آموزش کودک
آموزش کودک؛ شیوههای نوین آموزش مهارتها و مسائل مختلف به کودکان.
دنیای امروز، با حجم بالای تغییراتی که با آن مواجه است، نیاز شدیدی به تغییر در شیوههای سنتی آموزش و تربیت کودکان پیدا کرده است. بیشتر شیوههای قدیمی، کارآیی خود را از دست داده و شیوههای استاندارد و نوین جایگزین آنها شدهاند. علاوه بر آن، کشف استعداد کودکان و پرورش آنها، یکی از دغدغههای اصلی والدین در دنیای امروزی است که از طریق آموزشهای صحیح به کودک، این استعدادها کشف شده و پرورش مییابند.
روشهای مؤثر در آموزش به کودکان
کارشناسان متخصص در حوزۀ کودک، روشهای زیر را برای یادگیری بهتر کودکان پیشنهاد میدهند:
یادگیری به کمک بازی
این روش، برای آموزش دروسی که سختتر هستند، مانند ریاضیات یا گرامر زبان میتواند مؤثر باشد.
آموزش در خانه
کارشناسان، معتقدند که والدین نباید در آموزش به کودک، عجله داشته و کودک را مجبور به انجام سریع تکالیف کنند. آموزش آرام و مداوم، تأثیر به مراتب بیشتری را بر کودک میگذارد.
تفهیم هدف مطالعه
مطالعه، تنها بهمعنای انجام صحیح تکالیف، حفظ و پیروی کردن از یک برنامۀ مشخص نیست؛ بلکه یادگیری مهمترین هدف مطالعه است. در حقیقت، تلاش کودک برای مطالعه باید به یادگیری ختم شود.
پاداش دادن به کودک
همۀ انسانها، در زندگی خود، به تشویق و تأیید نیاز دارند. تصدیق و تشویق کودک، میتواند او را به مطالعه با تمرکز کامل و اثربخشی بیشتر هدایت کند.این تشویق میتواند با مواردی ساده مانند پختن غذای مورد علاقۀ کودک، رفتن به رستوران یا تماشای یک فیلم صورت بگیرد.
مکان مطالعه
- داشتن نشانههای مثبت در مکان مطالعه؛ کارشناسان، والدین را به گذاشتن تابلویی با کلمات مثبت و دلگرمکننده، در مکان مطالعۀ کودک تشویق میکنند. این کلمات و تابلوها، ناخودآگاه کودک را تحریک کرده و توانایی یادگیری او را افزایش میدهند. جملاتی مانند «من میتوانم»، «یادگیری ساده و آسان است» و «من شایستۀ بهترین نتیجه هستم» از آن جمله هستند.
- ابزارهای مناسب مطالعه؛ تمامی وسایلی که کودک در مدرسه از آنها استفاده میکند، در خانه و اتاق مطالعۀ او نیز باید در دسترس کودک باشند. عدم دسترسی به کتاب، ماژیک، خودکار و امثال آن میتواند در تمرکز کودک اختلال ایجاد کند.
- مکان مناسب برای مطالعه؛ داشتن محیطی جداگانه و مخصوص مطالعه، کودک را از حواسپرتیهای احتمالی در زمان مطالعه دور میکند.
سبک درس خواندن
والدین، در بیشتر مواقع، دوست دارند سبک درس خواندن خود را به کودکان خود نیز آموزش دهند که این کار از نظر کارشناسان، اشتباه است؛ زیرا آنها بر این باورند که هر شخصی، سبک یادگیری خود را داشته و کودک باید توانایی یافتن این سبک را در خود پیدا کند.
- یادگیری جنبشی؛ این مفهوم بهمعنای یادگیری از طریق حرکت است. کودکانی که یادگیرندگان جنبشی هستند، توسط حقایق و اثبات شدن، مطالب یاد میگیرند و قادر به درک مفاهیمی که برای آنها اثبات نشود، نیستند. این گروه از کودکان، در هنر پیشرفت بسیاری داشته و در بیشتر مواقع، بهخصوص در مدرسه، با شیوههای سنتی آموزش مبارزه میکنند.
- یادگیری تصویری؛ استفاده از تصاویر در یادگیری یا یادگیری بصری، برای تقویت حافظۀ کودکان بسیار مؤثر است. بر اساس آمار ارائه شده، در حدود 40 درصد از کودکان یادگیری بینایی دارند.
- یادگیری شنوایی؛ این نوع از یادگیری از طریق گوش صورت میگیرد. برخی از کودکان، صدا و موسیقی را بهتر به خاطر سپرده و برعکس، از خوانش مطالب لذت نمیبرند.
نقش والدین در آموزش به کودک
- مشارکت والدین؛ آمارها حکایت از عملکرد تحصیلی بهتر در کودکانی دارند که والدین نیز در روند یادگیری مطالب به آنها کمک میکنند.
- نحوۀ مشارکت؛ هر روز باید با کودک صحبت کرده، از تلاشهای او حتی در زمان کسب نمرۀ پایین تقدیر شود، تفهیم اهمیت و ارزش تحصیل به کودک، توجه کافی به تمامی مسائل مرتبط با آموزش کودک و ارتباط مؤثر با معلمان و والدین دوستان کودک میتواند این مشارکت تحصیلی را مؤثر کند.[۱]
سن مناسب آموزش به کودک
آموزش خلاقیت
از جمله چالشهای امروزی والدین، پرورش خلاقیت و هوش کودکان است. متخصصان حوزۀ کودک بر این باورند که آموزش خلاقیت در کودکان میتواند از سن 5 سالگی شروع شود؛ زیرا در این سن، کودک از قوۀ تخیل خوبی برخودار است. برخی از والدین در این سن، به کودکان خود یاد میدهند که با اسباببازیهای خود تنها به یک شیوه بازی نکرده و نقاشیهای خود را نیز به شیوههای مختلفی رنگآمیزی کنند؛ برای مثال، آسمان را همیشه آبی رنگ نکنند. این کار، منجر به ترغیب کودک به تفکر میشود. علاوه بر آن، والدین میتوانند خلاقیت کودک را شناسایی و از آن حمایت کنند. تفکر خلاق، در انسان، در ابعاد رفتاری، هیجانی و تصمیمات فردی او بروز کرده و فرد خلاق، تصمیمات بهتری را در زندگی خواهد گرفت و با شیوههای بهتری، به حل مشکلات پیش آمده، خواهد پرداخت.
آموزش زبان دوم
از دیگر دغدغههای امروزی والدین، یادگیری زبان دوم توسط فرزندان آنها است. متخصصان حوزۀ کودک، هنوز از سن دقیقی برای شروع یادگیری زبان دوم سخن نگفتهاند. بیشتر کارشناسان، بر این باورند که پس از یادگیری زبان اول (زبان مادری) بهصورت کامل و بدون هیچ مشکلی توسط کودک، او میتواند به یادگیری زبان دوم بپردازد. گروهی از کارشناسان، شروع پنج سالگی را سن مناسبی برای این کار میدانند؛ زیرا حنجرۀ کودک به توانایی لازم برای ادای زبان مادری و زبان دوم رسیده است. بررسیهای صورت گرفته نشان میدهند که کودکانی که زبان دوم میآموزند، در حل مسائل پیچیده، از خلاقیت و تبحر بیشتری برخودار بوده و قوۀ استدلال، درک و تواناییهای ذهنی آنها نیز نسبت به همسالان آنها، از پیشرفت بیشتری برخودار است.
آموزش موسیقی
موسیقی، قدرت تخیل و تمرکز کودک را تحریک کرده و اثر مثبتی بر آن میگذارد. روانشناسان کودک معتقدند که آموزش موسیقی در سنین پیش از مدرسه، در بالا بردن سطح هوش و تواناییهای ذهنی، تقویت در پاسخدهی شنوایی و نیز حافظۀ کودک مؤثر است. این کودکان، در یادگیری دروسی همچون ریاضیات نیز نسبت به سایر کودکان موفقتر عمل میکنند.
آموزش ورزش
تحرک، به اندازهای که منجر به عرق کردن شود، برای سلامتی سیستم مغز بسیار مفید است. ورزش، تأثیری مستقیم بر راهیابی هر چه بیشتر خون به مغز انسان و کارکرد بهتر دستگاه عصبی فرد دارد.[۲]
آموزش نظم و ترتیب
سن مناسب برای آموزشهای مربوط به منظم شدن کودکان، از همان خردسالی و از حدود یک سالگی شروع میشود. در این سن، والدین و مراقبان کودک میتوانند با صبر و حوصله و از طریق روشهای غیرمستقیم، قواعد نظم و ترتیب را به کودک آموزش دهند؛ برای مثال، زمانیکه کودک به پرتاب کردن وسایل به این طرف و آن طرف خانه مشغول است، والدین باید حواس کودک را پرت کرده و او را به شیوۀ دیگری سرگرم کنند. با این روش، کودک که هنوز درک درستی از کار درست و غلط ندارد، بهصورت غیرمستقیم این مفهوم را آموزش میبیند. پس از سن 4 سالگی، کودک به توانایی کامل درک این قوانین پی میبرد. پس از سه یا چهار سالگی، والدین از طریق برقراری ارتباط مناسب عاطفی و احساسی با کودک، استفاده از تشویق و پاداش برای آموزش نظم به کودک، ایجاد نشاط و شادی در زمان تمیزکاری، جمع کردن وسایل بازی قبل پیش از شروع بازی جدید، الگو بودن والدین برای آموزش نظم به فرزند و استفاده از اسباببازیهای مناسب برای این آموزش، اقدام کنند.[۳]
آموزش مهارتهای اجتماعی به کودک
مهارتهای اجتماعی بهصورت خود به خود پرورش نمییابد و والدین باید در راستای آموزش و تمرین به کودکان در این زمینه تلاش کنند. کودکانی که دارای مهارتهای اجتماعی بهتری هستند، در دوران مدرسه نیز با پیشرفتهای بیشتری روبهرو خواهند بود. این آموزش در کودکانی که درونگرا هستند، به صبر و بردباری بیشتری نیاز دارد.
آموزش مقاومت در برابر مشکلات
انسانها در زندگی، همواره با پارهای از مشکلات و سختیها مواجه میشوند. برای عبور از این مشکلات، وجود سطح مناسبی از مقاومت روانی و مهارت برخورد مثبت با مشکلات، میتواند به کودک کمککننده باشد. بسیاری از والدین، از سر دلسوزی، به شکلی افراطی، از فرزندان خود مراقبت کرده و به آنها اجازۀ مواجه شدن با مشکلات به تنهایی را نمیدهند. این محافظت و مراقبت افراطی، کودک را آسیبپذیر کرده و در آینده، نسبت به کوچکترین مشکلات، حساسیت نشان میدهند.
آموزش همدلی
رشد مهارت همدلی، علاوه بر تأثیر مثبت در جامعه، برای پرورش رشد هیجانی کودک نیز بسیار ضروری است.
آموزش نه گفتن
کودکی که توانایی نه گفتن داشته باشد، میتواند بدون پرخاشگری، از حق خود دفاع کند.[۴]
آموزش مدیریت پول
کودکان، از سن چهار سالگی، توانایی درک رابطۀ پول با وسایلی که خریداری میشوند را پیدا میکنند. با ورود به مدرسه و یادگیری اعداد و روابط بین آنها، کودکان در محاسباتی که به پول مربوط میشود نیز توانمند میشوند. کارشناسان، معتقدند که با دادن پول به صورت هفتگی یا ماهانه، میتوان به کودک توانایی مدیریت خرج و مخارج را آموخت.[۵]
آموزش اعتماد به نفس
کارشناسان، راهکارهایی را در زمینۀ آموزش و ایجاد اعتماد به نفس در کودکان ارائه دادهاند:
- افتخار کردن بهموقع و بهجا ؛
- کمک کردن بهموقع به کودک؛
- الگو بودن برای کودک با دوست داشتن خود؛ والدین باید ابتدا خود را دوست داشته باشند تا این توانایی را به کودک خود نیز انتقال دهند.
- آموزش وِفق دادن کودک با تغییر شرایط؛
- دادن حق استقلال و ماجراجویی به کودکان؛
- اهمیت دادن به علائق کودک؛
- فراهم کردن محیطی با ثبات برای رشد صحیح کودک؛
- ایجاد رابطۀ صحیح با کودک؛
- رفتار ملایم و منطقی با کودک؛
- اجازۀ ابراز وجود به کودک و احترام به نظر و دیدگاه او؛
- عدم مقایسۀ کودک با کودکان دیگر؛
- تحمیل نکردن نظر خود به کودک؛
- مسئولیت دادن به کودک در حد تواناییهای او؛
- مد نظر قرار دادن توانمندیهای کودک به جای ناتوانیهای او؛
- احترام به کودک و ابراز علاقه به او؛
- برآورده کردن توقعات کودک در حد معقول؛
- صدا نکردن کودک با القاب نامناسب و مسخرهآمیز؛
- پرورش استعدادهای بالقوه در کودک.[۶]
پانویس
- ↑ «بهترین روشها برای یادگیری و آموزش دادن به کودکان»، وبسایت نمناک.
- ↑ «آموزش کودک و نوجوان»، وبسایت کودکانه.
- ↑ هادیزاده، مرجان، «بهترین زمان آموزش نظم و ترتیب به کودکان چه سنی است؟»، وبسایت آریالند.
- ↑ طباطبایی، فرزاد، «آموزش به کودکان»، وبسایت حامی هنر زندگی.
- ↑ «آموزش به کودکان»، وبسایت نی نی مایند.
- ↑ هاشمی، «راهکارهای عملی افزایش اعتماد به نفس در کودکان»، 1398ش، ص150-170.
منابع
- «آموزش به کودکان»، وبسایت نینی مایند، تاریخ بازدید: 23 آبان 1401ش.
- «آموزش کودک و نوجوان»، وبسایت کودکانه، تاریخ بازدید: 23 آبان 1401ش.
- «بهترین روشها برای یادگیری و آموزش دادن به کودکان»، وبسایت نمناک، تاریخ بازدید: 23 آبان 1401ش.
- طباطبایی، فرزاد، «آموزش به کودکان»، وبسایت حامی هنر زندگی، تاریخ بازدید: 23 آبان 1401ش.
- هادیزاده، مرجان، «بهترین زمان آموزش نظم و ترتیب به کودکان چه سنی است؟»، وبسایت آریالند، تاریخ بازدید: 23 آبان 1401ش.
- هاشمی، آمنه و بهارلو، فیروزه، «راهکارهای عملی افزایش اعتماد به نفس در کودکان»، پژوهشنامۀ اورمزد، شمارۀ 47، 1398ش.