امام حسین
امام حسین، امام سوم شیعیان و دومین فرزند حضرت علی و حضرت فاطمه.
حسین (علیه السلام) دومین فرزند علی و فاطمه و دومین نوادۀ حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) است. کنیۀ او ابوعبدالله است[۱] و گاهی ابوالأئمه، ابوالمساکین،[۲] ابوالأحرار، ابوالشهدا و ابوعلی[۳] نیز گفته شده است. همچنین القابی مانند سید شباب أهل الجنه، التابع لمرضاة الله، الدلیل علی ذات الله، أحد الکاظمین، بِرّ، مطهر، مبارک، سبط، رشید، وَفِیّ، طیب،[۴] سید، زکیّ، سرور جوانان بهشت[۵] و «شهید»[۶] نیز برای او بیان شده است. با توجه به اختلاف گزارشهای تاریخی، حسین در روز سوم[۷] یا پنجم شعبان[۸] یا پنجم[۹] یا آخر ربیعالاول،[۱۰] سال سوم[۱۱] یا چهارم[۱۲] ده ماه و بیست روز بعد از ولادت امام حسن،[۱۳] یا پنجم[۱۴] و یا ششم هجری قمری[۱۵] در مدینه[۱۶] به دنیا آمد. شش[۱۷] یا هفت سال[۱۸] نخست زندگی را در زمان حیات جدش، حضرت محمد سپری کرد و در همین مدت کم، از باران محبت و تربیت نبوی بهره برد.[۱۹] 30 سال[۲۰] پس از پیامبر خدا را در زمان حیات پدرش، علی زیست و 10 سال (چهلم تا پنجاهم هجرت)[۲۱] همراه برادرش، حسن بود.[۲۲] 10 یا 11(پنجاهم تا 61ق) سال نیز عهدهدار امامت بود.[۲۳] امام حسین در روز عاشورا[۲۴] (شنبه،[۲۵] دوشنبه[۲۶] یا جمعه[۲۷] ) دهم محرم سال 61 هجری[۲۸] در سرزمین کربلا به دست کوفیان به شهادت رسید و در همان مکان مدفون گردید.[۲۹] امام حسین، 6 فرزند داشت؛[۳۰] 4 پسر به نامهای علیاکبر که در کربلا در رکاب امام شهید شد، علی بن الحسین (امام سجاد)، جعفر و عبدالله (علیاصغر) که شیرخواره بود و در روز عاشورا در آغوش پدر کشته شد[۳۱] و 2 دختر به نامهای سکینه و فاطمه که هر دو در سال 117 قمری وفات کردند.[۳۲]
حسین در آئینۀ آیات
بر اساس گزارشهای تاریخی و تفاسیر قرآن، آیات مربوط به مباهله،[۳۳] تطهیر،[۳۴] إطعام،[۳۵] مودت[۳۶] و اولی الأمر[۳۷] اشاره و اذعان به امام حسین بهعنوان عضوی از اهل بیت[۳۸] دارند. وی در پنج سالگی با حضور در مباهله با مسیحیان نجران، نخستین تجربه سیاسی ـ مذهبی خود را پشت سر گذاشت.[۳۹]
حسین در نگاه پیامبر
احادیث ثقلین،[۴۰] سفینه،[۴۱] امان[۴۲] و سِلم،[۴۳] از پیامبر خدا، در شأن اهل بیت صادر شده که شامل امام حسین نیز میشود.
پیامبر بارها به اصحابش گوشزد میکرد که هر کس مرا دوست دارد، باید حسنین (حسن و حسین) را نیز دوست بدارد.[۴۴] هر کس حسنین را دوست بدارد، مرا نیز دوست داشته است.[۴۵] خدایا من، حسنین و دوستدارشان را دوست دارم.[۴۶] حسن و حسین اماماند، چه بنشینند، چه قیام کنند.[۴۷] حسنین گلهای خوشبوی من،[۴۸] ثمره و میوه درخت نبوت،[۴۹] بهترین جوانان امتم،[۵۰] برترین انسانهای روی زمین[۵۱] و زینت[۵۲] و سالار جوانان بهشتاند.[۵۳] هیبت و سیادت و حلم و شوکتم را به حسن و جود و رحمت[۵۴] و شجاعتم را به حسین بخشیدم.[۵۵] حسین از من است، و من از حسین؛[۵۶] هر کس حسین را دوست بدارد، خدا او را دوست میدارد.[۵۷] حسین کشتی نجات و چراغ هدایت است.[۵۸] هر کس میخواهد با دیدن سید جوانان بهشت، مسرور شود، به حسین نگاه کند.[۵۹]
ساختار تربیتی امام حسین
ساختار تربیتی امام حسین، برآمده از وراثت (نواده پیامبر و فرزند علی و فاطمه)، خانواده (خاندان رسالت و ولایت)، تربیت نبوی، تربیت والدین (در دامان علی و فاطمه) و محیط (مهبط وحی)[۶۰] است.
ویژگیهای اخلاقی امام حسین
الف – فردی
حسین، برترین و آگاهترین فرد به کتاب (قرآن) و سنت در زمانۀ خود بود.[۶۱] همچنین از میان ویژگیهای فردی او به موارد زیر اشاره شده است:
صلابت ایمان و اعتقاد راسخ،[۶۲] توکل به خداوند،[۶۳] قدرت اراده،[۶۴] جامع کمالات انسانی، عزت نفس، اطمینان و اعتماد به نفس، ثبات شخصیت،[۶۵] شجاعت،[۶۶] حلم و بردباری،[۶۷] صبر و شکیبایی،[۶۸] دانش وسیع[۶۹] و آگاهیهای فردی شامل احاطه بر تفسیر و علوم قرآنی، عرفان و اخلاق، فقه و فروعات آن، جریانات سیاسی و تحولات اجتماعی و قواعد سخن (سخنوری)،[۷۰] پاکدامنی، عبادت و زهد نسبت به زخارف دنیوی.[۷۱]
ب – اجتماعی
درباره اخلاق اجتماعی امام حسین، به موارد زیر اشاره شده است:
انصاف نسبت به مردم،[۷۲] سخاوت و دستگیری از نیازمندان،[۷۳] پناه فقرا و محرومان،[۷۴] پوشاندن برهنگان، سیر کردن گرسنگان، مساعدت ورشکستگان،[۷۵] حمایت از ضعفا، دلسوزی بر یتیمان،[۷۶] ایثار و از خودگذشتگی،[۷۷] تواضع و فروتنی (با مستمندان بر سر یک سفره مینشست و با آنان همغذا میشد)،[۷۸] صداقت و صراحت،[۷۹] ظلمستیزی و دفاع از مظلوم،[۸۰] غیرت دینی در قبال تعطیلی حدود الهی،[۸۱] عدم تکبر،[۸۲] مهماننوازی، آزاد کردن کنیزان و غلامان به اندک بهانهای[۸۳] و گذشت از خاطیان ولو با تلاوت آیتی از کلام الله.[۸۴] امام حسین 25 بار پیاده به حج رفت.[۸۵]
امام حسین و خلفا
حسین در زمان خلیفه دوم، در کنار پدر و برادرش، از سیاست کناره گرفت.[۸۶] اما در عهد خلیفه سوم، در برخی فتوحات از جمله إفریقیه (26ق)[۸۷] و طبرستان (30ق)[۸۸] شرکت کرد.
در زمان خلافت پدر، در تمام جنگها مشارکت داشت.[۸۹] و در جنگ جَمل، فرماندهی جناح چپ سپاه با او بود.[۹۰]
در زمان خلافت برادرش، همواره در کنار او و پیرو تصمیماتش بود.[۹۱]
در عهد امامت خود نیز، به معاهدۀ برادرش با معاویه پایبند بود و تا معاویه زنده بود، علیه او اقدامی نکرد.[۹۲] دلایل دیگری، نظیر شخصیت مرموز و شگرد خاص معاویه در ادارۀ جامعه اسلامی که او را برای اکثر مردم باورپذیر کرده بود،[۹۳] حاکم شدن روحیۀ عافیتطلبی و سازش در جامعه اسلامی بهدلیل جنگهای طولانیِ پیشین[۹۴] و نیز وضعیت بحرانزدۀ مسلمانان[۹۵] نیز موجب شده بود تا امام در عهد معاویه نتواند دست به اقدام عملی بزند؛ اما در مواردی مانند شهادت حُجر بن عَدی و عَمرو بن حَمق، نامههای اعتراضآمیزی به معاویه نوشت[۹۶] و در آنها شدیداً از سیاست شیعهکشی معاویه انتقاد کرد.[۹۷]
در دوران معاویه، چهرۀ اسلام بهواسطۀ تبدیل خلافت اسلامی به حکومت سلطنتی و استبدادی،[۹۸] دگرگون شد[۹۹] و بار دیگر تبعیض نژادی و رقابت و نزاع قبیلهای إحیا گردید.[۱۰۰] با ترویج فرقههایی همچون مُرجِئه و جبریه،[۱۰۱] شخصیت جامعۀ اسلامی مسخ و مسلمانان تبدیل به افرادی بزدل، ترسو، سازشکار و ظاهرساز شدند.[۱۰۲]
امام حسین در مواجهه با معاویه، اقداماتی از قبیل سخنرانیهای افشاگرانه،[۱۰۳] تبیین جایگاه اهل بیت،[۱۰۴] تلاش در جهت وحدت مسلمین،[۱۰۵] بازگرداندن حقِ از دست رفته،[۱۰۶] توجه دادن مردم به مسئولیتهای خود،[۱۰۷] فاش ساختن جنایات معاویه،[۱۰۸] جلوگیری از ازدواج خواهرزادهاش با یزید، در راستای جلوگیری از تحکیم روابط خانوادگی و مناسبات بین بنیهاشم و بنیامیه،[۱۰۹] اعلام کفر پیروان معاویه پس از شهادت حُجر بن عدی و عَمرو بن حمق به دست عمّال معاویه،[۱۱۰] رویارویی و مخالفت با معاویه در جریان گرفتن بیعت برای یزید و اعلام قاطعانۀ عدم بیعت با یزید،[۱۱۱] را انجام داد.
قیام امام حسین
امام حسین، زمان بر تخت نشستن یزید، دیگر سکوت را جایز ندانست و با استنکاف از بیعت با او، گفت مثل منی با مثل یزید بیعت نمیکند[۱۱۲] و روزی که یزید بر مسلمین حکومت کند، باید فاتحه اسلام را خواند.[۱۱۳] از منظر اندیشمندان و پژوهشگران، مروری بر اقدامات فاجعه بار یزید طی سه سال و شش ماه حکومتش،[۱۱۴] صحت اندیشه و سخن امام حسین را دربارۀ وی نشان میدهد. یزید در سال اول حکومت، فاجعه کربلا و در سال دوم، واقعه حَرّه در مدینه[۱۱۵] و در سال سوم، لشکرکشی به مکه و تخریب و آتشزدن بیتالله الحرام[۱۱۶] را در پرونده خود ثبت کرده است.[۱۱۷]
امام حسین با یزید بیعت نکرد، چون حکومتش را نامشروع دانسته و به رسمیت نمیشناخت.[۱۱۸] او، یزید را فاسق و فاجر و خود را برای رهبری امت، شایسته دانسته و تأخیر در نهی از منکر را روا نمیدانست. همچنین، با تحرکات دشمن، یقین داشت که آنان تا او را از پای در نیاورند، از پا نخواهند نشست.[۱۱۹]
علل قیام
پژوهشگران و مورخان، موارد زیر را بهعنوان علل قیام امام حسین، برشمردهاند:
شرایط امام و پیشوای مسلمانان، که باید (به جهت مسئولیت دینی و اجتماعی خود)[۱۲۰] به کتاب خدا عمل کند و عدالت ورزد و از حق پیروی نماید[۱۲۱] و یزید اینگونه نبود.[۱۲۲] اصلاح امور امت،[۱۲۳] امر به معروف و نهی از منکر،[۱۲۴] حمایت و دفاع از اسلام و پالایش شریعت نبوی[۱۲۵] و زنده کردن سیرۀ پیامبر و علی،[۱۲۶] تمام بودن حجت بر امام[۱۲۷] و نابخشوده بودن سکوت در برابر حاکم ستمگر،[۱۲۸] نابودی سنتها و رواج بدعتها،[۱۲۹] آزادسازی ارادۀ امت و نیز رهاسازی اقتصاد از چنگال امویان، رفع ستمکاریهای اجتماعی که نتیجهاش فقدان امنیت و تحقیر ملت بود، ممانعت از فروپاشی جامعه (به واسطۀ رواج پیمانشکنی، دروغگویی، عیاشی، بیوجدانی، گمراهی افراد جامعه، فاسد شدن اجتماع و فقدان تربیت معنوی)، إحیای عزت و کرامت فردی و اجتماعی، نابودی ارزشهای اسلامی، (نظیر وحدت اسلامی، مساوات و آزادی)، ستمهای هولناک در حق شیعیان[۱۳۰] و عمل نشدن به حق.[۱۳۱]
انگیزههای قیام
فساد و انحراف یزید و دستگاه حکومتی او؛[۱۳۲]
اهداف خیانتکارانۀ امویان و احساس ناامنی بابت تحرکات دشمن؛[۱۳۳]
خدشه در ارزشهای اسلامی و محو یاد و نام اهل بیت؛[۱۳۴]
مسئولیت امام در قبال مسلمانان؛[۱۳۵]
پذیرش خواستۀ مردم خشمگین که طالب او برای نجاتشان از سرگردانی بودند؛[۱۳۶]
تلاش در جهت ترویج سنت ذلتناپذیری؛[۱۳۷]
پذیرش فرمان خدا و رسول برای جانفشانی در راه دین.[۱۳۸]
عوامل مؤثر در نهضت حسینی
اجبار به بیعت با یزید و استنکاف امام حسین از بیعت با کسی که تجاهر به فسق و فجور میکرد و شایستگی حکومت بر مسلمانان نداشت و این بیعت، موجب تثبیت خلافت موروثی میشد؛[۱۳۹]
دعوت مردم کوفه از امام حسین برای تشکیل حکومت؛[۱۴۰]
إحیای سیرۀ پیامبر؛[۱۴۱]
تکلیف الهی برای محو ظلم و ستم و امر به معروف و نهی از منکر،[۱۴۲] که یگانه اصلِ ضامنِ بقای اسلام است.[۱۴۳]
انتخاب عراق و کوفه
عراق، قلب دولت اسلامی و کوفه، پایگاهی نظامی، مهد تشیع و موطن علویان،[۱۴۴] موجب اجتماع مؤمنان و تربیت یافتگان مکتب علوی،[۱۴۵] پایگاه اصلی مخالفت با حکومت اموی[۱۴۶] و محل کشاکش و کشمکش با امویان بود و محل مناسبی برای قیام امام حسین محسوب میشد.[۱۴۷] همچنین، بهدلیل دعوتهای مکرر و اصرار فراوان غالب مردم کوفه،[۱۴۸] ناچار بودن از انتخاب عراق،[۱۴۹] تبعات منفی انتخاب کشوری غیر از عراق،[۱۵۰] عدم امکان اقامت در مکه بهدلیل وجود خطرات جانی،[۱۵۱] کمبود منابع اقتصادی در حجاز، کینهتوزی اکثر مردم حجاز نسبت به اهل بیت، عدم وجود بینش سیاسی بهدلیل دوری گزیدن مردم حجاز از مسائل سیاسی، فاقد پایگاه نظامی بودن منطقۀ حجاز،[۱۵۲] دلایلی بود که امام حسین را وادار به انتخاب عراق و مشخصاً کوفه برای قیامش کرد.
مصاف با کوفیان
امام حسین که در پی دعوت کوفیان، از مکه بهسوی آن دیار روانه شده بود در مسیرش به کوفه، فرزدق را دید و از او دربارۀ کوفیان پرسید. گفت زبانشان با تو و شمشیرشان با بنیامیه است.[۱۵۳] پیش از رسیدن کاروان امام حسین به کوفه، سپاه کوفیان در سرزمین کربلا، راه را بر او بستند. پس از چند روز محاصره، در روز نهم محرم، کوفیان آماده هجوم به اردوگاه حسین شدند. امام حسین عصر تاسوعا به برادرش عباس گفت امشب را از دشمن مهلت بگیر[۱۵۴] تا ما با خدای خود خلوت کرده و به استغفار، راز و نیاز، نماز و تلاوت قرآن بپردازیم.[۱۵۵] امام در شب عاشورا اصحابش را گرد آورده و خطاب به آنان گفت من اصحابی از شما نیکوتر و وفادارتر نمیشناسم؛[۱۵۶] آنها مرا میخواهند؛ اینک عهد خود را از شما برداشتم، شما آزادید. از تاریکی شب استفاده کنید و راه خود پیش گیرید.[۱۵۷] بستگان و خویشان امام در پاسخش گفتند هرگز؛[۱۵۸] بعد از تو بمانیم که چه؟[۱۵۹] سپس یارانش به سخن آمدند و یکصدا گفتند: اگر هفتاد جان داشته باشیم، در راهت فدا میکنیم اما از تو جدا نمیشویم. به خدا اگر هزار بار کشته شویم تا تو زنده بمانی، این کار برایمان آسان است.[۱۶۰]
گزارشهای تاریخی، تعداد سپاه کوفه به فرماندهی عمر سعد را در روز عاشورا از چهار هزار تا یکصد هزار نفر شماره کردهاند.[۱۶۱] اما یاران حسین را تا یکصد نفر دانستهاند.[۱۶۲] در روز عاشورا، 88 نفر از کوفیان و بیش از 70 تن از یاران امام حسین، کشته شدند[۱۶۳] که 17 تا 30 نفر از آنها جزء اهلبیت بودهاند.[۱۶۴]
اهداف قیام
تحقق وظایف شرعی در قبال حاکم ستمگر؛[۱۶۵]
برملا شدن چهرۀ واقعی و ضد دینی بنیامیه؛[۱۶۶]
إحیای سنت نبوی و إمحای بدعتها؛
امر به معروف و نهی از منکر؛
بیداری وجدان عمومی جامعه و تحریک احساسات مردم.[۱۶۷]
نتایج قیام امام حسین
پیروزی جریان اسلامی؛[۱۶۸]
رسوایی و شکست بنیامیه،[۱۶۹] پشیمانی یزید و سران و سربازان سپاه شام؛[۱۷۰]
بیداری امت اسلامی از خواب غفلت[۱۷۱] و شناخت بیش از پیش اهل بیت؛[۱۷۲]
زنده کردن رسالت اسلامی و سنت نبوی؛[۱۷۳]
وحدتبخشی به صفوف شیعیان و تبدیل شدن عاشورا به یکی از قواعد تشیع؛[۱۷۴]
احساس گناهکاری مردم و بیزاری و نارضایتی از امویان؛[۱۷۵]
إحیای سنت شهادت؛[۱۷۶]
ایجاد شعور اجتماعی[۱۷۷] و زنده شدن روح مبارزهجویی در امت اسلامی،[۱۷۸] نظیر قیام عبدالله بن زبیر در مکه،[۱۷۹] اعتراض عبدالله بن عفیف در کوفه، شورش مردم در مدینه[۱۸۰] و قیام توابین و قیام مختار در کوفه.[۱۸۱]
خطر تحریف دستاوردهای عاشورا
اندیشمندان مسلمان همواره امکان انحراف اجتماعی در بهرهگیری از دستاوردهای عاشورا را مورد توجه قرار داده و به مواردی اشاره کردهاند:
اول، مسخ هدف:[۱۸۲] امام حسین برای آن که کفارۀ گناهان امت باشد، قیام کرد و کشته شد.[۱۸۳] (تفسیر مسیحی از قیام عاشورا)
دوم، محو هدف: قیام امام حسین یک دستور اختصاصی برای او بود.[۱۸۴] (انکار قابلیت الگوگیری از نهضت عاشورا)
سوم، تبدیل عاشورای حماسی به عاشورای تراژیک و تخفیف حماسه حسینی به مرثیهخوانی برای حسین.[۱۸۵]
چهارم، تبدیل گریه بر امام حسین، به هدف نهضت عاشورا و توجیه هر وسیلهای برای نیل به این هدف.[۱۸۶]
پنجم، آلودن مراثی به خرافهها و گزافهها.[۱۸۷]
پژوهشگران بر این باور هستند که با دوری از زمینههای تحریف دستاوردهای نهضت حسینی، این قیام میتواند با تأکید بر آزادگی، اصلاحگری و مهرورزی، جاودانه بماند.[۱۸۸] همچنین بهدلیل خطر تحریف وقایع عاشورا، برخی از پژوهشگران نقطۀ اشتراک گزارشهای تاریخی مربوط به واقعه کربلا را این گونه مختصر، گفتهاند که «درگیری، روز دهم محرم سال 61 هجری رخ داده است و از همراهان امام، هر کس به سن بلوغ رسیده، با وی به شهادت رسیده است.»[۱۸۹]
فرهنگ سوگواری بر شهادت حسین
قیام امام حسین نزد شیعیان، نماد ظلمستیزی، پیروزی خون بر شمشیر، امر به معروف و نهی از منکر و ایثار و فداکاری شده است[۱۹۰] و شیعیان چنان که امامان سفارش و تأکید کردهاند، از همین منظر، سعی در حفظ و گرامیداشت حماسه حسینی داشتهاند.[۱۹۱]
از روزهای نخستینِ پس از واقعۀ عاشورا، عزاداری بر حسین توسط اسیران اهل بیت اقامه گردید.[۱۹۲] در دمشق پس از چند روزِ ابتدایی، اجازۀ اقامۀ ماتم و عزا به اسرا و مردم داده شد. سپس در مدینه نیز نوحهسرایی برپا شد و شاعرانی همچون ابوالأسود دوئَلی در این مراسم مرثیهسرایی کردند.[۱۹۳] توابین نخستین گروهی بودند که در سال 65 هجری بر مزار امام حسین، سوگواری دستجمعی برگزار کردند.[۱۹۴]
سنت مرثیهخوانی در نکوداشت امام حسین تا هماکنون و هر ساله، در سالروز شهادت وی تداوم یافته است.[۱۹۵] اما عزاداری به شکل کنونی که مردم به کوچه و خیابان آمده و نوحهسرایی کنند، به قرن چهارم برمیگردد. از زمان روی کار آمدن آلبویه و حکومت مُعزّالدوله دیلمی در نیمه سده چهارم هجری[۱۹۶] و نیز با به قدرت رسیدن فاطمیان در مصر، در سال 363 هجری، در روز عاشورا، بازارها تعطیل و دستههای عزاداری در شهر به راه افتاده و نوحهسرایی میکردند. این سنت، تا انقراض فاطمیان ادامه داشت.[۱۹۷] در شبهقاره هند نیز، شیعیان در امامبارهها و عاشوراخانهها، مراسم عزاداری برپا میکنند.[۱۹۸]
فرهنگ عاشورا سهم چشمگیری در تاریخ و هویت تشیع دارد و هنرمندان، ادیبان، شاعران و مورخان، با خلق آثاری فاخر، نقشی بهسزا در این ماندگاری و هویتبخشی ایفا کردهاند.[۱۹۹]
میراث علمی امام حسین
دعای عرفه با مضامین عرفانی و انگارههای شناختی و آموزههای تربیتی،[۲۰۰] تفسیر آیاتی از قرآن در راستای تبیین احکام دین،[۲۰۱] موشکافی مسألۀ «قدر» و معنای «توحید» و «صمد»،[۲۰۲] بیان روایاتی از پیامبر، علی و فاطمه[۲۰۳] و زنده نگهداشتن سنت نبوی در قالب نقل حدیث[۲۰۴] و تلألؤ شخصیت ادبی امام حسین در لابلای سخنان و خطابههای آتشین وی،[۲۰۵] میراث ماندگار او محسوب میشود.
پانویس
- ↑ مسعودی، إثبات الوصیه، 1362ش، ص300 (پاورقی)؛ مفید، الارشاد، 1399ق، ص198؛ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص65.
- ↑ مسعودی، إثبات الوصیه، 1362ش، ص300 (پاورقی).
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج1، ص47.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج1، ص46.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص71.
- ↑ مسعودی، إثبات الوصیه، 1362ش، ص300 (پاورقی).
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص522؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص173؛ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص65؛ حسینی رودباری، الامامان الحسن و الحسین، 1428ق، ص27؛ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص306.
- ↑ مفید، الارشاد، 1399ق، ص198؛ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج1، ص35؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص13؛ حسینی رودباری، الامامان الحسن و الحسین، 1428ق، ص27.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص522.
- ↑ مسعودی، إثبات الوصیه، 1362ش، ص300 (پاورقی)؛ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج1، ص36.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص65.
- ↑ مفید، الارشاد، 1399ق، ص198شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج1، ص35.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص522
- ↑ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۱، ص393.
- ↑ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۷؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص116.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص65.
- ↑ ابن ابیالثلج، تاریخ الائمة، ج۱، ص۸؛ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص73.
- ↑ مسعودی، إثبات الوصیه، 1362ش، ص301 و 310؛ مفید، الارشاد، 1399ق، ص252.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص73.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص16؛ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص74.
- ↑ ابن ابیالثلج، تاریخ الائمة، 1406ق، ج۱، ص۸؛ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص306 – 307.
- ↑ مسعودی، إثبات الوصیه، 1362ش، ص310.
- ↑ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص306 – 307؛ مفید، الارشاد، 1399ق، ص252؛ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص74.
- ↑ مسعودی، إثبات الوصیه، 1362ش، ص304.
- ↑ مفید، الارشاد، 1399ق، ص252؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص727.
- ↑ مسعودی، إثبات الوصیه، 1362ش، ص310(پاورقی).
- ↑ مسعودی، إثبات الوصیه، 1362ش، ص310.
- ↑ مفید، الارشاد، 1399ق، ص252؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص727؛ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص306.
- ↑ مقرم، مقتل الحسین، ۱۴۲۶ق، ص۳۳۵-۳۳۶.
- ↑ زبیری، نسب قریش، 1953م، ج1، ص۵۷ -۵۹.
- ↑ مفید، الارشاد فی معرفه حجج اللّه علی العباد، 1413ق، ج۲، ص۱۰۸؛ خوارزمی، مقتل الحسین، 1381ش، ج۲، ص۳۷.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص853.
- ↑ سوره آلعمران، آیه 61.
- ↑ سوره احزاب، آیه 33.
- ↑ سوره دهر، آیه 5-9.
- ↑ سوره شوری، آیه 23.
- ↑ سوره نساء، آیه 59.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضا، 1363ش، ج۱، ص۸۵.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص109.
- ↑ حسینی رودباری، الامامان الحسن و الحسین، 1428ق، ص42.
- ↑ ابنحنبل، فضائل اهل البیت من کتاب فضائل الصحابه، 1429ق، ص284.
- ↑ حسینی رودباری، الامامان الحسن و الحسین، 1428ق، ص44.
- ↑ ابنحنبل، فضائل اهل البیت من کتاب فضائل الصحابه، 1429ق، ص256– 257.
- ↑ مفید، الارشاد، 1399ق، ص198؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص414.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۲۶۶؛ ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۱۹۸ و ۱۹۹؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۶۰۲.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص414 ؛ جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص120 و 165.
- ↑ مفید، الارشاد، 1399ق، ص199؛ فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج4، ص226.
- ↑ ابنحنبل، فضائل اهل البیت من کتاب فضائل الصحابه، 1429ق، ص279؛ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص183.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص183–184.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص182.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص33.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص182.
- ↑ ابنحنبل، فضائل اهل البیت من کتاب فضائل الصحابه، 1429ق، ص265.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص536.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص80.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۲؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۳۸۵.
- ↑ ابنحنبل، فضائل اهل البیت من کتاب فضائل الصحابه، 1429ق، ص266.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص296.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص181.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج1، ص50–62.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص157.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج1، ص144.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص199– 201.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج1، ص130.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص190-225
- ↑ فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج4، ص225 حسینی رودباری، الامامان الحسن و الحسین، 1428ق، ص96.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج1، ص147 – 148؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص17.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص235.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص17.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص219-223
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص17.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص17.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج1، ص152.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص240.
- ↑ فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج4، ص223.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص49.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص17.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۴۱۱؛ ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۸۱.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص249.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص17.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص253.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص46.
- ↑ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۷۵؛ فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج4، ص227.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص532 – 533؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص179.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۰۱؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۹۷.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص21.
- ↑ ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۵، ص۵۸-۵۹؛ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص110.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص20–21.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، 1996م، ج۲، ص۱۸۷، ۲۱۳، ۲۴۶ و ۳۲۳؛ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص307.
- ↑ مفید، الجمل، ۱۴۱۳، ص۳۴۸؛ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص160.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص175؛ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص160.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج2، ص32؛ بلاذری، انساب الاشراف، 1996م، ج۲، ص۴۵۹ـ۴۶۰منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص110–111.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص221؛ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص199–200.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص113–114؛ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص162.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص198.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص51–54.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص118؛ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص117–118.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص119.
- ↑ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص308.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص161.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص224؛ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص161.
- ↑ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص308-309.
- ↑ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص313.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص118 – 119.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص156.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص160.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص162.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص157.
- ↑ عبدالمحمدی، زمینههای قیام امام حسین، 1383ش، ج2، ص119.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۳۱؛ اربلی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ۱۴۲۱، ج۱، ص۵۷۴.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج2، ص271 – 272؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص57.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص169.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص174.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص48.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص164.
- ↑ اسفندیاری، از عاشورای حسین تا عاشورای شیعه، 1384ش، ص72.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص48.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص166 – 167.
- ↑ شهیدی، پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین، 1365ش، ص144- 145.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج2، ص348– 349 و 353.
- ↑ شهیدی، پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین، 1365ش، ص116.
- ↑ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص319–320.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج2، ص341؛ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص175.
- ↑ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص320؛ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص175.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج2، ص354-356.
- ↑ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص320؛ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص175.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج2، ص354.
- ↑ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص321.
- ↑ شهیدی، پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین، 1365ش، ص144؛ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص175.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج2، ص357-371.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص221(پاورقی)؛ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص322.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص183– 184.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص187– 188.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج2، ص362.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص184–185.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص175.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص186.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج2، ص370.
- ↑ مطهری، حماسه حسینی، 1371ش، ج2، ص16 و 267.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص175.
- ↑ مطهری، حماسه حسینی، 1371ش، ج2، ص251.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص227.
- ↑ مطهری، حماسه حسینی، 1371ش، ج2، ص75–76.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج3، ص13-15.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص228.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج3، ص16.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص229.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج3، ص17؛ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص172.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج3، ص18؛ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص228.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص228.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص203؛ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج3، ص19.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج3، ص19.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص189 و 195.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص79.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص126؛ مفید، الارشاد، 1399ق، ص230.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص126.
- ↑ مفید، الارشاد، 1399ق، ص231.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص79.
- ↑ مفید، الارشاد، 1399ق، ص231.
- ↑ مفید، الارشاد، 1399ق، ص231.
- ↑ شهیدی، پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین، 1365ش، ص162؛ مسعودی، إثبات الوصیه، 1362ش، ص305.
- ↑ مسعودی، إثبات الوصیه، 1362ش، ص306؛ شهیدی، پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین، 1365ش، ص162.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص217.
- ↑ مفید، الارشاد، 1399ق، ص248؛ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج3، ص370.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص192.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص175.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص194-196.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج3، ص525.
- ↑ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص323.
- ↑ شهیدی، پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین، 1365ش، ص192.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص280–281.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج3، ص529.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص282.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج3، ص529 و 531.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص282.
- ↑ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص323.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج3، ص532.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص284.
- ↑ شهیدی، پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین، 1365ش، ص192-194.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج3، ص536.
- ↑ عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، ص323.
- ↑ اسفندیاری، از عاشورای حسین تا عاشورای شیعه، 1384ش، ص29.
- ↑ مطهری، حماسه حسینی، 1371ش، ج1، ص76.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص231.
- ↑ اسفندیاری، از عاشورای حسین تا عاشورای شیعه، 1384ش، ص43.
- ↑ اسفندیاری، از عاشورای حسین تا عاشورای شیعه، 1384ش، ص49.
- ↑ اسفندیاری، از عاشورای حسین تا عاشورای شیعه، 1384ش، ص43.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص132-136.
- ↑ شهیدی، پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین، 1365ش، ص156-157.
- ↑ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۹۳ش، ص۳۷۲.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص110 و 114.
- ↑ بلاذری، انسابالاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۰۶.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص130.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص131.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص131.
- ↑ اسفندیاری، از عاشورای حسین تا عاشورای شیعه، 1384ش، ص55 (پاورقی).
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص115- 117.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص131.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص131.
- ↑ ابنطاووس، اقبال الاعمال، 1414ق، ج۲، ص۷4-87؛ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج1، ص200–216.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص293.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، 1415ق، ج۱۴، ص۱۸4-۱۸3؛ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج1، ص179.
- ↑ ابنحنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۰۱؛ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج1، ص166–176.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص297.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حضرت امام حسین، 1380ش، ج1، ص198–199؛ حکیم، پیشوایان هدایت، سیدالشهدا امام حسین، 1393ش، ص320.
منابع
- قرآن
- ابن أبیالثلج، محمد بن احمد، تاریخ الائمة، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، قم، کتابخانه آیتاللّه مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ق.
- ابنحنبل، احمد بن محمد، فضائل اهل البیت من کتاب فضائل الصحابه، تحقیق: محمدکاظم محمودی، تهران، مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی، چاپ دوم، 1429ق.
- ابنحنبل، احمد بن محمد، مسند احمد، ، بیروت، دارصادر، بیتا.
- ابنسعد، الطبقات الكبرى، بیروت، دار الكتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.
- ابنطاووس، اقبال الاعمال، قم، چاپ جواد قیومی اصفهانی، ۱۴۱۴ـ۱۴۱۵ق.
- ابن عبدالبر، الاستیعاب فى معرفه الاصحاب، تحقیق على محمد البجاوى، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- ابن عبدربه، العقد الفرید، بیروت، دارالکتب العلمیه، بیتا.
- ابنعساكر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، دار الفكر، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- اربلى، علی بن عیسی، كشف الغمه فی معرفه الأئمه، قم، رضى، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
- اسفندیاری، محمد، از عاشورای حسین تا عاشورای شیعه، قم، صحیفه خرد، چاپ اول، 1384ش.
- بلاذرى، احمد بن یحیى، أنساب الأشراف، تحقیق: سهیل زکار و ریاض زرکلی ، بیروت، دار الفكر، ۱۴۱۷ق.
- بلاذری، احمد بن یحیی، أنسابالأشراف، دمشق، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰م.
- جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انصاریان، چاپ یازدهم، 1378ش.
- حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللّه، المستدرک علیالصحیحین، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۰۶ق.
- حسینی رودباری، مصطفی، الامامان الحسن و الحسین، تهران، مجمع علمی تقریب بین المذاهب الاسلامیه، چاپ اول، 1428ق.
- حکیم، سیدمنذر، پیشوایان هدایت، سیدالشهداء حضرت امام حسین، قم، مجمع جهانی اهل بیت، چاپ دوم، 1393ش.
- اخطب خوارزم، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیهالسلام) للخوارزمی، قم، چاپ محمد سماوی، ۱۳۸۱ش.
- زبیری، مُصْعَب بن عبداللّه، نسب قریش، قاهره، لوی پرووانسال، ۱۹۵۳م.
- سیدرضی، نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، تهران، علمى و فرهنگى، ۱۳۷۸ش.
- شهیدی، سیدجعفر، پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام حسین، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ نهم، 1365ش.
- صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، قم، ۱۳۶۳ش.
- صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، قم، چاپ علیاکبر غفاری، ۱۳۶۳ش.
- عبدالحمید، عبدالرحمان، سیرۀ اهل بیت، قم، مکتبه الاسلامیه، چاپ اول، بیتا.
- عبدالمحمدی، حسین، زمینههای قیام امام حسین، قم، زمزم هدایت، چاپ سوم، 1383ش.
- فیض کاشانی، محسن، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1383ق.
- قرشی، باقرشریف، زندگانی حضرت امام حسین، ترجمه سیدحسین محفوظی، قم، بنیاد معارف اسلامی، چاپ اول، 1380ش.
- قمی، عباس، منتهی الآمال، قم، هجرت، چاپ ششم، 1371ش.
- محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، معروف، چاپ هفدهم، ۱۳۹۳ش.
- مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیه، ترجمه محمدجواد نجفی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، چاپ دوم، 1362ش.
- مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، صدرا، چاپ چهاردهم، 1371ش.
- معروف حسنی، هاشم، زندگی دوازده امام، ترجمه محمد مقدس، تهران، امیرکبیر، چاپ ششم، 1389ش.
- مفید، محمد بن نعمان، الإرشاد، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، 1399ق.
- مفید، محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله على العباد، قم، كنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن نعمان، الجمل و النصره لسيد العتره في حرب البصره، قم، كنگره شيخ مفيد، ۱۴۱۳ق.
- منتظرالقائم، اصغر، تاریخ امامت، قم، دفتر نشر معارف، چاپ سوم، 1384ش.
- موسوی المقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین(ع)، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، بیتا.
- نصیری، محمد، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، قم، دفتر نشر معارف، چاپ اول، 1384ش.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.