چشتیه در افغانستان: تفاوت میان نسخهها
←وضعیت اجتماعی چشتیه در افغانستان
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==وضعیت اجتماعی چشتیه در افغانستان== | ==وضعیت اجتماعی چشتیه در افغانستان== | ||
پیروان طریقۀ چشتیه در افغانستان امروزی نسبت به دیگر فرقههای متصوفه؛ مانند نقشبندیه و قادریه در اقلیت هستند. تمرکز پیروان صوفیۀ چشتیه در کابل و هرات و بهویژه روستای چشت شریف در نزدیکی هرات است. اغلب عالمان این ناحیه چشتیمسلک هستند و مردم روستا به آنان بهچشم «قوم سید» مینگرند. مردمان روستای چشت شریف همه فارسیزبان هستند. پیروان طریقت چشتیۀ افغانستان برخلاف چشتیهای شبهقاره در اغلب تحولات سیاسی- اجتماعی همراه و همگام با مردم افغانستان و جریانهای سیاسی بودهاند. بهویژ در عرصۀ مبارزه علیه اشغالگران و استعمارگران حضور پررنگ و اثرگذار داشتهاند. مشایخ طریقت چشتیه هرات در 1298ق در مبارزه علیه متجاوزان انگلیس که معروف به جنگ دوم افغانستان و انگلیس است، حضور فعال داشته، در دستههای سوارهنظام و پیادهنظام علیه نیروهای متجاوز میجنگیدند. مشایخ چشتیه و پیروان آنان همزمان با انقلاب مردم علیه نظام کمونیستی که آن را دستنشاندۀ شوروی میدانستند، دست به قیام زدند و در این قیامها نزدیک به سیصد تن از اعضای طریقت چشتیه به دست عوامل کمونیستی در هرات بازداشت و اغلب کشته شدند. پیروان طریقت چشتیه در برابر نیروی متجاوز شوروی نیز پابهپای دیگر مردم افغانستان و جریانها، در میدان مبارزه و جهاد حضور فعال و چشمگیر داشتند. سیدقاسم چشتی مودودی مؤسس پایگاه نظامی جلال و فرمانده نظامی تیب حضرت حمزه سیدالشهدا در حین مبارزه به دست نیروی هوایی متجاوز شوروی شهید شد. همچنین میتوان از پیروان چشتیۀ هرات که در مبارزه علیه روسهای متجاوز شهید شدند به محمدشریف طیب زاده، عبدالقدوس، صوفی فقیراحمد و صوفیعظیم جغارگی اشاره کرد. | پیروان طریقۀ چشتیه در افغانستان امروزی نسبت به دیگر فرقههای متصوفه؛ مانند نقشبندیه و قادریه در اقلیت هستند. تمرکز پیروان صوفیۀ چشتیه در کابل و هرات<ref>موسوی، تصوف در افغانستان معاصر، 1399ش، ص162.</ref> و بهویژه روستای چشت شریف در نزدیکی هرات است.<ref>«فرقههای تصوف و صوفیان در افغانستان»، پایگاه تخصصی- تحلیلی جامعه و فرهنگ ملل.</ref> اغلب عالمان این ناحیه چشتیمسلک هستند و مردم روستا به آنان بهچشم «قوم سید» مینگرند. مردمان روستای چشت شریف همه فارسیزبان هستند.<ref>«جغرافیای عمومی هرات»، سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران، هرات.</ref> پیروان طریقت چشتیۀ افغانستان برخلاف چشتیهای شبهقاره در اغلب تحولات سیاسی- اجتماعی همراه و همگام با مردم افغانستان و جریانهای سیاسی بودهاند. بهویژ در عرصۀ مبارزه علیه اشغالگران و استعمارگران حضور پررنگ و اثرگذار داشتهاند. مشایخ طریقت چشتیه هرات در 1298ق در مبارزه علیه متجاوزان انگلیس که معروف به جنگ دوم افغانستان و انگلیس است، حضور فعال داشته، در دستههای سوارهنظام و پیادهنظام علیه نیروهای متجاوز میجنگیدند.<ref>پویان، جفرافیۀ عمومی هرات، 1388ش، ص246.</ref> مشایخ چشتیه و پیروان آنان همزمان با انقلاب مردم علیه نظام کمونیستی که آن را دستنشاندۀ شوروی میدانستند، دست به قیام زدند و در این قیامها نزدیک به سیصد تن از اعضای طریقت چشتیه به دست عوامل کمونیستی در هرات بازداشت و اغلب کشته شدند.<ref>روآ، افغانستان، اسلام و نوگرایی سیاسی، 1369ش، ص185.</ref> پیروان طریقت چشتیه در برابر نیروی متجاوز شوروی نیز پابهپای دیگر مردم افغانستان و جریانها، در میدان مبارزه و جهاد حضور فعال و چشمگیر داشتند. سیدقاسم چشتی مودودی مؤسس پایگاه نظامی جلال و فرمانده نظامی تیب حضرت حمزه سیدالشهدا در حین مبارزه به دست نیروی هوایی متجاوز شوروی شهید شد. همچنین میتوان از پیروان چشتیۀ هرات که در مبارزه علیه روسهای متجاوز شهید شدند به محمدشریف طیب زاده، عبدالقدوس، صوفی فقیراحمد و صوفیعظیم جغارگی اشاره کرد.<ref>چشتی مودودی، تاریخ چشت و مشایخ چشتیه، 1396ش، ص275.</ref> | ||
==رابطۀ مراد و مرید در طریقت چشیته== | ==رابطۀ مراد و مرید در طریقت چشیته== | ||
رابطۀ مراد و مرید در اغلب شاخههای طریقت چشتیه بهدور از تشریفات و ساده است. به همین دلیل راههای پذیرش مرید در آن نسبت به دیگر طریقتها آسان است و یکی از عوامل تمایل مردم به این سلسله نیز همین بوده است. هرچند بعضی از اقطاب، مانند بابافرید گنجشکر، روش غیابی را مردود میدانست، اما برخلاف آنان بعضی دیگر، از جمله سیدمحمد گیسودراز، بر این باور بود که لازم نیست مرید یا طالب، مرشد و پیر را حضوری ببیند، بلکه در غیاب پیر هم میتوان با او بیعت کرد. در این سلسله موقعی که سالک قدم در سیروسلوک میگذارد، نخست میبایست با توبه خود را از معاصی تخلیه کند تا در نفس او، شایستگی برای تقرب به خدا و انجام عبادت نمود یابد. | رابطۀ مراد و مرید در اغلب شاخههای طریقت چشتیه بهدور از تشریفات و ساده است. به همین دلیل راههای پذیرش مرید در آن نسبت به دیگر طریقتها آسان است و یکی از عوامل تمایل مردم به این سلسله نیز همین بوده است. هرچند بعضی از اقطاب، مانند بابافرید گنجشکر، روش غیابی را مردود میدانست، اما برخلاف آنان بعضی دیگر، از جمله سیدمحمد گیسودراز، بر این باور بود که لازم نیست مرید یا طالب، مرشد و پیر را حضوری ببیند، بلکه در غیاب پیر هم میتوان با او بیعت کرد. در این سلسله موقعی که سالک قدم در سیروسلوک میگذارد، نخست میبایست با توبه خود را از معاصی تخلیه کند تا در نفس او، شایستگی برای تقرب به خدا و انجام عبادت نمود یابد. |