد دیگر را در پشت تخته گذاشته و میانه‌ی نخ‌ها، روی تخته‌ها قرار می‌گیرد. تعداد نخ‌ها، وابسته به نقوشی است که روی چیغ ایجاد شود. برای شروع، یک نی را روی نخ‌هایی که بر روی تخته قرار گرفته، می‌گذارند. سپس سنگ‌ها را از عقب به جلو و از جلو به عقب پرتاب کرده و به ‌این ترتیب نی در میان نخ‌ها قرار می‌گیرد. سپس یک نی دیگر را روی نی قبلی قرار داده و دوباره مراحل قبل اجرا می‌شود. این نوع بافت از ساده‌ترین انواع بافت چیغ بوده و « تجیربافی» نامیده می‌شود.[۱۱] عشایر کرد، برای بافت چیغ از ریسمان‌های در هم تنیده‌ی کرک شتر استفاده می‌کنند.[۱۲] آن‌ها چیغ‌ها را با ظرافت بسیار می‌بافند و روی چیغ‌ها نقوش هندسی زیبایی خلق می‌کنند.[۱۳] عشایر قشقایی از نی و چوب درخت گز برای بافت چیغ استفاده کرده و نقوش لوزی شکلی روی چیغ‌ها می‌بافند. برای استحکام بیشتر چیغ، در پانزده ردیف آخر به‌جای نی، ترکه‌های چوب را به‌کار می‌گیرند و در ردیف آخر به نی محکمی، متصل می‌گردد. برای زیبا شدن حاشیه‌ی چیغ، از تکه‌های سیاه‌چادر، نخ پشمی و یا پارچه استفاده می‌شود.[۱۴] کوچ‌نشینان شمال غربی ایران از نی و نوار پشمی قهوه‌ای رنگ برای تهیه‌ی چیغ‌ها کمک می‌گیرند.[۱۵] زنان ایل شکاک،‌ با تکه‌های چوب درخت بید به طول تقریبی 100 سانتی‌متر و موی بز، چیغ بافته و با نخ‌های پشمی رنگین، آن‌ها را تزیین می‌کنند. معمولا برای پوشاندن تمام قسمت‌های سیاه‌چادر، حدود 24 متر، چیغ لازم است.[۱۶]

ابزار لازم برای بافت چیغ

برای بافت چیغ، معمولا از ابزارهایی مانند داس، انواع کارد، درفش، قیچی، سوهان و سوزن استفاده می‌شود. آن‌چه بیشتر به این محصول ارزش و اهمیت می‌بخشد، ذوق، هنر و مهارت بافنده است.[۱۷]

تزیین چیغ

در ایل کلهر، در گیلان غرب، نقش‌پردازی چیغ‌های بلند و کوتاه متفاوت است. چیغ‌های بلند به سه نوع تقسیم می‌شود: ۱-چیغ تَپَک، که در آن، کل نی‌ها با نخ‌های رنگی پوشانده شده و نقوش رنگارنگی ایجاد می‌شود. عشایر از این نوع چیغ، به‌دلیل زیبایی برای قسمت مهمان‌سرای چادر استفاده می‌کنند. ۲-چیغ ساده که بدون تزئین بافته می‌شود. ۳-چیغ ریقه که تلفیقی از چیغ تپک و ساده بوده و برای قسمت ورودی سیاه‌چادر استفاده می‌شود.[۱۸] چیغ‌های کوتاه، که کوله نامیده می‌شود دارای نقوش لوزی شکل است.[۱۹] در میان عشایر خمسه، نقوش چیغ، بیشتر شامل خطوط موازی با یکدیگر است. لر زبان‌ها، نقوش لوزی و ضرب‌دری روی چیغ‌ها ایجاد می‌کنند.[۲۰] ترکمن‌ها و بختیاری‌ها، چیغ‌ها را به ‌صورت ساده می‌بافند و از نقوش مختلف روی چیغ‌ها استفاده نمی‌کنند.[۲۱]

کاربرد چیغ

شاه‌سون‌ها و ترکمن‌ها،‌ چیغ را به‌عنوان دیوار چادر نصب کرده و روی چیغ‌ها را با نمد می‌پوشانند.[۲۲] در میان عشایر قشقایی، بختیاری و لرها، چیغ به‌عنوان حصار دور چادر یا جداسازی بخش‌های درونی چادر، کاربرد دارد.[۲۳] در ایل شکاک در فضای زنانه‌ی چادر، با چیغی به طول چهار متر فضایی ایجاد می‌کنند که به «اَمان چیتَک» معروف بوده و برای نگهداری لبنیات استفاده می‌شود.[۲۴] ترکمن‌ها به دور اوی (طارم)، چیغی به طول 7 متر و عرض 160 سانتی‌متر می‌کشند و تکه‌ای از چیغ که «گت قامیش» می‌نامند را در پشت اوی قرار می‌دهند تا در تابستان آن را کنار زده و هوا به داخل چادر رد و بدل شود.[۲۵] عشایر قشقایی، دو نوع چیغ می‌بافند؛[۲۶] در فصول سرد سال از چیغ ساده و بدون نقش با طول سه الی شش متر و عرض یک‌ونیم متر استفاده می‌کنند. آن‌ها دو سر چیغ را به‌هم رسانده و به آن شکل کومه‌ای می‌دهند تا از بره‌های کوچک نگهداری کنند. این چیغ برای خشک کردن کشک نیز کاربرد دارد که به این منظور، آن را روی دو عدد سه‌پایه‌ی چوبی قرار می‌دهند. نوع دوم چیغ به دور سیاه‌چادر کشیده می‌شود و در فصول گرم سال جهت تهویه هوا، مناسب است.[۲۷] آلاچیق‌های ایل شاهسون از چیغ‌های بافته شده با نی پوشانده می‌شود. روی چیغ‌ها، نمد قرار می‌دهند تا در هنگام لزوم، نمدها را کنار زده و هوا، وارد آلاچیق شود. گوشه‌ی سمت چپ ورودی آلاچیق که با چیغ پوشانده شده، یخچال آن‌ها است و برای نگهداری مواد خوراکی استفاده می‌شود.[۲۸] برای در آلاچیق از چیغ‌های با طول سه متر و عرض یک متر استفاده می‌شود. در دو سوی چیغ، یک جفت طناب کوتاه حلقه‌دار که از گیاهان بافته شده، نصب می‌شود که چیلیک، آشیل یا ایشکیل نام‌ دارد. عشایر معتقدند که این طناب از چشم‌زخم محافظت می‌کند.[۲۹] عشایر لر از شاخ و برگ درختان، کلبه‌ای می‌سازند که به «کولا» شهرت دارد. آن‌ها چیغ را روی تیرک‌های کوتاه چوبی که دور کولا روی زمین قرار دارد، نصب کرده و فواصل چیغ‌ها را با ریسمان به هم متصل می‌کنند. عشایر لر، گاهی از چیغ برای روانداز نیز استفاده می‌کنند.[۳۰]

پانویس

  1. عرفانی، «پیشانی هنر ایرانیان»، 1386ش، ص۳۵.
  2. عرفانی، «پیشانی هنر ایرانیان»، 1386ش، ص۳۴.
  3. Doerfer, turkische und mongolische Elemente im Neupersischen, 1963, p130
  4. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه چیغ.
  5. توکلی، ایل باصری از ترناس تا لهباز، ۱۳۷۹ش، ص۱۷۹.
  6. بهنیا، بررسی مردم‌شناسی طایفه ارشلو از ایل بچاقچی، ۱۳۷۴ش، ص۱۲۱.
  7. شریعت‌زاده، «آلاچیق ترکمن»، ص۸۲.
  8. حاجی‌ابراهیم، درآمدی بر شناخت معماری روستایی ایران، ۱۳۷۸ش، ص۱۸۸.
  9. حسن‌بیگی، مروری بر صنایع دستی ایران،‌ ۱۳۶۵ش، ص۱۹۴.
  10. عرفانی، «پیشانی هنر ایرانیان»، ص۴۲.
  11. حسن‌بیگی، مروری بر صنایع دستی ایران، ۱۳۶۵ش، ص۱۹۹.
  12. فیلبرگ، سیاه‌چادر، ۱۳۷۲ش، ص۱۶۰.
  13. Gluck, a survey of persian handicraft, 1977, p270.
  14. کیانی، سیه‌چادرها، ۱۳۷۱ش، ص۹۶-۹۷.
  15. فیلبرگ، ایل پاپی، ۱۳۶۹ش، ص۱۰۰و۱۰۳.
  16. علی‌نژاد، جامعه‌شناسی ایل شکاک، ۱۳۸۳ش، ص۱۱۴.
  17. «چیغ‌بافی»، سایت دیپیا.
  18. حاتمی، «هنر چیق‌بافی عشایر ایل کلهر»، ص۷۸-۸۲.
  19. حاتمی، «هنر چیق‌بافی عشایر ایل کلهر»، ص۸۳.
  20. کیانی، سیه‌چادرها،‌۱۳۷۱ش، ص۱۹۱.
  21. شریعت‌زاده، «آلاچیق ترکمن»، ص۹۲.
  22. بهارناز، عشایر ایران، ۱۳۷۳ش، ص۲۳و۱۵۱-۱۵۲.
  23. فیلبرگ، سیاه‌چادر، ۱۳۷۲ش، ص۱۵۴-۱۵۵.
  24. علی‌نژاد، جامعه‌شناسی ایل شکاک، ۱۳۸۳ش، ص۱۱۶.
  25. شریعت‌زاده، «آلاچیق ترکمن»، ص۸۲و۹۰.
  26. بهمن‌بیگی، عرف و عادت در عشایر فارس، ۱۳۲۴ش، ص۶۹-۷۰.
  27. کیانی، سیه‌چادرها،‌۱۳۷۱ش، ص۹۶-۹۷.
  28. حاجی‌ابراهیم، درآمدی بر شناخت معماری روستایی ایران، ۱۳۷۸ش، ص۱۸۸.
  29. اندروز، «آلاچیق و کومه: چادرهای نمدی آذربایجان»، ص۱۳۲.
  30. Mortensen, nomads of luristan, 1993, p85.

منابع

  • اندروز، پیتر، «آلاچیق و کومه: چادرهای نمدی آذربایجان»، ترجمه صدیقه مصطفوی و ابراهیم سلیمانی، مردم‌‌شناسی و فرهنگ عامه ایران، شماره ۳، زمستان ۱۳۵۶ش.
  • بهارناز، محمدرضا، عشایر ایران، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳ش.
  • بهمن‌بیگی، محمد، عرف و عادت در عشایر فارس، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۲۴ش.
  • بهنیا، علاءالدین، بررسی مردم‌شناسی طایفه ارشلو از ایل بچاقچی، کرمان، کویر، چ۱، ۱۳۷۴ش.
  • توکلی، غلامرضا، ایل باصری از ترناس تا لهباز، تهران، هفت، چ۱، ۱۳۷۹ش.
  • «چیغ‌بافی»، سایت مجله دیپیا، تاریخ بازدید: ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ش.
  • حاتمی، علی و بیگی، مرتضی، «هنر چیق‌بافی عشایر ایل کلهر»، فرهنگ مردم ایران، شماره ۳۵، زمستان ۱۳۹۲ش.
  • حاجی‌ابراهیمی، اکبر، درآمدی بر شناخت معماری روستایی ایران، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۸ش.
  • حسن‌بیگی، محمدابراهیم، مروری بر صنایع دستی ایران، تهران، ققنوس، ۱۳۶۵ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ش.
  • شریعت‌زاده، علی‌اصغر، «آلاچیق ترکمن»، مجموعه مقالات مردم‌شناسی، شماره ۱، ۱۳۶۲ش.
  • عرفانی، فاطمه، «پیشانی هنر ایرانیان»، ماهنامه سفر، شماره ۱۳، دی ۱۳۸۶ش.
  • علی‌نژاد، میرحاج، جامعه‌شناسی ایل شکاک، سلماس، حسینی‌اصل، ۱۳۸۳ش.
  • فیلبرگ،‌کارل‌گونار، ایل پاپی، تهران، فرهنگ‌سرا، ۱۳۶۹ش.
  • فیلبرگ، کارل‌گونار، سیاه‌چادر، به‌ترجمه اصغر کریمی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش.
  • کیانی، منوچهر، سیه‌چادرها، تهران، مولف، ۱۳۷۱ش.
  • Mortersen, Inge Demant, Nomads of luristan, copenhagen, 1993.
  • Doerfer, Gerhard, turkische und mongolische Elemente im Neupersischen, wiesbaden, steiner, 1963.
  • Gluck, jay, a survey of persian handicraft, tehran, 1977.