احساس رضایت از زندگی
احساس رضایت از زندگی؛ از شاخصهای شناختی زندگی انسان.
احساس رضایت از زندگی، شاخصی دربارۀ نگرش فرد و ارزیابی عمومی او نسبت به کلیت زندگی خود و یا برخی از جنبههای زندگی همچون زندگی خانوادگی و تجربۀ آموزشی است. این رضایت بههمراه تجربۀ شادکامی، از جمله اهداف برتر زندگی محسوب میشوند.
مفهومشناسی
برخی رضایت از زندگی را توازن میان آرزوهای شخصی و وضعیت فعلی فرد میدانند. هر چه شکاف بین سطح آرزوهای فرد و وضعیت عینی او بیشتر شود، رضایتمندی او از زندگی کاهش مییابد.[۱] گروهی دیگر از روانشناسان نیز رضایت از زندگی را نشاندهندۀ میزان قضاوت مثبت فرد از کیفیت زندگی خود بهمثابه یک کل میدانند.[۲] کارشناسان، رضایت از زندگی را یک صفت پایدار و عینی ندانسته و بر این باورند که این ویژگی، به تغییرات موقعیتی، حساس بوده و بر اساس برداشت و دیدگاه خود افراد در نظر گرفته میشود.[۳]
مؤلفهها
فیلسوفان و اندیشمندان در طول تاریخ، همواره بر این باور بودهاند که ویژگیهایی همچون دوست داشتن، عقل و عدم وابستگی از جمله مؤلفههای اساسی احساس رضایت از زندگی است.[۴]
راهکارها
عوامل مختلفی بر احساس رضایت از زندگی تأثیرگذار هستند؛ مانند:
داشتن تفکرات واقعگرایانه
در حدیثی از امام علی آمده است که کسی که دنیا را بشناسد، از حوادث و بلاهای آن اندوهگین نمیشود.[۵] بنابراین، داشتن یک شناخت منطقی و مطابق با واقعیتها، از جمله لازمههای رضایت از زندگی است.
هماهنگی انتظارات با واقعیتها
تفکر واقعگرایانه، انتظارات را نیز واقعگرایانه میسازد. عدم تطابق انتظارات با واقعیتها، فرد را دچار تضاد کرده و آرامش را از او میگیرد.
باور به برخی از واقعیتهای دنیا
مانند:
- آسایش مطلق نبودن دنیا: انسانها باید به این موضوع باور داشته باشند که دنیا محل آسودگی بدون اندوه نیست.
- نشان دادن مهارتها: دنیا، کارگاه امتحان است. در حقیقت، آدمی به این دنیا میآیند تا هنر و مهارت خود را در هماهنگ شدن با ناملایمات زندگی نشان دهند.
- درک معنای زندگی: از جمله عوامل مؤثر در رضایت از زندگی، شناخت هستی و درک معنای زندگی است.[۶]
- کنترل آرزوها: کسی که بر آرزوهای خود تکیه میکند، قربانی خواستههای خود خواهد شد.[۷]
- دل نبستن به دنیا: از جمله راههای آرامش در زندگی، پیوند زدن آن با چیزی پایدار و تغییرناپذیر است. کسی که دلبستۀ دنیا میشود، همواره نگران آینده، اندوهگین از امروز خود و در حسرت دیروز خواهد ماند.
- لذت از داشتهها: نادیده گرفتن داشتهها و دیدن خوشبختی در رسیدن به نداشتهها، آرامش و رضایت از زندگی را از انسان خواهد گرفت.
- راحت گرفتن زندگی: مدارا کردن با زندگی و راحت گرفتن آن، از جمله عوامل تأثیرگذار در رسیدن به رضایت از زندگی است.
- تلاش برای نگران نبودن: از جمله نگرانیهای انسان در این دنیا، رزق و روزی است. این نگرانی، زمانیکه بیش از حد معمول میشود، زیان روانی برای فرد در برداشته و روزبهروز بر اضطراب او خواهد افزود.
- حریص نبودن: در حقیقت، انسان حریص، روی آرامش را نخواهد دید.[۸]
- بخیل نبودن: اگر مال، محور خوشبختی شود، آدمی حریص میشود تا بیشتر جمع کند و بخیل میشود تا کمتر مصرف کند.
- درک لذت معاشرت: ارتباطات سازنده، از جمله عوامل شادابی و آرامش در زندگی انسان بوده و موجب رضایت از زندگی میشود.
- لذت بردن از با خدا بودن: خداوند، بهترین مونس، همدم و همراه انسان است و یاد او موجب جلای سینهها و آرامش دلها میشود.[۹]
پرهیز از مقایسۀ خود با دیگران
افزایش بخشندگی در زندگی
لذت بردن از لحظات زندگی
آشتی با طبیعت
گروهی دیگر از کارشناسان بر این باورند که فاکتورهای زیر نقش مهمی در بهبود سطح رضایت از زندگی افراد دارند:
- وضعیت سلامت جسمانی؛
- وضعیت سلامت روان؛
- میزان ارتباطات اجتماعی سالم؛
- میزان استقلال فردی؛
- باورها و ارزشهای ذهنی.[۱۰]
دینداری و رضایت از زندگی
بسیاری از پژوهشهای صورت گرفته در سراسر جهان نشان میدهند که میان دینداری و رضایت از زندگی ارتباط معنادار و مستقیمی وجود دارد.[۱۱] گروهی از کارشناسان حوزۀ دین و روانشناسی، با بررسی این پژوهشها، در راستای یافتن سازوکار این موضوع برآمده و برخی موضوعات را بهعنوان عوامل مهم در این زمینه معرفی کردهاند:
- نظام منسجم فکری برآمده از آموزههای دینی یا ابعاد روحی و درونی دین؛
- فراهم کردن چارچوبی برای تفسیر همگن و هماهنگ از زندگی و معنا بخشیدن به آن؛[۱۲]
- امیدواری دینداران از طریق اعتقادات معنوی و باور به جهانی دیگر همراه با زندگی آسودهتر؛
- عبادت و اعمال دینی فردی (ایجاد ارتباط میان فرد و خدا که منجر به احساس امنیت و برخوداری از حمایت میشود)؛
- حس امنیت خاطر و کاهش احساس ناامنی در افراد (دینداری بهعنوان منبعی برای گریز از حس تردید و ناامنی در افراد میشود).[۱۳]
اندازهگیری
برای اندازهگیری رضایت از زندگی، در طول تاریخ، از مقیاسهای متعددی استفاده شده که بسیاری از آنها، متشکل از یک سؤال و برخی دیگر نیز فقط مختص جمعیت بزرگسالان بودهاند. امروزه، مقیاسSWLS ، توسط گروهی از اندیشمندان، در سال 1985م، برای همین منظور طراحی و تهیه شده که مختص تمامی گروههای سنی است. این مقیاس که از 48 سؤال تشکیل شده، میزان رضایت از زندگی و بهزیستی را منعکس میکند. این مقیاس، بارها، توسط اندیشمندان دیگر با ابزارهای مختلفی بررسی شده و مورد تأیید قرار گرفته است.[۱۴]
شاخص توسعهیافتگی
امروزه، رضایت از زندگی یکی از شاخصهای تعیینکنندۀ توسعهیافتگی در جوامع است. تحقیقات بسیاری حکایت از ارتباط این شاخص با سطوح مختلف توسعهیافتگی دارند. در حقیقت، کشورهای توسعهیافتهتر، سطوح بالاتری از رضایت از زندگی را نسبت به کشورهای کمتر توسعهیافته تجربه میکنند. توسعۀ جوامع، همواره دارای پیشنیازهایی هستند که از جملۀ آنها میتوان به اعتماد متقابل، رضایت از شرایط فردی و اجتماعی و نیز قبول نظم اجتماعی اشاره کرد. نتایج گزارشها و پیمایشهای صورت گرفته در جوامع مختلف نشان دادهاند که 56 درصد از جوانان، دچار عدم شادابی و نشاط در حد یک جوان شدهاند.[۱۵] این مسئله که بهعنوان عدم رضایت از زندگی شناخته میشود، میتواند بر جامعه، تأثیرات و پیامدهای منفی را تحمیل نماید.[۱۶]
پانویس
- ↑ خلعتبری، «ارتباط بین تاب آوری و رضایت از زندگی»، 1389ش، ص83-94.
- ↑ نصر اصفهانی، «دینداری و رضایت از زندگی در ایران»، 1397ش، ص627-648.
- ↑ شیخی، ««مشخصههای روان سنجی مقیاس رضایت از زندگی»، 1390ش، ص17-29.
- ↑ خلعتبری، «ارتباط بین تابآوری و رضایت از زندگی»، 1389ش، ص83-94.
- ↑ آمدی، غررالحکم، 1429ق، ص649.
- ↑ ویکتور فرانکل، انسان در جستجوی معنا، 1401ش، ص4.
- ↑ آمدی، غررالحکم، 1429ق، ح8293.
- ↑ آمدی، غررالحکم، 1429ق، ح10561.
- ↑ آمدی، غررالحکم، 1429ق، ح5165.
- ↑ گودرزی، «رضایت از زندگی چیست و چگونه حاصل میشود؟»، وبسایت پروماگ.
- ↑ Ferriss, “Religion and Quality of Life”, No. 3, 2002, P199–215;
Inglehart, “Faith and Freedom: Traditional and Modem Ways to Happiness”, 2010. - ↑ Ellison, “Religious Involvement and Subjective Well-being”, No. 32, 1991, P80–99.
- ↑ Suhail, “Predictors of Subjective Well-being in an Eastern Muslim Culture”, No. 23, 2004, P359-376.
- ↑ بیانی، «اعتبار و روایی مقیاس رضایت از زندگی (SWLS)»، 1386ش، ص259-265.
- ↑ وضعیت و نگرش جوانان، 1381ش، ص60.
- ↑ رفیعی بهابادی، «بررسی رضایت از زندگی و عوامل مؤثر بر آن»، 1392ش، ص2.
منابع
- آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، بهتحقیق سید مهدی رجائی، قم، دارالکتاب الاسلامی، 1429ق.
- بیانی، علیاصغر و دیگران، «اعتبار و روایی مقیاس رضایت از زندگی (SWLS)»، فصلنامۀ روانشناسان ایرانی، سال 3، شمارۀ 11، 1386ش.
- خلعتبری، جواد و بهاری، صونا، «ارتباط بین تابآوری و رضایت از زندگی»، فصلنامۀ روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، سال1، شماره 2، 1389ش.
- رفیعی بهابادی، مهدی و حاجیانی، ابراهیم، «بررسی رضایت از زندگی و عوامل مؤثر بر آن»، جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران، شماره5، 1392ش.
- شیخی، منصوره و دیگران، ««مشخصههای روانسنجی مقیاس رضایت از زندگی»، مجلۀ اندیشه و رفتار، دوره 5، شماره 19، 1390ش.
- گودرزی، سیما، «رضایت از زندگی چیست و چگونه حاصل میشود؟»، وبسایت پروماگ، تاریخ بازدید: 17 دی 1401ش.
- نصر اصفهانی، آرش و دیگران، «دینداری و رضایت از زندگی در ایران»، مرکز مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران، دوره 7، شماره 4، 1397ش.
- وضعیت و نگرش جوانان، تهران، سازمان ملی جوانان، دفتر مطالعات و تحقیقات، 1381ش.
- ویکتور فرانکل، انسان در جستجوی معنا، تهران، جامی (مصدق)، 1401ش.
- Ellison, C. G, “Religious Involvement and Subjective Well-being”, Journal of Health and Social Behavior, No. 32, 1991.
- Ferriss, A. L, “Religion and Quality of Life”, Journal of Happiness Studies, No. 3, 2002.
- Inglehart, R. F, Faith and Freedom: Traditional and Modem Ways to Happiness‖, In International Differences in Well-Being, Edited by E. Diener, J. F. Helliwell, and D. Kahneman, New York: Oxford University Press, 2010.
- Suhail, K. and Chaudry, R, “Predictors of Subjective Well-being in an Eastern Muslim Culture”, Journal of Social and Clinical Psychology, No. 23, 2004.