امام علی
امام علی، امام اول شیعیان.
علی (علیه السلام) فرزند ابوطالب و فاطمه (دختر أسد)، امام اول شیعیان و ملقب به امیرالمؤمنین است. وی در روز جمعه[۱] 13 رجب سال 30 عام الفیل در کعبه متولد شد[۲] و در سن 63 سالگی در 21 رمضان سال 40 هجری بر اثر ضربه شمشیری که ابنملجم مرادی در نوزدهم رمضان در مسجد کوفه بر سر او فرود آورد، به شهادت رسید.[۳] او از فاطمه دختر پیامبر اکرم، چهار فرزند به نامهای حسن، حسین، زینب و امکلثوم دارد.[۴]
علی در آئینه قرآن و روایات
آیات ایثار و بذل جان،[۵] ولایت،[۶] ابلاغ رسالت،[۷] اتمام نعمت،[۸] تطهیر،[۹] مباهله،[۱۰] مودت[۱۱] و اطعام ایتام و مساکین[۱۲] در شأن امام علی نازل شده است و هر یک، به اتفاقی مبارک در زندگی او اشاره دارد. پیامبر خدا، علی را داناترین،[۱۳] فقیهترین[۱۴] و زاهدترین[۱۵] شخصیت در بین مسلمانان صدر اسلام معرفی کرد که همواره همراه حق است[۱۶] و جایگاه و منزلتش نسبت به پیامبر، بهمثابه منزلت هارون برای موسی است.[۱۷] حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)، خود را شهر علم و علی را دروازه آن میدانست[۱۸] که برای ورود به آن، چارهای جز از راه علی نیست. پیامبر، همچنین علی را برادر خود در دو جهان نامیده[۱۹] و او را از خود، و خود را از او دانسته[۲۰] و در غدیر خم، علی را مولای هر آن کسی دانست که خود، مولای اوست.[۲۱] علی، عزیزترین[۲۲] و محبوبترین[۲۳] کس نزد پیامبر بود.
علی و پیامبر
علی از دوران کودکی، یعنی از دو سالگی یا شش سالگی تا ده سالگی[۲۴] (و یا از هشت سالگی تا پانزده سالگی[۲۵] ) در خانه محمد و در دامان او پرورش یافت. وی هنگام بارش اولین چکامههای وحی در غار حرا بر قلب پیامبر در قالب نخستین آیات سوره علق،[۲۶] همراه پیامبر بود.[۲۷] او پرسشگری متعلم و دنبالهرُوی در خدمت پیامبر، بدون لحظهای تردید و تمرد بود[۲۸] و نخستین کسی بود که یک روز پس از آغاز رسالت محمد، پس از خدیجه، به پیامبر ایمان آورد[۲۹] و به گفته خود،[۳۰] اولین کسی بود که بعد از پیامبر و به همراه او به نماز ایستاد.[۳۱] در ماجرای دعوت پیامبر از خویشانش،[۳۲] تنها علی بود که اعلام آمادگی نمود و به دعوت پیامبر لبیک گفت.[۳۳] و در شب هجرت پیامبر، به جای او خوابید[۳۴] تا گزندی به پیامبر نرسد.[۳۵] علی، پیامبر را اسوه و الگو میدانست[۳۶] و خود را ملزم به اطاعت از او میدید.[۳۷] و کسی در ارتباط با پیامبر، در دلدادگی و اطاعت، قابل قیاس با علی نبود.[۳۸] او چونان سربازی جان بر کف، در تمامی غزوات (جز جنگ تبوک که در مدینه به جای پیامبر ماند[۳۹] ) مشارکت فعال و أثرگذاری داشته و در غالب غزوات، از جمله فتح مکه[۴۰] پرچمدار سپاه اسلام بود. غالبِ فحول قبایل عرب به دست او کشته شدند. ولید بن عتبه و بیش از نیمی از کشتگان قریش در بدر،[۴۱] 9 تن از پرچمداران قریش در اُحُد[۴۲] و عمرو بن عبدَوُدّ در جنگ احزاب/خندق،[۴۳] توسط علی کشته شدند. پیامبر، ضربت او را بر عمرو بن عبدَوُدّ، بالاتر از عبادت تمام انس و جن تا قیامت دانست.[۴۴] علی در جنگها، جانانه از جان پیامبر محافظت مینمود.[۴۵] به همین دلیل ندای «لافتی الّا علی ، لاسیف الّا ذوالفقار» در شأن او فرود آمد.[۴۶] پیامبر در جنگ خیبر، علی را بهعنوان کسی که خدا و رسول، او را و او، خدا و رسول را دوست دارد، معرفی کرد.[۴۷] در صلح حدیبیه، کاتب مفاد صلحنامه بود.[۴۸] پس از فتح مکه، بر بلندای خانه خدا، بتها را شکست.[۴۹] همچنین، بهعنوان پیک و نماینده مخصوص پیامبر، از جانب خدا مأموریت ابلاغ آیات نخستین سوره توبه[۵۰] را به مشرکان مکه بر عهده داشت.[۵۱] علی در جریان مباهله، بهعنوان جان پیامبر معرفی شد.[۵۲]
علی و جانشینی پیامبر
از منظر شیعیان، حضرت محمد در مدت پیامبری، با سخنان خود در یوم الإنذار/یوم العشیره، غزوات اُحد، احزاب، خیبر، حنین و تبوک، صلح حدیبیه و غدیر خم درباره وراثت، وصایت و خلافت علی و نیز اعلام برادری با علی در مکه و مدینه، همواره به دنبال آمادهسازی شرایط جانشینی علی پس از خود بوده است.[۵۳]
علی پس از پیامبر
الف) در زمان خلفا
علی، پس از سقیفه و خلافت ابوبکر، مدتی را برای اثبات حقانیت خود برای تصدی خلافت، با اصحاب محاجّه کرد[۵۴] و به نوعی برخورد قهرآمیز داشت.[۵۵] اما به دلیل تبلیغات وسیع و گسترده حکومت علیه او،[۵۶] گوشه عزلت و سکوت[۵۷] و نیز راه مصالحه با خلفا بر اساس ضرورت و برای حفظ وحدت امت اسلامی[۵۸] را برگزید. با این اوصاف، مناسبات خانوادگی و اجتماعی خود را با خلفا و اصحاب حفظ نمود[۵۹] و البته از وظایف خطیر فکری و دینی، غفلت نکرده و مرجعیت علمی و دینی خود را در قالب تفسیر قرآن، بیان احکام شرعی مستحدثه، پاسخ به شبهات علمای ادیان مختلف و نیز، سؤالات مردم و تربیت شاگردان، به نحو مطلوب عهدهدار بود.[۶۰] همچنین، دستگیری از نیازمندان و مستمندان، تعیین مبدأ تاریخ مسلمانان بر مبنای هجرت پیامبر[۶۱] و گرهگشایی از معضلات دستگاه خلافت در عرصههای سیاسی و قضایی و دینی،[۶۲] از دیگر مسئولیتهای اجتماعی علی بود.
ب) علی و بیعت مردم
به دنبال قتل عثمان، جناح امام و مخالفان قریش تقویت شد.[۶۳] این جناح از حمایت قبایل عراقی و مهاجران مصری و همراهی همدلانه انصار و مردم مدینه و نیز گروهی از قریش، نظیر طلحه و زبیر برخوردار بود.[۶۴] در چنین شرایطی، مردم برای بیعت، به خانه علی هجوم آوردند.[۶۵] امام در ابتدا بهدلیل فساد فراگیر جامعه و پراکندگی امور و نااستواری قلوب مردم و خلجان و عدم ثبات عقولشان،[۶۶] از بیعت استنکاف میورزید[۶۷] و میگفت اگر من وزیر شما باشم، بهتر است تا امیرتان باشم.[۶۸] اما به دلیل اصرار جمهور و فحول، علی با اکراه تن به پذیرش چنین مسئولیتی، به شرط همراهی مردم با حکومت[۶۹] و به امید بازگشت جامعه و مردم به سنت و سیرۀ نبوی و برقراری عدالت و رعایت انصاف و رفع ظلم و اجحاف و تبعیض علیه مردم، داد.[۷۰] وی، خود در نهجالبلاغه به تفصیل به شرایط موجود و دلایل عدم پذیرش ابتدایی امر خلافت اشاره کرده است.[۷۱]
حکومت علی
الف) مشکلات
فقدان عدالت اقتصادی،[۷۲] گسترش تبعیض نژادی،[۷۳] انحرافات دینی[۷۴] و فساد اجتماعی[۷۵] که با ظهور معاویه و تفکر اموی در پهنه قلمرو اسلامی و نیز جریان و تفکر عثمانی در بصره و خوارج در کوفه، نمود بیشتری یافته بود،[۷۶] از اساسیترین معضلات گریبانگیر حکومت علی بود. وی سیاست اصلی و اصولی خود را اصلاح اوضاع حاکم بر جامعه با تبیین دین قرار داده بود.[۷۷] و طی دوران حکومت کوتاهمدت خود، با تذکرات لسانی و ترغیب و تهییج آنان به بازگشت به کتاب خدا و سنت رسولالله و گوشزدِ مکررِ سنت پیامبر به مردم،[۷۸] همچنین با انذار و سرزنش مردم از درغلتیدن در مطامع دنیوی و دنیاطلبی،[۷۹] با ارائه الگوی اخلاقی[۸۰] در قالب خطابه و نامهنگاری[۸۱] و اقدامات اجتماعی و نیز جنگ با پیمانشکنان (اهل جمل)[۸۲] و ستمپیشهگان (اهل شام)[۸۳] و خوارج،[۸۴] مبادرت به اصلاح و ریشهکنی آنها نمود.[۸۵]
ب) ویژگیها
زندگی زاهدانه برای همسویی با قشر مستضعف جامعه،[۸۶] رفق و مدارا و مهربانی با فقرا،[۸۷] نظارت مستمر و مراقبت نسبت به رفتار و کردار کارگزاران حکومتی و برخورد با کژتابیها،[۸۸] دادگری و عدالتخواهی،[۸۹] برقراری مساوات و عدم تبعیض بین افراد[۹۰] و ارائه الگویی از حکومت، در حد مدینه فاضله،[۹۱] تابلویی زیبا از حکومت علی به تصویر کشیده است. از منظر اندیشمندان، سیره عملی علی یکی از بهترین روشهای زندگی است که به دلیل جذابیت و گیراییاش، دوست و دشمن را از طرفی، در وصف او به تمجید واداشته و از سوی دیگر، به افراط و تفریط کشانده است.[۹۲]
ویژگیهای فردی علی
زهد،[۹۳] نجابت، شجاعت، جوانمردی و نیرومندی،[۹۴] سخاوت و بخشندگی، خوش خلقی، از ویژگیهای بارز علی بهشمار میرود. فصیحترین و عابدترین مردم بودن[۹۵] نیز، از دیگر ویژگیهای اوست.
میراث ماندگار علی
نهجالبلاغه، به عنوان مجموعهای از خطبهها، نامهها و سخنان علی، همواره مورد توجه بسیاری از علمای شیعه و سنی بوده و آنها بر آن شرح و تفسیر نگاشتهاند. خطبه شقشقیه[۹۶] که به روند تکوین و شکلگیری خلافت پس از پیامبر اشاره دارد، خطبه قاصعه[۹۷] که به آفرینش و برشماری چگونگی آن و ارتباط بندگان با خالق خود و نیز به نعمتهای الهی اشاره دارد و خطبه همّام[۹۸] که صفات پرهیزگاران را برشمرده از مهمترین خطبههای نهجالبلاغه است. همچنین در بخش نامهها، نامه به امام حسن[۹۹] که دارای مضامین بلند تربیتی است و نامه به مالک اشتر نخعی (معروف به عهدنامه مالک)[۱۰۰] که دارای مفاهیم راهگشای حکومتی در طرز مواجهه عمال حکومت با مردمان و تعامل با سایرین است، قابل اشاره است.
تربیت یافتگان مکتب علی
أصبغ بن نباته، اویس قرنی، حُجر بن عَدی، رُشَید هجری، زید بن صوحان، ابوالأسود دوئلی بصری، عبدالله بن جعفر طیار، عبدالله بن عباس، عثمان بن حُنَیف، عَدیّ بن حاتم، کمیل بن زیاد نخعی، مالک بن حارث اشتر نخعی، محمد بن أبیبکر، میثم بن یحیی تمار و هاشم بن عُتبه مرقال[۱۰۱] از برگزیدگان مکتب علوی محسوب میشوند.
پانویس
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص8؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص273.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص8؛ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، 1390ق، ص153؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص240؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص47.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص13و14؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص320؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص240 و 289؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص47؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص493-495.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص342 ؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص351.
- ↑ سوره بقره، آیه 207.
- ↑ سوره مائده، آیه 55.
- ↑ سوره مائده، آیه 67.
- ↑ سوره مائده، آیه 3.
- ↑ سوره احزاب، آیه 33.
- ↑ سوره آلعمران، آیه 61.
- ↑ سوره شوری، آیه 23.
- ↑ سوره دهر/انسان، آیه 5-9.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص32 و 34-45؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص279 و 295؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص204؛ آل کاظمی، امام علی در قرآن، 1385ش، ص141.
- ↑ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص52-53؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص205؛ آل کاظمی، امام علی در قرآن، 1385ش، ص142.
- ↑ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص53 ؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص205.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص297؛ آل کاظمی، امام علی در قرآن، 1385ش، ص144.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص11 ؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص50؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص202؛ آل کاظمی، امام علی در قرآن، 1385ش، ص147.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص32؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص 292 و 297؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص52؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص204.
- ↑ نسائی، خصائص أمیرالمؤمنین، 1380ش، ص92؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص184-185 و 269؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص201؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص258.
- ↑ نسائی، خصائص أمیرالمؤمنین، 1380ش، ص93.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص11و 160-162؛ نسائی، خصائص أمیرالمؤمنین، 1380ش، ص100 و 105؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص263.
- ↑ نسائی، خصائص أمیرالمؤمنین، 1380ش، ص136.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص202.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص241؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص48.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص155.
- ↑ سوره علق، آیات 1-5.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 192 (معروف به قاصعه)؛ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، 1378ق، ج13، ص208؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص243-244.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص202.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص9 و 34-35؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص154-155 و 166؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص245 ؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص48؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص203.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 192 (معروف به قاصعه).
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه131؛ نسائی، خصائص أمیرالمؤمنین، 1380ش، ص55 و 59؛ ابنأثیر، الکامل فی التاریخ، 1399ق، ج2، ص57؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص199؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص248.
- ↑ سوره شعراء، آیه 214.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص10-11 و 44؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص162-164؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص252.
- ↑ سوره بقره، آیه 207 ؛ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص45-46؛ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، 1378ق، ج13، ص262؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص173-174؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص204؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص253.
- ↑ سوره انفال، آیه 30.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 160؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص347.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 131؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص350.
- ↑ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص48؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص344.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص139-141؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص252-253.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص232-233و241-242.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص62-65 و 70؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص194 و 197؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص260-261.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص207؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص262-263.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص88-89 ؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص221-222؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص269-271.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص223؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص204.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص71-78 ؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص209؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص204.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص79 ؛ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، 1378ق، ج14، ص253؛ ابنأثیر، الکامل فی التاریخ، 1399ق، ج2، ص154؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص210؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص265.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص57؛ ابن عبدالبرّ، الإستیعاب فی معرفه الأصحاب، 1328ق، ج3، ص36؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص234؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص274.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص107-108؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص230.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص243.
- ↑ سوره توبه، آیات 1-5.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص58-59؛ آلوسی، روح المعانی، ج1، تفسیر سوره توبه؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص258؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص202؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص277 و 279.
- ↑ سوره آلعمران، آیه 61؛ مفید، الإرشاد، 1364ش، ص152-153؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص344.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص281-282.
- ↑ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص53؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص205.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص343.
- ↑ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص54-57؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص207.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص347.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص211.
- ↑ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص60-61.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص280؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص292-293؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص281-286.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص359.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص296 و 358؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص208؛ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص281-286.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص227.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص227.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 3 (شقشقیه)؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص422؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص62؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص228.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 92.
- ↑ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص64-65؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص229-231.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص229-230.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص229.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص227.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 192 (معروف به قاصعه).
- ↑ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص66؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص240.
- ↑ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص68-69؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص242.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 38 و 123؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص71-73؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص244-246.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 16؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص74؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص247.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص247.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص248-249.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص249 و 251.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 113.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 193 (معروف به همّام).
- ↑ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص75-77.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص436-453؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص81-90.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص456-475؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص91-103.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص476-488؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص104-107.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص248 و 282.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص319؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص114؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص341.
- ↑ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص114.
- ↑ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص116؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص343.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص287.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص328.
- ↑ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص113؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص341.
- ↑ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص113؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص341.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص286 و 296.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج1، ص153.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص285، 288، 289، 290، 292 و 295.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 3.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 192.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه 193.
- ↑ نهجالبلاغه، نامه 31.
- ↑ نهجالبلاغه، نامه 53.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص365-405.
جستارهای وابسته
منابع
- قرآن
- ابن أبیالحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار إحیاء الکتب العربیه، چاپ اول، 1378ق.
- ابنأثیر، ضیاءالدین، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، 1399ق.
- ابن عبدالبرّ، الإستیعاب فی معرفه الأصحاب، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1328ق.
- آل کاظمی، علی، امام علی در قرآن، تهران، دفتر نشر معارف، چاپ اول، 1385ش.
- آلوسی، محمود، روح المعانی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
- جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام، تاریخ خلفا، قم، دلیل ما، چاپ سوم، 1383ش.
- جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، قم، انصاریان، چاپ یازدهم، 1387ش.
- سیدرضی، نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1368ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، 1390ق.
- عبدالرحمان، عبدالله، سیره اهل بیت، زاهدان، مکتبه الإسلامیه، چاپ اول، بیتا.
- قمی، عباس، منتهی الآمال، قم، هجرت، چاپ ششم، 1371ش.
- معروف حسنی، هاشم، زندگی دوازده امام، ترجمه: محمد مقدس، تهران، امیرکبیر، چاپ ششم، 1389ش.
- مفید، محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ترجمه محمدباقر ساعدی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1364ش.
- نسائی، احمد، خصائص أمیرالمؤمنین علی بن أبیطالب، تحقیق: محمدحسن مدرس فتحی، تهران، آفاق، چاپ اول، 1380ش.