مباهله
مباهله؛ رویارویی خاندان پیامبر اسلام و مسیحیان نجران بهمنظور نفرین و هلاکت گروه باطل و ناحق.
پس از آن که مناظرۀ پیامبر اسلام با مسیحیان نجران، سودی نبخشید و ایمان نیاوردند، پیشنهاد مباهله توسط طرفین پذیرفته شد؛ اما در روز موعود، هیئت نجرانی حاضر به مباهله نشده و تن به مصالحه و پرداخت جزیه دادند. به اعتقاد شیعیان، این ماجرا علاوه بر حقانیت دعوت پیامبر اسلام، فضیلت همراهان پیامبر را نیز اثبات میکند. آیه ۶۱ سوره آلعمران که به ماجرای مباهله اشاره دارد، امام علی را نفس و جان پیامبر قلمداد کرده است. تاریخ این رویداد را مشهور تاریخنگاران، سال دهم قمری میدانند.
مفهوم شناسی
واژۀ عربی «مباهلة» بهمعنای لعنت[۱] یا نفرین کردن یکدیگر است[۲] و در اصطلاح قرآن، بهمعنای نفرین بر دروغگو و درخواست هلاکت او از خداوند است.[۳]
ماجرای مباهله با مسیحیان نجران
پس از فتح مکه و استقرار حکومت اسلامی، پیامبر خدا با ارسال نامههایی به پادشاهان آن زمان، آنان را به اسلام دعوت کرد. ابوحارثه، اسقف نجران (منطقهای واقع در مرز حجاز و یمن، بین عَدَن و حَضرَمَوت)،[۴] یکی از کسانی بود که چنین نامهای دریافت کرد.[۵] وی پس از مشورت، در رأس هیئتی 60 نفره، راهی مدینه شد تا با پیامبر دیدار کرده و دلایل ادعای رسالت و نبوت او را جویا شده و پیرامون برخی مسائل، نظیر بنده بودن یا خدایی عیسی مذاکره کند.[۶] نتیجۀ این مذاکرات، برای طرفین، مطلوب و قانعکننده نبود. لذا هیئت مذکور، پیشنهاد مباهله را داد[۷] که با نزول آیۀ 61 سورۀ آلعمران،[۸] پیامبر نیز موافقت خود را اعلام کرد.[۹] پس از توافق طرفین، مقرر شد مراسم مباهله در محلی خارج از مدینه و در دامنۀ صحرا برگزار شود. در روز موعود، پیامبر اسلام، تنها چهار نفر، شامل علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهمالسلام) را همراه خود برد،[۱۰] زیرا اینان را به تصریح قرآن، «أبناء» (فرزندان)، «نساء» (زنان) و «أنفسنا» (جان خود)[۱۱] و پاکترین نفوس و استوارترین مؤمنان میدانست.[۱۲] وقتی هیئت نمایندگی نجران ترکیب نمایندگان مسلمانان را اینگونه دیدند، پی به صداقت پیامبر و درستی دعوت او و اطمینان او از استجابت دعای خود، برده، از مباهله انصراف دادند و با پرداخت جزیه به دولت اسلامی، به شرط بقا بر آیین خود و تأمین امنیت ساکنان منطقۀ نجران توسط حکومت مدینه، موافقت کردند.[۱۳] موافقتنامه، توسط علی بن أبیطالب نوشته شد و به امضای طرفین رسید.[۱۴]
اسناد ماجرای مباهله
ماجرای مباهله در حدود 60 منبع از اهلسنت،[۱۵] از جمله کَشّاف زمخشری (ج1، ص282-283)، مفاتیحالغیب فخر رازی (ج2، ص271-272) و الکامل ابناثیر (ج2، ص112) آمده است. از مُسلَّمات تاریخی در ماجرای مباهله، این است که پیامبر خدا کسی را جز علی، فاطمه، حسن و حسین، همراه خود برای مباهله نبُرد،[۱۶] که سندی بر فضیلت و افضلیت این چهار تن است.[۱۷] عایشه، در حدیثی، به این امر اذعان کرده که پیامبر، در روز مباهله، این چهار تن را در زیر عبای خود قرار داده، آیۀ تطهیر[۱۸] را تلاوت کرد[۱۹] و سپس، رو به آسمان چنین گفت: «اللهم هؤلاء أهلبیتی».[۲۰]
تاریخ وقوع مباهله
با وجود قطعیت رویداد مباهله، دربارۀ تاریخ این رویداد، اختلافاتی وجود دارد. برخی مورخان، نظیر شیخ مفید(م413ه) وقوع مباهله را در سال هشتم هجری، پس از فتح مکه دانسته[۲۱] و بعضی، سال نهم هجری میدانند.[۲۲] ولی غالب مورخان و مفسران، نظیر ابنجَریر طبری،[۲۳] معتقدند که این اتفاق، در سال دهم هجری[۲۴] روی داده است. در روز و ماه وقوع مباهله نیز اجماعی وجود ندارد. با این وجود، یکی از روزهای 21، 24، 25 و 27 ذیحجه[۲۵] را روز مباهله برشمردهاند.
بنابر نوشتۀ سیرهنویسان، در سال دهم هجرت، پیامبر اسلام، امام علی را به یمن فرستاد تا جزیۀ (خراج) مردم نجران را جمعآوری کند. وی پس از استقرار و انجام مأموریت محوّله، در ایام حج، رهسپار مکه شد تا به پیامبر پیوسته و خراج جمعآوری شده را تحویل دهد. بر اساس این گزارش تاریخی، رویداد مباهله در ماه ذیحجّه نبوده است، زیرا پیامبر اسلام در ذیحجۀ سال دهم هجرت به مکه رفت تا مناسک حج را به مسلمانان تعلیم دهد و در هجدهم ذیحجه نیز، در غدیر خُم، علی را به ولایت امرِ امت مسلمان منصوب کرد و مدتی نیز برای بیعت مسلمانان با علی در آنجا اقامت داشت. فاصلۀ غدیر خُم تا مدینه، دستکم 9 روز راه است. گفته شده است که جریان مباهله و نگارش صلحنامه، در سال دهم هجرت نبوده و اگر بوده، در ماههای قبل از ذیحجه بوده است.[۲۶] همچنین سند روایتی که شیخ طوسی بر اساس آن، تاریخ مباهله را 24 ذیحجه سال دهم هجری دانسته،[۲۷] مشتمل بر افرادی است که در کتب رجالی شیعه، توثیق نشدهاند.[۲۸]
احتجاجات بر آیۀ مباهله
امامان شیعه، از جمله امام کاظم[۲۹] و امام رضا[۳۰] و نیز برخی اصحاب پیامبر خدا مانند سعد بن أبیوقّاص،[۳۱] به آیۀ مباهله، بر فضیلت و افضلیت امام علی احتجاج و استناد کردهاند.
آموزههای رویداد مباهله
مفسران و اندیشمندان مسلمان از رویداد مباهله و بهویژه آیه مباهله، به آموزهها و انگارههای شناختی زیر دست یافتهاند:
- ضرورت دفاع از اسلام، با فداکردن جان و دارایی؛ هدف هر انسانی باید اِحقاق حق و حمایت از آن باشد و این آمادگی را داشته باشد که در این راه، جان و مال و خانوادهاش را فدا کند؛[۳۲]
- مشروعیت مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان؛ این مشروعیت، از کاربرد واژه «نساءَنا» در آیه مباهله و حضور حضرت فاطمه در ماجرای مباهله برداشت میشود؛[۳۳]
- دوشادوشی زنان و مردان، در عرصههای مختلف دینی و اجتماعی؛ این همراهی از کاربرد عبارت «أبنائنا و نسائنا و أنفسنا» در آیه مباهله برداشت شده است؛[۳۴]
- دعا در فرهنگ اسلامی، ابزاری کارآمد، سلاحی بُرّان و برگ برندۀ مؤمنان است؛ این گزاره از عبارت «قل تعالَوا نَدعُ» در آیه مباهله برداشت شده است؛
- کودکان با تربیت دینی و سیاسی، نقشی بسزا و تعیینکننده در مسائل اجتماعی دارند؛
- استمداد از غیب، پس از ناکارآمدی تواناییهای عادی و مادی (ثمّ نَبتَهِل)؛
- در دعا، تعداد نفرات اهمیت ندارد، بلکه حالات و روحیات دعاکنندگان مهم است؛
- اهلبیت (خاندان پیامبر خدا) مستجابالدعوة هستند؛
- علی، جان محمد است؛
- فرزند دختری، همچون فرزند پسری، فرزندِ خودِ انسان است؛ حسنین فرزندان پیامبر خدا هستند؛
- ایمان به هدف، انسان را شجاع و خطرپذیر میکند؛[۳۵]
پانویس
- ↑ طباطبایی، المیزان، 1391ق، ج3، ص224.
- ↑ جوهری، الصحاح، 1407ق، ذیل ماده بَهَلَ.
- ↑ سوره آلعمران، آیه 61.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، 1384ش، ص900.
- ↑ نصیری، تاریخ تحلیلی اسلام، 1385ش، ص127.
- ↑ یعقوبی، تاریخ، 1387ش، ج2، ص54؛ سبحانی، فروغ ابدیت، 1384ش، ص901.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص182-183.
- ↑ فمَن حاجّک فیه مِن بعد ما جائک من العلم، فقل تعالوا نَدعُ أبنائنا وأبنائکم، ونساءنا ونسائکم، وأنفُسنا وأنفُسکم، ثمّ نَبتَهِل، فنجعل لعنتَ الله علی الکاذبین.
- ↑ یعقوبی، تاریخ، 1387ش، ج2، ص54-55؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص183؛ سبحانی، فروغ ابدیت، 1384ش، ص904.
- ↑ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص46-72؛ طباطبایی، المیزان، 1391ق، ج3، ص234.
- ↑ سوره آلعمران، آیه 61.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، 1384ش، ص905.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص183-184.
- ↑ یعقوبی، تاریخ، 1387ش، ج2، ص55؛ سبحانی، فروغ ابدیت، 1384ش، ص908.
- ↑ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص46-72.
- ↑ طباطبایی، المیزان، 1391ق، ص224، 229، 230، 232، 233 و 234.
- ↑ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۶؛ سبحانی، فروغ ابدیت، 1384ش، ص909.
- ↑ سوره أحزاب، آیه 33.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج1، ص185؛ سبحانی، فروغ ابدیت، 1384ش، ص907.
- ↑ طباطبایی، المیزان، 1391ق، ج3، ص230، 232-233.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۶۶-۱۷۱.
- ↑ محمدی ریشهری، فرهنگنامه مباهله، ۱۳۹۵ش، ص۸۳-۸۷.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۱۳۹.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، 1384ش، ص910.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، 1384ش، ص911.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، 1384ش، ص912- 916.
- ↑ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۷۵۹.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، 1384ش، ص918.
- ↑ طباطبایی، المیزان، 1391ق، ج۳، ص۲۳۰-۲۲۹.
- ↑ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۴ق، ص۳۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، 1391ق، ج۳، ص۲۳۲.
- ↑ الغفوری، «خوانش فقهی جدید از آیه مباهله(۲)»، ص۵۲؛ سبزواری، مواهب الرحمان، ۱۴۰۹-۱۴۱۰ق، ج۶، ص۸.
- ↑ الغفوری، «خوانش فقهی جدید از آیه مباهله(۲)»، ص۴۸-۴۹.
- ↑ رشید رضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۳، ص۲۶۶؛ سبزواری، مواهب الرحمان، ۱۴۰۹-۱۴۱۰ق، ج۶، ص۱۸-۱۹.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، 1383ش، ج۲، ص۷۸.
منابع
- قرآن
- جوهری، اسماعیل بن حَمّاد، الصَّحاح (تاج اللغة و صحاح العربیة)، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، 1407ق.
- رشید رضا، محمد، تفسیر القرآن الکریم (تفسیر المنار)، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۹۰م.
- سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت (تجزیه و تحلیل کاملی از زندگی پیامبر اکرم)، قم، بوستان کتاب، چاپ بیستم، 1384ش.
- سبزواری، سید عبدالاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه اهلالبیت، ۱۴۰۹-۱۴۱۰ق.
- شوشتری، قاضى نورالله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، 1391ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۷ش/۱۹۶7م.
- طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
- الغفوری، خالد، «خوانش فقهی جدید از آیه مباهله(۱)»، ترجمه محمودرضا توکلی محمدی، کوثر معارف، ش۲۱، بهار ۱۳۹۱ش.
- الغفوری، خالد، «خوانش فقهی جدید از آیه مباهله(۲)»، ترجمه محمودرضا توکلی محمدی، کوثر معارف، ش۲۲، تابستان ۱۳۹۱ش.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ یازدهم، 1383ش.
- قمی، عباس، منتهیالآمال، قم، هجرت، چاپ ششم، 1371ش.
- محمدی ریشهری، محمد، فرهنگنامه مباهله (روشی در رویارویی با دگراندیشان)، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۹۵ش.
- مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإرشاد، تحقیق مؤسسة آلالبیت لإحیاء التراث، قم: المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الفصول المختاره، تحقیق سید میرعلی شریفی، بیروت، دار المفید، الطعبة الثانیة، ۱۴۱۴ق.
- نصیری، محمد، تاریخ تحلیلی اسلام، قم، دفتر نشر معارف، چاپ دهم، 1385ش.
- یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، قم، دارالزهرا، چاپ اول، 1387ش.