دین: تفاوت میان نسخهها
←خوانش جامعهشناختی
مهدی مهدوی (بحث | مشارکتها) |
مهدی مهدوی (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
====خوانش جامعهشناختی==== | ====خوانش جامعهشناختی==== | ||
دورکیم ( | دورکیم<ref>Durkheim.</ref>(1917-1858 م)، از بنیانگذاران جامعهشناسی، طبیعت جامعه را خاستگاه نیازمندی افراد به دین دانسته است. از این منظر، نیاز به همبستگی اجتماعی، انسانها را بهسوی وضع قواعد و قوانین اجتماعی سوق داده و این قوانین در گذر زمان بهشکلی در ذهن اجتماعی انسانها نهادینه شده که گویی یک نیروی متعالی و برتر، آنان را به تبعیت از آن قوانین اجتماعی ملزم میکند. این نیروی برساختهی جامعه، دین نامیده میشود.<ref>پیروزمند، قلمرو دین در تعیین مفروضات اساسی، ارزشها، رفتارها و نمادها، 1389ش، ص25.</ref> | ||
این پدیده که در اصطلاح توتمیسم نامیده شده، از منظر جامعهشناسان پسینی، نه یک پدیده دینی بلکه یک پدیده اجتماعی انگاشته میشود. توتمیسم، گسترهای کمتر از دین دارد و نمیتواند برابر با دین باشد. همچنین دیدگاه دورکیم در تبیین بسیاری از پدیدههای دینی، مانند پیدایش ادیان جدید در جامعه و ادیان فراتر از یک جامعه مثل اسلام ناتوان است؛ زیرا در این نمونهها دین فقط نماد یک جامعه و حافظ وحدت اجتماعی آن نیست. عدم جامعنگری در کارکردهای دین و فروکاستن آن به یک کارکرد اجتماعی از دیگر اشکالات این نظریه است.<ref>آذربایجانی، روانشناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز، 1394ش، ص90. </ref> | این پدیده که در اصطلاح توتمیسم نامیده شده، از منظر جامعهشناسان پسینی، نه یک پدیده دینی بلکه یک پدیده اجتماعی انگاشته میشود. توتمیسم، گسترهای کمتر از دین دارد و نمیتواند برابر با دین باشد. همچنین دیدگاه دورکیم در تبیین بسیاری از پدیدههای دینی، مانند پیدایش ادیان جدید در جامعه و ادیان فراتر از یک جامعه مثل اسلام ناتوان است؛ زیرا در این نمونهها دین فقط نماد یک جامعه و حافظ وحدت اجتماعی آن نیست. عدم جامعنگری در کارکردهای دین و فروکاستن آن به یک کارکرد اجتماعی از دیگر اشکالات این نظریه است.<ref>آذربایجانی، روانشناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز، 1394ش، ص90. </ref> |